به گزارش ایکنا از آذربایجانشرقی، عراق در همان روزهای نخست آغاز جنگ و در راستای وعدهای که دیکتاتور این کشور داده بود؛ بخشهایی از خاک سرزمینی ایران را به اشغال خود درآورد و بخشهای دیگر را هم در محاصره سختی قرار داد. نیروهای عراقی یکی از استراتژیکترین مناطق یعنی شهر آبادان را محاصره کردند که هم از منظر اقتصادی و سیاسی و هم نظامی اهمیت ویژهای برای جمهوری اسلامی داشت. آبادان در بخش شرقی خود رودخانه اروند را داشت که دسترسی به آبهای آزاد آنرا بسیار مهم کرده بود. اهمیت چاههای نفت این بندر هم برای کسی پوشیده نبود. آن اندازه که امام خمینی(ره) در آبانماه سال ۵۹ و پس از محاصره و اشغال بخشهایی از شهر آبادان درباره ضرورت شکستن حصر این شهر تصریح کردند: «من منتظرم که این حصر آبادان از بین برود و هشدار میدهم به پاسداران، قوای انتظامی و فرماندهان قوای انتظامی که باید این حصر شکسته شود؛ مسامحه نشود در آن.
صدام برای دستیابی به بلندپروزایهای خود نیازمند اشغال خاک ایران بهویژه شهر آبادان بود و پس از محاصره و اشغال این شهر تنها راه ارتباطی و مرکز اتصال آبادان بندر چوئبده در ۴۵ کیلومتری جنوبشرقی شهر این شهر بود که از آن بهعنوان مسیر تدارکات، پشتیبانی، نقل و انتقال نیرو و مهمات به آبادان و خط مقدم جبهه استفاده میشد که پس از تصرف خرمشهر و اشغال کامل آبادان از سوی عراق و تسلط این نیروهای این کشور بر جادههای ارتباطی آبادان به اهواز و آبادان به بندر ماهشهر، عملاً این راه هم مسدود و از همان زمان برنامهریزیهای نظامی برای آزادسازی این شهر آغاز شد.
مقدمات اجرای عملیاتی که طی آن باید محاصره آبادان شکسته میشد؛ پس از عزل بنیصدر آغاز شد و تا مهرماه سال ۶۰ به طول انجامید و سرانجام بامداد پنجم مهرماه ۱۳۶۰ عملیاتی آغاز شد که میتوان از آن بهعنوان آغاز مسیری برای عقب راندن دشمن متجاوز بعثی نام برد. عملیات ثامنالائمه(ع) با رمز مقدس «نصرمنالله و فتح قریب» به فرماندهی ارتش جمهوری اسلامی و مشارکت سپاه پاسداران در ۴ محور دارخوین، فیاضیه، ایستگاه هفت و دوازده و جاده ماهشهر انجام شد و در مجموع بیش از ۳۵ گردان از نیروهای ایرانی در این عملیات شرکت داشتند. «لشگر ۷۷ خراسان» شامل سه تیپ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۶ گردان نیروی پیاده در سازمان سه قرارگاه تیپی، «تیپ ۳۷ زرهی شیراز»، «گردان ۲۵۱ تانک» از «لشگر ۱۶ زرهی»، «گردان ۱۰۷ ژاندارمری»، «گروه رزمی ۲۹۱ تانک» از جمله نیروهای حاضر در عملیات بودند.
وسعت منطقه عملیاتی بیش از ۱۳۰ کیلومترمربع بود که از شمال به جاده اهواز ـ آبادان، از جنوب به شهر آبادان، از شرق به حدفاصل بین شادگان و جاده ماهشهر ـ آبادان و از غرب به رود کارون در حد فاصل بین سلمانیه تا فیاضیه، محدود میشد. این گستردگی منطقه از این نظر که امکان مانور و برنامهریزی بیشتری در اختیار نیروهای ایرانی قرار میداد، نقطه قوت بود اما همین گستردگی زمانی که با رصد نیروهای عراقی و آتشباری آنها همراه بود کار را دشوار میکرد طوریکه فرماندهان تصمیم گرفتند، تمام تدارکات و اجرای عملیات را در شب و با کمترین نور ممکن به انجام رسانند.
یورش نیروهای ایران به اهداف برنامهریزی شده از همان ساعت ابتدایی عملیات آغاز شد و تا صبح ادامه یافت. خاکریزهای دشمن در منطقه یکی پس از دیگری به تصرف ایران درآمد و بسیاری از نیروهای ارتش عراق، از منطقه فرار کردند. در این زمان از حمله نیروی هوایی ایران هم پشتیبانی مورد نیاز گردانها را انجام میداد. جهت حمله نیروها از شمال به جنوب بود و در این مسیر پل قصبه بهعنوان یکی از مناطق مهم منطقه تصرف شد و همین موضوع نیروهای عراقی به عقبنشینی وادار کرد. عصر روز دوم عملیات(ششم مهر)، نیروهای عراقی بهتدریج مجبور به تسلیم شدند و سرانجام در پایان این روز منطقه سرپل آزاد شد و رزمندگان در ساحل شرقی رودخانه کارون استقرار یافتند.
در عملیات ثامنالائمه(ع) ۱۵۰ کیلومتر از خاک ایران آزاد شد که دو جاده مهم اهواز به آبادان و ماهشهر به آبادان در دسته این بخشهای آزاد شده قرار داشتند. حصر آبادان شکسته شد و نزدیک به دو هزار نفر از نیروهای رژیم بعث کشته و زخمی و نزدیک به همین تعداد هم به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند. ۹۰ دستگاه تانک و نفربر ارتش عراق منهدم شد و نزدیک به همین تعداد هم به غنیمت به دست نیروهای ایرانی افتاد. سه فروند هواپیما و یک فروند بالگرد دشمن هم به دست رزمندگان ایران منهدم شدند و این برای صدام حسین مدعی بسیار گران آمد.