به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محسن قنبریان؛ استاد حوزه علمیه، در نشست علمی «شاخص معرِّف(امیرالمومنین) و معرَّف(مالک اشتر) در ولایتورزی» با اشاره به سالروز شهادت سیدحسن نصرالله، گفت: اگر بخواهیم ایشان را با کسی در تاریخ اسلام مقایسه کنیم باید با مالک اشتر قیاس کرد که در نهجالبلاغه، توصیفات بسیار بلندی در شأن او بیان شده است. حضرت، در سه موضع از مالک سخن گفتند؛ نامه 13 و 38 و حکمت 443. در نامه 13، مالک را برای فرماندهی یک سپاهی منصوب کرده است، در نامه 38، با مردم مصر در مورد استانداری مالک سخن گفته است. در نامه 13 که به دو تن از فرماندهان سپاه نوشته، میفرماید: مالک را فرمانده شما و همه کسانی قرار دادم که تحت فرمان او هستند؛ فرمانش را بشنوید و اطاعت کنید، او را زره و سپر خود قرار دهید؛ زيرا مالك كسى است كه نه در كار سستى و خطا مىكند، نه آنجا كه بايد درنگ كند، شتاب مىورزد و نه آنجا كه بايد شتاب ورزد، درنگ مىكند.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: در نامه 38، خطاب به مردم مصر فرموده است: بندهای از بندگان خدا را به سوی شما فرستادم که هرگز به دشمن پشت نکند و نسبت به بدکرداران از آتش دوزخ سوزندهتر است؛ او مالک از قبیله مزهج است، سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنید که او شمشیری از شمشیرهای خداست، نه تیزی او کند شود و نه ضربتش بی اثر شود و اگر شما را فرمان حرکت داد حرکت کنید، اگر فرمان ایست داد بایستید چون او کاری را جلو یا عقب نمیاندازد. من شما را مقدم بر خودم کرد و او را فرمانده شما قرار دادم؛ زیرا برای شما خیراندیش و بر دشمنانتان سرسخت بود.
قنبریان، با اشاره به حکمت 443، با بیان اینکه وقتی حضرت خبر شهادت مالک را شنیدند،فرمودند: مالک و ما مالک؛ به خدا سوگند، اگر کوه بود یگانه بود؛ اگر سنگ بود سخت و محکم بود که سم ستوران به ستیغ آن نرسد و پرندهای در افق او به پرواز در نیاید؛ هم سنخی مالک با شخص حضرت امیر(ع)، در این تعابیر مشهود است. این نکات، درس درست ولایتورزی و ولایتپذیری است و از معیار قرار دادن افرادی چون ایشان، شخصیت سردار سلیمانی و شهید نصرالله روشن میشود.
استاد حوزه، با بیان اینکه ولایت، مرحله تحقق دین است، اظهار کرد: اگر کسی در مرحله تحقیق است، یعنی هنوز وارد مرحله تحقق ولایت نشده است؛ ولایت، هم جبهگی مؤمنان و هم پیوستگی آنان با امام حق در معرکه بین حق و باطل است؛ یعنی باید این سه عامل وجود داشته باشد تا بگوییم ولایت هست؛ یعنی امام حق، معرکه و نبرد بین حق و باطل، هم جبهگی و پیوستگی بین مؤمنان و امام حق؛ در غیر اینصورت بحث در مورد ولایت، تحقق ولایت نیست. کسی امر ولایت را محقق کرده است که به امام بپیوندد و در برابر جبهه باطل، در کنار مؤمنان بایستد.
قنبریان، با بیان اینکه در مقام تحقیق، ممکن است فرد خطاهایی هم انجام دهد اما در جبهه تحقق ولایت است که مالک، مالک میشود، اظهار کرد: مالک، سیدحسن و سردار سلیمانی، از ابتدا اینگونه به دنیا نیامدند؛ بلکه در این جبهه کارورزی کرده و ولایتپذیری را محقق کردند؛ البته ما قصد نداریم بگوییم این افراد از بدو تا ختم هر چه گفتهاند وحی است؛ چون غیرمعصوماند اما شأن و مقام آنان بسیار بالاست.
وی، با اشاره به تعابیری از کتاب «خون دلی که لعل شد» از مقام معظم رهبری، اضافه کرد: ایشان در مواجهه با فردی که هیچ دینی نداشته است بر وحدت نیاز تأکید میکنند، یعنی؛ وقتی قرار است در برابر استبداد بایستیم یا اسرائیل را به عنوان متجاوز سلب کنیم، وحدت نیاز کافی است؛ کمونیسم، لائیک، مسلمان و ... همه میتوانند در یک کشتی جمع شوند و به سمت غزه بروند اما وقتی قرار است به مرحله اثبات برسیم، وحدت نیاز تعین بهتری پیدا خواهد کرد که آن، وحدت جهت است.
استاد حوزه گفت: وحدت نیاز، فقط سلب میکند ولی وحدت جهت برای تحقق آرمان 150 ساله مردم ایران و آرمانهای اسلامی لازم است. وحدت جهت، هم ولایت لازم دارد؛ یعنی مؤمنان هم باید با همدیگر هم جهت شوند و هم با ولی (خصوصیاتی دارد)، در یک جهت حرکت کنند و نیز در برابر جبهه رقیب، تکلیف خود را بدانند.
توصیف مالک اشتر توسط علی(ع)
قنبریان اظهار کرد: اگر این موارد رقم خورد، فقط نوشتن، فکر کردن و برای تاریخ نوشتن مدنظر نیست؛ لذا در توصیفاتی که در مورد مالک خواندیم حضرت فرمودند: او بندهای از بندگان خدا و شمشیری از شمشیرهای الهی است؛ یعنی معرکه اقدام، تعیینکننده است.
استاد حوزه علمیه، با بیان اینکه، امروز که پنجه ما در پنجه دشمنان و گرگهای خونخوار قرار گرفته است، اگر کسی بر روی مباحث کلامی و فروعات فقهی بایستد، اولویت را رعایت نکرده است، تصریح کرد: ای بسا درسخوانده و تحقیقکنندهای که از راه دور شود؛ حضرت علی(ع) فرمودند: چه بسا افرادی که دائما کار میکنند اما کار را تباه میکنند، زیرا در جهت درست، کار نمیکنند. کلام جدید، فقه معاصرها و ... زمانی خوب هستند که جهت داشته باشند؛ در اینجا در مورد علوم انسانی باید بگوییم که ما جامعه ایرانی هستیم، سابقهای داریم و باید علوم انسانی مناسب خود درست کنیم، زیرا عالم، تک سایز نیست که هر چه در آلمان، آمریکا و ... جواب داد برای ما هم جواب بدهد. مسائل ما در بین این مردم اگر روی میز نشست، با الهیاتی که مردم آن را قبول دارند، علوم انسانی اسلامی تولید خواهد کرد.
قنبریان، با بیان اینکه اگر ما به موقع عمل نکنیم باید از عواقب کارمان بترسیم، اظهار کرد: اسرائیل، اف 35 و ب 22 ترس ندارد؛ بلکه اعمال ما هست که خوف دارد؛ زیرا ممکن است تأخیر داشته باشیم؛ لذا انسان مؤمن باید در خوف و رجا به سر ببرد تا عمل مقتضی خودش را بتواند بشناسد.
جبهه ولایت، جبهه رشد است
پژوهشگر نهجالبلاغه اظهار کرد: جبهه ولایت، جبهه رشد است نه اینکه گوسفندی تحویل بگیرد و تحویل دهد؛ این رویه سلطانی است، نه ولایت که برخی چنین خوانشی از ولایت دارند و ولایتپذیر را، شبیه گوسفند میدانند؛ اینطور نیست؛ ولایتپذیر، انسان فرهیخته و عاقلی است که دائما با ولایتپذیری رشد میکند؛ ولایتپذیر فکر میکند و ای بسا نتایج تازه برای علوم انسانی به دست میآورد، حتی ولی معصوم که عقل کل است، برای پیروانش رشد ایجاد میکند و جهت میدهد تا انرژی جامعه هدر نرود. کسی که میخواهد در جبهه ولایت باشد بره و هرزهگو نیست که هر چند وقت یکبار اظهار فضل کند؛ باید گره از پای اسلام باز کرد.
قنبریان، بیان کرد: نکته دیگر که اوج کار است سبقت است، زیرا وقتی وحدت جهت هم موجود شد، برخی به موقعترین و دقیقترین تصمیمات را میگیرند؛ موقعیتشناسی یک فرایند است. این فرایند باید بالاترین اطاعت و بیشترین انسان فرزانه را به جامه تحویل دهد، در غیر اینصورت به جای اطاعت، تملق خواهد نشست، تملق هم چاپلوسی را فراهم میکند و گروهی طوطی، تربیت خواهند شد که فقط تکرار میکنند و ادای اطاعت از ولایت را در میآورند، در صورتی که لایه فکری او عمیق نیست و در مواردی جلوتر یا عقبتر از ولایت حرکت میکند.
قنبریان، با بیان اینکه حضرت علی(ع) در مورد خودشان فرمودند: هیچ پرندهای نمیتواند در افق فکری من سیر کند، افزود: همین تعبیر را برای مالک اشتر هم به کار بردند؛ لذا مالک با حضرت هم سنخ هستند، یعنی تا به این درجه رشد کرده است و شهیدانی چون سیدحسن هم به این مراتب رسیدند.
وی در پایان افزود: مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم، فرمودند: در این باره تجواب کنید؛ در حال حاضر صدها صفحه مطلب تولید شده است که بیشتر برای بیانیه، ابهام ایجاد میکند؛ در حالی که خود بیانیه گویا است؛ بنده در مورد بیانیه صدمین سال هم معتقدم، باید فضا را برای منتقدین فراهم کنیم و خود آنان هم شهامت داشته باشند نظراتشان را بگویند؛ زیرا یک منتقد منطقی، خدمتی میکند که دیگران نمیکنند و برخی با حرفهای تکراری، خیانت میکنند.