بیگمان در دفتر روزگار، روزهایی هستند که از تار و پود تاریخ درمیگذرند و بر تارک سپهر فرهنگ و هویت یک ملت میدرخشند.
هفتم مهرماه 1359، یکی از همین روزهای تاریک و روشن دفاع مقدس هشت ساله و در بطنِ متنِ یکی از این روزهای فراموشناشدنی است؛ روزی که نام بلندآوازه «آتشنشانان» بر آن نقش بسته است.
روز آتشنشان، تنها یک مناسبت تقویمی نیست، بلکه یادآور ایثارگریهای مردانی است که در سختترین شرایط، جان بر کف گرفته و برای نجات هموطنانشان، بیمهابا به کام آتش میشتابند. در این روز، ما نه تنها از فداکاریهای این قشر زحمتکش تقدیر میکنیم، بلکه به عمق مسئولیت خطیری که بر دوش دارند، میاندیشیم و بر خود فرض میدانیم که قدردان زحمات بیشائبهی آنان باشیم.
ناگفته پیداست که هفتم مهرماه، همچنین یادآور واقعهای تلخ و دردناک در تاریخ معاصر ایران است. در چنین روزی از سال 1359، پالایشگاه آبادان، هدف حمله هوایی رژیم بعث عراق قرار گرفت و در پی این حمله، گروهی از آتشنشانان شجاع و فداکار که برای مهار آتش و نجات جان کارکنان پالایشگاه به میدان آمده بودند، به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. این حادثه، به روشنی نشان داد که آتشنشانان، تنها با بلایای طبیعی و حوادث غیرعمدی روبرو نیستند، بلکه در مواقع بحرانی، حتی در خط مقدم جبهه نبرد نیز حاضر میشوند و برای حفظ امنیت و جان هموطنان خود، از هیچ تلاشی دریغ نمیورزند. شهادت این عزیزان، نه تنها فصل خونباری از تاریخ دفاع مقدس را رقم زد، بلکه بر اهمیت و حساسیت مأموریت خطیر آتشنشانان در جامعه تأکید کرد.
آتشنشانان، در حقیقت نگهبانان بیادعای جان و مال مردم هستند. آنان در شرایطی که دیگران از خطر فرار میکنند، به سوی حادثه میشتابند. آنان با شجاعتی مثالزدنی و با تکیه بر دانش و تجربه خود، با آتش میجنگند تا آرامش را به جامعه بازگردانند.
فعالیت آتشنشانان، تنها به مهار آتش محدود نمیشود، بلکه آنان در حوادث گوناگونی از جمله سیل، زلزله، ریزش ساختمان و نشت گاز نیز حاضر میشوند و با به خطر انداختن جان خود، به یاری حادثهدیدگان میشتابند. این صلابت و فداکاری، باعث شده که آتشنشانان، همواره جایگاه ویژهای در دل مردم داشته باشند و به عنوان نمادی از ایثار و از خودگذشتگی شناخته شوند.
اما پشت صحنه این فداکاری و ایثار، واقعیتهای تلخی نیز وجود دارد که نمیتوان به سادگی از کنار آنها گذشت. یکی از مهمترین چالشهای پیش روی آتشنشانان، نبود قوانین جامع و دقیق در زمینه ایمنیسازی ساختمانها و اماکن عمومی در کشور است. متأسفانه در بسیاری از شهرهای ایران، به ویژه در پایتخت، شاهد ساخت و سازهای غیراصولی و عدم رعایت استانداردهای ایمنی هستیم. پاساژها، مراکز درمانی، پارکینگهای طبقاتی و بسیاری از ساختمانهای مسکونی و تجاری، فاقد کمترین ضوابط ایمنی هستند و این امر، احتمال بروز حوادث ناگوار را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد. در چنین شرایطی، آتشنشانان هستند که باید پاسخگوی کوتاهیهای دیگران باشند و گاهی با جانفشانی، اشتباهات دیگران را جبران کنند.
یکی از مواردی که نیازمند توجه فوری قانونگذاران و مسئولان است، تصویب لایحهای جامع در زمینه لزوم ایمنیسازی ساختمانهای در حال ساخت است. براساس این لایحه، مالکان و سازندگان موظف خواهند شد تا پیش از دریافت پایان کار، تمامی استانداردهای ایمنی و حفاظت در برابر حریق را در ساختمانهای خود رعایت کنند.
همچنین، باید رابطه حقوقی و تعهدات مالکان نسبت به مستأجران به طور شفاف مشخص شود تا در صورت بروز حادثه، مسئولیت هر یک از طرفین به خوبی روشن باشد. تصویب و اجرای چنین قانونی، نه تنها از بروز بسیاری از حوادث جلوگیری خواهد کرد، بلکه بار مسئولیت آتشنشانان را نیز تا حد زیادی کاهش خواهد داد.
از دیگر مشکلات پیش روی آتشنشانان، عدم شناخت کافی از مقام شهدای این قشر است. بیایید به خاطر نیاوریم حادثه دلخراش ساختمان پلاسکو پایتخت ایرانزمین را!
متأسفانه، با وجودی که سالانه شمار زیادی از آتشنشانان در راه انجام وظیفه جان خود را از دست میدهند، هنوز قانون مشخصی برای تجلیل و تکریم این عزیزان تصویب نشده است. حادثه تلخ ریزش ساختمان پلاسکو در دی ماه ۱۳۹۵، که منجر به شهادت شمار زیادی از آتشنشانان شجاع کشورمان شد، به خوبی نشان داد که این غفلت تا چه اندازه میتواند دردناک باشد.
با گذشت سالها از این فاجعه، هنوز خانوادههای بسیاری از شهدای آتشنشان، در انتظار اجرای عدالت و تکریم شایسته مقام عزیزانشان هستند. جا دارد که مسئولان و قانونگذاران، هر چه سریعتر برای رفع این نقیصه چارهاندیشی کنند و با تصویب قانونی جامع، گامی بلند در جهت قدردانی از این قهرمانان بیادعا بردارند.
بر همین مقال و روایت که شرحش یک از هزار رفت، برای بررسی دقیقتر چالشها و دغدغههای آتشنشانان عزیز کشورمان، ایکنا گفتوگویی ترتیب داده است با کامران عبدولی، سرپرست حوزه معاونت پیشگیری حریق سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران. در این گفتوگو که فارغ از همه قید و بندهای رسانهای است، سعی کردهایم تا از همه زوایای پنهان و آشکار این حرفه سخت اما مقدس پرده برداریم و به بررسی راهکارهای ممکن برای بهبود شرایط بپردازیم. امیدواریم که این گفتوگو بتواند صدای دغدغههای آتشنشانان را به گوش مسئولان برساند و گامی هر چند کوچک در جهت حل مشکلات آنان برداشته شود.
ایکنا - اگر موافق باشید، گفتوگو را با اشاره به نامگذاری 7 مهر به عنوان «روز آتشنشانی و ایمنی» آغاز کنیم. از چه سالی و چرا این روز با این عنوان زینت گرفت؟
ابتدا اجازه میخواهم پیش از پاسخ به پرسش شما؛ آغاز سال تحصیلی را عرض تبریکی داشته باشم به ویژه به آن دسته از دانشآموزانی که برای نخستین بار قدم به مهد و بوستان علم، دانش و آگاهی میگذارند. دانشآموزانی که تعالی آینده ایران، آبادانی و توسعه کشورمان به گامها و اقدامات آنها بستگی دارد. دانشآموزان امروز سرزمین ما، دانشمندان، نخبگان، مدیران و سرمایههای اصلی توسعه، تعالی و آبادانی فردای کشورمان هستند.
همچنین هفته دفاع مقدس را که پشت سر گذاشتیم، به همه همکارانمان در بخشهای مختلف نظامی و دفاعی تبریک و خداقوت عرض میکنم.
7 مهرماه، یادآور خاطره سال 1359 است. زمانی که همکاران ما در پالایشگاه آبادان در کنار سایر نیروها مورد حمله رژیم بعث عراق قرار گرفتند و متأسفانه بسیاری از همکاران ما در گروه امداد و نجات آتشنشانی پالایشگاه آبادان به شهادت رسیدند. از آن سال به بعد، هفتم مهر به عنوان «روز ایمنی و آتشنشانی» تعیین و نامگذاری شد.
در همین دفاع مقدس 12 روزه نیز، همکاران عزیز ما در نیروهای خدوم آتشنشانی بسیار زحمت کشیدند و در خط مقدم فعالیتهای امداد و نجات بودند. بسیاری از آنها آسیب دیدند و بسیاری مسموم شدند، اما هرگز کوتاه نیامدند.
در شهر تهران گاهی همکاران ما همزمان ۱۰ تا ۱۵ حادثه را در آن واحد پوشش میدادند. این موارد به واقع نمونههای جانفشانی و ایثار در مسیر خدمت به کشور و هموطنان به شمار میرود. در کنار خداقوت و دستمریزاد به همه همکاران خود در سراسر کشور؛ یاد و نام شهدای آتشنشان در سراسر کشور را در سالهای گذشته گرامی میدارم و همچنین یادی میکنم از همکارانی که طی هفته گذشته در اطفای حریق گسترده در مشهد مقدس جان خود را فدا کردند و به شهادت رسیدند. خداوند همه شهدای آتشنشان را رحمت کند. خدا قوت میگویم و به بازماندگان عزیز آنها تسلیت عرض میکنم.
ایکنا - خبرگزاری ایکنا نیز ضمن گرامیداشت یاد و خاطره تمامی شهدای آتشنشان، این روز را به همه فعالان آتشنشانی کشور تبریک گفته و برای همه آنها آرزوی صحت، سلامتی و توفیق در امر خطیر امداد و نجات دارد. اما به محور اصلی این گفتوگو ورود کنیم. صریح و صادقانه میپرسم؛ امروز اگر لباس مقدس آتشنشانی بر تن شما و همکاران شما نباشد؛ نگاه عموم مردم نسبت به جنس فعالیت و گسترده دامنه اقدامات شما و آتشنشانان کشورمان منهای اطفای حریق تا چه حد متناسب و منطبق با فعلیت و فعالیت شما و همکاران شما است؟ به شخصه معتقدم اطلاعات عموم افراد جامعه نسبت به دامنه عظیم و متعدد فعالیت آتشنشانان عزیز کشورمان بسیار محدود است.
واقعیت آن است که تمامی همکارانم در سازمان آتشنشانی کشور هر چه روحیه و امید داریم، از مردم داریم. مردم ما را بسیار دوست دارند. این حقیقتی است که خوشبختانه در نظرسنجیها نیز همواره بالاترین میزان رضایتمندی را آتشنشانان در بین مردم دارند و به این مهم افتخار میکنیم.
دو دیگر آنکه، به هر حال ما خودمان نیز زمانی که کودک بودیم، به پلیس و آتشنشانی نگاه میکردیم و احساس امنیت میکردیم. این یک ویژگی مشخص است. مردم نیز دوست دارند امنیت آنها واقعی باشد؛ این اعتماد وجود داشته باشد و در طرف مقابل نیز ما در سازمان آتشنشانی کشور لیاقت آن را داشته باشیم.
خوشبختانه در سالهای اخیر، جایگاه آتشنشانی روز به روز در بین مردم بیشتر شده و سطح دانش و اطلاعات مردم درباره آتشنشانی و آتشنشانان ارتقا یافته و با ما همراهتر شدهاند. با نقطه ایدهآلی که دنبال آن هستیم، فاصله زیادی داریم و انتظار ما این است که مردم نقش بسیار پررنگتری در حوادث ایفا کنند. برای مثال اگر ترافیکی اتفاق بیفتد، مردم میتوانند همکاری کنند، اما گاهی همان همکاری باعث تشدید ترافیک میشود. بارها در حوادث آتشنشانی نیز این آسیب را دیدهایم. نمونه بارز آن واقعه تلخ ساختمان «پلاسکو» در مرکز پایتخت کشورمان بود. همه شاهد بودیم که برای رسیدن نیروهای امدادی ترافیک وحشتناکی داشتیم.
از همین روی است که از تمام ملت شریف ایران و هوطنان خود خواهش میکنیم که در نگاه و گام نخست مطالبهگر ایمنی باشند. مطالبهگری ایمنی به این معناست که وقتی من در شهری زندگی میکنم، باید به یاد داشته باشم که هزینه ایمنی را پرداخت کردهام و باید آن ایمنی به من و خانوادهام تحویل داده شود.
وقتی ساختمانی فروخته یا اجاره داده میشود، باید این ساختمان ایمن تحویل داده شود؛ نه آنکه به همه چیز توجه کنم جز ایمنی آن! مردم میتوانند مطالبه کنند و این حق آنهاست. یعنی مالک حق دارد ایمنی را از فروشنده یا خریدار بخواهد.
اگر ساختمانی ساخته و فروختهام و به عنوان نمونه متری هزار تومان دریافت کردهام، باید بخشی از آن برای ایمنی هزینه شده باشد. پس خریدار باید بپرسد و این حق را بطلبد که «من ساختمان ناایمن نمیخرم.» به نظر شما اگر ساختمان ناایمن نخرم یا اجاره نکنم، چه اتفاقی میافتد؟ آیا کسی جرئت میکند ساختمان ناایمن بسازد؟ به قید یقین خیر!
در آتشنشانی ظرفیتها و توانمندیهایی در راستای فرهنگسازی داریم و این کار را انجام میدهیم. فرهنگسازی به این مفهوم است که من مسئولیتپذیری خود را نشان دهم و از کنار ناایمیها به راحتی نگذرم! خود مردم به ما اطلاع دهند که «مشاهده کردیم یک فرد رفتار پرخطری انجام میدهد»؛ «در فلان نقطه یک چاله دیدیم»؛ «در پارک سیم لُخت دیدیم که ممکن است کودک دستش را به آن بزند»؛ «یک پرتگاه یا حفره عمیق دیدیم که ممکن است خدای ناکرده کسی داخل چاه بیفتد.»
مردم میتوانند همه این موارد را به ما اطلاع دهند. برای این دست از اطلاعرسانیها، سامانه ۱۳۷ شهرداری و شماره ۱۲۵ آتشنشانی را داریم که همه با آن آشنا هستند. همچنین شمارهای برای کارشناسان گذاشتهایم تا به سوالات فنی پاسخ دهند.
ایکنا - گاهی عدم شناخت نحوه صحیح کمک کردن، بیش از آنکه یاریگر باشد، ممکن است مانع کار شما شود. شما به ترافیک گستردهای اشاره کردید که کار امدادرسانی به حادثهدیدگان ساختمان پلاسکو را با مشکلات متعددی مواجه کرد. مسئله اینجاست که باید شیوه و چگونگی نوع مطالبهگری را که شما به عنوان حق شهروندی اشاره داشتید بررسی کنیم. همین امسال نزدیک به چهار الی پنج بار در قالب بازتاب رسانهای شورای شهر تهران تذکرهای شدیدی به محیطهای عمومی مانند بیمارستانها و برخی مراکز خرید داده است. وقتی خود مسئولان مدام درباره اماکن عمومی، از بیمارستانها که امسال یکی دو مورد حریق در آنها داشتیم تا مراکز خرید، صحبت میکنند، چرا اصلاً خود مسئولان از پیش مجوز ساخت این موارد را صادر کردند؟ به هر دلیلی که صادر شده، چرا نظارتی برای بهروزرسانی مباحث ایمنی ندارند و مدام از مردم مطالبه میشود؟ مردم که مجوز ساخت آن بیمارستانها و مراکز خرید را صادر نکردند که از آنها بخواهیم نواقصی که موجب حادثه میشود را مطالبه کنند! غیر از این است؟!
نکته بسیار دقیق و درستی را اشاره کردید که چرا بحث ایمنی در شهر انقدر عقبافتادگی دارد! در سالهای گذشته متأسفانه ساختمانهایی ساخته میشدند و پایان کار میگرفتند.
به تقریب میتوان گفت سازمان آتشنشانی کشور به طور جدی از سال 1390 به ساختمانهای ناایمن ورود کرد و در این سالها اتفاقات بسیار خوبی افتاد.
کار را به دو بخش تقسیم کردیم. ابتدا درباره ساختمانهایی که در حال ساخت هستند تصمیم گرفتیم با ایجاد یک مرز مشترک ساز و کاری را تهیه کتیم که مطابق آن از این به بعد اجازه ندهیم ساختمان ناایمن ساخته شود. سپس شروع به شناسایی ساختمانهای موجود کردیم. در گام نخست؛ در شهر تهران، ساختمانهای ناایمن موجود را شناسایی و اولویتبندی کردیم و از نظر سطح خطر، به شکل دقیقی کار «ریزسطحبندی» (سطحبندی طبقهبندی شده علمی) را انجام دادیم.
برای اقدام اجرایی با نیروهایی که در ۱۴۰ ایستگاه آتشنشانی تهران داریم وارد کار عملیاتی شدیم. از آنها درخواست کردیم که این همکاران خارج از ساعت شیفت کاری، با محدوده خود آشنا و از کَموکِیف ساختمانهای محدوده خود با خبر شوند.
با همین اقدامات ساختمانهای هر محله آتشنشانی را سطح سطحبندی کردیم. از این میان، ۱۲۹ ساختمان بحرانی شناسایی شدند؛ مانند بمبی که وجود دارد، نمونههای آن «پلاسکو»، «پاساژ علاءالدین»، «ساختمان آلومینیوم» و موارد مشابه که درباره آنها صحبت شد. این ۱۲۹ ساختمان را با فشارهایی که متأسفانه به دلیل ضعف قانون در کشورمان در مورد ایمنی وجود دارد به سمتی بردیم که با فشار همکارانمان در شهرداری و 123 شهردار ناحیه موظف شدند در هر ناحیه برای یکی، دو تا از این ساختمانها پرونده قضایی تشکیل دهند، مالک را احضار کنند و سپس مطابق مصوبات شورا و کمیته ایمنی شهرداری، با آنها برخورد کنند.
یعنی اول اخطار و تذکر، سپس حکم قضایی، بعد نصب پلاکارد با عنوان «مردم عزیز، ورود ممنوع، ممکن است گرفتار شوید» و سپس به سمت قطع(برق، گاز، آب) پیش برویم. این روش را پیش گرفتیم. خوشبختانه از ۱۲۹ مورد، تا امروز ۶۰ مورد را به نتیجه رساندهایم. این فشار را ادامه میدهیم و شاید تا پایان سال آن را به صفر نزدیک کنیم.
تحقق این امر، اتفاق بسیار بزرگی است و پاسخ به همان مطالبه مردمی است که در شش هفت سال گذشته مدام در رسانهها مطرح میشد، اما از سال 1402 به بعد فشار را افزایش داده و مضاعف کردیم و در حال حاضر شاهد کاهش این موارد هستیم.
در همین گفتوگو و از طریق همین رسانه از تمامی دوستان مالک خواهش میکنیم برای ایمنی خود و مستأجران خود به ما مراجعه کنند؛ در مسیر ارتقای ایمنی ساختمانشان با رتبهبندی اولویت و شروع اقامات یاریگر آنها، جان خود و مستأجران آنها و از سوی دیگر سرمایه آنها خواهیم بود.
در مورد بیمارستانها نیز این مهم صادق است و حتی اعلام کردیم که الزامی نیست خود بیمارستان به شکل مستقل برای طی این مراحل اقدام کند. بیمارستان سینا، بیمارستان حضرت رسول(ص)، بیمارستان شهدای یافتآباد از جمله این موارد هستند که احتمال وقوع خطر و حادثه در آنها ضریب بالایی دارد. بیمارستانهای زیادی در سطح شهر تهران داریم. مردم نیز در مسیر معرفی ناایمن بودن مراکز بیمارستانی یاریگر ما باشند و به ما مراجعه کنند.
وظیفه من به عنوان معاون حفاظت و پیشگیری حریق سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران گفتن ناایمنی است. من هشدار میدهم. به دوستان میگویم آقایان، ساختمان ناایمن شما اگر آتش بگیرد، امکان پدافند غیرعامل وجود ندارد. موضوع همین است.
در تهران صحبت میکنم که ساختمان ایمن شود، همکاران من در سراسر کشور این مسئله را تکرار و تأکید میکنند. نمونه دیگر را در مورد همین جنگ تحمیلی 12 روزه شاهد بودیم. اگر ساختمان ایمن باشد، چه اتفاقی میافتد؟ مسلم است که در این ساختمان ایمن، حریق در یک نقطه محدود میماند و گسترش نمییابد.
آنچه تا این لحظه شرح دادم مربوط به ساختمانهای پرخطری بودند که اولویت اول ما یعنی ساختمانهای بحرانی یا بسیار پرخطر بودند که گام نخست عملیات اجرای ما آنگونه که شرح دادم در مورد آنها آغاز و اجرایی شد.
دسته دوم، بعد از ساختمانهای بحرانی و پُرخطر، «ساختمانهای خطرناک هستند» که تعدادشان بیشتر است، نزدیک به 30 هزار مورد از حدود 78هزار ساختمان طبقهبندی شده در معرض خطر! اینها نیز در اولویت هستند و شهرداری ناحیه موظف است در هر دوره اجرایی حداقل 10 مورد از آن ساختمانها را با اقدامات تعیین شده از لیست خارج کند.
دسته سوم «ساختمانهای با خطر متوسط و کمخطر» هستند که این ساختمانها نیز در دستور کار ما موجود است که مرتب بازدید میکنیم و اخطار میدهیم.
ایکنا - از صحبتهای شما میتوان چنین استنباط کرد که در این زمینه، حتی امروز هم ضعف قانونی وجود دارد؟ برای روزآمد کردن قانون و برطرف کردن چنین خلأهای قانونی آیا لایحهای، طرحی و اقدامی در دستور کار کلان سازمان آتشنشانی کشور وجود دارد؟
بله باید اذعان کرد که ضعف قانونی وجود دارد، مانند بند 14 ماده 55 قانون شهرداریها که متأسفانه مربوط به 40 الی 50 سال پیش است و برای شرایط زیست امروز ما جوابگو نیست. از همین رو ما به دنبال این هستیم که لایحهای را که در حال حاضر به شورای عالی استانها رفته، وارد مجلس شده، یک بار در کمیسیون ویرایش و برگشت خورده را با اصلاح موارد مورد تذکر تصویب کنیم تا بسیاری از موضوعات حل شود.
یکی از آنها این است که در کشورهای پیشرفته، وقتی مردم وارد ساختمان شما میشوند، چه برای خرید، چه اقامت در هتل و چه نظایر دیگر؛ شمای مالک باید ایمنسازی را انجام داده باشید. اما در کشور ما این اتفاق نمیافتد. در این لایحه دنبال آن هستیم که مالکان را ملزم کنیم به دستورالعملهای ایمنی آتشنشانی عمل کنند. این کل موضوعی است که دنبال میکنیم.
ایکنا- بهانه این گفتوگو به سبب روز آتشنشانی و ایمنی، مرور اقدامات و تقدیر از زحمتهای شما و آتشنشانان غیور و فداکار کشور بود؛ اما مسیر گفتوگو به آسیبشناسی و بیان دغدغههایی منتج شد که به تحقیق و بیتردید از سر همان نگاه و رسالت فداکارانه آتشنشانان کشورمان یعنی ایمنی و سلامت شهروندان و هموطنان است. چون به حادثه دلخراش «ساختمان پلاسکو» نیز در این گفتوگو اشاره کردید؛ این پرسش را داشته باشم که آیا مسئله شهید خطاب کردن آتشنشانانی که در مسیر اطفای آن حادثه دلخراش جان خود را فدا کردند، حل شد و به سرانجام رسید؟
در حال حاضر باید بگویم خیر. بر حسب اتفاق این هم یکی دیگر از مسئلههایی است که به جد پیگیر تحقق و اجرایی شدن آن هستیم. رأی همکاران ما که در حادثه پلاسکو به شهادت رسیدند، تاکنون طرحی مانند «ایثارگر» در نظر گرفته نشده است.
پرسش من این است که چرا؟ مگر این همکار من، ایثارگر نیست؟ مگر او حین خدمت، در حال جانفشانی، امداد و نجات به شهادت نرسید؟
ایکنا - با شهردار تهران و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در این مورد گفتوگو کردهاید؟
این اتفاق نیاز به مصوبه مجلس دارد که هنوز محقق نشده است.
موضوعات دیگری نیز وجود دارد. همه میدانیم که خودروی آتشنشانی برای کار شخصی نیست، برای ایمنسازی شهر و انجام مأموریت امداد است. وقتی میخواهیم آن را وارد کنیم، باید هزینه سنگین عوارض ورود و مالیات بپردازیم. به نظر شما آیا انجام این کار درست است؟ آیا خودروهای آتشنشانی نباید معافیت از این عوارض باشند؟
موضوعات بیمهای نیز مطرح است. چرا بیمهها مسئولیت نمیپذیرند؟ در کشورهای مختلف، آتشنشانی کار را به بیمه واگذار میکند. قانون میگوید ساختوساز باید بیمه باشد. اما بیمه قبل از بیمه کردن، باید تأییدیه ایمنی بگیرد. چرا این تأییدیه را میگیرد؟ زیرا مالک سود میبرد و خیالش راحت است که اگر حریق رخ دهد، کمترین خسارت را دارد یا بیمه خسارت کمتری پرداخت میکند، آتشسوزی کمتری رخ میدهد. علاوه بر این، بیتالمال حفظ میشود. در ایستگاه آتشنشانی، حریقهای کمتری را تجربه میکنم، به حوادث کمتری اعزام میشوم، بنابراین نیاز به ایستگاههای کمتر دارم. چرا باید هزینه کنم و در هر کوچه ایستگاه آتشنشانی بزنم؟ چرا باید انقدر از بیتالمال هزینه کنم؟ این پول را میتوان برای شاد کردن مردم یا ارتقای فرهنگ هزینه کرد. اینها مواردی است که میگوییم باید دیده شود. باید مسئولیتپذیری ایجاد شود و اگر نشد، متأسفانه باید به سمت اجبار برویم.
ایکنا - برای پایان گفتوگو کمی فضای این گفت و شنید را به مناسب روز 7 مهر، روز آتشنشانی و ایمنی، تغییر دهیم و پرسشی را فارغ و جدا از رسم معمول گفتوگوهای رسانهای با شما مطرح کنم. طرح این پرسش را به حساب کنجکاوی بگذارید. انتخاب این شغل شریف، یعنی آتشنشانی برای آقای کامران عبدولی، آیا از همان شغلهایی بود که در کودکی ذهن شما را به خود اختصاص داده بود یا دست تقدیر باعث شد که شما امروز در مقام یک آتشنشان توفیق خدمت داشته باشد؟
واقعا به چنین تغییر فضایی نیاز داشتیم. زمانی که چهار یا پنج ساله بودم، خانهمان آتش گرفت. بله! آن زمان معماری خانهها به گونهای بود که چند خانواده در خانهای بزرگ و در اتاقهای مجاور هم زندگی میکردند و به قول معروف عموها و داییها همه در کنار هم بودیم.
بر اثر بازیگوشی پسرعمویم، خانه آتش گرفت و تمام زندگی ما از بین رفت. پس از آن، این علاقه در من ایجاد شد که چطور میشود چنین کار بزرگی مانند اطفای حریق را انجام داد.
زمانی که سرباز بودم؛ یادم هست در میدان انقلاب، در ایستگاه آتشنشانی که الان جابهجا شده و فکر کنم به سمت پارک لاله رفته، گاهی پیش میآمد تا با بچههای آتشنشانی به شکل مشترک ورزش کنیم. من هم اغلب از سر علاقه در کنار آنها بودم و گاهی با آنها ورزش میکردیم. خوشبختانه توانستم از آن طریق به همان علاقهای که داشتیم برسیم.
اما میدانید آزمونهای آتشنشانی بسیار سخت است و به واقع طی کردن آنها درست مثل طی کردن «هفت خان رستم» است. جذب از نظر سلامت، ورزیدگی بدن و روانشناسی بسیار سختگیرانه است.
افرادی که به آتشنشانی میآیند باید از نظر روحی و روانی آماده باشند. جسم آنان نیز باید بسیار آماده و چابک باشد. زیرا وقتی به عنوان آتشنشان برای امداد و نجات در شرایط بحرانی وارد ساختمان میشوی، باید هوش و حواس کامل داشته باشی تا هم خودت، هم همکارانت و هم مردم را نجات دهی.
در پایان گفتوگو اجازه میخواهم تا از خانوادههای آتشنشانان نیز تشکر ویژهای داشته باشم؛ همسرانی که ریسک خطر را پذیرفتهاند و در سایه خطر زندگی میکنند. از آنها تشکر میکنیم که پشتیبان همکاران ما هستند.
گفتوگو از امین خرمی