یادداشت
پیوند نمایش‌های دفاع مقدسی با فرهنگ و هویت ملی
نمایش های  دفاع مقدسی؛ هنری اصیل، مظلوم در شهرستان‌ها
خلق نمایش‌ در حوزه دفاع مقدس کاری فراتر از نوشتن و کارگردانی است؛ چراکه پیوندی عمیق با تاریخ، فرهنگ و هویت ملی ما دارد و یکی از مهم‌ترین چالش‌ها در مسیر تولید چنین آثاری، حفظ اصالت و احترام به واقعیت‌های تاریخی است. کوچک‌ترین تحریف، اغراق یا سهل‌انگاری در جزئیات، نه تنها اعتبار اثر را زیر سؤال می‌برد، بلکه اعتماد مخاطب را نیز خدشه‌دار می‌کند.
 
از سوی دیگر، مخاطب امروز، مخاطب دیروز نیست. نسل جدید، با فضای جنگ و مقاومت کمتر آشناست و زبان متفاوتی را می‌طلبد. به‌روز کردن زبان نمایش و جذاب‌سازی محتوا برای این نسل، کار ساده‌ای نیست. هنرمندان این حوزه، ناچارند خلاقانه اندیشه کنند، از شکل‌های جدید بهره بگیرند و فناوری‌های نوین تصویری و دیجیتال را وارد فرآیند تولید و اجرا کنند؛ آن هم بدون این‌که پیام اصلی و هویت اثر قربانی شود.
 
با وجود این چالش‌ها، آینده تئاتر دفاع مقدسی روشن است. حضور نسل جوان، انگیزه‌های تازه، بهره‌گیری از ابزارهای نوین و نگاه نو به ساختار اجرا، این شاخه از هنر را می‌تواند از حیث هنری و محتوایی پربارتر کند. نمایش‌های دفاع مقدسی، فقط بازگوکننده‌ یک برهه از تاریخ نیستند؛ بلکه اسناد زنده‌ مقاومت یک ملت، منبع الهام و تبلور هویت فرهنگی نسل‌های آینده‌اند.
 
نمایش‌های دفاع مقدسی، امروز با تلاش شبانه‌روزی هنرمندان متعهد در حال زنده ماندن هستند. این آثار هنری، ترکیبی از واقعیت تاریخی و خلاقیت هنری‌اند. اما بدون پشتیبانی مالی و زیرساخت‌های اجرایی، به تدریج در سایه قرار می‌گیرند. متأسفانه در بسیاری از شهرستان‌ها، کمبود بودجه، نبود سالن استاندارد، ضعف تبلیغات و عدم حمایت نهادهای مسئول، شرایط را به‌گونه‌ای رقم زده که بسیاری از هنرمندان مستعد، ناچار به مهاجرت یا ترک فعالیت هنری شده‌اند.
 
نبود نمایش در شهرستان‌ها، تنها به هنرمندان لطمه نمی‌زند. این غفلت، جامعه‌ را از یکی از مهم‌ترین بسترهای رشد فرهنگی، تربیتی و آگاهی‌بخش محروم می‌کند. برخلاف رسانه‌های رسمی، تئاتر فرصت گفت‌وگوی چهره‌به‌چهره را می‌دهد؛ دغدغه‌های محلی را بازتاب می‌دهد و به مسائل اجتماعی عمق می‌بخشد. وقتی این امکان از شهرستان‌ها گرفته شود، شکاف فرهنگی، فقر هنری و بی‌هویتی، پیامدهای حتمی آن خواهد بود.
 
امروز، در حالی که شعار توسعه فرهنگی در کشور سر داده می‌شود، غفلت از زیرساخت‌های فرهنگی در شهرستان‌ها، تناقضی آشکار است. شوراهای شهر، شهرداری‌ها، نهادهای فرهنگی و متولیان هنر، باید سهم واقعی هنر و فرهنگ را در برنامه‌ریزی‌های خود بپذیرند. بودجه فرهنگی، هزینه نیست؛ سرمایه‌گذاری برای هویت جامعه است.
 
در این مسیر، مردم نیز نقش کلیدی دارند. با حمایت از آثار نمایشی محلی، حضور در سالن‌ها و مطالبه‌گری از مسئولان، می‌توان تئاتر را در شهرستان‌ها زنده نگه داشت. فرهنگ را نمی‌توان فقط در پایتخت و مراکز استان‌ها تعریف کرد؛ آینده فرهنگی ایران، از دل شهرستان‌ها زاده می‌شود.
 
حمیدرضا گل‌محمدی تواندشتی