یادداشت
انسجام اراده‌ها در جنگ اراده‌ها

محمد سهرابی، مسئول بسیج دانشجویی کوی دانشگاه تهران

محمد سهرابی، کارشناسی ارشد فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه تهران، یادداشتی را با عنوان «انسجام، انسجام اراده‌هاست» در اختیار ایکنا قرار داده است که در ادامه می‌خوانیم:

بار‌ها در فضای رسانه و حاکمیتی از کلید‌واژه‌ای با نام «انسجام اجتماعی» شنیدیم یا خواندیم اما دقیق از خود نپرسیدیم در چه زمانی این انسجام محقق شد؟ و چگونه این انسجام اتفاق افتاد؟ نباید ساده و سرسری از این مسئله عبور کنیم. نیاز دارد در این کلیدواژه به شکل لازم متوقف شویم تا با مواجهه دقیق و مناسب بتوانیم عینیت انسجام در صحنه اجتماع و ملت را مشاهده نماییم.

در خصوص چگونگی این انسجام باید اشاره داشت که باتوجه به شرایط تا حدی غیرمترقبه دفاع مقدس ۱۲ روزه، این انسجام در آتش ناجوانمردی دشمن آمریکایی ـ صهیونی پدید آمد. کیفیت انسجام اگر منصفانه تحلیل حوادث را ببینیم به شکل «نیمه‌قهری ـ نیمه ارادی» واقع شد. باتوجه به شرایط جنگ، از خصلت‌های یک جنگ، ناگهانی بودن و تحمیلی بودن آن است. باتوجه به این دو خصیصه باید انسجام اجتماعی را در موقعیت جنگی به درستی تحلیل کرد که آیا مردم و ملت به معنای تام و تمام، منسجم شدند؟

نگارنده چنین عقیده‌ای قرار ندارد. این شکل از انسجام، در بالقوگی‌اش انسجام بود اما هنوز مسیر تحققش کامل طی نشده و بالفعل نگشته است. شاید تعبیر درست این است که صحنه وفاق مردم در شرایط سخت جنگ را «انسجام مقدماتی» نام نهاد. انسجامی که همچون تولید علم نیازمند این است که مسیری پیموده شود تا بتوان به قله انسجام به شکل حق‌الیقینی دست یافت.

در انسجام مقدماتی سنخی از خودآگاهی به مردم کشور تزریق شد که دشمن برایش فرقی نمی‌کند که با چگونه تفکر و اندیشه‌ای زندگی می‌کنی، پندار و گفتار و کردارت آیا هم‌راستاست یا جدای از هم است، بر شریعت اسلامی پایبندی یا خیر و هر مشرب فکری که بتوان فرض کرد، دشمن غداره عملیات فراگیرش را انجام داد علیه نظام جمهوری اسلامی ایران. جنگ تلنگر و هشداری برای کنار هم بودن بود، اما این وحدت آیا قرار است امتداد داشته باشد؟

مقام معظم رهبری در بیانات ۱ مهرماه سال ۱۴۰۴، ضمن تقدیر از وحدت ویکپارچگی در واقعه دفاع مقدس ۱۲ روزه تأکید داشتند: «آن وحدت تعیین‌کننده، همچنان باقی و بسیار موثر است.» در تحلیل این جمله باید دانست وحدت همچون نور یک مفهوم مشکک است که با شدت و ضعف همراه است. اگر وحدت را امری آنا فآنا نبینیم، بلکه به شکل موقت و ابزاری از آن بهره ببریم، این احتمال می‌رود که دشمن از غفلت برای تهاجم بعدی سوء استفاده کند کما اینکه در دور پنجم مذاکرات قرار بود تا مذاکرات شکل مستقیم به خود پیدا کنند اما به یکباره ورق برعکس شد و تهاجم وحشیانه جبهه صهیونی  ـ آمریکایی علیه ما شکل گرفت.

در ادامه مقام معظم رهبری پیرامون حفظ این وحدت اینگونه مسئله را تبیین کردند: «این اتحاد همچنان وجود دارد و وجود خواهد داشت و البته همه در حفظ و تقویت آن مسئولند.» بر همه واجب است که در حفظ این انسجام کوشا باشند و نباید در این خصوص کناره‌گیری کنیم و بگوییم تکلیفی بر گردن ما نیست. کسانی که دلشان برای ایران می‌تپد باید ایران را عزیز خود دانسته و در پاسداشت این خاک و زمین جد و جهد ورزند.

اما آنچه نگارنده در نظر دارد این است که در شرایط سخت و غیرمترقبه اگر انسجامی شکل گرفته است یک انسجام حقیقی کامل نیست، بلکه انسجام مقدماتی است تا در شرایط پساجنگ بتوانیم خود را به قله‌ «انسجام ارادی» نزدیک سازیم. لذا این انسجام حقیقی منوط بر شرایطی است:

الف) مسئولان کشوری و لشکری تحولات داخلی و حل معضلاتش را به دقت رصد، ارزیابی و پایش کنند و نگاه خویش را به تحولات بیرونی که مقام معظم رهبری فرمودند، ندوزند و داخل را مهم‌تر از اسنپ‌بک‌های خارجی و قطعنامه‌های غربی بدانند و بدانند همه تحولات و قوی‌شدن‌ها به داخل کشور گره خورده است.

ب) مشارکت دادن مردم به عنوان نهاد مردمی تصمیم‌ساز و ناظر بر اتفاقات داخلی، اخذ مشورت‌های دقیق و جزئی از مردم در عرصه‌های حکمرانی و اعتمادسازی برای شرکت در سرمایه‌گذاری در پروژه‌های مختلف عمرانی و آبادانی و احیای نهاد وقف به نحو کلان در جامعه.

ج) ایجاد تلازم در نظام حق و نظام تکلیف؛ این تلازم در همه عرصه‌ها از جمله حکمرانی قضایی، حقوقی و اداری باید جریان داشته باشد و الا نظام شایسته‌سالاری در صورت عدم تلازم، با گسل شدیدتری مواجه خواهد شد.

باری، ما در بینابین انسجام مقدماتی برآمده از جنگ و انسجام حقیقی تمدنی قرار داریم. اگر انسجام ما را از طریق استعمار قومی، استعمار فرهنگی، استعمار ذهنی و استعمار بین‌المللی مسلوب‌الاراده سازند؛ یقینا انسجام به «انشقاق» بدل خواهد شد. اگر رهبری فرمودند: «جنگ، جنگ اراده‌هاست». پس باید دریافت انسجام، انسجام اراده‌ها است و انسجام اراده‌ها عامل حفظ و بقای نظام خواهد بود.

از این طریق است که می‌توان درهم‌تنیدگی اجتماعی میان دو ترکیب «جنگ اراده‌ها» و «انسجام اراده‌ها» مشاهده نمود و تجمیع اراده‌ها در داخل کشور است که ما را به قله حقیقت قریب می‌سازد.