روانشناسان بزرگ دنیا در تعریف روانشناسی از این رشته بهعنوان علم مطالعه رفتار و ذهن یاد میکنند، اما از آنجا که ایران دارای یک بافت مذهبی و سنتی است و علم روانشناسی در مکاتب غربی پایهگذاری شده است، چگونه میتوان آموزههای اسلامی و دینی را با آموزههای روانشناسی تلفیق کرد؟ کدام روش برای تربیت جنسی کودکان مؤثر است؟
در این راستا با مرضیه عزیزیمعین، روانشناس و مدرس دانشگاه به گفتوگو پرداختیم که مشروح آن از نظر میگذرد:
آموزش جنسی به کودکان دارای سه مرحله سنی 3 تا 6 سال، 7 تا 11 سال و 12 سال به بعد است که در سنین سه تا شش سالگی، کودکان بهطور طبیعی نسبت به بدن خود کنجکاو میشوند. بنابراین، آموزشها باید حول شناخت بدن، عملکرد اندامها و مرزهای بدنی باشد، این آموزشها باید با واژگان ساده و مناسب سن کودک ارائه شوند؛ بهطور نمونه، چنین توضیحاتی را برایشان ارائه دهیم «این بخشی از بدن تو است مانند چشم تو» اما باید تأکید کنیم؛ فقط خود کودک، والدین (مادر و پدر) و پزشک با رضایت والدین مجاز به لمس بخشهای خصوصی بدن او هستند.
بیشتر بخوانید:
برای تقویت این مفاهیم، میتوان از کتابهای تصویری ساده و بازیهای آموزشی مناسب استفاده کرد، همچنین، تمایز جنسی بین دختر و پسر باید در حد ساده و قابل فهم آموزش داده شود. در این سن، کودک باید بیاموزد که بدون اجازه نباید بدن خود یا همکلاسی و دوست خود را لمس کند و مفاهیمی مانند حریم شخصی، عدم لمس بیجا، عدم آغوشگیری بیش از حد و ندیدن بدن دیگران به زبانی ساده و بدون ایجاد ترس یا شرم توضیح داده شود.
در سنین دبستانی (۷ تا ۱۱ سال)، کودک توانایی تفکر منطقی بیشتری پیدا کرده و وارد محیط مدرسه شده است که در این دوره، آموزشها باید بر مبنای احترام به بدن خود و دیگران، بهداشت جنسی و حریم شخصی ارائه شود، همچنین، میتوان بهطور کلی و متناسب با سن کودک، مقدمات بلوغ را نیز مطرح کرد. گفتوگوهای شفاف و محترمانه با کودک در این سن بسیار مهم است و پرسشهای کودک باید با صبر و بدون القای ترس یا خجالت پاسخ داده شوند، همچنین آموزش «نه گفتن» به تماسهای نامناسب میتواند از طریق روشهای نقشآفرینی (رول پلی/ بازیگری) تقویت شود.
کودک باید آموزش ببیند که اگر متوجه رفتارهای نامناسب دانشآموزانی شد، به مشاور یا معلم مدرسه اطلاع دهد تا به آن دانشآموزان آموزش لازم داده شود، معلمان و مربیان نیز باید با کودکانی که آگاهی کافی ندارند، برخورد شدید هیجانی، فیزیکی یا احساسی بهویژه اگر همراه با تحقیر باشد؛ نداشته باشند و در صورت لزوم، دانشآموز یا والدینشان را به مشاور مدرسه ارجاع دهند، در این سن، آموزشهای اولیه درباره رعایت بهداشت فردی و جنسی؛ از جمله شستوشوی صحیح بدن و پوشش مناسب ضروری است، همچنین مفاهیمی مانند حریم شخصی، مراقبت از بدن و روابط سالم نیز باید به کودکان دبستانی آموزش داده شود.
در سنین دبستانی، ممکن است کودکان سؤالاتی درباره بلوغ داشته باشند که در این مورد میتوان بلوغ را برای آنها، بزرگ شدن تدریجی بدن بهطوری که شبیه بزرگسالان میشود، معرفی کرد و تغییرات صدا و رشد موهای بدن نیز برای کودک و نوجوان توضیح داده شود. سؤالاتی مانند «چرا نباید بدن دیگران را لمس کنم؟» نیز ممکن است مطرح شود که در پاسخ باید گفت: «بدن تو متعلق به خودت است و هیچکس اجازه ندارد بدون رضایت تو به بخشهای خصوصی بدن تو دست بزند یا آن را لمس کند.»
در مرحله نوجوانی (از ۱۲ سالگی به بعد) آموزشها گستردهتر میشوند که شامل تغییرات بلوغ، روابط سالم، مسئولیتپذیری، پیشگیری از آسیبها، مهارتهای ارتباطی و مهارت مقابله با فشار همسالان میشود. نکته بسیار مهم این است که تغییرات جسمی در بلوغ، منجر به بروز احساسات و هیجانات جنسی میشود که این موضوع باید در آموزش به نوجوان گنجانده شود، همچنین رعایت ارزشهای دینی و اصول اخلاقی، چارچوبهای مناسب برای روابط با همکلاسیها و جنس مخالف و مهارت مقاومت در برابر فشار همسالان نیز از جمله آموزشهایی است که باید در نظر گرفته شود.
شیوه و زبان آموزش برای نوجوان باید بدون قضاوت باشد و وقتی نوجوان سؤالاتی مطرح میکند، این سؤالات با یک دید طبیعی در نظر گرفته شوند، چراکه در این سن، هویتیابی شخصی و هویتیابی جنسی صورت میگیرد و گفتوگو باید با احترام به استقلال و کنجکاوی نوجوان انجام شود، همچنین میتوانید نوجوان را به مطالعه بیشتر کتابهای مذهبی تشویق کنید و از جلسات گروهی یا مشاورههای مدرسه برای یادگیری بیشتر استفاده کنید.
گاهی نوجوانان سؤالاتی درباره رفتار دوستانشان با جنس مخالف مطرح میکنند، بهطور نمونه «دوستان من با جنس مخالف ارتباط دارند، من چه باید بکنم؟» که در این موارد، والدین باید رابطه سالم، محترمانه و مسئولیتمحور را توضیح دهند و از نوجوان بخواهند که در مورد چنین موضوعاتی حتما با والدین مشورت کند و اگر نوجوان درباره افعال جنسی طبیعی و غیرطبیعی سؤال کند، والدین باید با صبر و آرامش چنین پاسخی بدهند: «این احساسات بخشی طبیعی از رشد جنسی تو هستند و در این سن طبیعی است. فقط باید یاد بگیری که چگونه آنها را مدیریت کنی تا به خودت یا دیگران آسیب نرسانی.»
آموزشها توسط والدین باید مرحلهای، تدریجی، بدون اغراق و متناسب با رشد شناختی و عقلانی کودک انجام شود، هیچ عجلهای وجود ندارد و باید کودک بهصورت طبیعی و متناسب با رشد روانی، جنسی، جسمی و عاطفی خود پیش برود.
عدم آموزش جنسی مناسب به کودکان میتواند اثرات منفی جبرانناپذیری داشته باشد و با توجه به اینکه هویت جنسی، حریم جنسی و مرزهای جنسی کودک ممکن است مورد سوءاستفاده قرار بگیرد و پیامدهای کوتاهمدتی مانند اضطراب و سردرگمی در مواجهه با تغییرات جسمی، دریافت اطلاعات از منابع غیرقابل اعتماد یا ایجاد کنجکاویهای افراطی داشته باشد. در کودکان نیز گاهی کنجکاویهای افراطی دیده میشود.
بیداریهای جنسی ممکن است باعث شود کودک حریم شخصی و مرزهای خود را رعایت نکند یا احساس شرم و گناه در مقابل کنجکاویهای طبیعی خود داشته باشد، بهویژه اگر آموزش لازم ارائه نشده باشد. در کوتاهمدت، کودک ممکن است دچار استرسهای شدید شود یا در معرض طردشدن همسالان خود قرار بگیرد و اگر کودک از حریم و مرزهای شخصی اطلاعی نداشته باشد، ممکن است تماسها یا گفتگوهای نامناسبی با همکلاسیهای خود داشته باشد که منجر به طرد شدن یا احساس رهاشدگی میشود.
اگر کودک، هویت جنسی خود را نشناسد، مورد سوءاستفادههای جنسی قرار میگیرد، چراکه برای جلب رضایت طرف مقابل هر کاری میکند، همچنین، مشکلاتی در روابط عاطفی و حتی در رضایت زناشویی آینده ممکن است ایجاد شود و رفتارهای پرخطر و ریسکپذیریهای متنوع نیز میتواند ناشی از ناآگاهی در نوجوانی باشد که حتما باید این موارد در برنامههای آموزشی مدنظر قرار گیرند.
یکی از اشتباهات رایج والدین، اجتناب از صحبت درباره موضوعات جنسی با فرزندان است، والدین باید بدانند که منابع متعددی در این زمینه وجود دارد که گاهی بسیار آسیبزا هستند و میتوانند باعث کنجکاوی افراطی کودک شوند و عدم ارائه اطلاعات توسط والدین به زبان مناسب و متناسب با سن فرزند خود، مطمئنا باعث میشود که کودکان به دنبال منابع غیرمعتبر بروند و اطلاعات را از آنجا کسب کنند، اگر والدین این مسئولیت مهم را به عهده نگیرند، کودک دچار آسیب شدید میشود.
والدین در ابتدا با ایجاد یک رابطه صمیمی و دوستانه با کودک یا نوجوان خود، ارتباط را آغاز کنند و هرچه کودک کوچکتر باشد، باید مسائل بهصورت پوشیدهتر و با زبانی کودکانه بیان شوند؛ سپس ایجاد یک فضای امن که در آن کودک یا نوجوان بتواند درباره بدن خود، جنسیت، نوع ارتباط سالم و حتی گفتههای دوستانش با والدین صحبت کند و در گام سوم، در گفتوگو از زبانی ساده، صادقانه و متناسب با سن کودک استفاده شود و والدین از ارائه اطلاعات اضافی، پیچیده یا دروغین خودداری کنند.
آموزش تدریجی به والدین کمک میکند تا آرامش بیشتری داشته باشند و اضطرابشان کنترل شود تا بتوانند اطلاعات را متناسب با کنجکاوی کودک ارائه دهند، در گام پنجم، افزایش آگاهی والدین از طریق مشاوران کودک و نوجوان، مطالعه کتابهای معتبر و پژوهشهای علمی ضروری است تا بتوانند اطلاعات دقیق و مفیدی به فرزندان خود ارائه دهند، همچنین والدین میتوانند از طریق شرکت در آموزشهای والدگری و مهارتهای فرزندپروری با همکاری مشاوران و روانشناسان از اضطراب، شرم و ترس خود بکاهند و در گام آخر، والدین میتوانند از متخصص یا مشاور کودک و نوجوان بهعنوان حامی و کمککننده در این فرآیند کمک بگیرند.
آموزشهای جنسی عملاً در قالب «آموزش بهداشت»، «عفاف» یا «مهارتهای زندگی» وارد محیط مدرسه شده است و مفاهیمی مانند «مرزهای بدنی»، «پیشگیری از سوءاستفاده جنسی» و «مهارت نه گفتن» اخیراً در کتب درسی، مورد توجه قرار گرفته است. با این حال، باید درباره رشد هویت جنسی، پیشگیری از سوءاستفاده جنسی و مرزهای بدنی به صورت شفافتری صحبت شود، با توجه به مرزهای فرهنگی، مذهبی و بافت سنتی جامعه، مدارس با مراقبت خاصی این آموزشها را ارائه میدهند.
در این زمینه مشاوران مدرسه میتوانند نقش بسیار مهمی ایفا کنند؛ بهگونهای که نهتنها به دانشآموزان، بلکه به والدین نیز آموزشهای شفافی ارائه دهند. در مستندات یونسکو و سازمان بهداشت جهانی، آموزش جامع جنسی در شورای سردبیران علمی (CSE) شامل مهارتها، نگرشها، ارزشها و دانش است که از سنین پایین آغاز میشود و این استانداردها تا حدی با برنامه آموزشی مدارس در ایران متفاوت هستند و میتوان گفت که رویکرد ایران کمی پایینتر از استانداردهای بینالمللی قرار دارد.
با توجه به چارچوبهای مذهبی، دینی و اخلاقی جامعه ایرانی و اهمیت اصول شرعی و اخلاقی برای والدین، به نظر میرسد که یک رویکرد تلفیقی بسیار مؤثر باشد، روانشناسی رشد درباره سلامت روان کودک و رشد مرحلهای او صحبت میکند، در حالی که فقه و تربیتهای دینی بر عفاف، حیا، صیانت از کودک و تربیت جنسی مطابق با ضوابط شرعی تأکید دارند.
هنگامی که یافتههای روانشناسی رشد را در کنار چارچوبهای اخلاقی و دینی درنظر بگیریم و محتوای آموزش جنسی کودکان را در قالب «تربیت جنسی اسلامی ـ روانشناختی» طراحی کنیم، والدین احتمالا بیشتر استقبال خواهند کرد. باید توجه داشت که اگر از یافتههای روانشناسی کودک و نوجوان برای طراحی محتوای آموزشی علمی، مرحلهای و متناسب با سن استفاده میشود، باید در چارچوب فقهی و ارزشهای دینی اسلامی صورت بگیرد. در این صورت، والدین با توجه به بافت مذهبی و فرهنگ دینی، این محتوا را بیشتر مورد توجه قرار خواهند داد.
آموزش جنسی باید پاسخمحور باشد و در پاسخ به پرسشهای کودک ارائه شود، لزومی ندارد اطلاعات اضافی به کودک داده شود، همه مراحل باید تدریجی طی شود، چراکه پرش از هر مرحله با آسیب همراه است؛ یعنی آموزش مفاهیم پیچیده در سن پایین یا پنهانسازی اطلاعات در سن بالا، هر دو میتوانند آسیبزا باشند، لحن آموزش همیشه آرام، صادقانه و بدون القای اضطراب یا خجالت در کودک و نوجوان باشد و حتماً والدین باید اطلاعات کافی داشته باشند و در صورت کمبود اطلاعات، از طریق مطالعه کتاب و مشورت با روانشناس، دانش خود را ارتقا دهند.
آموزش جنسی بخش جداییناپذیری از سلامت روانی و رشد کودک و نوجوان محسوب میشود و این آموزش باید در قالب علمی، تدریجی، با توجه به ارزشهای دینی و اسلامی و همسو با فرهنگ خانواده و جامعه ارائه شود. در این صورت، این آموزشها نه تنها از آسیبها پیشگیری میکنند، بلکه زمینهساز شکلگیری هویت جنسی سالم و هویت فردی و اجتماعی سالم در کودک میشوند.
گفتوگو از سیدهحانیه حسینیکیا