ایام فاطمیه فصل تأمل و بیداری دلهاست، روزهایی که شیعیان در سوگ بانویی مینشینند که نهتنها دختر پیامبر اکرم(ص)، بلکه محور ولایت و مظهر ایستادگی در برابر انحراف از مسیر رسالت بود. فاطمیه یادآور مظلومیت و حماسه است، مظلومیتی که از کوچههای مدینه آغاز شد و حماسهای که تا ابد در جان تاریخ زنده ماند. در این ایام یاد و نام حضرت زهرا(س) نه صرفا به عنوان یک واقعه تاریخی، بلکه به عنوان مکتبی زنده و راهنمایی برای شناخت حق، دفاع از ولایت و حفظ ارزشهای الهی در جان مؤمنان شعلهور میشود.
ایام فاطمیه موسم بازخوانی حقیقتی است که با گذر زمان نهتنها کمرنگ نشده، بلکه هر سال در جان شیعیان پررنگتر میشود. روزهایی که عطر غربت مدینه با اشک معرفت درهم میآمیزد و یاد بانویی را زنده میکند که در کوتاهترین عمر، بلندترین پیام را برای تاریخ به جا گذاشت. حضرت فاطمه زهرا(س) تنها یک چهره در تاریخ اسلام نیست، بلکه تجسم ایمان، ایثار، عقلانیت و دفاع آگاهانه از ولایت است. در روزگار ما که ذهن و دل نوجوانان با هجوم تصاویر و روایتهای گوناگون مواجه است، بازگویی این حقیقت ناب با زبانی که به فهم و احساس آنان نزدیک باشد، ضرورتی انکارناپذیر است. امروز بیش از هر زمان دیگری بازخوانی این مکتب برای نسل نوجوان و جوان ضرورت دارد، نسلی که باید در میان ازدحام صداهای متنوع و روایتهای متضاد پیام روشنگر حضرت زهرا(س) را بشنود و درک کند.
علی شعیبی، نویسنده و پژوهشگر دینی که سالهاست دغدغه انتقال مفاهیم عمیق معارف اهلبیت(ع) را به زبان نسل امروز دارد، در تازهترین اثر خود با عنوان «مقتل فاطمی نوجوان» کوشیده است تا با بیانی ساده، روان و متناسب با ذهن و زبان نوجوانان، زندگی، سیره و شهادت حضرت زهرا(س) را روایت کند، روایتی که هم بر پایه منابع معتبر تاریخی شکل گرفته و هم با نگاهی تربیتی و الهامبخش، پیوندی عاطفی میان نوجوانان و بانوی دو عالم برقرار میکند.
شعیبی که کتابهایی چون «یاران آفتاب»، «مقتلخوانی برای نوجوانان» و مجموعه «حکمتهای نوجوانانه از نهجالبلاغه» را در کارنامه خود دارد، در کتب مختلف خود به دنبال پیوند دادن نسل جوان با معارف اهلبیت(ع) است. او با تکیه بر همین باور در «مقتل فاطمی نوجوان» تلاشی کرده تا حضرت زهرا(س) نه صرفاً به عنوان چهرهای مظلوم، بلکه به عنوان الگوی پایداری، عقلانیت و دفاع از حقیقت برای نسل امروز معرفی شود، الگویی که در دل غم فاطمی، نشاط معرفتی و امید به بیداری امت نهفته است.
ایکنا در راستای واکاوی ابعاد مختلف کتاب مقتل فاطمی نوجوان به ویژه تفاوت این کتاب با مقاتل مختلف دیگر به گفتو گو با علی شعیبی، نویسنده کتاب مقتل فاطمی نوجوان پرداخته که مشروح آن را در ادامه میخوانیم.

هر سال در مراسمی با عنوان «ایام فاطمیه» مواجه هستیم که ایام سوگواری برای شهادت حضرت زهرا(س) است. یکی از مهمترین برنامههای ایام فاطمیه برپایی هیئتهای عزاداری و برنامههای مذهبی است که برای تعظیم این شعائر و تعظیم مقام حضرت زهرا(س) برگزار میشود. ایام فاطمیه در واقع یکی از برجستهترین مقاطع مذهبی در تقویم شیعیان است که در آن مؤمنان با برگزاری مجالس، سخنرانیها، عزاداریها و برنامههای فرهنگی و معرفتی، یاد و نام بانوی بزرگ اسلام را زنده نگه میدارند. این ایام فرصتی است تا نهتنها از منظر عاطفی و احساسی با مصائب حضرت زهرا(س) ارتباط برقرار شود، بلکه از جنبه معرفتی و فکری نیز به بازشناسی نقش ایشان در حفظ و صیانت از ولایت و حقیقت دین پرداخته شود.
به عنوان کسی که در هیئتها شرکت میکردم، (یا به عنوان سخنران و یا به عنوان فردی که برای استفاده حضور مییافت) مشاهده میکردم که جوانان و نوجوانان آنطور که باید و شاید اطلاعاتی در رابطه با حضرت زهرا(س) و اتفاقات فاطمیه ندارند و اگر هم مطالبی در این زمینه بیان میشد، بهصورت جزیرهای بود؛ یعنی نکتهای از اینجا و نکتهای از آنجا و در واقع مطلبی جامع، منسجم و منظم که در اختیار نوجوانان باشد و بدانند دقیقاً چه اتفاقی افتاده تا بتوانند برداشت درستی از آن داشته باشند و آن حرکت بزرگ و تاریخی حضرت زهرا(س) ابتر نماند، وجود نداشت. این مسئله برای بنده بهصورت جدی مطرح شد، زیرا احساس میکردم نسل نوجوان و جوان ما بهویژه در دوران معاصر که با حجم بالایی از اطلاعات پراکنده و گاه نادرست مواجه هستند، نیازمند منبعی روشن، مختصر و درعینحال مستند درباره زندگی، سیره، اندیشه و حوادث مربوط به حضرت زهرا(س) هستند.
تصمیم برای نگارش کتاب مقتل فاطمی نوجوان در واقع پاسخی بود به یک نیاز فرهنگی محسوس در جامعه، نیاز به اثری که بتواند پیام حرکت حضرت زهرا(س) را در قالبی ساده، مستند و درخور ذهن و زبان نوجوان منتقل کند
بنابراین، به این نتیجه رسیدم که باید کاری انجام دهم تا هم از نظر علمی و تاریخی اعتبار داشته باشد و هم از نظر بیانی و ادبی برای نوجوانان جذاب و قابلفهم باشد. بر همین اساس، تصمیم گرفتم تا در این زمینه برای نوجوانان و در کنار آن برای بزرگسالان اثری مؤثر، آماده و دستهبندیشده تهیه کنم؛ بهگونهای که یک بسته کامل از اهداف حضرت زهرا(س) و دلایل اتفاقاتی که بعد از شهادت رسولالله(ص) و پس از آن در سقیفه رخ داد، در اختیار نوجوانان قرار گیرد. هدف این بود که مخاطبان جوان بتوانند بهصورت دقیق و روشن دریابند که پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) چه تحولاتی در جامعه اسلامی رخ داد و حضرت زهرا(س) در برابر آن چه موضعی اتخاذ کردند و چرا این موضع تا امروز به عنوان نماد دفاع از ولایت در تاریخ اسلام ماندگار شده است.
چنین موضوعاتی اگر در دوران نوجوانی کار شود و آموزشهای عمیق دینی و اعتقادی در قالبی متناسب با سن و ذهنیت آنها ارائه شود، چهارچوب ذهنی و فکریشان برای آینده نیز در جهت دفاع از ولایت و حریم ولایت شکل میگیرد. چنین نسلی در آینده آماده میشود تا مانند حضرت زهرا(س) برای ولایت جاننثاری کند، از ارزشهای الهی و اصول دینی دفاع کرده و در مسیر حق ایستادگی داشته باشد. از اینرو به این نتیجه رسیدم که این کار آماده شود. این تصمیم در واقع پاسخی به یک نیاز فرهنگی محسوس در جامعه بود؛ نیاز به اثری که بتواند پیام حرکت حضرت زهرا(س) را در قالبی ساده، مستند و درخور ذهن و زبان نوجوان منتقل کند. به توفیق الهی تاکنون نیز استقبال بسیار خوبی از این اثر شده است، بهویژه در ایام فاطمیه که معمولاً یک یا دو چاپ از آن منتشر میشود. این استقبال نشانه آن است که جامعه ما بهویژه خانوادهها، معلمان و فعالان فرهنگی به اهمیت آشنا کردن نسل جدید با مفاهیم عمیق ولایت، ایثار و بصیرت فاطمی پی بردهاند. خوشبختانه، «مقتل فاطمی نوجوان» توانسته است در این مسیر گام مؤثری بردارد و جای خود را در میان کتابهای آموزشی و فرهنگی مرتبط با سیره حضرت زهرا(س) باز کند.
قطعاً بیان مسائلی که تحمل آن حتی برای بزرگسالان نیز دشوار است، برای نوجوانان بسیار سختتر خواهد بود، زیرا زمانی که انسان به شخصیتی علاقهمند میشود، قاعدتاً نمیتواند ببیند که بر او ظلم رفته و این ظلم را بیتفاوت تحمل کند. از این رو، انتقال چنین موضوعاتی به مخاطبی نوجوان هم از منظر عاطفی و هم از نظر معرفتی نیازمند دقت، صبر و مهارت در بیان است. این مسئله از یک سو به بنیانهای فکری و اعتقادی مکتب تشیع بازمیگردد و از سوی دیگر به تفاوت سطح شناخت و تجربه میان نسلها مربوط میشود. بزرگترها بهطور طبیعی از پیشفرضهایی ذهنی برخوردار هستند، یعنی در طول سالها شنیدهاند که چه اتفاقاتی افتاده و چه عواملی باعث شده است که شخصیتها یا گروههایی در تاریخ رفتار خاصی از خود نشان دهند؛ اما نوجوانان برخلاف ما هیچ پیشفرضی ندارند و ذهنشان در مواجهه با تاریخ کاملاً خالی و بیطرف است. این امر از یک جهت فرصت محسوب میشود، زیرا میتوان مفاهیم را از پایه برای آنها تبیین کرد، اما از جهت دیگر دشواریهایی دارد؛ چراکه باید تمام مبانی و مفاهیم را از ابتدا با زبانی روشن و تدریجی، برایشان توضیح داد. برای مثال، زمانی که گفته میشود دختر پیامبر(ص) فقط چند روز پس از وفات پدر بزرگوارشان مورد ظلم قرار گرفته و به شهادت رسیدند، نوجوانان بلافاصله میپرسند چه کسانی این کار را کردند؟ و چرا چنین رفتاری انجام دادند؟ در اینجا لازم است ابتدا افراد مؤثر در این زمینه معرفی شوند، زمینههای تاریخی شرح داده شود و سپس به چرایی و پیامدهای آن رفتار پرداخته شود.
باید با بیانی دقیق توضیح داده شود که حق خلافت برخلاف تصور سادهانگارانه، صرفا منصبی سیاسی یا اداری نیست، بلکه مسئولیتی الهی و امتداد رسالت پیامبر اکرم(ص) است؛ مفهومی که با هدایت امت و پاسداری از حقیقت دین پیوندی جداییناپذیر دارد
این مسیر توضیح بهطور طبیعی مخاطب را به سمت مفاهیمی چون ولایت، خلافت و امامت سوق میدهد. در نتیجه باید برای آنان روشن کرد که اصلاً خلافت چیست، چه جایگاهی دارد و چرا در تاریخ اسلام این مسئله چنین اهمیتی پیدا کرده است. از یک سو، توضیح دادن تکتک این مفاهیم تاریخی و دینی نیازمند دقت و مهارت است و از سوی دیگر باید جایگاه اهل بیت(ع) در میان همه این وقایع به درستی شناسانده شود. به همین منظور، بخشی از کتاب به تبیین جایگاه امیرالمؤمنین علی(ع) اختصاص یافت تا نوجوانان بتوانند درک کنند که چرا حضرت زهرا(س) برای دفاع از ولایت و حق ایشان قیام کردند. در این بخش لازم بود توضیح دهیم که چرا در طول تاریخ برخی گمان کردهاند امام علی(ع) بهدلیل دنیاگریزی یا سکوت از حق خود چشمپوشی کردند؛ در حالی که واقعیت چنین نبوده است. در اینجا باید برای مخاطب نوجوان روشن میشد که بحث نه بر سر قدرت و ریاست بلکه بر محور ولایت و امامت است. حق خلافت و امامت حقی الهی و اختصاصی برای امام علی(ع) بود که متأسفانه در جریان تاریخی پس از رحلت پیامبر(ص) به مسئلهای دنیوی و حتی مالی تقلیل یافت.

شاید برای نوجوانی که در عصر امروز زندگی میکند، مفهوم خلافت در ابتدا چندان ملموس نباشد و با خود بگوید که خلافت چیست؟ مگر نوعی ریاست نیست؟ حالا که نیست، بگذار دیگران کارهای خود را انجام دهند اما باید با بیانی دقیق توضیح داده شود که خلافت برخلاف تصور سادهانگارانه، صرفا منصبی سیاسی یا اداری نیست، بلکه مسئولیتی الهی و امتداد رسالت پیامبر اکرم(ص) است؛ مفهومی که با هدایت امت و پاسداری از حقیقت دین پیوندی جداییناپذیر دارد. سادهسازی چنین مفاهیم ژرف و تاریخی برای ذهن نوجوان کاری بس دشوار و زمانبر بود. با این حال به لطف خداوند و عنایات خاص حضرت زهرا(س) توانستیم این مباحث را به شکلی روان، شفاف و متناسب با ذهنیت نسل جوان در کتاب بگنجانیم. این مرحله بدون تردید یکی از پرچالشترین بخشهای فرایند نگارش بود، اما نتیجه نهایی رضایتبخش و امیدبخش از کار درآمد.
در این مسیر، حتی برخی از ناشران نیز در ابتدا درک درستی از پیوند برخی مباحث کتاب با موضوع اصلی آن نداشتند. گاه میپرسیدند که برای مثال این فصل چه ارتباطی با مقتل یا حوادث فاطمی دارد؟ اما با توضیح و تبیین محتوای اثر روشن میشد که هر فصل و هر بخش حلقهای از زنجیره فکری و اعتقادی کتاب است و ارتباط آن در ادامه آشکار میشود. هرچند برخی در ابتدا این پیوستگی را درک نمیکردند، اما در نهایت و پس از انتشار، همه چیز بهخوبی پیش رفت و نتیجه مطلوب حاصل شد. به لطف الهی و با توسل به حضرت زهرا(س) این اثر توانست گامی مؤثر در جهت تبیین تاریخ و معارف شیعی برای نسل نوجوان بردارد و مخاطبان خود را به درکی روشنتر از مفهوم ولایت، امامت و دفاع از حق رهنمون کند.
در این اثر تلاش کردیم که از صفر تا صد زندگی حضرت زهرا(س) را در قالبی کامل اما خلاصه و قابل فهم برای نوجوانان در ۸۸ صفحه گردآوری کنیم. معمولاً مقاتل فقط به واقعه شهادت حضرت زهرا(س) میپردازند و بر همان بخش متمرکز میمانند، اما در این کتاب مسیر را بهگونهای متفاوت طراحی کردیم، یعنی روایت را نه از شهادت، بلکه از دوران کودکی حضرت آغاز کردیم. در بخش نخست، دوران کودکی و نوجوانی حضرت زهرا(س) را شرح داده و جایگاه ایشان نزد پیامبر اکرم(ص) را با دقت بیان کردهایم. سپس، بدون ورود به حادثه شهادت، به تبیین جایگاه امیرالمؤمنین علی(ع) و مفهوم خلافت پرداختهایم تا مخاطب پیش از مواجهه با حوادث تاریخی، از بستر فکری و معنوی این ماجرا آگاه شود.
در ادامه، وارد بحث وقایع پس از رحلت پیامبر(ص) و ماجرای سقیفه شدهایم و آن رویدادها را بهصورت دقیق، منسجم و متناسب با درک نوجوانان بررسی کردهایم. در واقع، برای نگارش این کتاب سعی شد بنیان فکری اثر بهگونهای محکم و استوار ریخته شود و به تعبیر دیگر برای نگارش این کتاب ابتدا پی محکم و بتن فکری درست فراهم شد تا ساختمان محتوایی آن بر پایهای متین شکل گیرد. هدف این بود که مخاطب نوجوان از همان ابتدا یعنی از نخستین صفحات کتاب به درستی بداند چه اتفاقاتی در طول زندگی حضرت زهرا(س) رخ داده است و بتواند ارتباط منطقی میان بخشهای مختلف زندگی ایشان را درک کند. همانگونه که پیشتر اشاره کردم، یکی از چالشهای اصلی در کار با نوجوانان، نبود پیشفرض ذهنی است، ازاینرو لازم بود که کتاب از آغاز تا انجام ذهن مخاطب را قدمبهقدم با خود همراه کند.
موضوع مقتل ذاتا سنگین و تلخ است و معمولا آثاری که در این حوزه نوشته میشود، حال و هوایی خشن و تأثیرگذار دارد، اما در این کتاب کوشیدیم تا محتوای سخت و دردناک این وقایع را با ظرافت و تلطیف زبانی بیان کنیم تا نوجوان ضمن درک عمق فاجعه، از نظر روحی و احساسی دچار فشار یا آسیب نشود
نکته دوم در تفاوت این مقتل با سایر آثار مشابه، زبان ساده و روان آن است. زبان نگارش کتاب بسیار سهل و قابل فهم انتخاب شده تا نوجوانان حتی در مقطع چهارم و پنجم دبستان نیز بتوانند کتاب را بخوانند و تمامی مفاهیم تاریخی و اعتقادی آن را بهخوبی درک کنند. تلاش شد که لحن اثر نهتنها آموزشی، بلکه در عین حال صمیمی و جذاب باشد تا خواننده نوجوان احساس خستگی یا دشواری در مطالعه نکند.
نکته سوم، نحوه ارائه مطالب و چیدمان محتوایی کتاب است. همانطور که میدانید موضوع مقتل ذاتا سنگین و تلخ است و معمولا آثاری که در این حوزه نوشته میشود، حال و هوایی خشن و تأثیرگذار دارد، اما در این کتاب کوشیدیم تا محتوای سخت و دردناک این وقایع را با ظرافت و تلطیف زبانی بیان کنیم تا نوجوان ضمن درک عمق فاجعه، از نظر روحی و احساسی دچار فشار یا آسیب نشود. به همین منظور، ساختار کتاب بهصورت کاملاً دستهبندیشده و بخشبخش تنظیم شده است. هر تیتر و هر مطلب بهصورت کوتاه، موجز و در عین حال مستقل ارائه شده تا مخاطب بتواند بهصورت مرحلهای با مفاهیم ارتباط بگیرد. این ساختار که میتوان آن را به نوعی ساندویچی بودن مطالب نامید، باعث شده کتاب برای نوجوانان جذابتر و قابلپیگیریتر باشد. همین ویژگیها، به نظر بنده از جمله امتیازات مهم این اثر در مقایسه با مقاتل دیگر است. در مجموع میتوان گفت که این کتاب با تلفیقی از دقت تاریخی، زبان ساده، ساختار آموزشی و رعایت ظرفیت عاطفی مخاطب نوجوان، کوشیده است پلی میان تاریخ عمیق اسلام و ذهن پاک و کنجکاو نسل جدید ایجاد کند.
حضرت زهرا(س) در بسیاری از عرصههای زندگی الگوی کاملی برای زنان و مردان جامعه اسلامی هستند. اگر بخواهیم سیره ایشان را برای نوجوانان تبیین کنیم، باید ابتدا به جنبههای گوناگون الگو بودن آن حضرت توجه کنیم. از یک سو ایشان برای مردان و پسران نمونهای روشن از دفاع از ولایت و ایستادگی در برابر انحراف از مسیر حق هستند و از سوی دیگر برای بانوان و دختران مظهر والای حیا، عفت، علم، شجاعت و حضور مؤثر در جامعه به شمار میآیند. در نگاه امروزین به نقش زن گاهی دو نگرش افراطی و تفریطی دیده میشود. برخی تصور میکنند زن باید صرفا در خانه بماند و از فعالیتهای اجتماعی دوری کند؛ در حالیکه حضرت زهرا(س) با وجود اینکه محور خانه و خانواده بودند، در اجتماع نیز نقشی فعال، مؤثر و روشنگرانه داشتند. با آنکه نمونه کامل حیا و عفاف بودند، اما در عین حال در عرصه دفاع از حق و ولایت با صلابت تمام حاضر شدند و خطبه فدکیه را که خطبهای دشمنشکن و تاریخساز بود، با بیانی قاطع و استوار ایراد کردند.
از سوی دیگر، ایشان در دوران جوانی و حتی نوجوانی نمونهای از موفقیت کامل در زندگی خانوادگی بودند. حضرت زهرا(س) با وجود آنکه در آغاز جوانی ازدواج کردند، در مقام همسر و مادر نهایت اخلاق، محبت، قناعت و سادهزیستی را به نمایش گذاشتند. رفتارهایی چون بخشیدن لباس عروسی خود به نیازمند، اهدای گردنبندشان به فردی فقیر و توجه به ارزشهای الهی به جای مظاهر مادی، میتواند برای نوجوان امروزی درس بزرگ انسانیت، ایثار و گذشت باشد. در دنیای امروز که نگاه مادی بر بسیاری از رفتارها و ارزشها غلبه یافته، معرفی چنین الگوهایی به نوجوانان ضرورت دوچندان دارد. متأسفانه امروز بسیاری از نوجوانان ما بهویژه در فضای اجتماعی تحت تأثیر معیارهای مادی و ظاهری قرار گرفتهاند؛ چراکه در خانواده و جامعه نیز بیش از هر چیز به پول، امکانات و موفقیتهای بیرونی توجه میشود. برای مثال، دانشآموزان و شاگردان گاه از معلمان خود میپرسند که «چقدر برای این کار پول میدهند؟» یا «فلان فعالیت چقدر درآمد دارد؟» این نوع نگاه نتیجه الگودهی نادرست و ضعف در معرفی الگوهای حقیقی زندگی است.
پایداری، خستگیناپذیری و غیرت نسبت به ولایت از مهمترین ویژگیهای حضرت زهرا(س) است که باید برای نوجوانان امروز تبیین شود. نوجوان اگر بداند که بانویی در آن سن و با آن موقعیت چگونه از حق دفاع کرد و تا پای جان ایستاد، قطعا درک عمیقتری از مفاهیمی چون ایثار، استقامت و مسئولیتپذیری پیدا خواهد کرد
در مقابل، سیره حضرت زهرا(س) سراسر آکنده از معنویت، اخلاص و ترجیح ارزشهای الهی بر منافع دنیوی است. ایشان با اینکه دختر رسول خدا(ص) بودند و از جایگاه ویژهای برخوردار بودند، هرگز به امتیازات ظاهری خود تکیه نکردند. در خانه به عنوان همسر و مادر نهایت فروتنی و مسئولیتپذیری را نشان دادند و در عرصه اجتماع نیز با شجاعت و بینش الهی در دفاع از ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) وارد میدان شدند. ایشان میتوانستند سکوت کنند، از حق خویش چشمپوشی کرده و در کنار آسایش ظاهری زندگی کنند، اما چنین نکردند. حضرت زهرا(س) در برابر ظلم و انحراف از مسیر خلافت و ولایت ایستادند و تا آخرین لحظه از حق دفاع کردند. ایشان نه تنها خود خسته نشدند، بلکه هر شب با وجود تمام سختیها و فشارها به در خانه مهاجران و انصار میرفتند تا آنان را به یاد بیعتشان با امیرالمؤمنین(ع) بیندازند. حتی فرزندانشان را سوار بر مرکب میکردند و همراه خود میبردند تا مردم بدانند که این دفاع از ولایت تنها یک سخن نیست، بلکه جهادی عملی و پایدار است.
پایداری، خستگیناپذیری و غیرت نسبت به ولایت از مهمترین ویژگیهای حضرت زهرا(س) است که باید برای نوجوانان امروز تبیین شود. نوجوان اگر بداند که بانویی در آن سن و با آن موقعیت چگونه از حق دفاع کرد و تا پای جان ایستاد، قطعا درک عمیقتری از مفاهیمی چون ایثار، استقامت و مسئولیتپذیری پیدا خواهد کرد. به همین دلیل، ضروری است در معرفی سیره حضرت زهرا(س) برای نوجوانان هم به بعد خانوادگی و عاطفی ایشان پرداخته شود و هم به بعد اجتماعی، سیاسی و ولایی آن حضرت؛ زیرا تنها در تلفیق این دو جنبه است که چهره واقعی و الهامبخش حضرت زهرا(س) برای نسل جوان آشکار میشود.
جامعه امروز بیش از هر زمان دیگری به آثاری از این دست نیاز دارد؛ آثاری که بتوانند معارف اهل بیت(ع) را بهصورت درست، جذاب، مستند و قابلفهم برای نسل جوان و نوجوان ارائه دهند. در این میان، نویسندگان مذهبی و بهویژه کسانی که برای نوجوانان قلم میزنند، نباید از پرداختن به مباحث دینی و تاریخی مربوط به ۱۴۰۰ سال پیش هراس داشته باشند. متأسفانه در ذهن برخی از ما نوعی ترس یا پیشداوری شکل گرفته است یعنی این تصور که شاید سخنان اهل بیت(ع) یا مباحث تاریخی صدر اسلام دیگر به کار امروز نیاید و یا مردم از شنیدن آنها استقبال نکنند. این ذهنیت نادرست، نوعی مانع فکری ایجاد کرده که موجب میشود برخی از نویسندگان از ورود به چنین موضوعاتی پرهیز کنند؛ در حالیکه تجربه نشان داده است اینگونه نیست و مردم بهویژه نسل جوان همچنان تشنه شنیدن حقیقت هستند.
برای نمونه، بنده کتابی دارم با عنوان «پرسش و پاسخ مهدوی» که برای نوجوانان و حتی کودکان نوشته شده است. این اثر در مدت تنها دو سال بیش از ۷۲ هزار نسخه چاپ خورده است. چنین استقبالی از سوی خانوادهها، مدارس و مجموعههای فرهنگی نشان میدهد که اگر کار خوب، دقیق، زیبا و براساس نیاز واقعی مخاطب نوشته شود، مردم مشتاقانه از آن استقبال خواهند کرد. این آمار گواه روشنی است بر اینکه جامعه ما همچنان به معرفت، معنا و ارتباط زنده با اهل بیت(ع) نیاز دارد. در حقیقت، اگر به وضعیت فکری و فرهنگی امروز جهان بنگریم، خواهیم دید که عطش معنویت و جستوجوی حقیقت در میان جوانان به شکلهای گوناگون بروز یافته است. استقبال گسترده از عرفانهای کاذب، معنویتهای ساختگی و جریانات شبهدینی که در جهان معاصر رواج یافتهاند، در واقع نشانهای از همین نیاز درونی انسان است؛ نیازی که اگر با معارف اصیل اهل بیت(ع) پاسخ داده شود، به آرامش، روشنبینی و بصیرت واقعی منتهی میشود.
در مسیر نگارش این اثر بر پایه اعتماد به منابع معتبر و مشهور تاریخی و روایی پیش رفتم. در واقع ملاک اصلی بنده استفاده از کتبی بود که میان عالمان شیعه و سنی از شهرت و اعتبار بیشتری برخوردارند
اهل بیت(ع) خود فرمودهاند: «اگر مردم محاسن کلام ما را بشنوند، از ما تبعیت میکنند». این حدیث نشان میدهد که کلام آنان به ذات خود شیرین، دلنشین و فطرتپسند است. بنابراین، اگر این معارف با زبان روز، با بیانی درست و در جایگاه مناسب بیان شود، حتما دلها را جذب میکند. این سخنان نیاز به آرایش ندارد، بلکه نیاز به ترجمان امروزی دارد. از نگاه بنده معارف اهل بیت(ع) آنقدر شیرین، جذاب و راهگشاست که انسان مزه و حلاوت آن را واقعا در جان خود احساس میکند. کافی است به شیوهای بیان شود که مخاطب نوجوان بتواند با آن ارتباط برقرار کند، خود را در آن ببیند و از دل سخن به جان معنا برسد. بر همین اساس، توصیه بنده به نویسندگان و پژوهشگران حوزه دین این است که با اعتمادبهنفس، شجاعت و باور به ظرفیتهای فرهنگ شیعی، سراغ گنجینههای عظیم و ارزشمند علمای بزرگ مانند علامه مجلسی، شیخ صدوق، شیخ مفید و دیگر بزرگان بروند. این عالمان، با تحمل رنجهای فراوان، این میراث معرفتی را برای ما حفظ کردهاند. اگر تلاشهای آنان نبود، بسیاری از احادیث، خطبهها و روایات امروز در دسترس ما قرار نداشت.
اکنون نوبت ماست که این میراث را از غبار زمان بیرون بیاوریم، در و گوهر آن را استخراج کنیم و با زبانی نو و قالبی متناسب با مخاطب امروز آن را در اختیار نسل جدید قرار دهیم. باید زبان بیان را روزآمد کنیم، شیوه انتقال را اصلاح کنیم و قالب روایت را بهگونهای تغییر دهیم که هم اصالت پیام حفظ شده و هم جذابیت لازم برای نوجوان و جوان امروز فراهم شود. اگر این اتفاق بیفتد، آثار دینی نهتنها مورد استقبال قرار خواهند گرفت، بلکه میتوانند بخش مهمی از خلأ فکری، فرهنگی و هویتی نسل امروز را پر کنند. معارف اهل بیت(ع) زنده، پویا و همیشگی است و تنها کافی است ما زبان و روش گفتوگو با نسل جدید را یاد بگیریم.
در مسیر نگارش این اثر بر پایه اعتماد به منابع معتبر و مشهور تاریخی و روایی پیش رفتم. در واقع ملاک اصلی استفاده از کتبی بود که میان عالمان شیعه و سنی از شهرت و اعتبار بیشتری برخوردارند. به بیان دیگر بنده به کتب معروف و قابل استناد اعتماد کردم؛ زیرا تشخیص قطعی اینکه کدام روایت بهطور صددرصد صحیح است، کاری در حد و اندازه ما نیست و اساساً در حوزه تخصصی علمای بزرگ حدیث و رجال قرار دارد. از همینرو، بنده هیچگاه ادعا نمیکنم که تمام مطالبی که در کتاب آمده است، صد درصد صحیح و قطعی است، اما با تکیه بر منابع معتبر و با رعایت دقت در انتخاب روایتها، تلاش شد که متن کتاب براساس مستندات قابل اعتماد و شناختهشده شکل بگیرد.
نکته قابل توجه دیگر این است که در این کتاب، تنها به منابع شیعی اکتفا نکردیم، بلکه از برخی منابع اهل سنت نیز استفاده شد. دلیل این امر ارائه تصویری جامعتر و مستندتر از وقایع تاریخی است. در واقع، حتی برخی از دوستان و همکاران در ابتدا از این موضوع تعجب کرده و میپرسیدند که چرا از منابع اهل سنت در کتاب بهره بردهایم، اما برای رسیدن به نگاه دقیق و بیطرفانهتر نسبت به رویدادهای تاریخی، توجه به منابع مختلف و گاه مخالف نیز ضروری است. همین استفاده از منابع گوناگون سبب شد که روایتها برای نوجوانان هم قابل اعتمادتر جلوه کند و هم در ذهن آنها انسجام و استحکام بیشتری داشته باشد. در نتیجه، سعی کردم ضمن رعایت امانت تاریخی، از نگاههای متنوع بهره ببرم تا مخاطب نوجوان با تصویری دقیقتر و منطقیتر از تاریخ صدر اسلام بهویژه وقایع فاطمیه آشنا شود.
برخلاف این تصور، مطالعه و شناخت مقتل نهتنها باعث غمزدگی یا ترس نوجوانان نمیشود، بلکه نشاطآور و انگیزهبخش است. وقتی انسان زیارت عاشورا را میخواند، در پایان نوعی نشاط معنوی در وجودش احساس میکند. این غم از جنس غم خمودی و افسردگی نیست، بلکه غمی مقدس و محرک است. انسان وقتی برای از دست دادن عزیزی گریه میکند، طبیعی است که غمگین و خموده شود، اما وقتی برای امام حسین(ع) یا حضرت زهرا(س) اشک میریزد، در درونش نوعی حرکت و انرژی معنوی شکل میگیرد. به همین دلیل است که ما میگوییم غم اهل بیت(ع) غم رکود و انفعال نیست، بلکه غمی است که انسان را به حرکت و تلاش وامیدارد. اگر به نمونههای عینی تاریخ معاصر خود نگاه کنیم، همین روحیه را بهروشنی میبینیم. در دوران دفاع مقدس رزمندگان ما همان جوانان گریهکن بر مصائب اباعبدالله الحسین(ع) بودند. همین روحیه در جنگهای اخیر از جمله در مقاومت ۱۲ روزه یا در میان نیروهای حزبالله لبنان نیز دیده میشود. آیا این گریهها آنان را افسرده و گوشهگیر کرد؟ هرگز! این اشکها، سرچشمه شجاعت و حضورشان در صف مقدم شد.
متأسفانه در جوامع امروزی، بهویژه تحت تأثیر فرهنگهای غربی تعریفی نادرست از نوجوانی ارائه شده است؛ در حالیکه در فرهنگ اسلامی ما نوجوان میتواند به مراتب بالایی از مسئولیت و آگاهی برسد
نمونه روشن دیگر حاج قاسم سلیمانی است که بارها میگفت: «ما ملت امام حسینیم، ما ملت شهادتیم». همین تمایل به شهادت، عشق به اهل بیت(ع) و حضور در مجالس عزاداری نهتنها باعث انزوا و غمزدگی نشد، بلکه روحیه مقاومت و ایستادگی را در نسلها زنده نگه داشت. تفاوت نگاه در همین جاست یعنی کسی که مرگ را پایان میبیند، از آن میترسد، اما کسی که شهادت را عین زندگی میداند، از آن نیرو میگیرد و پیش میرود. بنابراین، بیان مقتل برای نوجوانان نهتنها موجب ترس یا اندوه بیثمر نمیشود، بلکه باعث میشود آنان با قهرمانان واقعی آشنا شوند، کسانی که در راه هدف خود ایستادند و حتی جانشان را فدا کردند. چنین الگویی روح حماسه و حرکت را در نوجوانان تقویت میکند.
متأسفانه در جوامع امروزی، بهویژه تحت تأثیر فرهنگهای غربی تعریفی نادرست از نوجوانی ارائه شده است؛ در حالیکه در فرهنگ اسلامی ما نوجوان میتواند به مراتب بالایی از مسئولیت و آگاهی برسد. اسامة بن زید در سن ۱۶ سالگی فرمانده سپاه اسلام بود. در مقابل، امروز در برخی جوامع نوجوانی را تا ۲۵ سالگی امتداد میدهند، دورانی که گاه صرف بازیهای بیهدف و سرگرمیهای مجازی میشود. این دو نگاه زمین تا آسمان با یکدیگر تفاوت دارند. حتی بسیاری از متفکران ما به دلیل آنکه تحصیلات خود را در نظامهای فکری غربی گذراندهاند، ناخواسته همین تعاریف نادرست را پذیرفتهاند؛ در حالیکه اگر به سیره حضرت زهرا(س) بنگریم، مشاهده می کنیم که ایشان در ۱۸ سالگی یعنی سنی که تازه از مرز نوجوانی عبور کردهاند، چنان حماسهای عظیم آفریدند که تا ابد در تاریخ ماندگار شد. بنابراین، به نظر بنده گفتن مقتل برای نوجوانان نهتنها نگرانکننده نیست، بلکه ضرورتی تربیتی و فرهنگی است. غم اهل بیت(ع) غم حرکت است، نه غم سکون. این غم روح را میسازد، اندیشه را بیدار میکند و انسان را به مسئولیت، شجاعت و ایستادگی فرامیخواند.
گفتوگو از مجتبی افشار