به گزارش ایکنا از قم، حجتالاسلام والمسلمین حسن ضیاءتوحیدی، استاد حوزه علمیه قم در دویستوچهلوهفتمین نشست از سلسله نشستهای مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه با عنوان «بهرهگیری از علم غیب در سیره پیامبر اکرم(ص)» که 10 آبانماه به صورت اینترنتی از تلویزیون اینترنتی «پاسخ» منتشر شد، در پاسخ به این پرسش که پیامبران با وجود اینکه از عالم غیب خبر داشتند، چگونه پیامبرانی مثل حضرت لوط و نوح(ع) همسرانی ناشایست داشتند و آیا این با علم غیب پیامبران ناسازگاری ندارد؟ گفت: نخست باید یادآور شد که ما هرگز نگفتهایم پیامبران از همه چیز آگاهاند؛ تنها کسی که از هر امر آشکار و پنهان باخبر است، ذات اقدس خداوند متعال است.
وی افزود: پیامبران تنها آنگاه از امور غیبی آگاه میشوند که خداوند اراده کند و آن را به ایشان بنمایاند و اگر نخواهد، از آن بیخبر خواهند بود. صحت این حقیقت از بیان خداوند در آیات ۲۶ و ۲۷ سوره مبارکه جن تعیین میشود که فرمود: «عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَى غَیْبِهِ أَحَدًا، إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا؛ (او) دانای غیب است و هیچ کس را بر غیب خود آگاه نمیکند؛ مگر پیامبرانی را که (برای آگاه شدن از غیب) برگزیده است، پس نگهبانانی (برای محافظت از آنان) از پیشرو و پشت سرشان میگمارد.» این به این معناست که جز پیامبری که خدا صلاح بداند، هیچکس را بر غیب آگاه نمیکند.
استاد حوزه علمیه قم تصریح کرد: پس ممکن است پیامبران از بعضی امور غیبی آگاه باشند و ممکن است نباشند و این در اختیار خداست اما این آگاهی یا ناآگاهی، هیچ ارتباطی با مسئله ازدواج آنان ندارد. چه پیامبران بدانند و چه ندانند، در زندگی روزمرهشان تفاوتی ایجاد نمیشود. خداوند، پیامبران را از میان انسانها برگزید، نه از میان فرشتگان زیرا اگر پیامبران فرشته بودند، مردم نمیتوانستند آنان را الگو و اسوه خویش بدانند.
وی با بیان اینکه اگر قرار بود پیامبران در زندگی روزانه از قدرتهای خارقالعاده و علم غیب خویش بهره ببرند، دیگر انسانها نمیتوانستند آنان را الگوی عملی خویش قرار دهند، اظهار کرد: هر چند آنان دارای قدرتهای معجزهآسا و علوم فراطبیعیاند، اما در زندگی عادی، چنان رفتار میکنند که گویی از آن بیبهرهاند، قدرتهای الهی و علوم استثنایی تنها در موارد خاص و مأموریتهای ویژه کاربرد دارد.
توحیدی بیان کرد: همانگونه که سلاح در دست پلیس همیشه برای استفاده نیست، علم غیب و قدرت فوقالعاده نیز ابزار همیشگی پیامبران نیست. پیامبر اکرم(ص) هرگز از جبرئیل نپرسید که همسری که میخواهم برگزینم چگونه است، یا آیا شایسته است یا نه زیرا قرار نیست در امور روزمره از عالم غیب بهره بگیرد.
وی تاکید کرد: اگر چنین بود چرا در میدان جنگ احد، پیامبر(ص) با آن همه معجزه، سنگ خورد و پیشانی مبارکش شکست؟ مگر نمیتوانست با معجزه، تیر و نیزه دشمن را بازگرداند؟ اما قرار بر این نیست. پیامبران و امامان، در زندگی عادی، همچون دیگر انسانها رفتار میکنند اگرچه از اسرار غیب آگاه باشند، مأمورند از آن در امور عادی استفاده نکنند.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به چگونگی این حقیقت نسبت به امامان معصوم اظهار کرد: امیرالمؤمنین امام علی(ع)، امام رضا(ع) و دیگر معصومان نیز چنین بودند؛ ممکن بود بدانند چه پیش خواهد آمد اما مأمور بودند، همچون دیگران زندگی کنند، چه بسا خداوند نخواهد آنان از علم غیب خود استفاده کنند، زیرا در پسِ برخی از مصیبتها و حوادث، حکمت و ارتقای مقام اولیای الهی نهفته است. ظلمهایی که بر آنان رفت، سبب تعالی جایگاهشان شد و برای ظالمان نیز موجب عذاب بیشتر گردید.
توحیدی ادامه داد: درباره حضرت نوح(ع) و حضرت لوط(ع)، شاید در ذهن برخی سؤال پیش آید که چرا همسرانی ناسازگار و ناصالح برگزیدند؟ مگر پیامبران علم غیب نداشتند؟ پاسخ این است که قرار نیست خداوند هر چیزی را که ممکن است موجب گمراهی شود از میان بردارد. اگر چنین بود، پس چرا شیطان را آفرید؟ چرا هوای نفس را در انسان قرار داد؟ چون زندگی دنیا جای امتحان است.
وی اظهار کرد: ازدواج پیامبران با برخی افراد ناصالح نیز بخشی از همین سنت الهی است تا مردم خود عقل و ایمانشان را به کار بگیرند و حقیقت را دریابند. صرف همسری یا فرزندی پیامبر(ص)، نشانه صلاح نیست. چنانکه همسران حضرت نوح و لوط، با اینکه در خانه پیامبران الهی بودند، در صف کافران جای گرفتند و در مقابل، آسیه، همسر فرعون، در اوج ایمان و پاکی قرار داشت. پس نه همسر بودن معیار است و نه نسبت خونی. فرزند حضرت نوح(ع) نیز از نجاتیافتگان نبود، ملاک، ایمان و عمل است.
توحیدی با تبیین این موضوع که خیانت همسران حضرت نوح(ع) و حضرت لوط(ع) به معنای همواری آنها با دشمنان بوده، گفت: خداوند در آیه ۱۰ سوره مبارکه تحریم میفرماید: «رَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ کَانَتَا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَیْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ یُغْنِیَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَیْئًا وَقِیلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ؛ خدا برای کافران زن نوح و زن لوط را مثال آورد که تحت فرمان دو بنده صالح ما بودند و به آنها(نفاق و) خیانت کردند و آن دو شخص (با وجود مقام نبوت) نتوانستند آنها را از (قهر) خدا برهانند و به آنها حکم شد که با دوزخیان در آتش درآیید.»
وی تاکید کرد: این خیانت، هرگز به معنای خیانت اخلاقی یا روابط نامشروع نیست، بلکه خیانت در ایمان و یاری دشمنان خدا بود یعنی همکاری پنهانی با مخالفان پیامبران. هیچیک از پیامبران الهی، همسری با رفتار غیراخلاقی نداشتند و در مورد پیامبر اکرم(ص) نیز چنین سخنی ناروا و مردود است.
استاد حوزه و دانشگاه یادآور شد: در سیره پیامبران و امامان، نمونههایی از مدارا با همسران ناسازگار نیز دیده میشود. آنان تا حد امکان با مدارا زندگی میکردند، مگر در مواردی که جدایی ضرورت داشت. پیامبر اکرم(ص)، امام حسن(ع) و امام جواد(ع) نیز چنین بودند؛ حتی در برابر رفتار ناپسند برخی، با حلم و صبر برخورد میکردند. البته باید تأکید کرد که در میان همسران پیامبر اکرم(ص)، بانوانی شایسته و بافضیلت بسیار بودند؛ ازجمله حضرت خدیجه کبری(س) و حضرتامسلمه(س).
وی ادامه داد: خداوند در آیه ۳۲ سوره احزاب، همسران پیامبر را دو دسته میداند؛ آنان که با تقوا و مطیعاند، و آنان که راه نافرمانی پیش میگیرند. میفرماید: «یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا؛ ای زنان پیغمبر، شما مانند دیگر زنان نیستید (بلکه مقامتان رفیعتر است) اگر خدا ترس و پرهیزکار باشید، پس زنهار نازک و نرم (با مردان) سخن مگویید، مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد (بلکه متین) و درست و نیکو سخن گویید.» بنابر این، همسری پیامبر یا امام، نه تضمین بهشت است و نه مصونیت از خطا؛ همانگونه که در زندگی پیامبران پیشین نیز چنین بوده است.
هانیه محمدنژاد