در مراسم سالگرد شهدای گمنام دانشگاه علوم پزشکی کاشان مطرح شد
فرزندان شهید ساداتی‌ارمکی؛ از حافظ قرآن تا قاسم‌ سلیمانی کوچک

مراسم گرامیداشت هفدهمین سالگرد تدفین شهدای گمنام دانشگاه علوم پزشکی کاشانبه گزارش ایکنا از اصفهان، مراسم گرامیداشت هفدهمین سالگرد تدفین شهدای گمنام دانشگاه علوم پزشکی کاشان، همراه با بزرگداشت شهدای حماسه ۱۲ روزه، شامگاه گذشته، 10 آبان‌ماه با حضور خانواده شهیدان، سیدامیرحسین فقهی و سیدمصطفی ساداتی‌ارمکی، نماینده ولی‌ فقیه در منطقه و جمعی از مسئولان شهری در مسجد بقیة‌الله(عج) دانشگاه علوم پزشکی کاشان برگزار شد.

در این مراسم، پدر شهید سیدمصطفی ساداتی‌ارمکی به بیان بخش‌هایی از زندگی، تلاش‌ها و ویژگی‌های اخلاقی و علمی فرزند شهید خود پرداخت و اظهار کرد: من اهل ارمک کاشان هستم و مصطفی در سال ۱۳۶۱ در تهران متولد شد. از کودکی جزو دانش‌آموزان تیزهوش بود و پس از اخذ مدرک کارشناسی از دانشگاه امام حسین(ع)، دوره کارشناسی‌ ارشد خود را در دانشگاه اراک و زیر نظر شهید فریدون عباسی گذراند. دکترایش را نیز در دهه ۹۰ زیر نظر شهید امیرحسین فقهی در شرایط دشوار اقتصادی و علمی کشور به پایان رساند.

وی افزود: در آن سال‌ها بسیاری از دانشمندان و متخصصان ما تغییر شغل دادند، اما مصطفی با وجود داشتن فرزند و مسئولیت خانوادگی، از تحصیل و خدمت در مسیر علمی و دفاعی کشور دست نکشید. برای تأمین معاش خانواده، به فعالیت‌های اقتصادی ساده همچون خریدوفروش عرقیجات یا کار روی زمین کشاورزی نیز می‌پرداخت، اما هیچ‌گاه تسلیم سختی‌ها نشد.

پدر شهید ساداتی‌ارمکی با اشاره به همسر این شهید گفت: عروسم، شهید فهیمه مقیمی، دختر یکی از شهدای جنگ تحمیلی و از خانواده‌ای ایثارگر بود. عمویش، جانباز شیمیایی بود که پس از شهادت برادرش، تصمیم گرفت با همسر او، یعنی مادر فهیمه ازدواج کند. فهیمه، تحصیل‌کرده دانشگاه شریف بود. در دهه ۹۰ به‌ دلیل احساس مسئولیت اجتماعی، شغل معلمی را برگزید و با وجود بارداری و داشتن دو فرزند، در دانشکده الهیات دانشگاه تهران تحصیل کرد و سپس در هنرستانی از منطقه چهار آموزش‌ و پرورش تهران به تدریس مشغول شد. او چند ماه نخست، زحمت زیادی برای جذب دانش‌آموزانش کشید؛ حتی بخش زیادی از حقوقش را برای انجام کار فرهنگی در مدرسه خرج می‌کرد. تلاش‌هایش هم نتیجه‌بخش بود و همیشه در نظرسنجی‌های میزان رضایت از معلمان، رتبه بالای ۹٠ می‌گرفت. 

اوصافی از شهدای خانواده ساداتی‌ارمکی

وی درباره فرزندان شهید ساداتی‌ارمکی نیز بیان کرد: ریحانه‌سادات، دختر ۱۴ ساله شهید، حافظ اجزای قرآن، اهل حجاب و مطالعه و از دانش‌آموزان تیزهوشان بود. او هیئتی تأسیس کرده بود تا دوستان همسن خود را به فعالیت‌های مذهبی دعوت کند. روز عید غدیر، هنگام خداحافظی از ما گفت: «باباجون، دعا کن من هم شهید شوم.» این جمله از روی احساس نبود، بلکه از روحیه عمیق ایمانی او سرچشمه می‌گرفت.

پدر شهید ساداتی‌ارمکی اضافه کرد: فاطمه‌سادات، دختر ۱۰ ساله شهید نیز بسیار مهربان و ایثارگر بود. چندی پیش هنگام مرتب‌کردن خانه‌شان، وصیت‌نامه‌ای از او یافتیم که در اسفند ۱۴۰۳ نوشته بود: «به حضرت زهرا(س) تعهد می‌دهم که هیچ‌گاه چادرم از سرم نیفتد، چون چادر مثل تفنگ است؛ همان‌گونه که تفنگ رزمنده امنیت می‌آورد، چادر من هم امنیت می‌آورد.»

وی ادامه داد: سیدعلی، کوچکترین فرزند خانواده فقط چهار سال داشت و هرگاه صحنه جنایات رژیم صهیونیستی را می‌دید، با تفنگ اسباب‌بازی‌اش می‌گفت: «من اسرائیل و آمریکا را نابود می‌کنم.» ما هم او را در خانه، «قاسم سلیمانی» صدا می‌زدیم.

پدر شهید ساداتی‌ارمکی با اندوه از دشواری شناسایی پیکر اعضای این خانواده گفت و افزود: یافتن پیکر آن‌ها زمان زیادی برد و از پیکر نوه کوچکم فقط مچ دستی باقی مانده بود.

شهید فقهی؛ دانشمند مؤمن و متواضع در مسیر علم الهی

در ادامه، برادر شهید سیدامیرحسین فقهی نیز درباره ویژگی‌های علمی و اخلاقی این دانشمند شهید سخن گفت و اظهار کرد: شهید فقهی فردی متواضع، پرتلاش و رازدار بود. بسیاری از فعالیت‌های علمی خود را حتی با خانواده در میان نمی‌گذاشت. او در خط مقدم توسعه فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای کشور قرار داشت و در حوزه رادیوداروهای سرطان فعالیت می‌کرد؛ بخشی که از مرحله تشخیص به مرحله درمان رسیده بود.

وی افزود: با وجود اینکه بعدها ریاست پژوهشگاه علوم و فنون هسته‌ای را برعهده گرفت، هیچ‌گاه حقوقی بالاتر از هیئت‌علمی دریافت نکرد. شهید فقهی معتقد بود که علم فقط در ارتباط با خالق معنا پیدا می‌کند و هرگاه در حل معادلات علمی با دشواری روبه‌رو می‌شدند، با شهید شهریاری وضو می‌گرفتند و دو رکعت نماز می‌خواندند و همین عقیده سبب شد که هر چک سفید امضایی هم روبه‌رویش گذاشتند و هر وعده‌ای که به او دادند، نپذیرد و وقتی از او بپرسند از ماندنت پشیمان نیستی؟ پاسخ دهد: «آن‌قدر از این ماندن مطمئنم که اباعبدالله(ع) در روز عاشورا از ماندنش مطمئن بود.»

برادر شهید فقهی بیان کرد: چند روز پیش از شهادتش، خوابی دیدم که در آن، پدر مرحومم از امیرالمؤمنین(ع) امضای شهادت برادرم را گرفت. روز شهادتش، وقتی تماس‌ها بی‌پاسخ ماند، فهمیدم خوابم تعبیر شده است.

وی در پایان با اشاره به آیه شریفه «إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ» گفت: وفاق واقعی باید حول محور دین اسلام شکل بگیرد و هر اختلافی زمانی پدید می‌آید که از مسیر دین زاویه گرفته شود. این سخن، شاخصی است که همه باید در زندگی خود مدنظر قرار دهند.

یادآور می‌شود، این مراسم با اجرای برنامه‌هایی همچون تلاوت قرآن، پخش سرود ملی، نقالی ایمان قاسمی، شعرخوانی مهدی رسولی و برپایی نمایشگاه همراه بود و طبق اعلام برگزارکنندگان، آیین گرامیداشت، امشب، 11 آبان‌ماه نیز ادامه خواهد داشت.

زهراسادات محمدی