آخرین هفته آبان ماه در تقویم فرهنگی کشورمان، مزین است به نام بلند و فرخنده «کتاب»؛ هفته کتاب و کتابخوانی از بیست و چهارمین روز آبان ماه آغاز و با برنامههای فرهنگی ویژه این ایام در سطح کشور، اهالی خرد و دانایی را مهمانِ رایحه یار مهربان میکند. آری، امروز نخستین روز از سی و سومین هفته کتاب ایران است. ایکنا در این ایام میکوشد دست در دست دوست، راهی سخن و سخنانی از اهالی کتاب شود. سخنان آنانکه راهشان رو به مسیر روشن «خواندن» و «نوشتن» باز است و در این راه، دستگیر من، تو و ما؛ برای همسفری با کتاب و میلی که به دانایی گشوده است.
در این مجال پای سخنان غلامرضا امیرخانی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران نشستهایم. امیرخانی به باور اهل کتاب و فرهنگ یکی از خوشنامترین پژوهشگران حوزه کتاب و مدیران فرهنگی کشور است که آبان ماه سال گذشته با حکم رئیس جمهور به کتابخانه ملی رفت و در آن سرای آباد از کتاب، بنای آبادانی بیش از پیش نهاد. او که دانشآموخته دکتری تاریخ ایران بعد از اسلام از دانشگاه تهران است، در کسوت استادیاری تاریخ ایران اسلامی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران پیش از این خدمت فرهنگی کرده است. از این پژوهشگر آثاری چون؛ بررسی روند تأسیس کتابخانه ملی و توسعه آن تا ۱۳۶۰ق/۱۳۲۰ش با تکیه بر اسناد آرشیوی، پژوهشی در نقش اسناد دیوانی در تبیین ساختار قدرت دولت تیموریان، جایگاه کتاب در مناسبات فرهنگی تیموریان، تداوم و تحول در تاریخنگاری ایران: بررسی و تحلیل آثار شهاب الدین عبدالله خوافی (حافظ ابرو) و... به زیور طبع آراسته شده است. همچنین کتاب «سرود رهایی» (مصاحبه تاریخ شفاهی با محمود حکیمی) از دیگر آثار مکتوب اوست.
مشروح گفتوگوی ایکنا با این پژوهشگر و مدیر فرهنگی را با هم میخوانیم و میبینیم:

سخن خود را با آیه نخست سوره مبارکه «کهف» آغاز میکنم: «أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَىٰ عَبْدِهِ الْکِتَابَ وَلَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجًا». قرآن کریم در این آیه شریفه، خداوند متعال را ستایش میکند که بر بندهاش، پیامبر اکرم (ص)، کتاب قرآن را نازل فرمود.
هرچند در طول سال، فعالیتهای متعددی در این زمینه انجام میشود و همه برنامههای کتابخانه ملی اعم از نقد و بررسی کتاب، رونمایی از آثار، بزرگداشت نویسندگان و مواردی از این دست به نوعی مرتبط با کتاب است ولی در این ایام نیز همچون سالهای گذشته، برنامههای مفصلی برای این رویداد تدارک دیده است. همچنین، کتابخانه ملی خود دستاندرکار انتشار کتاب است و آثاری را منتشر میکند که به طور متناوب به بازار چاپ و نشر عرضه میشود.
این کتابخانه، علاوه بر دارا بودن بزرگترین گنجینه مکتوب کشور شامل کتابها، مجلات، نشریات و صدها میلیون برگ سند در ساختمان آرشیو ملی، حافظه مکتوب کشور را در قالب بانکهای اطلاعاتی، نرمافزارها و دیگر محملهای نوین اطلاعاتی نیز گردآوری و نگهداری میکند. همچنین، نسبت به بزرگداشت نویسندگان، مؤلفان و دیگر پدیدآورندگان، اعم از کسانی که در قید حیات هستند یا چهرههای درگذشته شاخص ملی و نیز تجلیل از دستاندرکاران عرصه کتاب و... احساس وظیفه میکند و در این راستا نیز اقداماتی را به انجام میرساند. برای ایام جاری نیز، برنامههایی که رنگ و بوی قرآنی و دینی داشته باشند، برای پرداخت کتابخانه ملی از جایگاه والاتری برخوردارند.
به طور مثال؛ اخیراً مراسم بزرگداشتی برای مرحوم استاد محمود حکیمی، داستاننویس مشهور و خادم قرآن، در نخستین سالگرد درگذشت ایشان برگزار کردیم و تالار کودکان و نوجوانان کتابخانه نیز به نام وی نامگذاری شد و به طور کلی، هر فعالیتی که به نوعی با کتاب مرتبط باشد، به کتابخانه ملی نیز ارتباط مییابد.
مسئله کاهش میل به کتابخوانی در میان جوانان، بهعنوان یک معضل جهانی و فراگیر، تمامی جوامع بشری را تحت تأثیر قرار داده و بسیار نگرانکننده است. نگرانی اصلی صرفاً کنار گذاشته شدن کتاب کاغذی نیست، زیرا کتاب در مفهوم حقیقی خود، اثری است که برای خلق آن از تألیف و تصحیح گرفته تا ترجمه، انتشار و انجام امور فنی زحمات بسیاری متحمل شده است. این فرآیند پیچیده، در نهایت منجر به خلق محصولی میشود که از اعتبار خاصی برخوردار است. البته مقصود این نیست که همه کتابها، مرجع محسوب میشوند، اما معمولاً کتابی که از آغاز تا پایان مطالعه میشود، فرد را با جهانبینی و اندیشه مؤلف آن آشنا میکند.
امروزه بسیاری از کتابخانهها عملاً به قرائتخانه یا محل مطالعه تبدیل شدهاند و در مقایسه با گذشته، کتابهای کمتری به امانت داده میشود
این مسئله در حوزههای گوناگون ادبی، علمی، تاریخی، دینی، فلسفی و اجتماعی صادق است. متأسفانه در فضای مجازی امروز، این ساختار اصیل مخدوش شده است. بحث بر سر این نیست که مطالعه یک کتاب به شکل فایل PDF از طریق تبلت، رایانه یا تلفن همراه، تفاوت چندانی با مطالعه نسخه کاغذی دارد؛ مسئله اصلی این است که اساساً چنین مطالعهای اتفاق نمیافتد. امروزه نه تنها نسل «زد» و جوان، بلکه حتی بزرگسالان نیز خود را به فضای مجازی و تلفنهای همراه محدود کردهاند و این معضلی است که گریبانگیر همه ما شده است.
اطلاعاتی که در این فضا ارائه میشود، به گونهای است که هیچکس حوصله و فرصت مطالعه عمیق و صرف زمان برای درک چند سطر را ندارد. دریافت اطلاعات در سطحی بسیار ابتدایی و به صورت برشخورده انجام میشود. حتی اگر این اطلاعات را دروغ نپنداریم، در بهترین حالت فقط بخشی از واقعیت را نمایندگی میکنند. این وضعیت سبب میشود فرد احساس کند نسبت به همه امور آگاهی دارد، در حالی که این آگاهیها یا بسیار سطحی هستند یا متأسفانه ممکن است کاملاً غلط باشند.
جنبه مثبت امکانات جدید، توانایی اطلاعرسانی سریع و گسترده است، اما جنبه منفی و تجمیعشده آن، این است که ممکن است یک خبر، تحلیل نادرست یا ناقص در کسری از ثانیه به دورترین نقاط جهان ارسال شده و صدها هزار و بلکه میلیونها نفر آن را خوانده و تحت تأثیر قرار گیرند. اینها دیگر مسائل تخیلی و فانتزی نیستند، بلکه واقعیات کاملاً ملموسی هستند که نحوه عملکرد و ایجاد جنگ روانی توسط آنها را به وضوح مشاهده میکنیم. برخی از این اقدامات ممکن است ناشی از بیدقتی یا جنبه تفریحی داشته باشد، اما بخش عمدهای از آنها کاملاً حسابشده و برنامهریزی شده است.
به عنوان نمونه، لشکر سایبری که خارج از کشور و چهبسا با مدیریت داخلی فعال هستند، با هدف ایجاد احساس ناامنی در کشور عمل میکنند. در سالهای اخیر، شاهد فعالیت گسترده افرادی موسوم به «آلبانینشین» یا حقوقبگیران استکبار و منافقین در فضای مجازی بودهایم که اخبار دروغ فراوانی را منتشر میکردند و میکنند. در دوران جنگ تحمیلی و پس از آن نیز چنین مسائلی وجود داشت، اما گسترش فضای مجازی، مقابله با این پدیده را بسیار دشوارتر کرده است.
امروزه نه تنها نسل «زد» و جوان، بلکه حتی بزرگسالان نیز خود را به فضای مجازی و تلفنهای همراه محدود کردهاند و این معضلی است که گریبانگیر همه ما شده است
معضلی که با آن دست به گریبانیم، این است که متأسفانه نسل جوان و نوجوان ما به تدریج ارتباط، انس و الفت خود را با کتاب کاغذی از دست میدهند. این چالش گریبانگیر تمامی کشورهای جهان است. اخباری از برخی کشورهای پیشرفته میرسد که در پی چارهجویی اساسی هستند؛ به عنوان مثال، شنیدهها حاکی از این است که امسال در کشور فرانسه، برنامهای برای ممنوعیت ورود تلفن همراه به مدارس به اجرا درآمده و برنامههایی برای ترویج مطالعه تدارک دیدهاند. اما به هر روی، این معضل پابرجاست و باید تا حد امکان از ضررهای آن جلوگیری کرد؛ یعنی میتوان از فضای مجازی برای تبلیغ کتاب و ایجاد علاقه در افراد به منظور مطالعه کتاب استفاده کرد.
باز هم تأکید میکنم این پدیده، یک بلای واقعی است. امروزه بسیاری از کتابخانهها عملاً به قرائتخانه یا محل مطالعه تبدیل شدهاند و در مقایسه با گذشته، کتابهای کمتری به امانت داده میشود. گرچه هنوز هم کتابهای خوب با استقبال روبهرو میشوند، اما به هر حال نیاز به اندیشیدن راهحلی اساسی در این حوزه احساس میشود.
در حوزه کودک، به ویژه برای خردسالان پیش از دبستان و سالهای اولیه دبستان، کتابها هنوز از جذابیت لازم برخوردار هستند. خوشبختانه به نظر میرسد میتوان در این زمینه بسیار موفق عمل کرد و در مکانهایی که با کودکان سر و کار دارند، کارهای ارزشمندی انجام داد. اما در ردههای سنی بالاتر، به ویژه در میان نسل جوان ۱۷ تا ۱۸ ساله، مشکل جدی است. حتی در گذشته نیز عادت دادن این نسل به کتاب کار دشواری بود و آمار مطالعه در کشور ما از گذشته، چندان رضایتبخش نبوده است، اما امروزه به نظرم، این کار بسیار سختتر شده است.
کتابخانه ملی نقش مستقیمی در ترغیب سریع جامعه به کتابخوانی ندارد. این وظیفه برعهده نهاد کتابخانههای عمومی کشور با حدود چهار هزار شعبه، شهرداریها که کتابخانههای عمومی زیرمجموعه آنها فعالیت میکنند، وزارت آموزش و پرورش، مدارس و نهادهای مشابه است که مسئولیت تقویت و ترویج فرهنگ مطالعه در سطح جامعه را برعهده دارند.
نقش کتابخانه ملی در این زمینه عمدتاً غیرمستقیم است. این نهاد از طریق معرفی کتابها و نویسندگان، تجلیل از پدیدآورندگان و انجام فرآیندهای فنی مانند فهرستنویسی، ثبت فیپا، تعیین کلیدواژههای دقیق و طبقهبندی موضوعی صحیح برای کتابهای پیش از انتشار، به بهبود اطلاعرسانی و خدمت به جامعه فرهنگی کمک میکند. افزون بر این، کتابخانه ملی بیشتر مأموریتهای پژوهشی و علمی دارد که بیارتباط با حوزه مطالعه نیست.

گرچه نهادهای مختلفی اینگونه آمارگیریها را انجام میدهند، در کتابخانه ملی نیز پژوهشهای مشابهی انجام شده است. به عنوان مثال، در رابطه با مفاهیم جدیدی مانند «سواد رسانهای» که در چارچوب علوم کتابداری و اطلاعرسانی مطرح میشود، پایاننامهها و پژوهشهایی انجام شده است. همچنین، موضوعات مرتبط با مطالعه و خواندن نیز در دستور کار این کتابخانه قرار دارد. کتابخانه ملی به عنوان یک سازمان پژوهشی با دارا بودن حدود ۴۰ عضو هیئت علمی و همکاری پژوهشگران مستقل، فعالیتهایی را در این حوزه به انجام رسانده است.
اکنون آمار دقیقی ندارم، اما به طور کلی میتوان از طریق بخش امانت، درصد آثار امانت داده شده در این حوزهها را استخراج کرد. علاوه بر این، برخی از فعالیتهای اخیر کتابخانه نیز معطوف به حوزه قرآن بوده است. برای نمونه، در سلسله نشستهای «۱۰۰ کتاب برتر قرن» که برگزار شده، چندین کتاب قرآنی مورد بررسی قرار گرفتهاند، از جمله «تاریخ قرآن» تألیف محمود رامیار، «قرآن و طبیعت» اثر استاد عبدالکریم بیآزارشیرازی و «نثر طوبی» اثر مرحوم آیتالله میرزا ابوالحسن شعرانی، همچنین سایر کتابهایی که به نوعی مبتنی بر قرآن بودهاند.
به عنوان نمونه، نشستی با محوریت کتاب «مسئله حجاب» اثر شهید مرتضی مطهری برگزار کردیم که استقبال مخاطبان از آن قابل توجه بود. همچنین، فعالیتهای گستردهای در حوزه نسخ خطی قرآنی انجام شده و نسخ نفیسی در مدت اخیر خریداری شده است. در زمینه چاپ نفیس برخی از این نسخ نیز اقداماتی انجام شده است که امیدواریم به زودی چاپ نفیس قرآن معروف به «زینالعابدین قزوینی» یا «معجزنگار» در اختیار علاقهمندان قرار گیرد.
پیش از این نیز نمایشگاهی با موضوع سوره «حمد» برگزار کردیم که در آن خوشنویسیهای برگرفته از نسخ نفیس قرآنی و آثار خوشنویسان معاصر، فقط با محوریت این سوره مبارکه به نمایش درآمد.
چند سال پیش، کتابشناسی جامعی از مرحوم انصاری زنجانی منتشر کردیم که شامل چندین هزار مدخل از کتابهای منتشر شده به زبانهای مختلف در سراسر جهان درباره سیره، زندگی و کلمات حضرت زهرا(س) بود. این اثر با عنوان «فاطمه زهرا(س) در آیینه کتاب» منتشر شد و منبع بسیار مهمی به شمار میرود. همچنین، در سالهای گذشته همکاریهایی با جشنواره «ریحانة النبی» که زیرنظر حجتالاسلام موسوی لاری برگزار شده و میشود، داشتهایم.
اطلاعرسانی مناسب درباره کتابهای موجود نیز به خودی خود بسیار کمککننده است، چرا که حتی افراد علاقهمند نیز ممکن است از وجود کتابهای خوب بیاطلاع باشند
همان قالب سنتی معرفی کتاب، که در آن کتاب از سوی صاحبنظران یا نویسندگان معرفی میشود، همچنان روشی مؤثر است. مقصود از سنتی این است که محور اصلی، خود کتاب باشد، اما میتوان این مفهوم را در قالبهای جدید، مانند تولید محتوا در فضای مجازی (مانند اینستاگرام) یا تولید برنامههای چندرسانهای، ارائه داد تا جذابیت آن حفظ شده و همچنین علاقه کتابدوستان کاسته نشود. جذب افرادی که علاقه چندانی به کتاب ندارند، کاری دشوار است، اما برای هر فردی میتوان اقدام مؤثری را انجام داد.
بسیاری ممکن است به کتاب علاقهمند نباشند، اما مثلاً به زادگاه خود علاقه دارند. اگر کتاب جذابی، مثلاً یک رمان یا داستان، در این زمینه وجود داشته باشد، میتواند توجه آنها را جلب کند. به عنوان مثال، سالها پیش استاد عزیز آقای جواد صفینژاد، کتابی 400 صفحهای با عنوان «نان سنگک» منتشر کرد که در آن به تاریخچه، اصطلاحات و حتی عکسهایی از نانواییهای شهرری پرداخته بود. چنین موضوعات به ظاهر ساده و پیش پاافتادهای که در زندگی روزمره وجود دارند، میتوانند برای بسیاری جالب باشند و علاقه ایجاد کنند. همینطور موضوعاتی مانند زادگاه یا قهرمانان دوران کودکی افراد نیز میتواند زمینه جذب آنها به کتاب باشد. از سوی دیگر، اطلاعرسانی مناسب درباره کتابهای موجود نیز به خودی خود بسیار کمککننده است، چرا که حتی افراد علاقهمند نیز ممکن است از وجود کتابهای خوب بیاطلاع باشند. قطعاً اینگونه اطلاعرسانی میتواند بر ترویج کتاب و کتابخوانی تأثیرگذار باشد.
آخرین کتابی که به عنوان کتاب مرجع به آن رجوع کردم، «تفسیر معاصرانه قرآن» زیرنظر استاد سیدحسین نصر است که خوشبختانه ترجمه آن به سرعت در دسترس قرار گرفت. گرچه آن را از آغاز تا پایان نخواندهام، اما آیاتی که مورد علاقهام بود را در آن مطالعه کردم. همچنین، آخرین اثر تفسیری که به طور کامل مطالعه کردم، «تفسیر کشاف» زمخشری بود که به مناسبت مطالعه تفسیر سوره نحل، از متن و ترجمه فارسی آن بهره بردم. این اثر کتاب جدیدی نیست، اما اخیراً به آن مراجعه داشتم.
در پایان مایلم جملهای زیبا و معروف از حضرت امام خمینی(ره) در باب کتاب را برای شما و مخاطبان ایکنا بیان کنم: «زندگی زیر چتر علم و آگاهی آنقدر شیرین و انس با کتاب و قلم و اندوختهها آنقدر خاطرهآفرین و پایدار است که همه تلخیها و ناکامیهای دیگر را از یاد میبرد.»