هفته کتاب در بوته نقد ایکنا/ 3
جهانی‌سازی «مقاومت» در ادبیات؛ نیازمند روایت دقیق تاریخ و مذهب + صوت

بی‌گمان یکی از اصیل‌ترین و ماندگارترین کارکردهای قلم و ادبیات، نقش بی‌بدیل آن در پاسداشت حقیقت تاریخ و صیانت از میراث جمعی بشریت در برابر تحریف و فراموشی است.

تاریخ، این کارنامه غبارگرفته روزگاران، همواره در معرض تهدیدی دوگانه قرار دارد؛ یکی سنگینی و دشواری متون تخصصی که آن را از دسترس عموم مردم دور می‌سازد و دیگری، تحریف عامدانه پیروان جریان‌های قدرت که می‌کوشند رویدادها را به سود منافع خود وارونه جلوه دهند.

در این میانه، ادبیات به مثابه پلی استوار و هنرمندانه عمل می‌کند؛ پلی که از یک سو، ژرفای پیچیده تاریخی را به ژرفای احساس و درک مخاطب عموم مردم می‌رساند و از سوی دیگر، با تاباندن نور حقیقت بر زوایای تاریک، سدی استوار در برابر جعل و قلب واقعیت‌ها می‌سازد.

هنگامی که تاریخ در قالب رمان، داستان کوتاه، خاطره‌نگاری روایی و شعر به جلوه هنر درمی‌آید، نه تنها از هاله خشک و عبوس آکادمیک خود بیرون می‌آید، که به جان و روح جامعه نفوذ می‌کند و «حافظه جمعی» یک ملت را می‌سازد و استمرار می‌بخشد. اینجاست که ادبیات، از حوزه زیبایی‌شناسی صرف فراتر رفته و به رسالتی اخلاقی و اجتماعی مجهز می‌شود؛ رسالتی که غایت آن، آشنایی نسل‌ها با «آنچه به واقع روی داد» است.

این نقش نگهبانی و روشنگری، در حوزه خاص «ادبیات مقاومت» شکلی متعالی و حماسی به خود می‌گیرد. ادبیات مقاومت، تنها یک گونه (ژانر) ادبی نیست؛ سنگری فرهنگی است. این ادبیات، روایتگر ایستادگی انسان در برابر بیدادی است که می‌خواهد نه تنها سرزمین، که حقیقت و روایت را نیز به تسخیر درآورد.

در گستره جهانی، «ادبیات مقاومت» با نام‌هایی بزرگ عجین شده، اما در کشور ما، این گونه ادبی، ریشه در جان‌سوزترین و در عین‌ حال باشکوه‌ترین تجربه ملت ایران دارد؛ هشت سال دفاع مقدس. ادبیات مقاومت ایران، آینه تمام‌نمای مجاهدت‌ها، ایثارها و ازجان‌گذشتگی‌های مردان و زنانی است که تاریخ ساز شدند بی‌آنکه تاریخ‌نگاران رسمی را به دنبال خود کشیده باشند.

ادبیات مقاومت، با روایت دلاوری‌های رزمندگان در جنگ تحمیلی و نیز پایداری غرورآفرین در جنگ 12 روزه، توانسته است روحیه مقاومت را نه به عنوان یک خاطره تاریخی، که به مثابه گفتمانی زنده و الهام‌بخش برای نسل امروز و فردا زنده نگه دارد.

از قلم‌های توانایی چون حبیب احمدزاده، مرتضی سرهنگی، ابراهی مزاهدی‌مطلق، سیدمهدی شجاعی و دَه‌ها نویسنده دیگر، آثاری زاده شد که خود به بخشی از هویت ملی ما بدل شد و نشان داد که چگونه می‌توان با سلاح کلمه، هم از حافظه یک ملت محافظت کرد و هم روحیه پایداری را در کالبد جامعه دمید.

اما فراتر از مرزهای ایران، کانون تابناک و دردناک ادبیات مقاومت، «فلسطین» است. فلسطین، تنها سرزمینی اشغال‌شده نیست؛ روایتی در پس هشت دهه اشغال و خون‌ریزی، حال در قالب جنگ و دستگاه عریض و طویل رسانه‌ای استعمار  در معرض سرقت است.

فلسطین، آنگونه که امام خمینی(ره) فرمودند؛ مسئله فلسطین، برای گفتمان فرهنگی انقلاب اسلامی، یک گرانیگاه و محور اصلی است؛ چرا که نماد مبارزه مستضعفان در برابر مستکبران جهانی است.

در این عرصه، نویسندگان جهان اسلام و به ویژه نویسندگان ایرانی، مسئولیتی خطیر بر عهده دارند. این رسالت، دو بُعد اساسی دارد؛ نخست، «روایت دقیق و مستند تاریخ اشغال فلسطین». این روایت باید رنج ملتی آواره، ظلم روزافزون و جنایات مستمر رژیم صهیونی را با تکیه بر اسناد غیرقابل انعکاس، به تصویر بکشد. دو دیگر؛ «روشن‌گری و افشای سوءاستفاده نظام صهیونی از دین یهود» است.

همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند؛ «صهیونیسم» با شگردی خطرناک، در پی پیوند زدن پروژه‌ای سیاسی - استعماری با دینی آسمانی است تا جنایت خود را در پوششی مقدس پنهان کند. اینجا وظیفه نویسنده، نشان دادن این حقیقت است که صهیونیسم، نه نماینده یهودیت، که تحریف‌کننده و ابزاری برای توجیه اشغال و کشتار است.

این دوگانه، یعنی «بازگرداندن روایت به صاحبان اصلی‌اش (فلسطینیان)» و «بستن دست تحریفگر صهیونیسم از دین»، می‌تواند ادبیات مقاومت را به سلاحی کارآمد در نبرد نرم تبدیل کند.

تلخ‌کامانه باید اذعان کرد که در این مسیر، گاه کوتاهی‌هایی از سوی برخی نویسندگان ما صورت گرفته است. از این رو ورود به چنین مباحثی در مناسبت‌هایی چون هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران ضرورتی دوچندان می‌یابد. پرداختن به این موضوع‌ها با شعارزدگی، تکرار کلیشه‌ها بدون پژوهش عمیق، یا عدم جسارت در ورود به لایه‌های پیچیده این درگیری، سبب شده تا برخی فرصت‌ها برای خلق آثاری ماندگار و اثرگذار از دست برود.

آماده انتشار برای روز جمعه 23 آبان/////جهانی‌ساری «مقاومت» در ادبیات؛ نیازمند روایت دقیق از تاریخ و مذهب است +صوت

آنچه لازم است، نه فقط احساسات برانگیخته، که «روایت‌های دقیق، مستند و هنرمندانه» است. روایت‌هایی که بتواند در بازار پرزرق و برق تبلیغاتی رسانه‌های غربی، حقیقت را فریاد بزند و قلب و ذهن مخاطب جهانی را به تسخیر درآورد.

این همه، ایکنا را بر آن می‌دارد تا از نویسندگان کشورمان، به عنوان «مطالبه‌ای جدی» بخواهیم که با همتی والا و جسارتی هنرمندانه، بیشتر و عمیق‌تر به این عرصه وارد شوند. آنها باید با قلمی توانا و پژوهشی ژرف، تاریخ مقاومت را در همه جلوه‌هایش - از فلسطین تا ایران - به تصویر بکشند و مانع از تحریف این میراث گران‌قدر شوند.

برای تحقق این مطالبه و واکاوی چگونگی انجام این رسالت خطیر، به سراغ یکی از آن نویسندگانی رفتیم که با جسارت و تعهد، گام در این راه نهاده است؛ «حسین زحمت‌کش زنجانی»، خالق اثر پرفروش و تحسین‌شده «چوگان‌باز یهودی». این کتاب، که توانسته است در میان مخاطبان و منتقدان جایگاهی والا برای خود بیابد، نمونه درخشانی از همان رسالت است.

زحمتکش‌زنجانی در این رمان، با بهره‌گیری از بستری تاریخی و با نگاهی منصفانه و عمیق، کوشیده است تا حقانیت روایت مقاومت را در برابر روایت‌های تحریف‌شده به نمایش بگذارد و اثبات کند که قلم می‌تواند و باید، سنگر دفاع از حقیقت باشد. گفت‌وگوی پیش‌رو ایکنا با این نویسنده، واکاوی همین تجربه و درس‌هایی است که می‌تواند راهنمای دیگر اهالی قلم در این مسیر پرچالش و درعین‌حال پرافتخار باشد.

{$sepehr_media_4082858_400_300}

ایکنا - برای آغاز گفت‌وگو، از خلق ایده، خط روایی و جهان داستانی «چوگان‌باز یهودی»؛ جدیدترین کتاب شما که برای نخستین بار در نمایشگاه کتاب تهران ارائه شد و تا به امروز جایگاه خوبی میان مخاطبان و به ویژه منتقدان ادبی پیدا کرده بگویید.

با توجه به اهمیت ایامی که در حال گذران آن هستیم؛ یعنی روزهایی که همه‌جانبه شاهد ظلم و ستم صهیون‌ها علیه مسلمانان به ویژه مردمان نوار غزه هستیم؛ در چنین شرایطی مسئله فلسطین و اهمیت توجه و پرداختن به آن یکی از موضوعات بسیار مهم و ضروری حال حاضر تمامی مردمان آزادی‌خواه و صلح‌جوی سراسر جهان است. طی دو سال اخیر، فلسطین بیش از هر زمانی در پس این هشت دهه اشغال، مظلوم واقع شده و لازم است هر فرد از هر طریقی که در توانش است، قدمی برای فلسطین بردارد. من هم به حد وسع و توانم تصمیم گرفتم کاری انجام دهم و این یکی از موضوعات اصلی کتاب است.

موضوع دیگر کتاب «چوگان‌باز یهودی» بحث تاریخی ۱۷ شهریور سال ۵۷؛ آن ماجرای «جمعه سیاه» و «جمعه خونین» است. هدف این بود که تلفیقی ایجاد شود و به واسطه این روایت داستانی و تاریخی نشان بدهم که پایه هر دو رژیم، یعنی رژیم پهلوی و رژیم صهیونی، براساس خونریزی و ظلم بنا شده است. خدا را شاکریم، رژیم پهلوی با انقلاب اسلامی در سال 1357 از میان رفت و امیدوارم در آینده نزدیک، رژیم اسرائیل هم از میان برود و مردمان این سرزمین برای همیشه از یوغ این خون‌خوارانِ دَدمَنش رهایی یابند.

آماده انتشار برای روز جمعه 23 آبان/////جهانی‌ساری «مقاومت» در ادبیات؛ نیازمند روایت دقیق از تاریخ و مذهب است +صوت

ایکنا _ این روزها به وضوح شاهدیم حتی افراد غیرمسلمان یا کسانی که به نحوی دینی ندارند، در سراسر جهان در برابر جنایت انسانی صهیونیست‌ها فریادشان بلند شده است. همچنین فشار و انزوای هرچه بیشتر رژیم صهیونی را شاهد هستیم، رژیمی که به نام یکی از ادیان الهی، چنین دست به کشتار و خونریزی می‌زند. در کتاب شما، زبان داستان، شخصیت‌ها با شناسنامه مجزا و باورپذیر، بدون اغراق، همه بیانگر و برآمده از عقبه کار پژوهشی و تحقیقی دقیق و عمیق است. با این رویکرد زبان داستان «چوگان‌باز یهودی» چگونه می‌تواند علاوه بر همراهی با کتاب، اطلاعات، دانش و بینش مخاطب را افزایش دهد؟ با این فرض که می‌دانیم این یکی از رسالت‌های جهان داستان است که تجربه زیسته‌های دیگران را منتقل کند.

برخی موضوعات داستانی عمومی هستند و برای عموم مخاطب، قابل دسترس‌ هستند. این نوع داستان‌ها سختی خاص خود را درمسیر خلق دارند، زیرا باید مخاطب را جذب کنند؛ اما برخی موضوعات خاص و ویژه؛ نیازمند دانش و تسلط نویسنده است. موضوع «یهود» و «صهیون» یکی از این موضوعات ویژه است، زیرا هدف من از منظر بُعد تاریخی این کتاب، ورود به بحث فلسطین، رژیم صهیونی و آیین یهود بود.

آیین یهود یکی از ادیان ریشه‌دار و قدیمی جهان است و ما هم به پیامبر این دین، حضرت موسی(ع)، ایمان داریم. ایمان به پیامبر اکرم(ص) و پیامبران قبلی از جمله حضرت عیسی علیه‌السلام، جزء اصول اعتقادی ما به شمار می‌رود. بنابراین لازم بود که من پیش از خلق روایت و بازتاب ابعاد تاریخی دراین اثر به معارف و اعتقادات دین یهود مسلط شوم.

تحصیلات من در حوزه ادیان بوده و پیشینه‌ای نسبی در شناخت ادیان، از جمله یهود و مسیحیت، داشتم؛ اما برای نگارش این کتاب لازم بود مطالعاتی عمیق انجام دهم؛ از همین روی کتاب «عهد عتیق» را دوبار خواندم، همچنین به کتاب‌های تفسیری مانند «تَلمود» و چندین جلد کتاب تاریخ یهود مراجعه کردم تا بتوانم درک دقیق و تاریخی از این آیین و تمدن ارائه کنم.

پیامبران بنی‌اسرائیل، از حضرت موسی(ع) گرفته تا پیامبران بعدی، در طول سه هزار سال گذشته با جنگ‌ها و فراز و نشیب‌های تاریخی مواجه بودند. این پیشینه تاریخی باید در کتاب منعکس می‌شد تا بتوانیم به زمان حال و اتفاقات کنونی برسیم و آنها را از نظر عقلی و تاریخی درک و لمس کنیم. این کار به واقع بسیار دشوار بود؛ زیرا آیین یهود برای مسلمانان کمی بیگانه است، اما با توجه به اینکه این دین پیش از اسلام بوده، از آن تأثیر پذیرفتیم.

از نظر تکنیکی نیز تصمیم گرفتم سراغ روش‌های متعارف نروم و شیوه روایت «جریان سیال ذهن» را در نگارش استفاده کنم. این تکنیک در ایران کمتر استفاده شده است و من در خلق این اثر بر اساس این شیوه با دو دشواری مواجه بودم؛ یکی تسلط بر محتوای آیین یهود و دیگری استفاده از تکنیک جریان سیال ذهن.

{$sepehr_media_4082859_400_300}

ایکنا - شیوه نگارش «جریان سیال ذهن» در آمریکای لاتین و اروپا شناخته شده است، اما در کشور ما کمتر نویسندگان این جسارت را داشته و دارند تا سراغ این گونه ادبی برای خلق آثارشان بروند. شما پیشتر در آثار خود مانند «نیستان دی» و «رومی روم» تجربه سبک‌های مختلف را داشته‌اید. هنوز هم میان نویسندگان ما کسی نیست که روایت یک نوجوان را با ادبیات «سورئالیسم» با شخصیت‌های تاریخی مانند سردار دل‌ها، حاج قاسم سلیمانی، در قالب خلق اثر ادبی و داستانی پیوند بزند اما شما این مهم را انجام داده‌اید. جریان سیال ذهن چگونه به قدرت بخشیدن به داستان «چوگان‌باز یهودی» و مفهومی که مدنظر داشتید، کمک کرده است؟

شخصیت اصلی داستان یک جوان یهودیِ ایرانی است که کارمند سفارت اسرائیل در تهران است. این شخصیت سه وجه و مشخصه بارز دارد؛ یکی، هویت یهودی و دوم، هویت ایرانی او؛ سوم اینکه کارمند سفارت اسرائیل است. این شرایط کمک می‌کند شخصیت دارای هویت مشخص باشد و بتوانم تزلزل و کشمکش درونی او را نشان دهم.

او در یک دوراهی قرار گرفته است؛ از یک طرف، به واسطه شغل خود در سفارت با افرادی مواجه است که وابسته به اسرائیل و «آژانس یهود» هستند، که تلاش می‌کنند یهودی‌ها را از سراسر جهان برای تشکیل کشوری جعلی به نام اسرائیل جذب کنند. از طرف دیگر، انقلاب مردمی ایران در جریان است و او شاهد جنایات رژیم شاه و مشکلات مردم است.

برای نشان دادن این تزلزل، به صورت آگاهانه از جریان سیال ذهن استفاده کردم. این روش به خوبی نشان می‌دهد که ذهن شخصیت مدام درگیر و پراکنده است و نمی‌تواند تمرکز داشته باشد. ذهن او از یک شاخه به شاخه دیگر پرش دارد و این به مخاطب حس واقعی بودن تزلزل شخصیت را منتقل می‌کند.

به جِد معتقدم، بهترین تکنیک برای روایت داستان «چوگان‌باز یهودی»، همین جریان سیال ذهن بود. بازخوردهایی که از فرهیختگان و مخاطبان دریافت کردم، نشان داد که این روش موفق بوده است. البته مانند هر اثر دیگری، ضعف‌هایی هم وجود دارد، اما حداقل از نظر تکنیک روایت، جریان سیال ذهن به خوبی در کتاب نشسته است و این روش باید برای این داستان انتخاب می‌شد.

آماده انتشار برای روز جمعه 23 آبان/////جهانی‌ساری «مقاومت» در ادبیات؛ نیازمند روایت دقیق از تاریخ و مذهب است +صوت

ایکنا - اشاره کردید که شخصیت اصلی داستان، جوانی یهودی ایرانی است و شغل او در سفارت اسرائیل باعث شده تا در دوراهی اخلاقی و تاریخی قرار گیرد. می‌خواهم دقیق‌تر بپرسم که برای انتقال این تضاد و کشمکش درونی، چه مراحلی را طی کردید و چگونه تحقیق تاریخی و مذهبی در این مسیر به شما کمک کرد؟

برای این منظور، ابتدا لازم بود به معارف و تاریخ آیین یهود مسلط شوم. همان‌طور که اشاره کردم، کتاب «عهد عتیق» را دوبار مطالعه کردم و کتاب‌های تفسیری مثل «تلمود» و مجموعه‌های تاریخی یهود را مرور کردم. همچنین لازم بود به تاریخ یهود و مواجهه آن با جنگ‌ها و تحولات سیاسی در طول سه هزار سال گذشته مسلط شوم.

این پیشینه تاریخی به من کمک کرد تا بتوانم شخصیت‌ها را باورپذیر و با ریشه تاریخی و فرهنگی دقیق طراحی کنم. وقتی مخاطب با شخصیتی مواجه می‌شود که هم یهودی است، هم ایرانی و هم با شرایط سیاسی و اجتماعی آن دوران مواجه است، درک تضادها و انتخاب‌های او ساده‌تر می‌شود.

{$sepehr_media_4082860_400_300}

ایکنا - این یعنی مخاطب فقط با داستان و شخصیت مواجه نمی‌شود، بلکه با بخشی از تاریخ و باورهای دینی و فرهنگی یهود نیز آشنا می‌شود. پس می‌توان گفت که این تلفیق تحقیق تاریخی و تکنیک جریان سیال ذهن باعث شده تا داستان هم جذاب باشد و هم آموزنده؟ یا شما به دنبال آموزش مبانی تاریخی و اعتقادی به مخاطبان نبودید و آن ضربه نهایی و درام داستان برای شما اهمیت و الویت داشت؟

نه، به قطع از همان ابتدا آموزندگی در کنار جذابیت، هدف توأمان من در مسیر خلق «چوگان‌باز یهودی» بود.

شخصیت اصلی داستان در معرض وسوسه‌ها و چالش‌های مختلف است. او ممکن است برای رسیدن به سرزمین آرمانی خود وسوسه شود و از سوی دیگر، با انقلاب مردم ایران مواجه می‌شود و شاهد ظلم و جنایت رژیم شاه است. جریان سیال ذهن کمک می‌کند که این تزلزل و کشمکش درونی به شکل واقعی و ملموس منتقل شود.

شخصیت‌ها همگی شناسنامه مشخص دارند و هویت آنها با دقت تعریف شده است. حتی شخصیت‌هایی که در اطراف شخصیت اصلی هستند، دارای نقش‌های مکمل و معنادار هستند و هر کدام نمایانگر بخشی از تاریخ، فرهنگ یا سیاست هستند. این کار باعث شد که داستان عمق بیشتری پیدا کند و مخاطب بتواند با تک تک شخصیت‌ها ارتباط برقرار کند.

آماده انتشار برای روز جمعه 23 آبان/////جهانی‌ساری «مقاومت» در ادبیات؛ نیازمند روایت دقیق از تاریخ و مذهب است +صوت

ایکنا - شما در آثار پیشین خود، از جمله «نیستان دی»؛ «روز بخیر آقای نویسنده» یا «رومی روم» هم با تکنیک‌های نوآورانه و جسورانه کار کرده‌اید. آیا تجربه‌های قبلی شما در سبک‌های مختلف نگارش به نگارش «چوگان‌باز یهودیم کمک کرد؟

بی‌تردید و به تحقیق، تجربه نگارش در سبک‌های مختلف و شناخت تکنیک‌های نوشتاری کمک بزرگی بود. به ویژه تجربه روایت‌های ساده و روان در کنار سبک‌های پیچیده‌تر، باعث شد بتوانم تکنیک جریان سیال ذهن را با ظرافت بیشتری در داستان به کار ببرم.

کار نوشتن مبتنی بر قواعد گونه ادبی جریان سیال ذهن بسیار دشوار است، زیرا نویسنده باید همزمان بر محتوای تاریخی، فرهنگی و مذهبی تسلط داشته باشد و هم تکنیک روان‌شناختی روایت را به درستی اعمال کند. اشتباه یا ضعف در هر کدام می‌تواند کل اثر را تحت تأثیر قرار دهد. از این رو، تحقیق و مطالعه دقیق و همزمان با تکنیک نگارش، ضرورت داشت.

ایکنا - یکی از ویژگی‌های مهم چوگان‌باز یهودی آن است که مخاطب با تجربه زیسته‌ای متفاوت از زندگی شخصیت‌ها روبه‌رو می‌شود. آیا هدف شما دراین بخش تنها انتقال اطلاعات بود یا تجربه احساسی و روانشناختی هم مدنظر بود؟ این را از این باب می‌پرسم که گاه خط روایی و زبان داستانی شما در مواجهه با ارائه اطلاعات تاریخی و دینی لحن گزارش‌گونه و خطابی می‌گیرد؛ گویی فاصله‌ای میان جهان داستانی و زبان مختص تاریخی و دینی شما ایجاد می‌شود. آیان این آسیبی است که ناخودگاه در قلم نوشتاری شما ایجاد شده یا ایجاد این فاصله‌گذاری عامدانه بوده است؟

هر دو هدف مدنظر بود. اطلاعات تاریخی و مذهبی برای ایجاد باورپذیری شخصیت لازم، اما انتقال تجربه روانشناختی و احساسی برای ایجاد همدلی و درک عمیق‌تر مخاطب ضروری بود. این همان قدرت گونه ادبی جریان سیال ذهن است که تحقق این تجربه روانشناختی را ممکن می‌کند.

ایکنا - با توجه به حساسیت موضوعات تاریخی، دینی و سیاسی، آیا در طول نگارش با چالش‌های اخلاقی یا فرهنگی روبه‌رو شدید؟ آیا می‌توانید نمونه‌ای از صحنه یا بخش خاصی از کتاب را ذکر کنید که این تلفیق به وضوح دیده شود؟

بله! این کار نیازمند دقت بسیار بالا بود. پرداختن به موضوع فلسطین و رژیم صهیونیستی، با توجه به موقعیت سیاسی و فرهنگی، حساسیت بالایی دارد. همچنین پرداختن به آیین یهود از دیدگاه یک مسلمان نیازمند احترام کامل و تسلط دقیق بود تا هیچ برداشت نادرستی از متن ایجاد نشود.

برای نمونه؛ صحنه‌ای که شخصیت اصلی برای نخستین بار با وسوسه سفر به سرزمین آرمانی مواجه می‌شود و همزمان اخبار انقلاب ایران به گوشش می‌رسد، نمونه‌ای بارز است. در این صحنه، ذهن شخصیت مدام بین خواسته‌های شخصی و واقعیت اجتماعی در نوسان است. این پرش ذهنی و تضاد درونی، با تکنیک جریان سیال ذهن به شکل ملموس به مخاطب منتقل می‌شود.

می‌توان گفت که این تکنیک باعث شده تا خواننده نه تنها داستان را دنبال کند، بلکه با احساسات و دغدغه‌های شخصیت نیز همراه شود.

هدف غایی من در جایگاه و شیوه تکنیکی در مسیر خلق این کتاب آن بود که مخاطب درگیر تصمیم‌گیری‌ها، تردیدها و تضادهای شخصیت شود و بتواند با او همدلی کند.

ایکنا - با توجه به حجم تحقیق و نوآوری تکنیکی، زمان نگارش این اثر چه مدت طول کشید و چه مراحلی را طی کردید؟

حدود دو سال طول کشید تا تحقیق و نگارش تکمیل شود. ابتدا مطالعات تاریخی و مذهبی انجام شد، سپس طراحی شخصیت‌ها و ساختار داستانی. پس از آن نگارش اولیه با جریان سیال ذهن آغاز شد و در نهایت بازخوانی و اصلاح برای حفظ صحت تاریخی و روان‌شناختی شخصیت‌ها انجام گرفت.

ایکنا - در پایان بفرمایید، چه پیام یا تجربه‌ای را امیدوارید مخاطبان از خواندن «چوگان‌باز یهودی» دریافت کنند؟

هدف اصلی انتقال آگاهی تاریخی و مذهبی، ایجاد همدلی با انسان‌ها و نشان دادن ارزش مقاومت در برابر ظلم و ستم است. همچنین می‌خواستم تجربه‌ای روانشناختی و احساسی ارائه کنم که مخاطب بتواند درک عمیق‌تری از تضادها، انتخاب‌ها و تزلزل‌های انسانی داشته باشد.