یادداشت
عوامل کم‌توجهی به حکمت عملی در فلسفه اسلامی

حجت‌الاسلام والمسلمین احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه قمحجت‌الاسلام والمسلمین احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه قم در یادداشتی که در اختیار ایکنا قرار داد، نوشت: بحث حکمت عملی که به نوعی امتداد فردی و اجتماعی حکمت نظری به شمار می‌رود، در سده‌های اخیر در میان فیلسوفان مسلمان بسیار کم‌رنگ و کم‌رونق بوده است.

حاج ملاهادی سبزواری در واپسین مقصد از مقاصد هفتگانه شرح منظومه حکمت، بسیار کمرنگ و نحیف در باب اخلاق (یکی از موضوعات حکمت عملی) اشاره کرده است و در این کتاب فلسفی بسیار تأثیرگذار خود، تقریباً هیچ اشاره‌ای به «تدبیر منزل» و «سیاست مدن» (دو رکن اصلی از ارکان حکمت عملی) نکرده است!

مع‌الأسف، همین مقدار نحیف نیز پس از ملاهادی سبزواری، مورد بی‌توجهی قرار گرفت و حکمت اسلامی به شکل فلسفه‌ای کاملاً انتزاعی و بریده از مباحث عملی و بیگانه از مباحث انضمامی، درآمد.

فی‌المثل، علامه طباطبائی(ره) در کتاب‌های بسیار ارزشمند و ساختارمندی مثل «بدایة الحکمه» و «نهایة الحکمه» هیچ اشاره‌ای به هیچ یک از موضوعات حکمت عملی نکرده است. حتی به هنگام برشمردن آثار و نتایج مباحث فلسفی نیز به آثار و پیامد‌های اجتماعی و سیاسی و اخلاقی مباحثی مثل تشکیک در وجود، اصالت وجود، وجود رابط و ربطی، علت و معلول، سنخیت علی و معلولی و امثال آن هیچ اشاره‌ای نکرده است.

دو دلیل عمده کم‌توجهی به حکمت عملی در فلسفه اسلامی، را می‌توان حضور پر رنگ و قوی و تأثیرگذار فقه و عرفان عملی و در نتیجه احساس استغنای جامعه نسبت به مسائل حکمت عملی و همچنین عدم حضور فیلسوفان در میدان و خزیدن در کنج مدرسه و کتابخانه دانست.

انتظار می‌رود در دوران جدید که هم نیاز به نشان دادن پیوست عقلانی توصیه‌های فقهی و معنوی داریم و هم انتظار عامه مردم از فلاسفه این است که راه‌حلی برای مسائل اصلی زندگی آنها ارائه دهند، شاهد ورود جدی فیلسوفان مسلمان به مباحث حکمت عملی باشیم.