
به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین قاسم ترخان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در هماندیشی تخصصی «انسجام اجتماعی؛ مؤلفهها، ضرورت و چالشها» که در ۲۶ آبانماه برگزار شد، به موضوع «انسجام اجتماعی و مواجهه انفعالی با ناهنجاریها» پرداخت. وی با طرح پرسشهایی از این دست که آیا میتوان برای حفظ وحدت ظاهری در برابر نادرستیها سکوت کرد و آیا انسجامی که بر پایه سکوت در برابر باطل شکل گیرد پایدار خواهد بود، اظهار داشت: انسجام در جامعه مهم است، اما این انسجام تا چه اندازه اهمیت دارد؟ برخی معتقدند باید در برابر منکرات اجتماعی انفعالی برخورد کرد، زیرا هر اقدام ممکن است به مشکل برای جامعه بینجامد.
ترخان افزود: نگاهی به تاریخ نشان میدهد که همه پیامبران و مصلحان اجتماعی، در مسیر حق استقامت کردند و گاه انسجام ظاهری جامعه را شکستند تا دو گروه حق و باطل شکل بگیرد. پیامبران هرگز از اصول خود کوتاه نیامدند و با باطل مقابله کردند.
وی تصریح کرد: مواجهه با باطل ممکن است باعث اختلاف شود، اما آیا معیاری برای این اقدام وجود دارد؟ پاسخ در سنجش مصلحت نهفته است. زمانی که باطل اساسی و بنیادین باشد و سکوت در برابر آن به نابودی ارزشهای مهم جامعه منجر شود، مقابله حتی به قیمت به خطر افتادن انسجام موقت ضرورت دارد. در این شرایط، هزینه سکوت بسیار بیشتر از هزینه اختلاف است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: سکوت در برابر باطلی که پایههای دینی و اجتماعی را هدف قرار داده جایز نیست و هر اقدامی لازم است انجام شود، حتی اگر انسجام اجتماعی موقتاً مختل شود، همانطور که امام حسین (ع) سکوت نکردند زیرا اساس اسلامی و انسانی در خطر بود.
هشدار نسبت به سنت ابتلاء و استدراج
ترخان با تأکید بر ضرورت سنجش وزن حق و باطل گفت: اگر حفظ نظام باعث سکوت در برابر منکری شود، این سکوت آثار منفی خواهد داشت. طبق سنت ابتلاء، سکوت در برابر منکر اجتماعی به معنای مردود شدن در آزمون الهی است و ممکن است جامعه به سنت استدراج گرفتار شود و به عذاب بزرگتری مبتلا شود.
وی افزود: سنت تغییر در نعمت نیز آسیبزاست، زیرا بیتفاوتی مردم نسبت به منکرات اجتماعی به ناامنی اجتماعی میانجامد. بنابراین در مواجهه با دو امر بد و بدتر، باید تصمیم گرفت: سکوت تاکتیکی یا مقابله مستقیم. حتی سکوت تاکتیکی هزینههایی دارد که باید پرداخت شود.
ترخان توضیح داد: سکوت ما منفعلانه نیست، بلکه باید فعالانه باشد؛ یعنی سکوت برای حفظ ارزش والاتر نظام، اما مقابله با منکر و باطل از راههای دیگر مانند روشنگری و جهاد فرهنگی انجام شود. انسجام کاذب بر اساس سنن الهی آسیبزا است، اما انسجام حقیقی با سکوت فعالانه و نه منفعلانه حاصل میشود.
وی افزود: بزرگترین خطای کسانی که برای حفظ انسجام اجتماعی سکوت میکنند، دادن ارزش مطلق به انسجام است. انسجام ابزاری برای رسیدن به اهداف والاتر است و همواره باید وجود داشته باشد.
مواجهه فعال و حکیمانه
ترخان مدل پیشنهادی خود را مواجهه فعال و حکیمانه با ناهنجاریهای اجتماعی عنوان کرد و گفت: رهبر انقلاب از یک سو بر انسجام ملی و اجتماعی تأکید کردهاند و از سوی دیگر بر روشنگری و مواجهه نرم فعال، بهگونهای که از همه ظرفیتها استفاده شود، تأکید دارند، کاری که امام خمینی (ره) انجام دادند.
وی تصریح کرد: خط قرمز آن است که اگر سکوت فعالانه موجب تغییر ماهیت نظام و ارزشهای بنیادین شود، باید موضعگیری قاطع انجام شود. نمونه بارز مصلحتسنجی، قیام امام حسین(ع) است؛ مخالفان میگفتند؛ قیام، وحدت جامعه را میشکند، اما باطل حکومت یزید آنقدر اساسی بود که اساس اسلام را تهدید میکرد. ابا عبدالله الحسین(ع) نجات اسلام را بر حفظ ظاهری وحدت ترجیح دادند.
ترخان افزود: حفظ نظام بر محور امامت و حاکمیت عادلانه، ارزش والایی است. مقام معظم رهبری نیز بر این نکته تأکید دارند که بزرگترین معروف، ایجاد و حفظ نظام اسلامی است. بنابراین «حفظ نظام» میتواند معیار نهایی برای مقابله با منکرات اجتماعی باشد. در مواقعی که مقابله مستقیم با باطل باعث تضعیف اساسی نظام و ایجاد اختلافی میشود که دشمنان از آن سوءاستفاده کنند، میتوان موقتاً از مقابله مستقیم چشمپوشی کرد، بدون آنکه به معنای تأیید باطل باشد.
وی در پایان گفت: سکوت در برابر باطل، حتی اگر تاکتیکی و برای حفظ ارزش بالاتر باشد، آثار منفی اجتماعی خود را دارد. این یک سنت الهی تخلفناپذیر است: سکوت در برابر باطل، زمینه شیوع گناه، تأثیر منفی بر تربیت نسلها و تغییر تدریجی ارزشهای جامعه را فراهم میکند و نهایتاً میتواند نعمتهای الهی را به نقمت تبدیل کند.