در دنیای پرشتاب و پیچیده امروز، خانواده به عنوان کانون آرامش و پایگاه اصلی تربیت، با چالشها و فرصتهای بیشماری روبرو است. نقش خانواده در شکلدهی به شخصیت، تأمین سلامت روان و ایجاد یک جامعه پویا بر کسی پوشیده نیست. اما چگونه میتوان این نهاد مقدس را در برابر طوفانهای فکری و فرهنگی این عصر، استحکام بخشید و بر غنای آن افزود؟
مؤسسه خانواده اسلامی و تربیت معنوی «خاتم» در همکاری با خبرگزاری ایکنا با باور به اینکه خانواده اسلامی، سنگ بنای تمدن نوین اسلامی است، مجموعهای ارزشمند از درس گفتارهای تخصصی را با عنوان «خانواده؛ محور زندگی و آگاهی» تولید کرده است.
در این سلسله گفتارهای آموزشی، اساتید و صاحبنظران برجسته به بررسی ژرفترین مباحث در حوزههای سلامت روان، تربیت نوجوان، تحکیم بنیان خانواده و سواد رسانهای و ... خواهند پرداخت. با ما در این سفر معرفتی همراه شوید تا بیاموزیم چگونه میتوان خانواده را به کانونی امن، پرنشاط و پایدار برای پرورش نسل فردا تبدیل کرد.
سمیه حسنیحلم، مشاور حقوقی خانواده در چهاردهمین قسمت از مجموعه آموزشی «خانواده؛ محور زندگی و آگاهی» به «حقوق و تکالیف خانواده» پرداخته است که در ادامه با هم میبینیم و میخوانیم.
پازل قوانین خانواده
در قسمتهای گذشته بهتفصیل درباره ضرورت آگاهیهای حقوقی، حقوق و تکالیف متقابل زوجین و نیز مصادیق تکالیف مالی و غیر مالی گفتوگو کردیم. همچنین، درباره نقش مؤثر خانوادهها در جلوگیری از آسیبهای اجتماعی و حفظ سلامت روانی و عاطفی اعضای خانواده مطالبی را بیان کردیم.
در این بخش مایلیم به موضوعی بپردازیم که متأسفانه در میان برخی از جوانان به یک شبهه رایج تبدیل شده است. این پرسش که چه نیازی به پایبندی به تکالیف شرعی و قانونی داریم؟ و این تصور که تنها ملاک تصمیمگیری تشخیص فردی است و ضرورتی برای التزام به آنچه شرع مقدس و قانون مقرر کرده، وجود ندارد.
در اینجا لازم است به نکتهای مهم توجه کنیم که شرع مقدس و قانونگذار با در نظر گرفتن تفاوتهای جنسیتی، ویژگیهای فردی و نقشهای متفاوت زن و مرد در زندگی مجموعهای از حقوق و تکالیف را با دقت و حکمت طراحی کردهاند.
پذیرفتنی است که اگر بخشی از این حقوق و تکالیف را بهصورت مجزا و جدا از بقیه بررسی کنیم، ممکن است چنین برداشت شود که بر زن یا مرد اجحاف صورت گرفته و بنابراین فرد خود را موظف به رعایت آن نداند؛ اما باید بهعنوان کسی که سالها در حوزه حقوق خانواده فعالیت کردهام، تأکید کنم که حقوق و ساختار خانواده همانند یک پازل است. این پازل زمانی بهزیبایی کامل میشود که تمام قطعات در کنار هم و در جای مناسب قرار گیرند.
اگر بخشی از این پازل حذف یا نادیده گرفته شود، نتیجه طبیعی آن ناتمامی و عدم تعادل در تصویر نهایی زندگی مشترک است. شرع مقدس و قانونگذار نیز با همین نگاه دقیق حقوق و تکالیف متفاوتی را برای زن و مرد وضع کردهاند که در کنار هم مجموعهای هماهنگ، زیبا و کارآمد را تشکیل میدهند.
البته توجه داشته باشیم که صرف تصویب این قوانین کافی نیست و اجرای صحیح و کامل آنها نیازمند همکاری مردم و حمایت و همراهی مسئولان است تا این قواعد بهنحو مطلوب در زندگی خانوادگی جاری شود.
در پایان، همچنان تأکید میکنم که آنچه بیش از همه به استحکام و آرامش خانواده کمک میکند، صرفاً قوانین و تکالیف حقوقی نیست، بلکه رعایت اخلاق، احترام و مسئولیتپذیری از سوی هر دو طرف است. مجموعه این عوامل است که در نهایت میتواند خانواده را به مسیری پایدار، آرام و پر از خیر و برکت هدایت کند.
جابجایی نقشها در خانواده
یکی از مسائل مهمی که امروزه بسیاری از خانوادهها با آن مواجه هستند، جابجایی نقشها در زندگی مشترک است، موضوعی که حتی گاهی این شبهه را ایجاد میکند که آیا این کار حق من است یا تکلیف من؟ به عنوان نمونه امروز به دلیل شرایط اقتصادی بسیاری از بانوان ناگزیر به همراهی بیشتر با همسران خود شدهاند.
همانطور که بارها در قسمتهای پیشین اشاره کردیم، آگاهی حقوقی الزاماً به معنای استفاده از حق نیست. بسیار مشاهده شده است که بانوان ایرانی با وجود آنکه از نظر شرعی و قانونی دارای حقوق مالی مشخصی هستند از حق خود میگذرند و اخلاقمداری را بر هر چیز مقدم میدانند.
طبق قانون مدنی و شرع مقدس حتی اگر بانویی در منزل پدری خود کمکهایی داشته باشد، در زندگی مشترک نیز مستحق همان شرایط یا متناسب با شأن خود مستحق دریافت نفقه است. با این حال، بسیاری از بانوان با گذشت و بزرگواری از حقوق مالی خود چشمپوشی میکنند تا همراهی بیشتری با همسرشان داشته باشند.
در نقطه مقابل مرد ایرانی نیز غالباً قدر این همراهی را میداند، مردی که آگاه است همسرش میتوانسته بهدلیل تحصیلات عالیه یا توانمندیهای فردی جایگاهی اقتصادی یا شغلی برای خود رقم بزند، اما ترجیح داده نقش مهم همسرداری، مادری و مدیریت خانواده را بر عهده گیرد.
در اینجا پرسش مهمی مطرح میشود که چقدر مرد خانواده به این نقشها توجه دارد؟ تا چه اندازه نسبت به حقوق مالی همسر که میتواند استقلال اقتصادی داشته باشد، آگاه است؟ و مهمتر از آن چقدر نسبت به حال خوب همسر و تلاشهای او در مدیریت خانواده حساسیت دارد؟
باید یادآور شویم که خانمهای خانهدار یا به تعبیر دقیقتر خانوادهدار مسئولیتهایی برعهده دارند که بسیار فراتر از کارهای فیزیکی خانه است. وقتی گفته میشود وظیفه بانوان همسرداری و تربیت فرزندان است، باید توجه داشت که این امور از منظر شرع و قانون تکلیف الزامآور نیست، بلکه کمک و همراهی آنان در این حوزهها برخاسته از محبت، مسئولیتپذیری و انتخاب اخلاقی آنان است، نه وظیفهای که قانون بر دوششان گذاشته باشد.
عمل به تکالیف در زندگی مشترک
در این بخش قصد دارم به نکتهای مهم اشاره کنم که آیا ما متوجه هستیم که اگر به تکالیف خود عمل نکنیم و حقوق طرف مقابل را ادا نکنیم، ممکن است او را در تنگنا و مضیقه قرار دهیم؟ آیا توجه داریم که سهم ما در بروز تنشها یا تصمیمهای نابخردانه طرف مقابل چقدر است؟
متأسفانه باید بگویم یکی از عوامل مؤثر در افزایش آسیبهای اجتماعی از جمله خودکشی و سایر آسیبها، ریشههای خانوادگی دارد. زمانی که فرد در زندگی زناشویی خود به بنبست میرسد، یا نمیداند چگونه مسئله را حل و فصل کند، یا بلد نیست از مشاور، فرد امین و متخصص کمک بگیرد، یا حتی اگر این مهارت را دارد، دسترسی مناسب ندارد، طبیعتاً فشارهای روانی تشدید میشود.
از سوی دیگر گاهی دیده میشود برخی افراد پس از ازدواج خود را بینیاز از مشاوره میدانند، در حالی که همین بیتوجهی میتواند نقش مهمی در شکلگیری آسیبهای اجتماعی داشته باشد. باید مراقب باشیم این اتفاقها گاهی بسیار ساده و بیصدا رخ میدهد.
سهم من و شما چیست؟ بهعنوان زن و شوهر یا بهعنوان پدر و مادر چقدر در ایجاد حال خوب برای یکدیگر نقش داریم؟ چقدر متوجه میشویم که طرف مقابل تحت فشار یا آزار روحی قرار گرفته است؟ و چقدر میتوانیم با رفتار صحیح، گفتوگو و همراهی، در جلوگیری از بروز آسیبهای اجتماعی مؤثر باشیم؟
تربیت فرزند
در قسمتهای پیشین بارها درباره مباحث حقوقی، ضرورت ورود به آن، حقوق و تکالیف متقابل بین اعضای خانواده و تکالیف مالی و غیر مالی و مصادیق آن مفصل صحبت کردیم. در پایان مایلم یک خواهش مهم را از خانوادههای عزیز مطرح کنم. خانوادههایی که فرزند دارند و مطمئناً مانند بنده یکی از آرزوهایشان ازدواج و تشکیل خانواده توسط فرزندانشان است.
سؤال مهم این است که ما بهعنوان پدر و مادر چقدر فرزندانمان را برای نقش همسری و والدگری آماده کردهایم؟ بهجز مسائلی که معمولاً برایمان مهم است مانند تحصیل، خوراک، پوشاک، تفریحات و اوقات فراغت، چقدر توجه کردهایم که فرزندمان یک شهروند خوب، همسر و پدر یا مادر مسئول و آگاه باشد؟
متأسفانه در گفتوگوهایی که با افراد مختلف داشتهام، میبینم که این موضوع در بسیاری از خانوادهها مورد غفلت واقع میشود. آگاهیهای حقوقی حتی اگر به ظاهر کمترین موضوع باشد، جزء پایهایترین چیزهایی است که هر فرد باید بداند، حقوق خود در جامعه چیست و در مقابل آن چه تکالیفی دارد، و خانواده نیز بخشی از این مقوله است.
تأکید میکنم که هدف از سلسله جلسات و کلاسهای ما صرفاً آموزش مسائل حقوقی نبوده است. در تمام مراحل زندگی خانوادگی حفظ اخلاق و اخلاق خانوادگی مهمترین اصل است که باید مدنظر قرار گیرد. همه شما را به خداوند منان میسپارم و برایتان خانوادهای شاد، بانشاط و همراه با حال خوب آرزو دارم.