روزنی به سعادتِ زیارت/ 4
طواف؛ هفت دور برای یک دل

طواف؛ هفت دور برای یک دلبه‌منظور آشنایی عمیق‌تر دانشجویان اعزامی به عمره مفرده با مفاهیم معرفتی، قرآنی و معنوی مرتبط با این سفر نورانی، مجموعه‌ای از نکات و تأملات معنوی از سوی معصومه حاجی‌عموشا، استادیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه امام صادق(ع) و یکی از اساتید همراه کاروان دانشجویی را از نظر محترمتان می‌گذرانیم.

این نکات با هدف ارتقای بهره‌مندی زائران جوان از فضای معنوی مدینه و مکه و فراهم‌ آوردن بستری برای تأمل بیشتر در معارف وحیانی، در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد تا این سفر، نه تنها یک زیارت، بلکه تجربه‌ای عمیق‌تر، فهم‌پذیرتر و اثرگذارتر در مسیر رشد روحی آنان باشد. 

متن چهارمین یادداشت به شرح ذیل است:

زائران غسل احرام انجام می‌دهند؛ گویی همه ناپاکی‌های ظاهر و باطن در این آب شسته می‌شود و دل‌ها برای ورود به سفر بندگی آماده می‌گردد. لباس سفید احرام در هتل پوشیده می‌شود؛ لباسی که یادآور سفر آخرت و ترک دنیای فریبنده است. در دل‌ها حال بریدن از هر وابستگی و نیت خالصانه برای اعمال شکل می‌گیرد. لبیک‌ها زیر لب زمزمه می‌شود؛ زمزمه‌ای که نوعی پیمان با خداست تا زبان، جز در مسیر طاعت گشوده نشود.

ورود به مسجد شجره، زائران را به یاد احرام رسول خدا (ص) و لبیک اولیای الهی می‌اندازد. اضطراب و امید در چهره‌ها دیده می‌شود؛ لحظه محرم شدن، نزدیک و پرهیبت است. نماز مغرب و عشا اقامه می‌شود و کاروان برای حرکت به سوی بیت‌الله آماده می‌شود. لبیک‌ها همچنان آرام و پیوسته تکرار می‌گردد.

قطار به سمت مکه حرکت می‌کند و نیمه‌شب کاروان به شهر مقدس می‌رسد. خستگی راه در چهره‌هاست اما شوق دیدار خانه خدا خواب را از چشم‌ها می‌گیرد؛ احساسی ترکیب‌شده از اشک و لبخند. در طول مسیر، دل‌ها با خدا نجوا می‌کند و برای هر مرحله از مناسک، از او مدد خواسته می‌شود.

لحظه ورود به مسجدالحرام و مواجهه نخست با کعبه، زائران را بی‌اختیار به سجده شکر می‌کشاند. فضای نورانی حرم دل‌ها را فرا می‌گیرد؛ صحنه‌ای که شاید پیش از این در خواب‌ها، آرزوها و دعاها بارها مرور شده بوده است. دعای «رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّار» بر لب‌ها جاری است. گویی این صحنه را بارها و بارها دیده‌ام، خدای عزیز و رحیم! تمام دعاهایم را مستجاب کن؛ زمزمه‌های عارفانه امام سجاد (ع) در همان بدو ورود در گوشم نجوا می‌شود: عبیدک بفنائک، مسکینک بفنائک.

پس از سلام و صلوات بر پیامبر (ص) و اهل‌ بیت (ع)، زائران به سمت طواف حرکت می‌کنند. در حلقه‌های طواف، هر کس در دل خود رازهایش را با خدا می‌گوید؛ از او غفران می‌خواهد، عافیت دنیا و آخرت طلب می‌کند، رزق حلال و دوری از بلاها را التماس می‌کند و می‌خواهد که اعمال ناقصش را به بزرگی خویش بپذیرد.

ازدحام میان حجرالاسود و مقام ابراهیم حالتی عجیب و معنوی ایجاد می‌کند؛ جایی که دل‌ها بیش از هر زمان دیگری به یاد ضعف و نیاز انسان و قدرت و رحمت خدا می‌افتد.

از زیباترین لحظه‌ها هنگامی است که زائر در میان طواف، حقیقت بندگی را در جمله‌ای کوتاه و عمیق در دل تکرار می‌کند: «اللهم البیت بیتک و الحرم حرمک،العبدُ عبدُك، و هذا مقامُ العائذ من‌النار».

در دل‌ها دعای حفظ خانه خدا از هر حادثه و بلا طنین‌انداز است؛ و نیز دعا برای پدران، مادران، خانواده‌ها و همه مؤمنان. تصاویر عزیزان در ذهن‌ها مرور می‌شود و نامشان در دعاها جاری می‌گردد.

در دور هفتم طواف، بسیاری از زائران حالتی از رحمت و آرامش را در دل خود احساس می‌کنند؛ حسی که آن را هدیه‌ای از سوی پیامبر اکرم(ص) و حضرت زهرا(س) می‌دانند؛ همان بانویی که در مدینه دل‌ها را به میزبانی خود پذیرفت تا بتوانند با صفای بیشتری وارد حرم امن الهی شوند.

سرچاه زمزم و چشمه بندگی، چشم از هر گناه می‌پوشانی و با نوشیدن از این آب، درون، روح و اندیشه خود را پاکیزه می‌کنی. سعی صفا و مروه، حرکت در میلن بیم و امید است؛ بیم از عذاب الهی و امیدوار به رحمت خدا. اینک هنگامه تقصیر و ازاله شدن گناهان و دور ریختن منیت‌‌ها و پاکیزه کردن نفس از ناپاکی‌های معنوی است.

{$sepehr_media_4095202_400_300}

خداوندا با این تقصیر کمک کن تا زائران بیت‌الله الحرام حقوق بین خود، خدا و بندگانت را ادا کنند و این نور را تا ابدیت با خود همراه سازند.

زائران خود را در آغوش رحمت خدا می‌بینند؛ آماده ادامه مناسک، آماده‌ مجاهده با نفس و مصمم بر آنکه «بینیِ شیطان را به خاک بسایند» و با اخلاص بیشتری در مسیر بندگی گام بردارند.