تاریخ، گاهی از چهرهها و نقشهایشان ماندگارتر است؛ نقشهایی که با خاطرات نسلها در هم میآمیزد و مسیر فرهنگ و اندیشه را شکل میدهد. زندهیاد اشرف بروجردی، فعال سیاسی و رئیس پیشین سازمان اسناد و کتابخانه ملی از چهرههای ماندگاری بود که سالها با تخصص و تلاش خود به حفاظت و معرفی میراث فرهنگی و تاریخی ایران خدمت کرد.
او در طول دوران فعالیت حرفهای خود، با مدیریت و ابتکار در سازمان اسناد و کتابخانه ملی، نقش بسزایی در مستندسازی تاریخ معاصر و ارتقای فرهنگ مطالعه و پژوهش ایفا کرد و میراثی ارزشمند برای نسلهای آینده به جای گذاشت.
اشرف بروجردی، متولد سال ۱۳۳۶ و نوه آیتالله علیمحمد بروجردی بود، او از چهرههای شاخص جریان اصلاحطلبی و از فعالان حوزه زنان و حقوق مدنی در ایران بهشمار میرفت، او نخستین رئیس زن سازمان اسناد کتابخانه ملی ایران بود. او در کارنامه حرفهای خود سابقه اولین معاونت زن در وزارت کشور پس از انقلاب اسلامی را داشت و در کنار وزرای وقت، عبدالله نوری و سید عبدالواحد موسوی لاری، به ایفای نقش در حوزههای اجتماعی و شوراها پرداخت.
وی در فاصله سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ با حکم رئیسجمهور، ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی را بر عهده گرفت و پیش از آن نیز به عنوان معاون فرهنگی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی فعالیت میکرد. بروجردی، همسر شهید مهندس غلامعلی معتمدی، از شهدای فاجعه هفتم تیر و خواهر دکتر علاءالدین بروجردی، از دیپلماتهای باسابقه و نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی و نماینده کنونی لارستان، خنج، گراش، اوز و جوی بود.
علاوه بر فعالیتهای اجرایی، حضور فعال در هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی، تألیف آثار متعدد و تلاش برای اعتلای جایگاه فرهنگی ایران، از مهمترین میراثهای ایشان در دوران حیات محسوب میشود.
به بهانه درگذشت این فعال سیاسی شناختهشده و رئیس پیشین سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، گفتوگویی که خبرگزاری ایکنا در آبان ماه ۱۳۹۸ در آستانه هفته کتاب با ایشان انجام داده است را میبینیم و میخوانیم.
متأسفانه ما با دایره وسیع تحریمها مصادف شدیم که کمتر امکان این مانور را به ما میدهد که بتوانیم خواستههایمان را محقق کنیم، اما بیش از ۶۰ درصد خواستههایمان محقق شده است. مثلاً ساختمان آرشیو ملی، سیستم اطفای حریق و اعلام حریق نداشت و با همت شبانهروزی همه دوستان آرشیو ملی و همه معاونتهایی که حضور داشتند، سعی کردند از مطالباتشان چشمپوشی کنند و خوشبختانه توانستیم این اتفاق مهم را رقم بزنیم. از طرف دیگر مهمترین نگاه همه مجموعه کتابخانه ملی به بحث دیجیتال کردن منابع است که برنامههای متنوع و متعددی در این زمینه داریم و به فکریم که برای آینده بتوانیم این موضوع را عملیاتی کنیم، زیرا دیجیتالسازی منابع از سالها قبل مطرح بوده، اما هیچ وقت پا نگرفته است و مدتی بود که بعضی از منابع دیجیتال و ذخیره میشدند و به هر دلیلی ممکن بود این اطلاعات از دست برود. یکی از کارهایی که سازمان انجام داد، تدوین فهرست همه منابع خطی در جهان به زبان فارسی بود. این کار قبلاً در ایران با عنوان «فنخا» انجام شده بود، اما در این دوره سعی کردیم این کار را به صورت بینالمللی انجام دهیم و همه منابع خطی که در سطح جهان تدوین شده، فهرست شود و در این راستا ۷۰ درصد کار پیش رفته و به صورت همزمان دیجیتال هم میشود. در واقع با یک تیر دو نشان زدیم.
یکی از مشکلات مهم ما در سازمان اسناد و کتابخانه ملی کمبود فضا برای مراجعان و کتابخانه است، زیرا در گذشته کتابخانه ملی این تعداد اعضا را نداشت و در حال حاضر ۳۲ هزار عضو فعال در سطح ملی داریم و بسیاری از این اعضا به کتابخانه مراجعه میکنند و بعضی هم از طریق سایت، منابع مورد نظرشان را استفاده میکنند و روزانه حدود ۱۶۰۰ نفر مراجعهکننده داریم و باید به این افراد سرویس دهیم و این میزبانی واقعاً کار دشواری است و گاهی فضای لازم وجود ندارد و افراد روی زمین مینشینند و حاضرند تحت هر شرایطی خود را به کتابخانه ملی برسانند. البته دستگاههای فرهنگی هم قدری کمکاری کردهاند. شاید یکی از دلایل همین باشد که این افراد به سازمان مراجعه میکنند و اگر شهرداریها کتابخانههای فعالی در همه مناطق داشته باشند یا کتابخانههای عمومی فعال باشند، دانشجو و محقق از آنها استفاده خواهند کرد، اما به دلیل فراهم نبودن امکانات ترجیح میدهند که به کتابخانه ملی مراجعه کنند. البته برای مراجعهکنندگان محدودیت گذاشتیم و کسانی که دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد به بالا باشند، حق مراجعه را دارند.
یکی دیگر از فعالیتهای مرکز اسناد در حوزه بایگانی راکد است که در قانون هم به آن تأکید شده است اما این اتفاق رخ نداده بود و از سال ۱۳۸۱ که سازمان اسناد و کتابخانه ملی شکل گرفت و ادغام شد، باید بایگانی راکد هم راهاندازی میشد، اما این اتفاق هرگز رخ نداد و هیچکس در این زمینه اقدام نکرد و خوشبختانه ما با همکاری استانداری تهران توانستیم در زمینی به وسعت ۸ هزار متر که در اختیار سازمان گذاشته شد، توانستیم بایگانی راکد را راهاندازی کنیم.
خرید نسخههای خطی محدود شد، اما متوقف نشد زیرا اگر ما این امر را متوقف کنیم، نسخهها از دست میروند و جایی دیگری به فروش میرسند، البته حرف ما این است که این نسخ در هر جای ایران که باشند، اشکالی ندارد و اگر کسی توانایی خرید و نگهداری دارد، خریداری و از آن حفاظت کند، اما همه همت ما این است که نسخ ارزشمند از کشور خارج نشود و در ایران محافظت شوند؛ زیرا کتاب به راحتی میتواند از طریق مسافران از کشور خارج شود؛ بنابراین گمرکات باید این مسئله را بررسی کرده و در صورت مشاهده نسخه خطی اجازه خروج ندهند و یا برای خروج آن نیاز به مجوز باشد. در سال ۹۶ دولت حدود ۲۰ میلیارد تومان را به سازمان اختصاص داد تا منابع خطی خریداری شود، اما بعد از آن دیگر این مبلغ تکرار نشد و سال بعد از آن به ۵ میلیارد تومان کاهش یافت و امسال هم حدود ۴ میلیارد تومان اعتبار برای خرید منابع خطی و سند در اختیار ماست. علاوه بر منابع خطی، اسناد هم بسیار مهم هستند که باید حفظ و خریداری شوند و نباید اجازه خروج این اسناد را از سازمان بدهیم، زیرا کتاب را میشود از راههای گوناگون و مذاکره بازگرداند، اما سند یک برگ کاغذ است و حتماً باید حفظ، نگهداری و مرمت شود تا از آسیب دور بماند.
اینها بخشی از فعالیتهایی است که سازمان اسناد انجام میدهد و در این ایام خرید نسخهها متوقف نشده اما اولویتبندی شده است و امسال یکی از کارهای ما این بود که فراخوان دادیم تا هر کسی در منزل خود عقدنامه تاریخی دارد، میتواند آن را به سازمان اسناد و کتابخانه ملی بفروشد که یک مجموعه بسیار زیبایی به دست آمد. بررسی این اسناد نیازمند کار تحقیقاتی و مطالعاتی است که مثلاً مهریهها به چه میزان و شکل ارتباط خانوادهها با هم چگونه بوده و این عقدنامهها چگونه تدوین شده است. جالب است که بسیاری از این عقدنامهها مُذهّب است، یعنی طلاکاری و حاشیه آن نقاشی و گلکاری شده است و این مدارک حکم سند ارزشمند را پیدا میکنند زیرا یک نگاه جامعهشناسی و تاریخی به ما از ادوار گوناگون میدهد.
سال گذشته یک نسخه از آثار محدث قمی را به قیمت ۷۰۰ میلیون تومان خریداری کردیم.
برای چاپ قرآن قزوینی اقدام نکردیم، چون هزینهبر بود و با ناشری توافق و تفاهم کردیم که برای چاپ این اثر اقدام کند و ۱۵ درصد آن را به کتابخانه ملی دهد. زیرا قرآن در سازمان بود و به صورت فاکسیمیله عکاسی شیء و همه مشکل این است که در ایران امکان چاپ این قرآن وجود نداشت و قرار بود در آلمان چاپ شود که هفته پیش پیگیری کردیم و خوشبختانه این قرآن با تأخیر شش ماهه چاپ شد، زیرا با گران شدن قیمت دلار چاپ آن برای ناشر بسیار سخت بود، اما با هر مشکلی که بود این قرآن چاپ شده است. البته باید بدانید این نسخهها بسیار گران قیمت هستند و هر کسی قدرت خریداری آن را ندارد.
ابن سمجون کتابی دارد که زیر ساخت کتاب ابن سیناست و علم طب را ابتدا ابن سمجون تنظیم کرده و پایه کتاب ابن سینا شده است و کتاب دیگری هم به نام الأمالی شیخ صدوق است که آیتالله مرعشی مقدمه مطول و فاخری برای آن نوشتهاند که در دست چاپ است و کتابهای چاپی هم داریم، اما به دلیل کمبود منابع مالی هنوز در مرحله کارهای تحقیقاتی است که ببینیم این آثار چقدر ارزشمند است و چه محتوایی دارد. آیا کامل است یا خیر. زیرا ممکن است بسیاری کتب در مقدمه و مؤخره دچار مشکل باشند. بنابراین اول آنها را بررسی و سپس برای چاپشان اقدام میکنیم.
بیشتر به رمان علاقهمند هستم و آخرین رمانی که خواندم «گرگ بیابان» هرمان هسه بود که یک رمان فلسفی است و به جهت اینکه فعالیت تخصصی من در حوزه کتاب است بسیاری از کتب را مطالعه میکنم و برخی آثار را تورق و برخی را دقیق مطالعه میکنم و کتاب جهان سادات را هم اخیراً مطالعه کردم که کتاب بسیار جالبی بود؛ زیرا او شرح حالی از خودش بیان کرده بود و این کتاب در حوزه تاریخ شفاهی است و کتابهای این حوزه بسیار جالب است زیرا با سرنوشت انسانها سر و کار دارد.

در حوزه رمان پیشنهاد میکنم کلیدر و ملت عشق را مطالعه کنند و در حوزه کتابهای اعتقادی به طورکلی کتابهای استاد مطهری را پیشنهاد میکنم زیرا بحثهای شهید مطهری حرفهای فراوانی برای گفتن دارد. کتاب عدل الهی شهید مطهری نیز بسیار جذاب است و یک کتاب اقناعی است و به سؤالات اعتقادی افراد پاسخ میگوید و البته کتابی هم در حوزه روانشناسی با عنوان موضوع تربیت فرزند اثر ژان پیاژه است که در دوره دانشجویی برای من بسیار جالب بود و هر رفتاری که در دوران رشد از کودک صادر میشود را برای مخاطب تبیین میکند و پیشنهاد میکنم مادران این کتاب را مطالعه کنند.
در سال ۱۳۷۵ در زمان ریاست جمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی قانونی مصوب شد که رؤسای جمهور موظفاند پس از پایان دوره ریاست جمهوریشان، تمامی اسناد و مدارکی را که مربوط به آنها بوده و هدایایی را که به آنها اهدا شده در دسترس همگان قرار دهند. این قانون بر مبنای قانون مصوب اسناد تصویب شد تا این مدارک و اسناد در آرشیو کتابخانه ملی بایگانی و نگهداری شود. در دوره فعلی برای اینکه این موضوع عملیاتی شود به رئیسجمهور پیشنهاد کردیم که ساختمانی با عنوان «جمهور» تأسیس و برای تمامی رؤسای جمهور از اول انقلاب تا امروز یادمانی ایجاد شود، اما متأسفانه به دلایل مالی میسر نشده است.
اسناد و اشیا دوره ریاست جمهوری آقای رجایی در موزهای که خریداری شده نگهداری میشود. مقام معظم رهبری هم پس از پایان دوره ریاست جمهوری، اسناد و هدایایشان را به آستان قدس رضوی اهدا کردند و در آنجا نگهداری میشود و تعداد اندکی از مدارک هم در ساختمان مشترکی با اسناد ریاستجمهوری آقای خاتمی نگهداری میشوند. آقای هاشمی رفسنجانی هم در شهر رفسنجان یک موزه فاخر احداث کردند که تمامی اسناد، مدارک و هدایایشان در آنجا نگهداری میشود. حتی اخیراً شنیدم که تابوت ایشان را هم به این موزه بردهاند. در دوره سیدمحمد خاتمی هم اسناد مکتوب و دستنوشتههای ایشان به شهر اردکان منتقل شد و در ساختمانی که متعلق به پدرشان بود محافظت و نگهداری میشود و قابل بازدید است و اشیا مربوط به وی هم در ساختمانی با عنوان ۲۴۰ نگهداری میشد. در دوره آقای احمدینژاد به دلیل نیاز به این ساختمان این اشیا جمعآوری و به زیرزمین منتقل شد و در معرض آسیب جدی قرار گرفت. آقای احمدینژاد هم تمامی اسناد، مدارک و اشیایی را که متعلق به دوره وی بوده به انباری در مرقد امام(ره) منتقل کردند که این مدارک تاریخی هم در معرض آسیب قرار دارد. برای دوره آقای روحانی هم هنوز یادمانی شکل نگرفته است. به هرحال هر دوره ریاست جمهوری که خاتمه مییابد حکم گذشته را دارد و باید یادمان آن شکل گیرد، اما تاکنون موفق نشدهایم این یادمانها را شکل دهیم. اگر دولت مساعدت کند میتوان تمامی این اسناد را در ساختمانی تجمیع کرد.
این امر به فرهنگ جامعه بستگی دارد. اگر بخواهیم یک امر فرهنگی را به سطح جامعه تعمیم دهیم، به عزم ملی نیاز دارد و یک نهاد و سازمان به تنهایی نمیتواند مدعی آن باشد که تلاش کرده و حالا نتیجه آن تلاش تبدیل به فرهنگ شده است. کمبود مهم در جامعه ما این است که کتاب در سبد خانوار جای ندارد و آنقدر سایه مشکلات اقتصادی سنگین است که کتاب مغفول مانده و این امر را باید دستگاههای متولی امر فرهنگ عهدهدار شوند. مدارس، دانشگاهها، مراکز فرهنگی و هنری، وزارت ارشاد و حوزههای علمیه که با باورها، دیدگاهها و دانستههای مردم سروکار دارند، باید به اجماعی برسند که چگونه فرهنگ کتابخوانی در سطح جامعه تعمیم پیدا کند. البته باید استاندارد هم وجود داشته باشد و تعیین استاندارد کتابداری و کتابخوانی وظیفه سازمان اسناد و کتابخانه ملی است که آن را معین کردهایم. برای مثال اگر شما کتابخانه راهاندازی میکنید، باید این ویژگی و شرایط استاندارد را داشته باشید. بحث شبکه واحد کتاب نیز میتواند این امر را تسهیل کند و اگر همه با هم در این باره فعالیت کنیم، میتوانیم این تبادل رأی را داشته باشیم و به رویکرد خوبی برسیم و بدانیم در جامعه چه چیزی را میتوان به عنوان فرهنگ نهادینه کرد. یکی از اشکالاتی که معمولاً در جامعه داریم این است که هر نهاد و سازمانی فکر میکند داشتههایش مربوط به آن سازمان و نهاد است. مثلاً تا همین چند سال پیش اگر میخواستید از سازمان اسناد ملی سندی را دریافت کنید، باید یک هفته منتظر میماندید، اما خوشبختانه با مدیریت توانستیم آن را به ۲۴ ساعت کاهش دهیم.
زمانی بحث راهاندازی سامانه «مکتب» مطرح بود، اما هر نهادی در این مورد ادعایی داشت. البته کتابخانه ملی معتقد بود که با توجه به عنوانش متعلق به همه است و همه منابع در آن گردآوری میشود و هیچ کس نمیتواند ادعا کند که به اندازه کتابخانه ملی منبع در اختیار دارد؛ از این رو باید جنبه هدایتگری را در پیش بگیرد. از طرفی هم کتابخانه ملی با «ایفلا» یا «ایکا» و نهادها و سازمانهای بینالمللی در ارتباط است و میتواند اطلاعات را دریافت کند و انتقال دهد؛ بنابراین بدون خودبینی باید این اطلاعات در اختیار قرار گیرد و در این راستا هم یک نهاد مشترک نظارت داشته باشد.
از سال ۷۶ به بعد دورهای که آقای خاتمی رئیس کتابخانه ملی بودند و بعد رئیسجمهور شدند، درباره ارتباطات بینالمللی دغدغه داشتند و واقعاً در این باره هزینه کردند، مثلاً آن زمان با کتابخانههای بزرگ دنیا نظیر کتابخانه British Library و کنگره آمریکا ارتباط مستمر و مبادله کتاب داشتیم. اکنون هم بر همان رویه کتابخانه آمریکا کتاب میفرستد، اما ما به دلیل تحریمها نمیتوانیم برایشان کتاب ارسال کنیم.
برای کسانی که نگاه امنیتی، نه سیاسی دارند این مشکل پیش میآید. چون سیاسیها حرف خودشان را میزنند، تحلیل میکنند و نظر میدهند، اما بعد امنیتی این سد را ایجاد میکند که کتاب منتشر نشود و در سطح جامعه تسری پیدا نکند، در حالی که این کتابها و ایدههای سیاسی، ولو اجازه توزیع پیدا نکند، باید عرضه شوند و جایی باشد که بتواند این ایدهها را حفظ و نگهداری کند. به نظر من محل این اتفاق کتابخانه ملی است که خوشبختانه اندیشگاهی برای این امر تأسیس شده که پاتوقی برای اندیشمندان و صاحبنظران است که در آنجا به بحثها و تضارب آرا میپردازند و نتیجه آن ثبت و ضبط میشود، زیرا اجازه نشر برخی از آنها را نداریم یا ترجیح میدهیم در جامعه منتشر نشود، چون ممکن است باعث ایجاد تنش شود. میخواهیم جامعه آرامش داشته باشد، اما درک صحیحی هم از مسائل به دست بیایید. باید با همین رویکرد حرکت کنیم و اجازه دهیم که این بحثها انجام شود، هر چند مهم است که این مسائل در کجا طرح مسئله شود و اختلاف شدید بین گروهها و اشخاص و نسل جوان صورت نگیرد و بالندگی رخ دهد. آنچه میتواند اندیشه نسل امروز را بارور کند این است که به بگوییم تو میتوانی فکر کنی و حرفت را بزنی و خواستهات را بیان و باورهایت را عرضه کنی و کتابخانه ملی موظف است که این باورها را ذخیره و نگهداری کند تا ایده جدیدی از دل اینها به دست بیاید که شاید به نفع جامعه باشد.
کتاب اگر بر مبنای کار مطالعاتی عمیق باشد، قطعاً فاخر است و در هر حوزهای اعم از دین و سیاست باید بر مبنای تعمق و تحقیق و مطالعه عمیق باشد. اگر فرد به صرف اینکه قلم خوبی دارد بنویسد، چندان مناسب نیست و متأسفانه این موضوع باب شده است. حتی در بین کسانی که صاحبنظر هستند ممکن است فرد حرف زیادی برای گفتن داشته باشد، اما بتوان آن را در چند جمله خلاصه کرد. اگر کتاب «فاطمه فاطمه است» را بخوانید، میبینید که که جملاتی از آن ماندگار شده، زیرا نویسنده ایده داشت. این اثر وجود حضرت زهرا(س) به ماهو زهرا را ترسیم کرده و خودش شخصیت مستقلی دارد. بنابراین این گونه کتابها میتواند منبعی برای مراجعه باشد.
۵ کتاب چاپ شده دارم و یکی زیر چاپ و یکی هم در دست نگارش است. کتاب «سیری در زندگی پیامبر گرامی اسلام» را جهاددانشگاهی چاپ کرده است. یک کتاب دیگر با عنوان «روابط و مناسبات بین فردی در اجتماع از دیدگاه قرآن» دارم، چون حوزه مطالعاتیام بیشتر قرآن و حدیث است و قطعاً بالاترین کتاب قرآن است. قرآن میفرماید: «إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا» بنابراین قرآن میتواند هدایتگری را برعهده بگیرد. کتاب دیگرم با عنوان «رفتارشناسی ابراهیم(ع) در نصوص یهودی، مسیحی و اسلامی» است که اثری مقایسهای و تطبیقی است. همچنین، «گونهشناسی آزار کودکان در ایران» نیز منتشر شده و کتاب «جهاد و ترور در اسلام» رویکرد فقهی درباره جهاد و ترور دارد که با توجه به دیدگاه علمای شیعه و اهل سنت تدوین شده و بخشی از رساله دکتریام است. کتاب دیگری که زیر چاپ است به بررسی جایگاه مسائل اجتماعی در اسناد قوانین جمهوری اسلامی اختصاص دارد.