بلندترین شب سال یا همان شب یلدا، زمانی که ایرانیان قرنهاست با گردهمآمدن حول محور خانواده و بزرگان فامیل با قصهگویی، خواندن حافظ، فالگرفتن و تقسیم گرمای حضور در جمع خانواده، تاریکی را پشت سر میگذارند و با تولد خورشید، نخستین روز از دیماه و فصل زمستان را با سرور و شادی شروع میکنند، بار دیگر بهانهای برای بازخوانی یکی از کهنترین آیینهای فرهنگی این سرزمین میشود. آیینی که فراتر از جشنی فصلی، حامل معناهایی عمیق و سرشار از همدلی، پیوندهای خانوادگی و سرمایه اجتماعی است.
با این حال، یلدا نیز همچون بسیاری از مناسک سنتی، در گذر زمان دستخوش تغییراتی شده و شکل برگزاری مهمانیهای آن، بازتابی از تحولات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه امروز است. در همین زمینه، خبرنگار ایکنا از اصفهان در گفتوگو با رضا اسماعیلی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان و پژوهشگر فرهنگی و اجتماعی، به بررسی سیر تاریخی مهمانیهای یلدایی، نسبت سادگی و تجملگرایی در این آیین، نقش رسانهها و شبکههای اجتماعی در تغییر سبک برگزاری یلدا و پیامدهای فاصلهگرفتن از فلسفه اصیل آن پرداخته است؛ گفتوگویی که تلاش میکند یلدا را نه صرفاً همچون یک جشن، بلکه فرصتی برای بازاندیشی در پیوندهای انسانی و هویت فرهنگی ایرانیان بازخوانی کند.
اجازه بدهید ابتدا مقدمهای کوتاه درباره خود یلدا و جایگاه فرهنگی این آیین در جامعه ایرانی عرض کنم. یلدا اساساً متعلق به فرهنگ سریانی است. سریانیها با توجه به باورهای میترائیستی خود معتقد بودند که خورشید مانند سایر موجودات زنده متولد میشود و به دنیا میآید؛ از همینرو تولد خورشید را «یلدا» نامگذاری کردند. یلدا درواقع نماد تولد خورشید است و با توجه به نقشی که خورشید در روشناییبخشی، نور و گرما دارد، همواره مورد تکریم ایرانیان بوده است. اهمیت گرما و نور در فرهنگ ایرانی، ریشهای بسیار کهن دارد؛ بهگونهای که حتی پیش از ورود آریاییها به ایران نیز این آیین در فرهنگ ایرانی وجود داشته است. قدمت این موضوع به حدی است که بعدها پس از پذیرش اسلام، مکاتب فلسفی نظیر مکتب شیخ اشراق به پرچمداری شیخ شهابالدین سهروردی به عرصه فلسفه و نظام اندیشه قدم گذاشت.
یلدا در زندگی عامیانه و روزمره مردم در کنار پاسداشت گرما و نور، همواره با مفهوم دورهمی و با هم بودن، همدلی، عشق و محبت صادقانه همراه بوده است. این دورهمیها پیشینهای بسیار گسترده دارند و عمدتاً در قالب مهمانیهایی همراه با پذیرایی شکل میگرفتند. در گذشته، یلدا فرصتی برای گردهم آمدن بزرگان، خویشان و افراد معتبر فامیل با حضور تمامی اعضای خانواده، از کوچک تا بزرگ، زنان و مردان، دختران و پسران، گپوگفت، نقل قصهها و داستانها، خواندن اشعار حافظ شیرینسخن و برگزاری جشن و سرور بود. در یک عبارت، خانواده بزرگ با هم، در کنار هم و برای هم، حول محور یلدا شکل میگیرد.
یکی از ویژگیهای متمایز جشنهای ایرانی از جمله یلدا، تأکید بر خوراکیهاست. برخلاف فرهنگ غرب که بیشتر بر آشامیدنیها تأکید دارد، در فرهنگ ایرانی، جشنها مبتنی بر خوردنیها هستند. در خصوص جایگاه تاریخی یلدا، ابوریحان بیرونی در کتاب ارزشمند «آثار الباقیه» به این موضوع و اینکه روز اول ماه دی به «خور» نامگذاری شده است، اشاره میکند. در این شب، مردم عادت داشتند تا طلوع خورشید بیدار بمانند و به جشن و سرور بپردازند.
خوراکیهای یلدایی در گذشته عمدتاً شامل آجیلهای بومی هر منطقه، میوههای تازه مانند انار، انگور و هندوانه و خشکبار چون پرهلوی زرد و پر زردآلو و هلو بود که از میوههای بومی ایران بهشمار میرفتند. غذاهایی مانند انواع آش نیز رایج بود و بعدها غذاهایی مانند سبزیپلو با ماهی و سفرههای مفصل یلدایی شکل گرفت. در فرهنگ ایرانی، یلدا همواره با سفرههای رنگین اما ساده، دیدار خویشان و پیوندهای نسلی همراه بوده است. کودکان و نوجوانان از طریق شنیدن قصهها و داستانها و نقل افسانهها با بزرگترها ارتباط صمیمانه برقرار میکردند.
امروز نیز اگرچه تغییرات شکلی در گرامیداشت یلدا بهوجود آمده و برای نمونه، تمهای جدید، رنگ قرمز بهعنوان نماد یلدا و حتی سبکهای جدید پوشش به این آیین افزوده شده است، اما بخشی از این عناصر نظیر نوشیدنیهای خارج از عرف ایرانیان در میان بعضی از گروههای اجتماعی با اصول اولیه و منظور اصلی یلدا فاصله پیدا کردهاند.
ما در یلدا با هستهای معنایی مواجهیم؛ هستهای که بر دور هم جمعشدن، جشن و سرور، همدلی و تکریم خانوده و بزرگان خانواده و فامیل، همدلی و همدردی استوار است؛ اما با گذر زمان، این هسته معنایی دچار تغییر شده است. در شرایطی که افراد در آیین یلدا برای ابراز احساس صمیمانه و انتقال صدق، صفا و محبت گردهم میآمدند، بهتدریج با گذشت زمان و مدرنشدن فرهنگ و ساختارهای اجتماعی، یلدا وارد فضای امتیازبخشی و تفاخر اجتماعی شد.
برخی خانوادهها از این آیین، نشانگانی برای تمایز اجتماعی خلق کردند؛ تشریفات و پذیراییها از حد شأن مهمان در فرهنگ مهماندوستی ایرانیان فراتر رفت و ذائقههای فرهنگی جدیدی شکل گرفت که بیشتر مبتنی بر نمایش برتری اجتماعی بود. این تفاخر در وضعیت اقتصادی افراد ریشه دارد و هم در پذیراییها و هم در آداب و رسوم نمود پیدا کرده است. حتی مکان برگزاری یلدا نیز تغییر کرده و از فضای خانه به تالارها، هتلها و فضاهایی چون باغهای اختصاصی کشیده شده است. در چند دهه اخیر، شاهد فاصلهگرفتن یلدا از سادگی، محبت و صمیمیت خانوادگی و حرکت آن به سمت نوعی نمایش اجتماعی بودهایم.
اگر بخواهیم آیینهای ارزشمندی مانند یلدا را با اصالت خود حفظ کنیم، شبکههای اجتماعی باید به معرفی ساختار، اصول و عناصر اصلی و کارکردهای این آیینها بپردازند. سادگی، زیبایی، محبت، همدلی و دلگرمی اجتماعی باید مبنا قرار گیرد، نه تمایزطلبی و نمایش تفاوتها. در فرهنگشناسی، به این فرایند «بریکولاژ فرهنگی» گفته میشود؛ یعنی زمانی که هویت آیینی دگرگون و به ابزاری برای تمایز اجتماعی تبدیل میشود. در این حالت، معنای اصلی آیین و هنجارها و شیوههای آن نیز تغییر میکند. اگر این روند ادامه پیدا کند، در دورههای زمانی آینده، یلدا ممکن است به پوستهای شبیه جشنهای غربی تبدیل شود و از هویت و اهداف اصیل خود فاصله بگیرد.
جامعه برای دوام و پایداری به عناصری مانند همدلی، همکاری، اعتماد و انسجام اجتماعی نیاز دارد. خمیرمایه این انسجام، احساسات انسانی است که در قالب مناسکی مانند یلدا تجلی پیدا میکند. اگر این مناسک دچار تغییر هویت شوند، پیوندهای اجتماعی تضعیف میشود و سرمایه اجتماعی کاهش مییابد. یلدا آیین هویتساز فرهنگی و تقویتکننده سرمایه اجتماعی است. فاصلهگرفتن از اصل آن موجب کاهش انسجام، وحدت و همبستگی اجتماعی خواهد شد.
آنچه مهم است، فراموشنکردن اصل یلدا و اهداف آن است. یلدا یادآور گرمابخشی، گذر از فردگرایی و توجه به دیگران است. یلدا آیینی است که در آن همافزایی نور و گرما اتفاق میافتد؛ گرمای روابط انسانی و نور مودت، همدلی و همکاری. در شرایطی که سبک زندگی به سمت فردگرایی حرکت کرده، یلدا فرصتی برای بازگشت به خانواده و خویشاوندان و بازگشت به هویت فرهنگی است. دعوت یلدا باید در اولویت خانواده و خویشان درجهیک باشد. یلدا آیین خانوادهمحور و خویشانمدار و اتصالبخش پیوندهای خانوادگی است و نباید آن را صرفاً به جمعهای همگروهی اجتماعی، سنی و شغلی محدود کرد. جامعه ایرانی از آیینهای ساده، کمهزینه و در عین حال پربرکت برخوردار است. رسانهها، تولیدکنندگان محتوا، فیلمسازان، نویسندگان و فعالان شبکههای اجتماعی میتوانند نقش مهمی در پاسداشت اصالت یلدا ایفا کنند تا این سرمایه عظیم فرهنگی با همان هویت به نسلهای آینده منتقل شود.