به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، پنجمین عصرانه ادبی فارس با عنوان پاسداشت شاعر، منتقد و روزنامهنگار انقلاب اسلامی، عباس خوشعمل شامگاه چهارشنبه 7 اسفند با حضور شاعرانی چون علیرضا قزوه، مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری، حسین اسرافیلی، رضا اسماعیلی و مصطفی محدثیخراسانی در سالن اجتماعات خبرگزاری فارس برگزار شد.
علیرضا قزوه، مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری در این مراسم با تأکید بزرگداشت شاعران و نویسندگان گفت: جماعتی مانند عباس خوشعمل، آدم را یاد افراد بیریایی میاندازد که در خط مقدم جبهه حضور داشته و روی مین میرفتند، خیلی از افرادی که روی مین میرفتند کسی نمیدید، اما در ادبیات افراد زیادی هستند، که روی مین میروند، یعنی عاشقانه بر روی مین رفته و راهی را هموار میکنند.
وی افزود: از سال 69 به بعد در مؤسسه اطلاعات با عباس خوشعمل همکار بودم، در آن سالها صفحه «بشنو از نی» را اداره میکردیم، که بعدها چندین نفر از دوستان ادبی از جمله سهیل محمودی را با وساطت من و خوشعمل به روزنامه آوردیم.
قزوه با بیان اینکه این شاعر کاشانی در طنز مکتوب و طنز شفاهی استوانهای است، اظهار کرد: خوشعمل در ادبیات جدی هم حضور داشته و همواره در خط ولایت و انقلاب بودهاست و این موضوع قابل ارزش است، در حال حاضر نیز با وجود بیماری که دارد، در سایتها، به ویژه سایت «شاعران پارسیزبان» شاعران جوان و نوقلم را راهنمایی میکند و با توجه به اینکه تسلط کافی بر زبان عربی و زبان و فرهنگ اسلامی دارد، بهتر است بگویم ملاست.
وی با بیان اینکه عباس خوشعمل یکبار هم طعم مرگ را چشیدهاست، به بیان خاطرهای پرداخت و گفت: یادم هست که یک روز صبح زود به روزنامه اطلاعات رفتم، که در آن زمان این روزنامه در خیابان خیام بود، در آن روز دیدم که عباس خوشعمل بسیار ناراحت بود و روزنامه تهران را در مقابل خود باز کرده و خبر فوت خود را میدید، دوستان نیز با او شوخی میکردند و میگفتند؛ خوشعمل در سن جوانی فوت شدهاست و در آن روز شعری در رابطه با این موضوع نوشتم:
«کیهان خجسته فالی است، من قاصد اجل را
کشتند و زنده کردند عباس خوشعمل را
آنان که شعرهاشان حیثیت غزل بود
نزدیک شد بریزم حیثیت غزل را
عباس شعرهایش چون خمره عسل بود
آن خرسها ربودند این خمره عسل را»
وی در ادامه گفت: بیش از 20 سال است که عباس خوشعمل را ندیده بودم و در طول این سالها از طریق فضای مجازی و تلفن با وی ارتباط داشتم، اما طی سالهای اخیر، وی همه وقت خود را صرف سایت شاعران پارسیزبان صرف میکند و تاکنون شاعران زیادی را راهنمایی کرده است. البته بسیاری از شاعران پیشکسوت نیز در این سایت عضو هستند و میتوان گفت در حال حاضر بیش از 2 هزار و 400 شاعر در این سایت عضویت دارد و این افراد تنها مربوط به ایران نیستند و از نقاط مختلف دنیا از جمله استرالیا، اروپا، روسیه، افغانستان، هند و تاجیکستان را شامل میشود.
قزوه با اشاره به تشکیلات 17 نفره این سایت ادبی بیان کرد: در این فضا، همه دوستان با عشق کار را شروع کرده و ادامه میدهند، حتی برخی اوقات از هزینههای شخصی خود برای آن خرج میکنند تا ادبیات این مملکت را نگهداری کنند. حتی در فضای تحریم و دشواریهای اقتصادی افرادی چون سعیدیراد، اسماعیلی و خوشعمل میتوانند در جاهای مختلف با حقوقهای آنچنانی مشغول به کار شوند و حقوق خوبی هم دریافت کنند اما ترجیح میدهند کاری انجام دهند که در راستای اهداف انقلاب باشد.
وی در ادامه به ماجرای بزرگداشت مرحوم خلیل عمرانی اشاره و بیان کرد: در این مراسم سخنانی گفتیم و دوستان هم انتقاداتی کردند. من به آنها گفتم، به افرادی مانند عباس خوشعمل با وجود مشکلات و سختیهایی که در زندگی خود دارند و حتی بیمه تأمین اجتماعی هم نیستند، انگ شاعر دولتی را میزنند. اگر شاعر دولتی به این معنی است که روزی بیش از هشت ساعت از وقت خود را با اینترنت، به صورت مجانی برای اهداف انقلاب اسلامی میکنیم، از اینکه به ما شاعران دولتی بگویند، ناراحت نمیشویم.
مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری با بیان اینکه این نسل، نسل شاعرانی هستند که شعر انقلاب را تاکنون حفظ کردهاند، تصریح کرد: این نسل، نسل شاعرانی است که در سایتهای خود وابسته به کسی و جایی نیستند و در فیسبوکهای خود به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران توهین نمیکنند و شعر توهینآمیز درباره امام خمینی(ره) نمینویسند. ما اگر اعتراض میکنیم، اعتراضمان به افرادی است که میگوییم، اگر بودجه دولتی را دریافت میکنید، اینگونه افراد را پرورش ندهید یا اگر پول انقلاب را میگیرید حداقل شاعر انقلاب و شعر انقلاب را پرورش دهید.
قزوه در ادامه گفت: اگر برای احمد عزیزی کاری نمیکنند، پیگیری کارهای او را انجام دهند و حال او را بپرسند و یا متوجه وضعیت شاعران دیگر باشد؛ چرا که وقتی کسی مسئولیت پدری را قبول میکند در سختترین شرایط همراه فرزندان است و آنها را حمایت میکند، در این زمینه هم چنین موضوعی مطرح است.
وی وضعیت شعر امروز را مثبت ارزیابی کرد و گفت: وضعیت شعر از لحاظ تولیدات و اینکه شعر انقلاب به ایجاد یک سبک پرداخته، خوب است؛ اما وضعیت شاعران انقلاب از لحاظ مادی و معیشتی مناسب نبوده و آنها با دشواریهای فراوانی مواجه هستند و کسی باید در این راستا متولی باشد، به گونهای که دیگر بیمه هنرمندان دغدغه ما نباشد، یا بیمه فردی مانند احمد عزیزی مطرح نباشد، مگر ما چند نفر امثال احمد عزیزی داریم که هزینه درمان سالیانه او 50 میلیون تومان شود؟
قزوه در ادامه افزود: در این راستا حدود 300 شاعر از شش کشور جهان را عضو خانه شعر فارسی کردیم، به گونهای که علاوه بر ایران از فارسیزبانان 6 کشور دیگر نیز برگه ثبتنام پر کردیم. این کارها صورت گرفته است و نیازمند این نیستیم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مجلس شورای اسلامی و معاونت برنامهریزی ریاست جمهوری به ما کمک کند. طرح ما این است که در کشور به کتابهای تألیفی حقالتألیف تعلق میگیرد و این رقم از 10 درصد به 20 درصد پشت جلد آغاز میشود، اما تعداد بسیاری از کتابها هستند که هر ساله چاپ میشوند و این آثار مربوط به شاعرانی چون سعدی، حافظ، مولانا، تاریخ بیهقی و بسیاری از کتابهایی است که ناشر برای حقالتألیفان هیچ وجهی را پرداخت نمیکند، از این رو پنج درصد از قیمت پشت جلد چنین کتابهایی به صندقی انتقال یابد ، تا در مواقع مورد نیاز برای فرزندان معنوی حافظ و مولانا همچون عباس خوشعمل و احمد عزیزی تعلق گیرد و در این صورت مشکلی برای درمان آنها نخواهیم داشت.
مدیر مرکز آفرینشهای ادبی ادامه داد: در این زمینه باید لایحهای تنظیم شده و از سوی وزارت ارشاد به مجلس ارائه شود تا پس از تصویب، این صندوق شکل بگیرد اما تاکنون هیچ رسانهای نتوانسته این موضوع را به خوبی انعکاس دهد.
قزوه با بیان اینکه فرهنگیترین چهرهها باید مشاوران رئیسجمهور باشند، گفت: این سؤال مطرح است که چرا باید امروز در دادگاه حضور یابم، در صورتی که هیچگاه پایم به دادگاه نرسیده است و 20 سال گذشته قاضی بودهام و مدرک قضاوتم را دریافت کردهام، اما امروز میبینم که ما را به دلیل انتقاد از فضای موجود روز به دادگاهها میکشانند.
وی ادامه داد: اگر روزی بنا بر شکایت کردن باشد، آنها محکوم میشوند؛ چرا که نمیتوانند کاری انجام دهند، اما ما در این فضا داریم، گذشت میکنیم. من این فضا را فضای خوبی نمیدانم و احساس میکنم که باید فضای فرهنگی در جامعه حاکم شود و این فضا زیربنای جامعه ما باشد، به گونهای که سیاست و اقتصاد بر مبنای فرهنگ پایهگذاری شود.