فلسفه حج در کلام امام خمینی(ره)

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) پایگاه اطلاع‌رسانی جماران بخشی از بیانات امام خمینی(ره) در مورد فلسفه حج را منتشر کرده است که در ادامه می‌آید:

تحکیم وحدت مسلمانان

«یکى از فلسفه‏‌هاى مهم اجتماع عظیم از سراسر جهان در این مقام مقدس و مهبط وحى، به هم پیوستن مسلمانان جهان و تحکیم وحدت بین پیروان پیامبر اسلام و پیروان قرآن کریم در مقابل طاغوت‌هاى جهان است. و اگر خداى نخواسته از اعمال بعض زائران در این وحدت خللى واقع شود و تفرقه‌اى ایجاد گردد، موجب سخط  رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله- و عذاب خداوند قادر خواهد شد. زائران محترم، که در جوار خانه خدا و محل رحمت او هستند، با همه بندگان خدا با رفق و مروت و اخوت اسلامى رفتار نمایند؛ و همه را، بدون در نظر گرفتن رنگ و زبان و منطقه و محیط، از خود بدانند؛ و همه با هم ید واحده و ملت واحد قرآنى باشند، تا بر دشمنان اسلام و انسانیت چیره شوند.» (صحیفه امام، ج19، ص340)

اهمیت بُعد سیاسى حج

- «یکى از فلسفه‌هاى بزرگ حج قضیه بُعد سیاسى اوست، که دست‏‌هاى جنایتکار از همه اطراف براى کوبیدن این بُعد در کار هستند؛ و تبلیغات دامنه‌‏دار آنها مع‌الأسف در مسلمین هم تأثیر کرده است که مسلمین سفر حج را بسیاری‌شان یک عبادت خشک خالى بدون توجه به مصالح مسلمین مى‏‌دانند. حج از آن روزى که تولد پیدا کرده است، اهمیت بُعد سیاسى‏‌اش کمتر از بعد عبادى ‌اش نیست، بُعد سیاسى علاوه بر سیاستش، خودش عبادت است.» (همان،ج18،ص51)     

حج سفر الى‌اللَّه است                                 

و در آخر: «توجه داشته باشید که سفر حج، سفر کسب نیست؛ سفر تحصیل دنیا نیست. سفر الى اللَّه است. شما دارید به طرف خانه خدا مى‌‏روید. تمام امورى که دارید انجام مى‌دهید به طور الهیت باید انجام بدهید. سفرتان از اینجا که شروع مى‏‌شود وَفْد الى اللَّه است. سفر به سوى خداى تبارک و تعالى است. باید همان طور که مسافرین الى اللَّه، مثل انبیا علیهم السلام و بزرگان از دین ما، مسافرتشان الى اللَّه در تمام زمان حیاتشان بوده است و یک قدم، تخلُّف نمى‏‌کردند از آن چیزى که برنامه وصول الى اللَّه بوده است، شما هم الآن «وفود» الى اللَّه دارید مى‏‌گویید. شما در آنجا که مى‏ روید، در میقات که مى‏ روید، «لَبَّیک» به خدا مى‏‌گویید؛ یعنى تو دعوت کردى، و ما اجابت. مبادا یک عملى انجام بدهید که خداى تبارک و تعالى بفرماید که خیر، شما را من قبول ندارم براى اینکه شما اسلامى نیستید. مبادا این سفر را سفر تجارت قرار بدهید و امور تجارتى در این سفر مطرح باشد پیشتان، امور معنوى مطرح باشد. چه آقایان اهل علم، و چه کاروان‌ها و رؤساى کاروان‌ها، و چه سایر حُجّاج. سفر، سفر الى اللَّه است؛ نه سفر به سوى دنیا. آلوده به دنیا نکنید.» (همان، ج‏10، ص: 176)