شهریار پرهیزکار مطرح کرد:
کتاب ولایت فقیه امام(ره)؛ هدیه استاد مولایی در زمان شاه/ پشتکار؛ لازمه موفقیت در حفظ + فیلم

شهریار پرهیزکار، حافظ بین‌المللی قرآن کریم در گفت‌وگو با کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، با بیان اینکه در قرائت قرآن خیلی نگران آینده کشور نیستم گفت: اگرچه یک سری انحرافات در امر قرائت قرآن شاهد هستیم ولی باز گرایش مردم خیلی به سمت آن نیست؛ اما از اینکه در حفظ قرآن کریم از کشورهای اسلامی دیگر عقب بمانیم نگرانی دارم.

وی در بخش دوم این گفت‌وگو با اشاره به برگزاری مسابقات قرآن در زمان رژیم شاهنشاهی تصریح کرد: سال 56 سازمان اوقاف رژیم شاه مسابقاتی برگزار کرد که کسی در آن شرکت نکرد و در مقابل، یک سری مسابقات به‌صورت مردمی برگزار شد که استادان مولایی و خدام‌حسینی یکی از پایه‌های برگزاری این مسابقات بودند؛ جوایز این مسابقات را استاد مولایی تقبل می‌کرد و جوایز هم بسیار عالی بودند. مسابقات در دو رده سنی بالای 16 سال و پایین 16 سال بود که در بالای 16 سال سید مرتضی سادات فاطمی اول شد و در پایین 16 سال من اول شدم.

این استاد قرآن افزود: در این مسابقه مردمی که در سال 56 یعنی یک سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در سطح بسیار بالا برگزار شد، از همه کشورها آمده بودند و من در آن زمان حدودا 12 ساله بودم که با نمره خیلی خوب اول شدم و این اولین مقام اولی من بود؛ همچنین برای اولین‌بار بود که این همه جایزه می‌گرفتم. در آن زمان مبلغ سه هزار تومان به حسابم ریخته شد.

تأسیس صندوق قرض الحسنه توسط استاد مولایی

وی با اشاره به تأسیس صندوق «اندوخته نیکان» توسط استاد مولایی اظهار کرد: جوائز را به حساب دفترچه‌ای که از طریق صندوق برایم باز شده بود می‌ریختند؛ ایشان هر موقع می‌خواستند جایزه بدهند می‌گفتند در دفترچه‌ات می‌ریزم. در واقع استاد مولایی از همان کوچکی می‌خواست به ما یاد دهد که ثواب دارد پول در قرض‌الحسنه باشد، البته نه قرض‌الحسنه بانک‌های کنونی، بلکه قرض‌الحسنه واقعی آن دوران.

پرهیزکار اظهار کرد: ایشان علاوه بر این مبلغ، یک ضبط صوت بسیار عالی و یک کتابخانه پر از کتاب‌های ممنوعه همچون کتاب‌های شهید مطهری، دکتر شریعتی، یک کتاب سبز رنگ که رویش نوشته بود نامه‌ای از امام موسوی کاشف الغطاء، که آن زمان من متوجه نبودم و نمی‌فهمیدیم یعنی چی؟ جایزه دادند. اطرافیان استاد مولایی می‌گفتند این کتاب‌ها را در کارتن جمع کنید و به‌صورت خیلی مخفیانه به خانه ببرید، چراکه اگر ساواک متوجه این قضیه می‌شد مشکلاتی برای همه به‌وجود می‌آمد؛ کتاب‌ها خیلی کتاب‌های مسئله‌داری بود منتهی برای من خیلی جالب بود و همه را در همان سنین مطالعه می‌کردم.

کتاب ولایت فقیه امام(ره)؛ هدیه استاد مولایی در زمان شاه

این حافظ بین‌المللی قرآن کریم در بیان جریان کتاب امام موسوی کاشف الغطاء افزود: در آخر فهمیدیم این کتاب، کتاب دروس خارج ولایت فقیه امام(ره) بود که اگر دست کسی می‌دیدند حکمش کمتر از اعدام نبود. خلاصه این دسته از کتاب‌ها و یک جایزه سه هزار تومانی را به من دادند و این از همه آن چیزهایی که بود بیشتر در ذهن من مانده است.

پرهیزکار اظهار کرد: زمانی که حدودا 9 تا 10 ساله بودم با گوش کردن چند تلاوت از رادیو حالت خاصی به من دست داد؛ یکی از آنها، تلاوت عبدالباسط بود، با اینکه کوچک بودم آن تلاوت مرا خیلی جذب کرد و یک حالت معنوی خاصی در من به‌وجود آورد؛ همان زمان پیش خودم گفتم یعنی می‌شود روزی بیاید که من هم شبیه به این فرد بخوانم؟ حتی اسم قاری را هم نمی‌دانستم.

اثرپذیری از تلاوت استاد عبدالباسط و مروت

وی با بیان اینکه تلاوت استاد مروت در مسابقات مالزی که از تلویزیون پخش شد، به شدت بر من تأثیر گذاشت، گفت: وقتی به استاد مروت گفتم که تلاوت شما و عبدالباسط در من تأثیر گذاشت خیلی خوشحال شدند؛ در واقع با شنیدن صوت زیبای اساتید قرآن من جذب قرآن شدم. همچنین تشویق‌ها و پیگیری‌های شدید پدر و مادر و هم تشویق‌های استاد مروت و مرحوم استاد مولایی در این راه فوق‌العاده مؤثر بود که البته همه اینها وسیله بودند و اصل و اول و وسط و آخر و همه اینها به نظر من لطف، توجه، عنایت و هدیه خاص ویژه حق‌تعالی بود که من را به سمت تلاوت و حفظ قرآن کریم سوق داد و بعد از آن به سمت مفاهیم رفتم.

حفظ با وجود کمبود امکانات

وی گفت: در این مسیر اصلا برای من مشقت معنی نداشت؛ اکنون که برخی می‌گویند دنبال این کارها و حفظ رفتن مشقت دارد، نمی‌فهمیدم مشقت یعنی چه. من اصلا تعجب می‌کنم اینکه حفظ قرآن مشقت دارد یعنی چی؟ مگر با قرآن بودن جز لذت چیز دیگری هم دارد؟ یعنی آن زمانی که ما نوجوان بودیم از حفظ قرآن، زحمتی حس نمی‌کردیم و فقط لذتش را می‌فهمیدیم.

این حافظ بین‌المللی قرآن کریم با اشاره به نبود امکانات آموزش قرآن در آن دوران، گفت: در زمان ما وسائل آموزشی نبود و ضبط صوت ما خیلی معمولی بود، حتی نوارهای کاست با کیفیت پایین و تلاوت‌های خیلی محدود بود، ولی ما متوجه این چیزها نبودیم هرچه دم دست‌مان بود همان برای‌مان مغتنم بود و لذت می‌بردیم.

پشتکار؛ لازمه موفقیت

وی بیان کرد: من خودم برای آموزش هفته‌ای چهار جلسه کلاس می‌رفتم، الان اگر به کسی بگوییم شما لازم است که چهار جلسه یا هفته‌ای چند ساعت برای آموزش حفظ بیایی، می‌گوید هفته‌ای دو تا سه ساعت کافی است، چون کار دارم. من هم به این افراد پیشنهاد می‌کنم کسی که هفته‌ای دو تا سه ساعت وقت گذاشتن برایش زحمت و مشقت است پس اصلا دنبالش نرود بهتر است.

این حافظ بین‌المللی قرآن با اشاره به تلاش‌های خود در دوران کودکی گفت: هنگامی که کودک بودم و طبیعتا در این سنین همه بچه‌ها دوست دارند بازی کنند؛ هر جلسه نیز کمتر از چهار ساعت نبود؛ یعنی شما حساب کنید ما هفته‌ای 15 ساعت جلسه قرآن می‌رفتم و این غیر از تمرین‌هایی بود که در منزل داشتم.

وی اضافه کرد: من برای آموزش دو جلسه نزد استاد مروت و دو جلسه نزد استاد مولایی می‌رفتم، گاهی جلساتی هم اضافه می‌شد؛ مثلا هنگامی که می‌خواستم صرف و نحو عربی و یا چیزهای دیگری یاد بگیرم جلساتی اضافه می‌شد. هرچه بود، لذت بود.

وی اظهار کرد: علاوه بر قرائت وارد بحث حفظ نیز شدم و استاد که می‌دیدند من خیلی سریع خودم را به بعضی از دوستان که از من جلوتر بودند رساندم و یک حفظ خیلی پیشرفته تحویل استاد دادم. خیلی لذت می‌برد؛ بالاخره هر استاد از شاگرد خوب و حرف گوش‌کن خوشش می‌آید. همین که احساس می‌کند زحماتش هدر نمی‌رود، برایش لذت‌بخش است. البته خودم حدس می‌زنم شاگرد خوب و حرف گوش‌‌کنی بودم.

وی بیان کرد: من یک بعدی کار نکردم یعنی قرائت را در درجات خیلی بالا کار کردم و بعد وارد حفظ شدم و حفظ را هم در درجات خیلی بالا کار کردم و در هر  دو زمینه سعی کردم که در سطح بالا و خیلی حرفه‌ای کار کنم چراکه خودم به یک سطح معمولی از قرائت و حفظ راضی نمی‌شدم و معتقد بودم که حفظ من باید یک حفظ فوق‌العاده و قوی باشد هرگز به یک سطح متوسط و ضعیف راضی نمی‌شدم که مثلا بگویم خوب همین اندازه بس است، بلکه همیشه می‌گفتم کم است و باید قوی‌تر شود و زمانی که استاد این پیشرفت‌ها را می‌دید و علاقه‌مند می‌شد.

*ناهید ارنجی