نگاهی قرآنی به واقعه بزرگ غدیر خم؛
ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) عامل تکمیل رسالت پیامبر اسلام(ص)

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از اردبیل، غدیر، یک رخداد تاریخی صرف یا تنها یک گذرگاه جغرافیایی نیست، بلکه یک سرفصل اعتقادی است که درون مایه همه طاعت‌ها از آن منشأ می‌گیرد، رسالت همه پیامبران در آن مفهوم می‌یابد، و همه رشدها و تعالی‌ها از آن‌جا آغاز می‌شود. از این رو، شناخت غدیر، از ضروری‌ترین و بنیادی‌ترین شناخت‌های اعتقادی است.

روز غدیر، روز تکمیل دین اسلام، همان روز یاس و ناامیدی کفار به‌شمار می‌رود. طبق آیه قرآن، واقعه غدیر چنان مهم است که اگر پیامبر(ص) کوتاهى می‌کرد و خبر را به مردم نمی‌رساند، «فما بلغت رسالته‏» رسالت و 23  سال ‏تبلیغ حضرت ناتمام و ناقص می‌ماند.

بنابراین دینى می‌تواند اسلام تلقى شود که مورد رضایت‏ خدا قرار گیرد. در روز غدیر، با نصب امامت و سیاست اسلام، خداوند راضى می‌شود که اسلام دین جهانى باشد و منهاى غدیر رضایت پروردگار حاصل‏ نشده است.

خورشید، امروز از نور غدیر، غلغله‌ای در دل دارد و زمزمه‌ای بر لب، خورشید تا به صبح، لحظه لحظه‌ها را شمرده تا به خوش آمد غدیر، نوری دگر دهد. خورشید، امروز از مکّه آمده، از سرزمین ولایت، از سرزمین خلافت، از سرزمین وصیت، همگان در غدیر خم جمع شده‌اند و دست‌ها سایبان چشم‌هاست، دیده‌ها مشتاق و دل‌ها بی‌قرار، همه یک‌دیگر را نگاه می‌کنند، چه شده است؟ پیامبر اسلام(ص) ما را به چه می‌خواند؟ به‌ناگاه، دیدگان مشتاق، غرق نور و سرور می‌شوند. پیامبر(ص) از بزرگ‌ترین پیام خداوند سخن می‌گوید، پیام تکمیل دین و علی(ع) در میان دست‌ها، دیده‌ها، بوسه‌ها و شادی‌ها گم می‌شود.

علی(ع) مولای همه و وارث پیامبر(ص) شده است. از آن روز در دل هر مشتاقی، چشمه‌ای از عشق جوشید و هر چشمه‌ای را ندایی است که هر صبح، در هر طلوع، هر ظهر و هر شام و هر غروب، به ولایت علی(ع) شهادت می‌دهد:«اشهد انّ علیا ولیُّ اللّه»، اذان از بالای گل دسته‌ها، غدیر را سر می‌دهد، دسته‌های گل در میان خانه‌ها، غدیر را تبریک می‌گویند، شیرینی و گلاب نیز هر کدام در این جشن سهمی دارند و لحنی، که خود با غدیر می‌گویند: «عید غدیر، عید امامت و ولایت علی(ع) و اولاد علی(ع) مبارک باد».
ضرورت شناخت روز غدیر
غدیر، یک رخ داد تاریخی صرف یا تنها یک گذرگاه جغرافیایی نیست، بلکه یک سرفصل اعتقادی است که درون مایه همه طاعت‌ها از آن منشأ می‌گیرد، رسالت همه پیامبران در آن مفهوم می‌یابد، و همه رشدها و تعالی‌ها از آن‌جا آغاز می شود. از این رو، شناخت غدیر، از ضروری‌ترین وبنیادی ترین شناخت‌های اعتقادی است. امام رضا(ع) در کلامی زیبا درباره شناخت غدیر فرموده‌اند: «به خدا سوگند، اگر مردم ارزش روز غدیر را شناخته بودند، روزی ده بار، فرشتگان با آنان مصافحه می‌کردند، و اگر به درازا کشیدن سخن برای من ناگوار نبود، درباره ارج‌مندی این روز و فضیلت‌هایی که خداوند متعال به کسانی داده که آن را شناخته‌اند، چنان بسط سخن می‌دادم که به شمار نیاید»(2).
شناخت واقعه غدیر
رویداد عظیم اعطای رسمی مقام ولایت و امامت بر علی(ع) در سرزمین «غدیر خم» رخ داد و از این رو، به این نام در تاریخ ماندگار شد. این سرزمین در نزدیکی «جُحفه»، یکی از میقات‌های اطراف حرم مکّه واقع شده است. جُحفه، دهکده‌ای بزرگ است که در راه مکّه و مدینه قرار گرفته و محل جدایی حاجیان مدینه، مصر، عراق و نَجد از دیگر حجاج است. «غدیر» به برکه و آب‌گیری می‌گویند که در ایام ریزش باران، از آب پر می‌شود و سپس رفته رفته، آبش کاهش می‌یابد و در تابستان با شدّت یافتن حرارت هوا، به کلی از بین می‌رود. «خُم» نیز شاید، اسم شخص باشد یا اینکه اسم نی‌زار و درخت‌زاری است که در باتلاق یا مصبّ رود و ریزش آب پیدا می‌شود. برخی هم گفته‌اند که خم، نام محلی است که در آن چشمه فرو می‌ریزد. سرزمین غدیر اکنون در 220 کلیومتری مکّه و نزدیک جحفه قرار دارد(2).
پیامبر گرامی اسلام(ص)، در سال دهم هجرت، پس از اتمام آخرین سفر خویش به مکّه، که به «حَجّةُ الوداع» معروف شد، به منادی خود«بلال» دستور دادند که به مردم اعلان کند که همگان باید آهنگ سفرکنند تا در غدیر خم گِرد هم آیند و هیچ‌کس جز معلولان باقی نماند. صبح‌گاهان، پیامبر خدا(ص) با همراهی جمعیت انبوهی از مکّه به سوی غدیر خم حرکت کردند. آن حضرت در روز یکشنبه هجدهم ذی‌الحجه به غدیر خم رسیدند. پنج ساعت از روز گذشته بود که جبرئیل، فرمان خداوند را به ولایت و امامت علی(ع) بر پیامبر اکرم(ص) فرود آورد. هنگامی که این سروش آسمانی نازل شد، بیشتر حاجیان به نزدیکی سرزمین جُحفه رسیده و گروهی نیز هنوز به رسول اللّه(ص) نپیوسته بودند. پیامبر(ص) در غدیر توقف کرده و دستور دادند که پیشینیان که به جحفه رسیده‌اند باز گردند و منتظر مانند تا عقب مانده‌ها نیز به آنان ملحق شوند. سپس پیامبر(ص) بر منبری از جهاز شتران بالا رفتند و فرمان خداوند را بر مردمان ابلاغ کردند(2).
پیام وحی الهی آیه زیر بود:
«یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ»« ای پیامبر، آنچه را از پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم برسان، اگر چنین نکنی امر رسالت او را ادا نکرده‌ای، خدا تو را از مردم حفظ می‌کند، که خدا مردم کافر را هدایت نمی‌کند»(مائده، 67).
همه مفسران شیعه معتقدند آیه فوق در غدیر خم درباره ولایت و جانشینی ‏على(ع) نازل شده و حدود 360 تن از دانشمندان اهل سنت نیز این مطلب را پذیرفته‏‌اند. نام‌هاى برخى از مفسران و مآخذ و مدارک اهل ‏سنت چنین است: واحدى در کتاب اسباب، سیوطى در کتاب الدرالمنثور، فخر رازى در تفسیر رازی، نیشابورى در تفسیر نیشابوری، قندوزى در ینابیع الموده، آلوسى در تفسیر آلوسی، المنار ج ‏6، تاریخ بغداد، ج 8، تاریخ یعقوبى ج 2، شبلنجى در نور الابصار، مسند احمد بن حنبل، نسائى در خصائص، عقدالفرید، سیوطى در تاریخ خلفاء، اسعاف الراغبین، مصابیح السنه، حلیه‏الاولیاء، نثر اللیالى، واحدى در اسباب النزول، فخرالدین رازى در تفسیر مفاتیح الغیب، ترمذى، در صحیح، ابن کثیر در بدایه و النهایه و .... (1).
امام صادق(ع) در گفتاری حکیمانه که فریاد بلند حقانیت علی(ع) را در ورای خود پنهان دارد، برگ دیگری از مظلومیت‌های بی‌کران امیرمؤمنان(ع) را این‌گونه ورق زدند: «شگفتا از آن‌چه علی بن ابی طالب کشید! (در روز غدیر)، آن حضرت این همه شاهد داشت، ولی نتوانست حق خود را بگیرد، در حالی‌که مردمان با دو شاهد، حق خود را می‌گیرند». تاریخ نگارانِ حقیقت جو، درباره تعداد شرکت کنندگان انبوهی که در واقعه غدیر خم، شاهدانِ اعطای مقام امامت بر علی(ع) بوده‌اند، گفته‌های متفاوتی دارند، اگرچه بیشتر مورخان شیعه، شمار این جمعیت را بیش از 120 هزار نفر گفته‌اند، ولی نقل‌های دیگری هم چون: چهل، هفتاد، نود و 114 هزار نفر نیز گفته شده است(2).
پیامبر اسلام(ص) در خطبه خویش بعد از حمد و ثنای الهی و اشاره به فرمان الهی رای امری مهم، فرمودند: «ای مردم، این مطلب را درباره او بدانید و بفهمید و بدانید که خداوند او را برای شما صاحب اختیار و امامی قرار داده که اطاعتش را واجب نموده است بر مهاجرین و انصار و بر تابعین آنان به نیکی، و بر روستایی و شهری، و بر عجمی و عربی، و بر آزاد و بنده، و بر بزرگ و کوچک، و بر سفید و سیاه، بر هر یکتاپرستی حکم او اجرا شونده و کلام او مورد عمل و امر او نافذ است. هر کس با او مخالفت کند ملعون است، و هر کس تابع او باشد و او را تصدیق نماید مورد رحمت الهی است. خداوند او را و هرکس را که از او بشنود و او را اطاعت کند آمرزیده است. ای مردم، این آخرین باری است که در چنین اجتماعی بپا می‌ایستیم، پس بشنوید و اطاعت کنید و در مقابل امر خداوند پروردگارتان سر تسلیم فرود آورید، چرا که خداوند عزوجل صاحب اختیار شما و معبود شما است، و بعد از خداوند رسولش و پیامبرش که شما را مخاطب قرار داده، و بعد از من علی صاحب اختیار شما و امام شما به امر خداوند است، و بعد از او امامت در نسل من از فرزندان اوست تا روزی که خدا و رسولش را ملاقات خواهید کرد. حلالی نیست مگر آنچه خدا و رسولش و آنان(امامان) حلال کرده باشند، و حرامی نیست مگر آنچه خدا و رسولش و آنان(امامان) بر شما حرام کرده باشند. خداوند عزوجل حلال و حرام را به من شناسانده است، و آنچه پروردگارم از کتابش و حلال و حرامش به من آموخته به او سپرده‌ام. ای مردم، علی را(بر دیگران) فضیلت دهید. هیچ علمی نیست مگر آنکه خداوند آنرا در من جمع کرده است و هر علمی را که آموخته‌ام در امام المتقین جمع نموده ام، و هیچ علمی نیست مگر آنکه آنرا به علی آموخته ام. اوست «امام مبین» که خداوند در سوره یس ذکر کرده است: «و کل شییء احصیناه فی إمام مبین»«و هرچیزی را در امام مبین جمع کردیم»».....
بنابراین پیامبر اسلام(ص) علاوه بر اعلام ولایت و امامت علی(ع) به‌صورت رسمی ولایت و امامت یازده امام معصوم(ع) اشاره نموده و سپس دستش را بر بازوی علی(ع) زد و آن حضرت را بلند کرد، و این در حالی بود که امیر المؤمنین(ع) از زمانی‌که پیامبر(ص) بر فراز منبر آمده بود یک پله پائین‌تر از مکان حضرت ایستاده بود و نسبت به صورت حضرت به طرف راست مایل بود که گویی هر دو در یک مکان ایستاده‌اند. پس پیامبر(ص) با دستش او را بلند کرد و هر دو دست را به سوی آسمان باز نمود و علی(ع) را از جا بلند نمود تا حدی که پای آن حضرت موازی زانوی پیامبر(ص) رسید.
سپس فرمود: «ای مردم، این علی است، برادر من و وصی من و جامع علم من و جانشین من در امتم بر آنان که به من ایمان آورده‌اند، و جانشین من در تفسیر کتاب خداوند عزوجل و دعوت به آن، و عمل کننده به آنچه او را راضی می‌کند و جنگ کننده با دشمنان خدا و دوستی کننده بر اطاعت او و نهی کننده از معصیت او، اوست خلیفه رسول خدا و اوست امیرالمؤمنین و امام هدایت کننده از طرف خداوند و اوست قاتل ناکثان و قاسطان و مارقان به امر خداوند، خداوند می‌فرماید: «مَا یبدل القَول لَدی» «سخن در پیشگاه من تغییر نمی‌پذیرد»، پروردگارا، به امر تو می‌گویم:«خداوندا دوست بدار هر کس علی را دوست بدارد و دشمن بدار هر کس علی را دشمن بدارد و یاری کن هرکس علی را یاری کند و خوار کن هر کس علی را خوار کند و لعنت نما هر کس علی را انکار کند و غضب نما بر هر کس که حق علی را انکار نماید»»(3).
لازم بذکر است که هنوز مردم متفرق نشده بودند که آیه زیر بر پیامبر اسلام(ص) نازل شد:
«الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا...»«امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمت خود بر شما تمام کردم و اسلام را دین شما برگزیدم»(مائده، 3).
نکات مهمی درباره واقعه غدیر
1) اگر چنانکه اهل سنت می‌گویند مولا به معنى دوستى بود، چرا در این جریان و با این مقدمات و در برابر صدها هزار نفر بیان ‏شد. در مدینه نیز می‌توانست ‏بفرماید: هر که من دوست او هستم، على هم دوست اوست، بعلاوه دقت در خطبه کامل پیامبر اسلام(ص) نشان‌دهنده آن است که ایشان علی(ع) و یازده امام معصوم(ع) را دقیقا بعنوان جانشین و امام و پیشوای مسلمین بعد از خود معرفی نموده‌اند و اطاعت از آن‌ها همانند اطاعت از خودشان واجب معرفی کرده‌اند.
2) زمان و مکان ابلاغ این امر بسیار پر معناست. این خبر مهم‏ در آخر عمر پیامبر(ص) آن‌هم در سفر حج، و منطقه گرم و سوزان وچهار راهى که مسافران تقسیم مى‌شدند و به مدینه، حلب، شام و یمن مى‌رفتند بیان شد، جایى که هر حاجى خود یک خبرنگار و گزارشگر بود. انتصاب ولایت‏ على(ع) را به عنوان یک خبر نو به منطقه خود می‌‏رساند.
3) قضیه غدیر چنان مهم است که اگر پیامبر(ص) کوتاهى مى‏کرد و خبر را به مردم نمى‌‏رساند، «فمابلغت رسالته‏» رسالت و23  سال ‏تبلیغ حضرت ناتمام و ناقص مى‌ماند.
4) قضیه غدیر آنقدر مهم است که باید از نظر زمانى در آخرعمر، آنهم در سفر حج و آخرین سفر حج در برابر بیش از 100000نفر بیان شود.
5) پیامبر اکرم(ص) 23 سال قبل به تنهایى علیه شرک و کفر و نفاق و آداب و رسوم باطل جزیره‌‏العرب قیام کرد و نترسید. در مقابل ‏دشمنانى که حدود 70 جنگ بر اسلام و مسلمین تحمیل کردند، نترسید. در احد که مسلمانان شکست‏ خوردند، نترسید. در بت‌‏شکنى‏‌ها و فتح مکه و ... نترسید. توحید و معاد و آیات دفاع و عبادت و... را آورد، نترسید. خلاصه در تمامى صحنه‏‌ها از هیچ‏‌حادثه‏‌اى نترسید؛ ولى از ابلاغ روز غدیر وحشت داشت و مى‌ترسید، بدین سبب، خداوند متعال دلدارى‌‏اش مى‏‌دهد که«... والله یعصمک من‏الناس‏».
6) داستان غدیر آن قدر مهم است که تکمیل ‏23 سال زحمت پیامبر به این حادثه وابسته است و منهاى غدیر دین ناقص و ناتمام‏ خواهد بود.
7) اگر هدایت انسان‌ها در سایه دین است و این خود از بزرگترین ‏نعمت‌هاست، تمامیت این نعمت ‏به جریان روز غدیر وابسته است. که‏ منهاى روز غدیر و نصب ولایت على(ع) نعمت هدایت ناتمام‏ خواهد ماند و کار ناتمام هم نتیجه کاملى نخواهد داشت، زیرا نتیجه کامل یک عمل، به تمامیت و تکمیل آن عمل وابسته است و گرنه کار ناقص و بى‌نتیجه خواهد بود، یا نتیجه ناقص می‌‏دهد.
8) دینى مى‌‏تواند اسلام تلقى شود که مورد رضایت‏ خدا قرار گیرد. در روز غدیر، با نصب امامت و سیاست اسلام، خداوند راضى مى‏‌شود که اسلام دین جهانى باشد و منهاى غدیر رضایت پروردگار حاصل ‏نشده است.
9) کفار و منافقان منتظر مرگ رسول خدا(ص) بودند که آب رفته ‏را به جوى خود برگردانند و کفر و الحاد و شرک و بت پرستی ‏جاهلیت را اعاده کنند. آن‌ها چنان مى‌‏پنداشتند چون پیامبر رحلت‏ کند، کشتى بدون ناخدا و باغ بدون باغبان خواهد بود و شرک وکفر و نفاق، سکان این کشتى را در دست ‏خواهند گرفت که ناگهان ‏با نصب امامت و ولایت ‏حضرت در غدیر، امیدها به یاس تبدیل شد، بدخواهان رسالت ناامید گردیدند. زیرا کشتى رسالت ناخدایى ‏حکیم و معصوم و علیم یافت و باغ و بوستان نبوت باغبانى عاقل ‏و بیدار.
10) آیه‏‌هاى "ولایت"، "مودت"، "تطهیر"، "مباهله"، "اکمال دین"،"تبلیغ" و ده‌ها آیه دیگر که در منابع شیعه و سنى آمده، بهترین‏ دلیل بر حقانیت ‏شیعه است.
11) اسلام با سیاست الهى و امامت علوى کفار را نا امید مى‌‏کند و نعمت تمام و کامل مى‌‏گردد. اسلام و قرآن با معلم و مفسر دینى‏‌کامل خواهد شد که پشت کفر جهانى را مى‌‏لرزاند و خواب را از دشمن مى‏‌رباید و گرنه رهبران غیر معصوم، ناخدایانى هستند که‏ سرنشینانشان کشتى بشریت را به وادى سرگردانى و ساحل‌هاى گمراهى‏ مى‌کشانند و نیل به ساحل نجات و قله رفیع تکامل به رهبران‏ وارسته، معصوم، حکیم و علیم نیاز دارد، رهبرانى که قدم جاى قدم ‏رسول خدا(ص) بگذارند.
12) در طول‏ 23  سال رسالت و تبلیغ پیامبر، چه روزى مى‌‏تواند روز یاس کفار باشد؟ آیا روزى که پیامبر اسلام(ص) به رسالت مبعوث‏ شد؟ بى‌تردید روز بعثت نمى‌‏تواند روز یاس کفار باشد، زیرا دین ‏در آن روز کامل نشد و کفار هنوز نفهمیده بودند که قضیه چیست؟ تا امیدوار یا ناامید گردند. افزون بر این، کفار و مشرکان‏ مکه در روزهاى اول بعثت و حتى تا13  سال پس از آن قدرت بسیار داشتند و امیدوار بودند اسلام و پیامبر(ص) را از میان بردارند. و آیا روز پیروزى مسلمین در بدر روز یاس کفار بود؟ بى‌‏تردید پاسخ منفى است. زیرا آیه به اعتراف شیعه و سنى در روز غدیر و آخر عمر پیامبر نازل شده است. افزون بر این، کفار در بدر ناامید نشدند، زیرا در سال بعد به مسلمانان یورش بردند و سپاه ‏اسلام را در احد شکست دادند(1).
بنابراین روز غدیر، روز تکمیل دین اسلام، همان روز یاس و ناامیدی کفار به‌شمار می‌رود. با توجه به معنای اکمال و اتمام، که دین بدون ولایت علی(ع) دینی ناقص است، و مجموعة معارف الهی کارآیی لازم را نخواهد داشت. یعنی توحید، ناقص درک می‌شود، گوهر وحی به طور کامل به دست نمی‌آید، و سایر معارف الهیه کم رنگ و کدر استنباط می‌گردد(4).
یادداشت از: تقی قاسمی خادمی، فعال و پژوهشگر قرآنی
منابع:
1) مظفرى، محمد تقى ، غدیر در قرآن، فرهنگ کوثر - شماره 25.
2) کمال دین در جمال ولایت/ عید غدیر، گلبرگ، بهمن 1382، شماره 47.
3) متن کامل خطبه پیامبر اکرم(ص) در غدیر خم، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
4) فرهاد ترابی، گفتمان امامت پیرامون غدیردرکلام الهی(قسمت دوم)