دوره نوجوانی بهدلیل تغییرات جسمی و روحی ایجاد شده شاید پرچالشترین دوره عمر هر انسانی باشد؛ یکی از مسائلی که در حوزه تربیتی مطرح است بحث شناخت روحیات و چگونگی تعامل با نوجوانان نسل امروز چه در خانه و چه در مدرسه است؛ نسلی که شاید آنها را نسلی خاص، عجیب و اجتماعگریز بخوانند و برچسبهایی همچون نسل Z به آنها زده میشود. بهمنظور بررسی و تحلیل ساختارهای ذهنی نوجوان امروز، ویژگیهای او و بررسی ویژگیهای نسل Z، خبرنگار ایکنا از همدان با فائزه بالایی، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان همدان گفتوگویی کرده است که بهصورت سلسلهوار ادامه خواهد داشت، مشروح این صحبتها که در حال حاضر مقدمهای برای این مبحث است را در زیر میخوانیم:
بهطور کلی در هر برهه از زمان افرادی که در آن دوره پرورش پیدا میکنند ویژگیهای منحصر بهفرد خود را دارند، در حقیقت یکی از مؤلفههای مهم در رشد و مراحل تکاملی انسان، مؤلفه زمان و محیط است که اصطلاحاً به آن بافت یا کانتکس یک فرد گفته میشود.
انسان در دورهای به لحاظ اجتماعی، فرهنگی و روابط با انسانها پرورش پیدا میکند که مخصوص خود اوست. از این دوره همیشه مسئله تفاوت انسانها بین یک دوره با دوره دیگر وجود دارد. همانطور که امام علی(ع) میفرماید: «فرزندان خود را مناسب دوره خودشان پرورش دهید نه دوره خود، چراکه آنها برای زمانی غیر از زمان شما آفریده شدهاند.» این حدیث نشان میدهد این مسئله از 1400 سال پیش حائز اهمیت بوده است و اسلام به آن اهمیت داده است.
مسئله زمان در شکلگیری شخصیت و تکامل انسان مؤلفه مهمی است. اسلام علاوه بر اینکه به این مؤلفه مهم توجه کرده است از اندیشمندان، علما و بزرگان خواسته تا مؤلفههای زمان و مکان را در استنباطهای خود در احکام شرعی و مسائل مرتبط دخیل کنند. امام خمینی(ره) در برخی از آثار فقهی و فلسفی خود به زمان و مکان توجه ویژه داشته است. یا شهید مطهری به مسئله زمان و پیشفرضهای آن کاملاً توجه دارد و در آثار او این مهم نمود دارد.
پس این اصل که زمان یک مؤلفه مهم در شکلگیری شخصیت همه انسانهاست را میپذیریم. اما آنچه امروز ما با آن روبرو هستیم مسئله سرعت است، اینکه سرعت تحولات امروز بالا رفته است.
در قرن 16، 17 و 18 اگر اختراعی رقم میخورد و تکنولوژی وارد میشد تا اختراع بعدی از لحاظ زمانی فاصله میافتاد و انسانها این فرصت را داشتند که در زمان پیدایش یک تکنولوژی جدید خود را با تکنولوژی قبلی هماهنگ و منطبق کنند و به تکنولوژی بعدی برسند.
اما در این عصر به قدری سرعت بالاست که گویی انسانها فرصت لازم را برای هماهنگی با تمام اجزای این تکنولوژی پیدا نمیکنند و این تکنولوژی در بازه جفرافیایی خود نمیتواند بومیسازی شود، یعنی قبل از بومیسازی تکنولوژی بعدی میآید. این مسئله از یکسو میتواند فرصتهایی را برای رشد سریعتر بهوجود آورد و از سوی دیگر مسائل فرهنگی و روانی را برای انسانها بهوجود میآورد.
نوجوانان که زیر 18 سال هستند، از لحاظ روحی و روانی ضعیف هستند همچون یک نهال تازه کاشته شده، شاید یک نوجوان 14 ساله از لحاظ جسمی دیگر مراقبت والدین خود را نمیخواهد، اما از لحاظ روحی تحتتأثیر مسائل مختلف قرار دارد، اگر ترومایی به او وارد شود آسیبهای جدی را بهدنبال خواهد داشت که سالهای بعدی زندگی او را هم تحتتأثیر قرار میدهد و درمان او سختتر از یک بزرگسال است. پس این مسئله نوجوان ما را از بزرگسال متمایز میکند.
برخی از افراد که در حوزه نوجوان کار میکنند از اسامی و برچسبهایی مثل نسل Z و... استفاده میکنند، یعنی با استفاده از حروف انگلیسی و یا یونانی، یکی سری ویژگیهایی را دستهبندی کرده و به نسل نسبت میدهند. اما نسلبندیهایی که اتفاق میافتد مربوط به کشورهای دیگر است.
افراد متولد شده در بین سالهای 1997 تا 2012 را در آمریکا نسل Z میگویند، چراکه از ابتدای دوران رشد خود درگیر فضای مجازی، اینترنت و تکنولوژی رسانهای ... بودهاند، اما این مسئله و دستهبندی شاید در کشور ما خیلی مصداق نداشته باشد، چراکه این اتفاقات در کشور ما دیرتر رقم خورده است.
مردم عادی، تکنولوژی را همین که در ظاهر وجود دارد میبینند، اما جامعهشناسان و متخصصان حوزه اجتماعی معتقد هستند آنچه باعث رسیدن به آن تکنولوژی شده مسائل عمقی است که شاید 90 درصد آن مربوط به همین بعد درونی و عمیقی باشد. ما تکنولوژی را از کشور دیگر وارد میکنیم در صورتی که به آن 90 درصد توجه نداشتهایم، البته بومیسازی به معنای ظاهری شکل میگیرد، اما بهصورت واقعی محقق نمیشود.
اگر نسل Z در آمریکا یکسری ویژگیهایی دارد نمیتوانیم بگوییم نوجوانان کشور ما هم همان ویژگیها را دارند، بلکه بستر فکری، بافت انسانی، نوع نگاه والدین و... در این نوجوانان متفاوت است. بنده معتقدم نمیتوان دقیقاً ویژگیهای نسل Z که در کشور صادرکننده بوده را به کشور خود انطباق دهیم.
چراکه در جامعه ما هنوز هم ارزشها در نظام اندیشه و فکری خانواده بهعنوان یک مسئله جدی مورد توجه است، خانوادههای ما در مورد مسائل جدی، اندیشه و فکر دارند و اینطور نیست که این نسل در کشور ما هر طور میخواهند رفتار کنند.
نوجوان امروز به شدت نسبت به مسائل واقعی حساسیت دارد؛ یعنی اگر نسل دهههای قبل از 60 و 70 و حتی 50 و 40 را در نظر بگیریم، آرمان در وجود و اندیشه آنها بسیار ارزشمند بود، اما اینطور نیست که برای نسل جدید ما این آرمانها معنی ندارد، بلکه ارزشهایی برای نسل جدید برجسته است که واقعی و ملموس است؛ یعنی اگر ارزشی که رنگ آرمانی دارد یا خیلی ملموس نیست، مبهم است و نوجوان نسبت به آن شناخت ندارد خیلی به سمت آن نمیرود و این به معنای این نیست که به ارزشها بیتفاوت است بلکه اگر این ارزشها بهصورت ملموس باشد به آن جذب میشود.
بهطور مثال در مورد شهدا اگر بهطور کلی از آنها برای نوجوان امروز صحبت کنیم جذب نمیشود، اما اگر یک کتاب با روایت واقعی و ملموس در مورد یک شهید معین را به او معرفی کنیم جذب میشود، چراکه دوست دارد بهصورت مشخص، معین و واقعی این ارزش را درک کند.
یکی از ویژگیهایی که نوجوان امروز دارد که در نسلهای گذشته وجود نداشت و این ویژگی حقیقتاً یک رشد و تکامل در مسائل اجتماعی است این که نوجوان امروز اهل خودسانسوری نیست.
این مسئله در نوجوانان دهه 60 که امروز در دهه چهارم زندگی خود بهسر میبرند دچار فیلترهایی بود، آنها متوجه موضوع میشدند اما بیان نمیکردند، اما نوجوان امروز به راحتی و با صراحت حرف خود را میزند و به نظر بنده این نه تنها نقطه ضعف نیست بلکه نقطه قوت است، یعنی از این مسئله و تفاوت میتوان استفاده کرد تا ارتباط نوجوان با مدرسه، خانواده و جامعه بهصورت عینی جلو برود، ما نباید نوجوانان را به خاطر این رفتار مؤاخذه کنیم بلکه باید تشویق شوند، چراکه این یک ویژگی مثبت است.
ویژگی سوم نوجوان امروز این است که سعی میکند استقلالی که در نسلهای قبل خیلی وجود نداشت را پیدا کند و به این مسئله بهعنوان یک گمشده نگاه میکند و دنبال آن است.
این ویژگی در ابتدای نوجوانی در همه افراد وجود دارد که به دنبال استقلال خود میروند، اما نوجوان امروز جدیتر و واقعیتر دنبال این نیازش میرود. نحوه مواجهه والدین با این استقلال را در جلسات بعدی را دنبال میکنیم.
اکرم یوسفی پارسا