غدیر، عهد ماندگار/ ۹
شرط سعادت دنیوی و اخروی براساس آموزه‌های غدیر + فیلم

شرط سعادت دنیوی و اخروی براساس آموزه‌های غدیر + فیلمدر عصری که جهان با تحولات عظیم سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مواجه است، بازگشت به منشأ الهی و اهداف ارسال پیامبران و ائمه معصومین(ع) می‌تواند راهگشای مشکلات عمیق بشریت باشد. قرآن کریم و روایات نبوی، هدف اصلی از ظهور پیامبران و وجود امامان معصوم را تربیت انسان‌ها، زدودن جهل و برقراری عدالت بیان کرده‌اند. این مصاحبه به دنبال پاسخ به این سؤال است که چگونه می‌توان به جامعه‌ای عادلانه، آزاد، امن و مرفه دست یافت؟ در ادامه، مشروح گفت‌وگوی ایکنا قم با حجت‌الاسلام و المسلمین احمد رضوی، استاد حوزه علمیه قم درباره تحلیل حکومت امیرالمؤمنین(ع) و مقایسه آن با نظام‌های سیاسی امروزی، نقش امامت و ولایت در تحقق واقعی عدالت و آزادی از نظر می‌گذرد:

ایکنا - در آغاز سخن و برای مقدمه بحث درباره ولایت، لطفا اهداف ارسال پیامبران از منظر قرآن را بیان فرمایید.

از بررسی تمام آیات قرآن کریم، می‌توان هدف ارسال پیامبران، اوصیای آنان، ائمه اطهار(ع) و خالی نماندن زمین از حجت خداوند در هر زمان را تا روز قیامت، در آیه دوم سوره جمعه خلاصه کرد: «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ» «اوست که در میان مردم بی سواد، پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات او را بر آنان بخواند و آنان را [از آلودگی های فکری و روحی] پاکشان کند و به آنان کتاب و حکمت بیاموزد، و آنان به یقین پیش از این در گمراهی آشکاری بودند».

خداوند کتاب قرآن را که همه علوم مربوط به هدایت انسان‌ها را دارد، فرستاد و همه چیزی که برای هدایت و سعادت دنیا و آخرت بشر نیاز است، در آن وجود دارد و پیامبران و ائمه اطهار(ع) این علوم را به مردم می‌آموزند و علاوه بر تامین غذای عقل که علم است، حکمت را که غذای اراده انسان است را تامین می‌کنند؛ پس هدف ارسال پیامبران و ادامه دهندگان راه آنان شامل تربیت انسان‌ها، زدودن جهل و تقویت اراده بشر می‌شود.

{$sepehr_media_3913007_400_300}

هدف دیگری که برای ارسال پیامبران و ائمه اطهار(ع) در قرآن بیان شده، در آیه 25 سوره حدید تجلی یافته است: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ و...؛ همانا ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو [ی تشخیص حق از باطل] نازل کردیم تا مردم به عدالت بر خیزند، و...» و برقراری عدالت به جهت عدالت اجتماعی و سعادت بشر ضرورت دارد. 

بنابراین هدف وجود ادیان را می‌توان در دو مفهوم سعادت در همین دنیا و نجات آخرت خلاصه کرد، تنها دین قادر به تأمین سعادت و خوشبختی بشریت است و این امر فقط از سوی کسی امکان‌پذیر است که در روز غدیر منصوب شد، در آن روز شخصی به عنوان خلیفه منصوب شد که می‌توانست آمال و آرزوهای دنیوی بشریت را محقق کند و سعادت این دنیا را برای انسان‌ها فراهم بیاورد.

ایکنا - چه اصولی سعادت دنیوی بشر را تأمین می‌کنند؟

جامعه بشری پس از جنگ جهانی دوم که طبق برخی نقل‌ها ۳۶ میلیون انسان در آن کشته شد و بخش‌های بزرگی از جهان ویران شد، تازه به این فکر افتاد که چگونه باید از وقوع چنین فاجعه‌هایی جلوگیری کرد، بر همین اساس، نمایندگان هر کشور گرد هم آمدند و نهادی به نام سازمان ملل متحد را تشکیل دادند تا سعادت دنیوی بشر را تعریف کرده و برای تحقق آن تلاش کنند.

اگر منشور سازمان ملل، اعلامیه حقوق بشر و سایر اسناد بین‌المللی را بررسی کنیم، در می‌یابیم که بشر، فارغ از دین و مذهب متفاوت، سعادت این دنیا را در شش مفهوم خلاصه کرده است که اولین آن عدالت است، یعنی تا زمانی که ظلم وجود داشته باشد، بشر زندگی سعادتمندانه‌ای نخواهد داشت، دومین مفهوم صلح است و تا زمانی که جنگ برقرار باشد، انسان‌ها روی سعادت را نخواهند دید.

{$sepehr_media_3913008_400_300}

امنیت به عنوان سومین مفهوم، یعنی تا زمانی که ناامنی در جهان حاکم باشد، سعادت در این دنیا ممکن نیست، چهارمین مفهوم، دانش و آگاهی است؛ تا زمانی که جهل وجود داشته باشد، بشریت به سعادت دست نخواهد یافت، رفاه و آسایش به عنوان پنجمین مفهوم تلقی می‌شود، یعنی تا زمانی که فقر، عقب‌ماندگی و گرسنگی میان جامعه جهانی باشد، انسان احساس سعادت نخواهد کرد و آخرین مفهوم آزادی است. این شش اصل، ستون‌های سعادت دنیوی بشر هستند که خداوند نیز خواهان سعادت انسان در این دنیا بوده است اما تحقق این سعادت به راه و مسیری خاص نیاز دارد. اگر بشر به دنبال تحقق عدالت و سعادت دنیوی است، باید به سراغ شخصی برود که در روز غدیر منصوب شد. 

ایکنا - از بین اصول مطرح‌شده برای سعادت بشر کدام اصل در آیینه آموزه‌های غدیر مهم‌تر است؟

عدالت یکی از دو هدف اصلی ارسال پیامبران بیان شد و باید درباره اهمیت عدالت تبیینی صورت گیرد؛ در مذهب تشیع، عدالت نه‌تنها مهم است، بلکه از اصول دین شمرده می‌شود و در میان تمام صفات الهی مانند رحمت، کرم، جباریت، مغفرت و.. تنها «عدل» به عنوان یک اصل اعتقادی قرار گرفته است. مسئله عدالت حتی در بحث مهدویت نیز بسیار اهمیت دارد، زیرا معرفی امام زمان(ع) که توسط پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین(ع) و سایر ائمه صورت گرفته است، بر اصل عدالت استوار است.

بیشترین توصیفی که در روایات درباره امام مهدی(عج) آمده، این است که زمین را از عدالت سرشار می‌کند و جمله‌ای طلایی از حضرت نیز نقل شده که تأکید دارد: «هیچ چیز جز عدالت، مردم را اصلاح نمی‌کند.» بنابراین، برای اصلاح واقعی جامعه، عدالت باید حاکم شود و این موضوع نه‌تنها در مذهب شیعه بلکه در تمام ادیان، اقوام و ملیت‌ها مورد تأکید قرار گرفته است؛ در واقع عدالت، گمشده‌ای برای تمام بشریت است.

براساس پیام غدیر، اگر بشر خواهان سعادت دنیوی است، اولین شرط آن برقراری عدالت است، اما «چه کسی می‌تواند عدالت را برقرار کند؟» آن شخص باید دو ویژگی داشته باشد که اولین آن علم کامل به مصالح و مفاسد بشریت است و امروز میان متفکرین، حقوق‌دانان و سیاست‌مداران در این زمینه اختلاف‌نظر وجود دارد و دومین ویژگی شامل توانایی وضع قوانین عادلانه می‌شود، یعنی تنها کسی قادر به ایجاد عدالت واقعی است که عالم به قوانین عادلانه باشد و بتواند نظام اجتماعی را بر اساس عدالت تنظیم کند. در غدیر شخصی به عنوان جانشین انتخاب شد که علم متصل به خدا داشت و می‌توانست مسیر صحیح را به بشریت عرضه کند.

{$sepehr_media_3913009_400_300}

امروز شاهدیم که قوانین مختلفی در کشورهای جهان وجود دارد، اما درباره عدالت، میان حقوقدانان و قانون‌گذاران اختلاف نظر دیده می‌شود و ممکن است یک حقوقدان قانونی را عادلانه بداند، در حالی که حقوقدان دیگری آن را ناقص بداند. هر کشور، متناسب با شرایط و دیدگاه‌های خود، قوانین مختلفی را برای عدالت تصویب می‌کند، اما سؤال اینجاست: «کدام یک می‌تواند جامعه بشری را به عدالت واقعی برساند؟» امیرالمؤمنین(ع) کسی است که قوانین را از سوی خداوند آموخته و می‌دانیم که در احکام و قوانین الهی اشتباهی راه ندارد.

شرط سعادت دنیوی و اخروی براساس آموزه‌های غدیر + فیلم

اکنون در بسیاری از کشورها، قوانین خوبی وجود دارد، اما مسئله اصلی اجرای صحیح این قوانین است و قانون خوب، شرط لازم برای عدالت است، اما کافی نیست. برای اجرای واقعی عدالت در جامعه، حکومت باید در اختیار کسی قرار گیرد که دارای دو ویژگی علم کامل به راه‌های تحقق عدالت و عصمت باشد. بهترین قوانین نیز در برابر فساد و سوءاستفاده، آسیب‌پذیر هستند، حتی عالی‌ترین مقررات نیز در برابر پارتی‌بازی و حزب‌گرایی شکست می‌خورند.

ایکنا - اگر امیرالمؤمنین(ع) پس از غدیر حکومت می‌کرد، جامعه پایبند به چه اصولی بود؟

شخصی باید حاکم شود که توسط خداوند انتخاب شده باشد زیرا شخصی که از سوی خداوند منصوب می‌شود؛ قطعا در برابر وسوسه‌های شیطان تسلیم نمی‌شود. تاریخ؛ به بشریت نشان داده که عدالت کامل تنها در حکومت‌های الهی تحقق یافته است؛ مانند حکومت مختصر حضرت سلیمان و حکومت کوتاه چهار سال و هشت ماهه امیرالمؤمنین(ع) و در پاسخ به این سوال که «چرا این حکومت‌ها موفق بودند؟» باید گفت حاکمان آن‌ها عالم بودند، از سوی خداوند منصوب شده بودند و معصوم نیز بودند.

زمانی که پیامبر اکرم(ص) در روز غدیر، امیرالمؤمنین(ع) را به عنوان خلیفه معرفی کرد، آیه‌ای نازل شد که در طول ۲۳ سال رسالت پیامبر، هیچ‌گاه مشابه آن نازل نشده بود «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا؛ امروز دینتان را برای شما کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را برایتان به عنوان دین پسندیدم.»

{$sepehr_media_3913010_400_300}

ما به دنبال جامعه‌ای با مردمانی با اخلاق، عادل و ضد ظلم هستیم، مردمانی که حتی با دشمنان خود نیز منصف باشند و این هدف فقط با توصیه‌های اخلاقی محقق نمی‌شود و تحقق این هدف نیازمند حاکمی است که دارای قدرت اجرایی، منابع مالی و امکانات تبلیغاتی باشد، اگر قدرت، ثروت و ابزار تبلیغاتی در اختیار امام علی(ع) قرار می‌گرفت، می‌توانست جامعه را اصلاح کند و عدالت را در سراسر جهان برقرار کند و اصرار خداوند بر حکومت امیرالمؤمنین(ع) و جانشینان پاک او، برای نجات و تربیت بشریت بود.

اگر تمام منابع آموزشی، رسانه‌ها، منابر و امکانات تبلیغاتی در اختیار امام معصوم باشد، آن‌گاه می‌تواند تمام مردم را از جهل نجات داده و به سوی علم و حکمت هدایت کند، اما اگر امام معصوم از حکومت کنار گذاشته شود، نمی‌تواند عدالت را اجرا کند؛ زیرا تبلیغات، منبر، ثروت جامعه، قدرت قضایی برای اجرای عدالت، کلاس‌های درس و محافل علمی در اختیارش نیست.

بنابراین پیام غدیر این است: «ای مردم، پس از پیامبر(ص)، حکومت را به دست علی بن ابی‌طالب(ع) بسپارید؛ چراکه او عالم و معصوم است و با استفاده از امکانات حکومت، جامعه را سرشار از عدالت خواهد کرد». غدیر، علاوه بر نجات آخرت، راه سعادت دنیوی بشر را نیز مشخص می‌کند و اگر امیرالمؤمنین(ع) و فرزندان پاک او یکی پس از دیگری حکومت می‌کردند، جنگی در نمی‌گرفت، بلکه صلح و عدالت بر جامعه بشری حاکم می‌شد؛ همان‌گونه که به دست امام زمان(عج) محقق خواهد شد.

ایکنا - وجه تمایز حکومت مهدوی و حکومت علی بن ابی‌طالب(ع) پس از غدیر اگر اتفاق می‌افتاد، چیست؟

اتفاقاتی که در حکومت مهدوی رخ خواهد داد، همان چیزی است که بنا بود پس از غدیر محقق شود و یکی از مهم‌ترین شاخصه‌ها در حکومت مهدوی برقراری امنیت جهانی است و یکی از روایاتی که شرایط جامعه مهدوی را توصیف کرده، بدین صورت است: اگر دو بانوی خوش‌چهره تصمیم بگیرند از شرق کره زمین بدون هیچ همراهی به غرب کره زمین سفر کنند، هیچ‌کس امنیت آن‌ها را تهدید نخواهد کرد و این همان امنیتی بود که غدیر بنا داشت برای بشریت رقم بزند، اما با نادیده گرفتن جانشین انتخاب شده پیامبر(ص)، بشریت از چنین نعمتی محروم شد.

سعادت بشر در گرو گسترش علم و دانش است، زیرا جهل، مانعی برای دین و هدایت محسوب می‌شود و هرچه مردم جاهل‌تر باشند، از خداوند دورتر خواهند شد، اگر حاکمی که عالم به تمام علوم باشد، بر سر کار می‌آمد و این علوم را در میان مردم منتشر می‌کرد، بشریت سعادت دنیا را نیز تجربه می‌کردند، اما حاکمان جاهل، نه‌تنها علم را در جامعه منتشر نمی‌کنند، بلکه مردم را نیز به جهل سوق می‌دهند و در یک حکومت جاهلانه، مردم بی‌دین خواهند شد.

{$sepehr_media_3913011_400_300}

پیام دیگر غدیر این بود: «علی بن ابی‌طالب(ع)، عالم به تمام امور را بر سر کار آورید. بیعت کنید و حکومت را به او بسپارید، زیرا او عالم است و می‌تواند مردم را عالم تربیت کند». هیچ انسانی از زندگی در فقر و گرسنگی احساس رضایت نمی‌کند و برخی تفاسیر نادرست از دین می‌شود که فقر را در دین امری مطلوب معرفی کرده‌اند، اما قرآن و روایات بارها بر رفاه عمومی تأکید کرده‌اند. 

شرط سعادت دنیوی و اخروی براساس آموزه‌های غدیر + فیلم

به طور مثال در آیه 96 سوره اعراف خداوند می‌فرماید: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ؛ و اگر اهل شهرها و آبادی ها ایمان می‌آوردند و پرهیزکاری پیشه می‌کردند، یقیناً برکاتی از آسمان و زمین را بر آنان می گشودیم، ولی تکذیب کردند، ما هم آنان را به کیفر اعمالی که همواره مرتکب می‌شدند [به عذابی سخت] گرفتیم.»

چگونگی تحقق سعادت بشر به دست امام معصوم

بالاترین درجه تقوا شامل نماز، روزه، حجاب و سایر اعمال نیست، بلکه سپردن حکومت به دست امیرالمؤمنین(ع) است و اگر چنین می‌شد، خداوند درهای برکت را بر روی مردم می‌گشود و امام معصوم، عادلانه این نعمت‌ها را تقسیم می‌کرد، خداوند، ثروت را در کره زمین کم نیافریده است، بلکه آنچه باعث رنج بشریت شده، بی‌عدالتی در توزیع ثروت است و این امر تنها به دست امام عالم و معصوم امکان‌پذیر است. 

آزادی نیز یکی از فاکتورهای سعادت بشری است، اما آزادی نباید به معنای بی‌بندوباری و نادیده گرفتن حقوق دیگران تلقی شود، برای نمونه، وقتی امیرالمؤمنین(ع) به خلافت ظاهری رسیدند، برخی افراد از جمله سعد بن وقاص، عبدالله بن عمر، مروان بن حکم، ولید و سعید بن عاص از بیعت با ایشان سر باز زدند، اما حکومت ایشان عادلانه بود زیرا هیچ‌کس را مجبور به بیعت نکردند، هیچ مخالفی را از کشور تبعید نکردند و هیچ مخالفی را که قصد داشت به معاویه ملحق شود، از خروج منع نکردند.

{$sepehr_media_3913012_400_300}

حتی مخالفان ایشان، علیه حکومت توطئه کردند، جنگ به راه انداختند و مشکلات ایجاد کردند، اما امیرالمؤمنین(ع) آن‌ها را به اجبار از کشور بیرون نکردند و این نشان می‌دهد که آزادی‌های فردی و اجتماعی در حکومت ایشان در کنار هدایت، دلسوزی و نشان دادن راه صحیح به مردم کاملاً رعایت می‌شد. بشریت؛ تنها کسی را که می‌توانست سعادت را، آزادی را، امنیت جهانی را، صلح را، گسترش علم و دانش را و رفاه عمومی را محقق کند؛ از دست داد، درواقع نادیده گرفتن غدیر، شکست بشریت بود.

اگر مردم خلافت را به امیرالمؤمنین(ع) می‌سپردند، پس از او به امام حسن(ع)، سپس امام حسین(ع) و دیگر ائمه اطهار یکی پس از دیگری حکومت می‌کردند، امروز تمام دنیا یکتاپرست بود و ولایت الهی در سراسر جهان برقرار بود، حضرت صدیقه کبری(س) در این باره فرمودند: «به خدا سوگند، اگر حقّ ]یعنی خلافت و امامت[ را به اهلش سپرده بودند و از عترت و اهل بیت پیامبر(ص) پیروی و متابعت کرده بودند حتّی دو نفر هم با یکدیگر درباره خدا و دین اختلاف نمی‌کردند و مقام خلافت و امامت توسط افراد شایسته یکی پس از دیگری منتقل می گردید و در نهایت تحویل قائم آل محمّد(ع) می‌گردید که او نهمین فرزند از حسین(ع) می‌باشد» اما روزی خواهد آمد که فرزند امیرالمؤمنین، امام زمان(ع)، حکومت عدل الهی را برقرار می‌کند و علاوه بر سعادت دنیوی، سعادت اخروی مردم را تأمین می‌کند.

ایکنا - لطفا مصادیقی از حکومت عادلانه امیرالمومنین(ع) ذکر کنید.

مسلمان و غیرمسلمان‌ به حکومت پر از چالش امیرالمومنین(ع) اعتراف کرده‌اند، درواقع حکومتی که به امام رسید، وارث بیست و پنج سال خرابکاری، جور و تبعیض بود و این موضوع در خطبه شقشقیه برجسته شده است: آن گاه «سومى» برخاست، در حالى كه از پرخوارگى باد به پهلوها افكنده بود و چونان ستورى كه همّى جز خوردن در اصطبل نداشت. خويشاوندان پدريش با او همدست شدند و مال خدا را چنان با شوق و ميل فراوان خوردند كه اشتران، گياه بهارى را. تا سرانجام، آنچه را تابيده بود باز شد و كردارش قتلش را در پى داشت. و شكمبارگيش به سر در آوردش.

اطرافیان به شیوه حکومتداری امیرالمؤمنین(ع) اعتراض کردند و تاکید کردند که روسا و بزرگان را برای تثبیت حکومت، راضی نگه دارد، اما امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «أَتَأْمُرُونِی أَنْ أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ فِیمَنْ وُلِّیتُ عَلَیهِ؟ وَ اللهِ لَا أَطُورُ بِهِ مَا سَمَرَ سَمِیرٌ، وَ مَا أَمَّ نَجْمٌ فِی السَّمَاءِ نَجْمًا؛ آیا مرا فرمان مى‌دهید تا پیروزى بجویم به ستم كردن در باره آنان كه سرپرست ایشانم؟ به خدا كه نپذیرم تا جهان سرآید، و ستاره‌اى پى ستاره‌اى برآید».

{$sepehr_media_3913013_400_300}

بعضی‌ها درباره وضعیت لباس وصله‌دار و طعام حضرت که نان خشک بود، اعتراض ‌کردند و  امیرالمؤمنین(ع) در جواب فرمود: «لعل بالحجاز او اليمامه من لا طمع له فى القرص، و لا عهد له بالشبع!؛ در حالى كه ممكن است در سرزمين حجاز يا يمامه، كسى باشد كه حتى اميد بدست آوردن يك قرص نان نداشته باشد و نه هرگز شكمى سير خورده باشد آيا من با شكمى سير بخوابم در حالى كه در اطرافم شكم‌هاى گرسنه و كبدهاى سوزانى باشند؟»

پایتخت حکومت امیرالمؤمنین(ع) در کوفه بود و در یک زمان کوتاهی کوفه را با اقدامات متعدد دگرگون کردند، به طور مثال، شهر را به هفت محله تقسیم کردند و دستور دادند هر روز نام کودک متولد شده در هر خانه را در فهرست بیت‌المال ثبت کنند تا از بدو تولد سهم‌اش از بیت‌المال مشخص شود و برای وفات اشخاص نیز همین تأکیدها صورت می‌گرفت.

امروز در دنیای مدرن، فکر می‌کنند صندوق پیشنهادات و انتقادات ساخته غرب است، در حالی که این کار اولین بار توسط امیرالمومنین(ع) انجام شد و دستور داد که در هر یک از هفت محله، اتاقک‌هایی از جنس گل ساخته شود، درواقع باجه‌ای برای دریافت شکایات ایجاد کرد و در مسجد و نماز جمعه اعلام کرد: «ای مردم! بعضی‌ها شاید از من خجالت می‌کشند، بعضی‌ها فکر می‌کنند دستشان به من نمی‌رسد. اگر از ماموران من گله دارید و فکر می‌کنید دستتان به من نمی‌رسد، بنویسید و در این باجه‌ها بیندازید. هر شب خودم شکایات را می‌خوانم.»

در یکی از موارد، یک پیرزن به نام «سوده» گریان وارد مسجد شد و دید که امیرالمؤمنین(ع) در حال نماز است. درد دلی داشت. امیرالمومنین(ع) سریع نمازش را تمام کرد و پرسید: «مادرم، چه شده است؟» پیرزن گفت: «قاضی شما سر من داد زد.» امیرالمؤمنین(ع) فوراً کاغذ و قلم گرفت و حکم عزل قاضی را صادر کرد و فرمود: «قاضی مملکت من، علی بن ابیطالب، حق ندارد سر ارباب رجوع داد بزند.» و حکم عزل را همان‌جا به دست پیرزن داد و گفت: «مادر، خودت حکم را ابلاغ کن تا دلت خنک شود.»

اگر بخواهم درباره عدالت امیرالمؤمنین(ع) در این حکومت چهار سال و هشت ماهه صحبت کنم، ساعت‌ها مطلب وجود دارد، اما در پایان باید گفت حکومت‌های قبل از امیرالمؤمنین(ع)، خجل هستند و حکومت‌های بعد از ایشان تا روز ظهور، همه عاجز و آواره‌اند.

گفت‌وگو و فیلم از حانیه‌سادات حسینی‌کیا