در گفت‌وگوی ایکنا با همسر شهید مطرح شد
«بیت‌المال»؛ واژه‌ای معنابخش در زندگی شهید «سیدابوالفضل اجتهد»

سیدابوالفضل اجتهد شهید جنگ ۱۲ روزه در کاشانهمسر شهید سرگرد سیدابوالفضل اجتهد از مردی می‌گوید که با ایمان، صداقت و رعایت دقیق حلال و حرام الهی، «سرباز امام زمان(عج)» بودن را در زندگی روزمره معنا کرده بود؛ مردی خانواده‌دوست که آرامش خانه، تربیت فرزندان و احترام به والدین را در کنار تعهد کاری و عشق به ولایت فقیه، سرلوحه زندگی قرار داد و سرانجام، در اوج آرزوهایش در تجاوز وحشیانه رژیم صهیونیستی در بامداد ۲۷ خرداد به یک مقر ایست و کنترل در کاشان به شهادت رسید. در گفت‌وگوی پیش‌ رو که خبرنگار ایکنا از اصفهان انجام داده است، روایت همسر شهید از خاطرات، ویژگی‌های اخلاقی و آخرین لحظات زندگی مشترک با این شهید بزرگوار را می‌خوانیم.

ایکنا ـ در آغاز گفت‌وگو، خودتان و شهید بزرگوار را معرفی کنید.

محدثه سلیمی، همسر شهید سیدابوالفضل اجتهد هستم، متولد ۱۳۷۲ و دارای مدرک کارشناسی حسابداری. همسر عزیزم، شهید سیدابوالفضل اجتهد نیز متولد ۱۳۶۷ و دارای مدرک کارشناسی حسابداری بود.

ایکنا ـ همسرتان چه ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری برجسته‌ای داشت؟

سیدابوالفضل در اجتماع و در ارتباط با مردم بسیار متواضع، باحیا، باادب و باصداقت بود و این گفته همه کسانی‌ است که با او در محل کار یا در جمع اطرافیان حضور داشتند؛ همچنین در ارتباط با نامحرم، به تصدیق همکاران و اطرافیان خانم، بسیار به حفظ حریم‌ها اهمیت می‌داد، نگاه به نامحرم نداشت و حتی بر این مسئله بسیار تأکید می‌کرد.

او در محل کار به بیت‌المال اهمیت ویژه‌ای می‌داد. خودم شاهد بودم که به پسرم اجازه نمی‌داد حتی ماژیک روی وایت‌برد محل کارش بکشد؛ چون اعتقادش این بود که برای بیت‌المال است و اگر بعضی وقت‌ها پسرم همراه پدرش به محل کار می‌رفت و آب‌میوه یا شکلاتی می‌خورد، همسرم با کمال مهربانی و رفتار عالی با پسرم، هزینه آن را شخصاً به محل کار پرداخت می‌کرد.

در مواجهه با همکاران، دوستان و به‌طور کلی مردم همیشه احترام را رعایت می‌کرد و اجازه نمی‌داد کسی از او ناراحت یا حقی پایمال شود. بارها شاهد گذشت‌ها و ازخودگذشتگی‌های زیادی از سوی شهید بودم.

ایکنا ـ نگاه ایشان به مسائل کاری و معیشتی چگونه بود؟

در مسائل کاری، همیشه نسبت به حلال و حرام الهی حساسیت داشت و به بهترین نحو تلاش می‌کرد. بسیاری مواقع بیشتر از حد معمول در محل کار حضور داشت. همه این سخت‌کوشی‌ها به‌دلیل اعتقادش بود که می‌گفت: «پول باید حلال باشد تا سفره پربرکت شود.»

به‌طور کلی اگر بخواهم سیدابوالفضل را توصیف کنم، باید بگویم سرباز امام زمان(عج) بود؛ چون حقیقتاً در زندگی برای هرچه بهتر شدن زحمت می‌کشید.

ایکنا ـ نقش ایشان در محیط خانواده چگونه بود؟

نسبت به پدر و مادرش و حتی پدر و مادر من، کوچکترین بی‌احترامی یا بدخلقی از ایشان ندیدم. چه‌بسا همیشه برای رضایت خانواده کارهای زیادی انجام می‌داد و هیچ‌وقت نشده بود که اعضای خانواده از شهید درخواستی داشته باشند و او انجام ندهد یا ناراحت شود.

ما دو پسر به نام‌های سیدامیرعلی (۷ ساله) و سیدامیرحسین (۲ ساله) داریم که به گفته همسرم، شیرین‌ترین ثمره زندگی ما محسوب می‌شوند. شهید اجتهد به بچه‌ها بسیار علاقه داشت، با آن‌ها بازی می‌کرد و همیشه می‌گفت: «بچه‌ها و شما را که می‌بینم، همه دغدغه‌ها و خستگی‌های محل کار از یادم می‌رود.» در تربیت فرزندان بسیار حساس بود و مرتب به من سفارش می‌کرد؛ حتی در دیدار آخر و مکالمه آخرمان نیز بر تربیت بچه‌ها تأکید داشت.

اگر بخواهم همسرم را توصیف کنم، باید بگویم بسیار مهربان، خانواده‌دوست و آرامش‌بخش بود. آرامشی که او داشت، وابستگی من را به خودش بیشتر می‌کرد. انصافاً آنچه در توان داشت، برای آسایش و راحتی ما صرف می‌کرد. بهترین خاطرات و زیباترین لحظات عمرم در کنار او بود. همه این خصوصیات ناشی از ایمان و اخلاق خوب ایشان و ارتباط ویژه‌ای بود که با اهل‌ بیت(ع) داشت. واقعاً شهیدگونه زندگی کرد تا به مقام شهادت رسید.

همسرم همواره بر قناعت، صبر در تربیت فرزندان، تمیزبودن، مرتب‌بودن و نظم در خانه تأکید داشت. من آرامش و مهربانی‌اش را بسیار دوست داشتم. در همه مسائل و نگرانی‌ها، با اعتماد به‌نفس و آرامش کامل به من می‌گفت: «نگران نباش، درست می‌شود» و همین جمله انگار بزرگترین مشکلات دنیا را برایم حل می‌کرد و همچون عسل شیرین بود.

زندگی مشترک‌مان سرشار از خاطرات شیرین بود؛ چون حتی کوچکترین کارهای روزمره را با مشورت و همراهی با یکدیگر انجام می‌دادیم. مسافرت‌هایمان هم بسیار شیرین بود، به‌خصوص اردیبهشت امسال که به شمال و سپس مشهدالرضا رفتیم و بهترین و زیباترین لحظات زندگی‌مان را گذراندیم.

ایکنا ـ از انس شهید با قرآن بگویید. 

همسرم در برهه‌ای، قرآن را حفظ می‌کرد. در ادامه صوتی تقدیم می‌کنم که مربوط به تحویل آیاتی از سوره بقره است. 

{$sepehr_media_3994711_400_300}

ایکنا ـ از شب شهادت ایشان و آخرین گفت‌وگویتان برایمان بگویید.

شب سه‌شنبه، ۲۶ خرداد، شب قبل از شهادت، مکالمه‌ای با هم داشتیم؛ همان آرامش، همان امید به زندگی، همان صحبت‌ها درباره شهادت، نابودی اسرائیل، هدف اسلام و سلامتی مقام معظم رهبری. من بغض کرده بودم و او فقط من را دلداری می‌داد؛ چون چند روزی بود که یکدیگر را ندیده بودیم. همان شب، تا صبح خوابم نبرد تا اینکه خبر شهادتش را به من دادند.

شهید سیدابوالفضل اجتهد رفاقت خاصی با شهید محمودرضا بیضایی داشت و در زندگی همیشه به ایشان متوسل می‌شد.

تنها خواسته‌ام از همسر شهیدم این است که کمکم کند مانند خودش زندگی کنم، با شهادت دنیا را ترک کنم و در روز قیامت شفیع من باشد.

زهراسادات محمدی