حجتالاسلام والمسلمین حمید احمدی، عضو هیئت علمی گروه انقلاب اسلامی دانشگاه معارف اسلامی در یادداشتی که در اختیار ایکنای قم قرار داده است، نوشت: خداوند تعالی از نماز با عناوین مختلف در قرآن کریم یاد کرده است، از عنوان «صلاة» که بر این عبادت فاخر با اجزا و اذکار مختلفش دلالت دارد، گاه از آن به رکوع و سجده یاد میکند.
از لطائف این بیان آن است که دلالت بر شرافت این دو رکن دارد که به بیان اهل معنا از اشرف ارکان نمازند، همانند آنچه در آیه ۴۳ سوره بقره آمده که از نماز به رکوع یاد شده است: «وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ؛ و با خداپرستان حق را پرستش کنید» که علاوه بر امر به اقامه نماز بر اقامه جماعت نیز دلالت دارد و گاه از آن با عنوان رکوع و سجود یاد میکند، همانند آیه 77 سوره حج که فرمود: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد ركوع و سجود كنيد و پروردگارتان را بپرستيد و كار خوب انجام دهيد باشد كه رستگار شويد» یعنی به جای ذکر عنوان صلاة، از دو رکن شریف آن نام میبرد.
از آن به تکبیر نیز یاد شده است که در سوره مدثر آمده است: «وَرَبَّكَ فَكَبِّرْ؛ و پروردگار خود را بزرگ دار»، به بیان مرحوم علامه طباطبایی و برخی دیگر از مفسران مراد نماز است که مطلع و رکن آن باشد و نیز در آیه ۷۸ سوره اسراء از آن به «قرآنالفجر» یاد شده است: «أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا؛ نماز را از زوال خورشيد تا نهايت تاريكی شب (نيمه شب) برپا دار، و همچنين قرآن فجر (نماز صبح) را، چراكه قرآن فجر مورد مشاهده فرشتگان شب و روز است.»
این آیه دارای ظرایف و لطایفی چند است چنانکه آیتالله جوادی آملی بیان میکند: «برای اینکه قرآن جا بگیرد در وجودی آدمی، بخشی از این قرآن را بهصورت نماز درآوردند که یک قرآن مجسّم و ممثّل است. فرمود: بهترین زمان را که سحر است برخیز! بخشی از این کتاب را در خودت پیاده بکن بهصورت نماز، برای اینکه اِنَّ قُرْآنَ الْفَجْر، اصلاً تعبیری کرده، نمیگوید نماز صبح؛ میگوید قرآن صبح. میفرماید نماز صبح بخوان، نماز ظهر بخوان، نماز عصر بخوان، قرآن صبح بخوان. اصلاً به جای اینکه بگوید نماز صبح، میگوید قرآن صبح. چون نماز از ابتدا تا انتها همه کلمات و آیات قرآن باشد. از حمد و سوره تا دیگر اذکار آن در رکوع و سجود و تشهد، بنابرین خود ذکری است از پروردگار همراه با خشوع و خضوع که خود روح عبودیت خداوند است که پیام و آموزه بنیادین قرآن باشد.»
از دیگر لطائف این تعبیر آن باشد که خداوند در این آیه به پیامبرش خطاب میکند که برای آنکه بتوانی کلام وحی را که بار سنگینی است تحمل کنید و دریافت کنید، باید قرآنی شوید، چون بنایی که قرار است ساخته شود باید مصالح و ابزاری از جنس مناسب و متلائم با آن باشد. دریافت و تحمل معانی سنگین و ثقیل آسمانی و بنای جان و جامعه قرآنی جز با قرآن ممکن نخواهد بود، اما چگونه؟ فرمود، باید قرآن را در خود جای دهید و قرآنی شوید و نماز را که قرآن مجسم است اقامه کنید و در سحرگاهان هم تلاوتش کنید و هم با اقامه نماز مجسمش کنید. حالا که چنین است، اگر بخواهی این قول ثقیل را بتوانی تحمل کنی، باید پایهای از خودش داشته باشد.
از ظرائف دیگر آن باشد که قرآن کریم هم تحمل بار سنگین معنایی و وحیانی را با نماز میسر میداند چنانکه بعد از امر به عبادت شبانگاه و سحری با تلاوت قرآن و اقامه نماز در آیه پنجم سوره مزمل میفرماید: «إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا؛ چراکه ما بهزودی سخنی سنگین به تو القا خواهیم کرد» یعنی تحمل این کلام و گفتار گران و سنگین جز با تمسک و توسل به قرآن و قرآنی کردن جان ممکن نخواهد بود.
قرآن کریم برداشتن بار سنگین گناه و آلودگی را از رهاوردهای نماز میداند، بار سنگینی که قرآن در آیه ۱۳ سوره عنکبوت بیان میدارد: «وَلَيَحْمِلُنَّ أَثْقَالَهُمْ وَأَثْقَالًا مَعَ أَثْقَالِهِمْ وَلَيُسْأَلُنَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَمَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ؛ و قطعاً بارهاى گران خودشان و بارهاى گران ديگر را با بارهاى گران خود برخواهند گرفت و مسلماً روز قيامت از آنچه به دروغ برمىبستند پرسيده خواهند شد.»
چنانکه خداوند متعال در آیه ۴۵ سوره عنکبوت فرمود: «...إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ...؛ یقیناً نماز از کارهای زشت، و کارهای ناپسند باز میدارد» این منکر و فحشا همان بار سنگینی است که نماز میتواند بردارد و سبک بالی و عروج آدمیان را فراهم آورد و با قرآنی شدن در اثر تجسم آن با اقامه نماز، در روز حشر نیز بارهای سنگینش و دیگران که بر دوش آدمی است برداشته و سبک میشود، چون جان قرآنی و ساحت انسانی مأنوس با نماز، سنگینی گناه و آلودگیها را در دنیا که کشتزار آخرت است، بر دوش خویش حمل نمیکند و در نبا همه آن سنگینیها را وا مینهد.