در روزگاری که سرعت انتشار محتوا در فضای مجازی، مرز میان «دانش تخصصی» و «برداشت عمومی» را کمرنگ کرده، موضوع نقل و بررسی احادیث، بهویژه در حوزه فضائل و فواید سورههای قرآن، بیش از هر زمان دیگری نیازمند دقت و تبیین عالمانه است. در حالی که گروهی به استناد بعضی از روایات، برای هر سوره و آیهای خواص و پاداشهای شگفتی نقل میکنند، عدهای دیگر به دیده تردید به این احادیث مینگرند و حتی آنها را ساخته و پرداخته ذهن راویان میدانند. در همین زمینه، خبرنگار ایکنا از اصفهان در بخش اول گفتوگو با علیاکبر توحیدیان، پژوهشگر قرآن و دکترای علوم قرآن و حدیث به بررسی دیدگاههای موافقان و مخالفان این احادیث، مفهوم جعل حدیث، حدود نقد علمی و چگونگی حفظ حرمت منابع دینی در عین برخورد نقادانه با آنها پرداخته است. در ادامه، متن این گفتوگو را میخوانیم.
یکی از مباحث مطرح در علوم قرآن و حدیث که موافقان و مخالفان متنوعی در میان خاص و عام دارد، مبحث فضائل، فواید و خواص سورههای قرآن و بعضی از آیات مشهور آن است.
البته در نگاهی دقیقتر، این مبحث به دو شاخه تقسیم میشود: شاخه فضائل و شاخه فواید. از آنجا که منبع این فضائل و فواید، فقط «احادیث» منقول از معصومین(ع) است، تحقیق و تفحص در صحت و سقم و به اصطلاح، اعتبارسنجی احادیث در این مبحث، به علوم فقهالحدیث، درایه یا مصطلحالحدیث، رجالالحدیث، تراجم، جرح و تعدیل، عللالحدیث، غریبالحدیث، تاریخ حدیث و امثال آن از سوی متخصصان این علوم مربوط میشود؛ در نتیجه، احراز این علوم به کسب ملکه استنباط و توانایی عرضه و انطباق با قرآن مجید و سایر معیارها مانند عقل سلیم، علوم قطعی، اجماع و سایر وسایل مرتبط مانند کیفیت اخذ، تلقی، انتقال و تحمل حدیث مربوط میشود.
در نگاه تخصصی به این عرصه، احتیاط فراوان در نقل این گروه از احادیث و پرهیز از هرگونه افراط و تفریط، لازم و ضروری است. مخالفت یکدست با این احادیث، به همان مقدار غلط و خطرناک است که موافقت یکدست و مطلق با همه این دسته از احادیث؛ چون نوعی مسامحه بلاوجه محسوب میشود.
در بررسی دلالی متون و محتوای این احادیث، مهمترین وجه انتقادی مخالفان این دسته از احادیث به «مبالغه» در پاداش باورناپذیر قرائت، استماع، حفظ یا تعلیم سورهها و بعضی از آیات خاص قرآن مجید مربوط میشود. آنان میگویند: اینهمه پاداش کیفی و کمی در ازای کاری ساده و کمزحمت، با عقل و منطق حسابگر سازگار نیست؛ بنابراین حکم به مجعولبودن احادیث میدهند و به اصطلاح میگویند: حدیث «موضوع» است و اصلاً نیازی به بررسی فنی نمیبینند.
اشکال برخی دیگر از مخالفان، به اَسناد این احادیث و ضعفهای شخصیتی راویان حدیث از نظر فقدان وثاقت، صداقت، عدالت، اعتماد و اعتبار آنها و نیز اعترافات مضبوطشان در جعل حدیث، مانند اُبی بن کعب و نوح بن ابیمریم مروزی (ابوعصمت) است.
گروهی از مخالفان، صرفنظر از اعتبار محتوای متن حدیث، به نفس فعل «جعل حدیث» بهمثابه امری قبیح، معترضاند. این اعتراض به دو نقطه وارد است؛ نقطه اول کلام کاملاً بحقی که از معصوم(ع) صادر نشده باشد، ولی عمداً به معصوم نسبت داده شود نیز مصداق جعل است و حقبودن کلام از قبح جعلیت آن نمیکاهد و شایسته همان برخورد سلبی است که با احادیث جعلی معلومالحال صورت میگیرد. این میزان از حساسیت بهدلیل حفظ و حراست از حریم مقدس کلام معصومین(ع) است.
نقطه دوم، جمله معروفی است که میگوید: «هدف وسیله را توجیه نمیکند.» این جمله درست در این مقوله هم صادق است و نباید برای ترویج قرآن و تشویق مردم به خواندن آن، جملات آمیخته با مبالغه را به معصومین(ع) نسبت داد و نیل به این هدف مقدس را بهوسیله قول دروغ و وضع حدیث میسر کرد.
متأسفانه در تاریخ حدیث، به اعترافاتی از سوی برخی از جاعلان احادیث برمیخوریم که عمل مذموم جعل را با همین منطق غلط توجیه میکنند و حتی ادعای تقرب الیالله کردهاند که قطعاً عمل و ادعایشان غیرموجه است.
برای روشنتر شدن بحث، تذکر چند نکته لازم به نظر میرسد؛ اول اینکه باید به اعتماد و اعتقاد مردم به کتب حدیثی بزرگان دین احترام گذاشت و نباید با طرح مباحث تخصصی، موجبات سستی اعتقادی در جامعه را فراهم کرد و سوژه به دست مغرضان داد. معمولاً یکی از آسیبها در حوزه دین و اعتقادات، مطرحکردن مباحث تخصصی با نگاه انتقادی در میان جامعه، اعم از فضای مجازی و حضوری است.
نباید جایگاه درس و بحث در حوزه و دانشگاه و نوع مخاطب آنها را با کوچه و بازار و هیئت و مسجد و حسینیه با مخاطب عمومی اشتباه گرفت. متأسفانه در خصوص نقل احادیث هم این ظلم به ساحت قدسی حدیث رواج یافته است، تا آنجا که انسان از زبان برخی این جمله را میشنود که: «حدیث را رها کنید، آیا این مطلبی که میگویید، در قرآن هم آمده؟!»
بله، فقهالحدیث جایگاه مهم و ویژهای در کرسیهای حوزه و دانشگاه دارد؛ اما نتایج آن مباحث را که بعضاً صحت و اعتبار تعداد اندکی از انبوه احادیث را زیر سؤال میبرد، نباید بر سر هر کوی و برزن جار زد و اظهار فضل کرد و به تبعات منفی و زیانبار آن نیندیشید.
از سوی دیگر، انسان محقق و اهل علم و فن، تسلیم اسم و رسم و شخصیت مؤلفان ارجمند نمیشود و به نقل احادیثی نمیپردازد که از صافی معیارهای لازم عبور نکرده و مهر تأیید کامل نخورده است.
مخاطبان عام هم باید بدانند که نقد علمی و محققانه پژوهشگران متخصص در حوزه مقدس حدیث، هیچ از ارزش علمی و ایمانی مؤلفان بزرگ و بزرگوار کتب حدیثی نمیکاهد و حتی موجبات رضایت و خشنودی آنان را فراهم میکند؛ چون کار نیمهتمام آنان به اتمام رسیده و نواقص آن مرتفع و امانت معنوی چندصدسالهشان با سلامت بیشتری به بشریت ارائه شده است.
آنچه بهطور کلی در حوزه حدیث عرض کردیم، در خصوص احادیث فضائل و فواید قرائت اجزای کوتاه و بلند قرآن کریم هم صادق است و باید نقش متخصصان و جایگاه بیان و تبیین آنان از سخنگاههای عمومی تفکیک شود؛ چون «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.»
نکته مهم دیگر اینکه، خواننده قرآن نباید رسیدن به آن پاداشها را (صرفنظر از صحت و سقم آن) هدف خود قرار دهد، بلکه هدف از خواندن قرآن باید «تدبر» در آیات قرآن مجید باشد، چنانکه امیرالمؤمنین امام علی(ع) فرمود: «لا خَيرَ في قِراءةٍ ليسَ فيها تَدَبُّرٌ؛ خواندنی که در آن تدبر نباشد، خیری ندارد.»
زهراسادات محمدی