در روزگاری که سرعت انتشار محتوا در فضای مجازی، مرز میان «دانش تخصصی» و «برداشت عمومی» را کمرنگ کرده، موضوع نقل و بررسی احادیث، بهویژه در حوزه فضائل و فواید سورههای قرآن، بیش از هر زمان دیگری نیازمند دقت و تبیین عالمانه است. در حالی که گروهی به استناد بعضی از روایات، برای هر سوره و آیهای خواص و پاداشهای شگفتی نقل میکنند، عدهای دیگر به دیده تردید به این احادیث مینگرند و حتی آنها را ساخته و پرداخته ذهن راویان میدانند. در همین زمینه، خبرنگار ایکنا از اصفهان در بخش دوم گفتوگو با علیاکبر توحیدیان، پژوهشگر قرآن و دکترای علوم قرآن و حدیث به بررسی شرط پذیرش فضائل قرائت قرآن، توجیه جعل حدیث برای ترویج دین، استناد به کرم و فضل الهی و تمایز میان «اجر» و «اُجرت» و بحث فضل و عدل پرداخته است. در ادامه، متن این گفتوگو را میخوانیم.
برخی از صاحبنظران تصریح کردهاند که فضائل و فواید قرائت قرآن، اعم از خیرات و برکات دنیوی و پاداشهای فراوان اخروی آن، مشروط به تدبر در قرآن و رعایت حق تلاوت و بهاصطلاح، قرائت همراه معرفت، صحیح و قابل قبول است؛ بنابراین این گروه از علما صحت اکثر اینگونه احادیث را با شروط گفتهشده پذیرفتهاند و البته توجیهات دیگری را هم بیان کردهاند که عرض خواهیم کرد.
بیشتر بخوانید:
این نکته را هم اضافه کنیم که طبق مفاد این احادیث، پاداش اهل قرآن فقط به خواننده قرآن (قاری) منحصر نمیشود و تمامی اهل قرآن، اعم از قاری، مستمع، کاتب، حافظ، معلم، مدرس، خادم و حتی حاضران در جمع اهل قرآن و نگاهکنندگان به صفحه مصحف شریف و خلاصه، همه فعالان و بانیان خیر در مسیر زنده نگهداشتن قرآن کریم را شامل میشود.
همانطور که عرض کردیم، مهمترین مسئله چالشبرانگیز در این مبحث، افراط در ثواب و پاداشهای دنیوی و اخروی، مادی و معنوی و به عبارتی دیگر، نبود تناسب بین عمل و اجر آن است؛ البته چنانچه به متن این دسته از احادیث وارد شویم، بحثهای جزئیتری هم مطرح میشود و باید بهصورت موردی ارزیابی شود.
موافقان صحت این احادیث به چند نکته دیگر هم متوسل شدهاند؛ اول اینکه جعل حدیث در اینگونه موارد را مجاز، بلکه مُصاب و مُثاب دانستهاند و در این مورد خاص، خود را مخاطب نواهی تند و شدید پیامبر(ص) در خصوص جعل حدیث نمیدانند.
پیامبر(ص) در مواضع متعدد و با عبارات گوناگون، اصحاب را از جعل و دروغ در اقوال خود برحذر داشته است؛ برای نمونه در حدیثی میفرماید: «لا تَکذِبوا عَلَیَّ، فَإنَّهُ مَن کَذَبَ عَلَیَّ فَلیَلِجِ النّار؛ بر من دروغ نبندید، بهدرستی که هرکس بر من دروغ بندد، خود را در آتش جهنم میافکند.»
این راویان و طرفداران آنان در طول تاریخ بر این باورند که برای ترویج قرآن و گرمکردن بازار دین و ترغیب مردم به سمت خدا میتوانند با نیت قرب الهی، حرفهای فریبنده بزنند و وعده پاداشهای خیالی به مردم بدهند و چه کسی بهتر و صادقتر از پیامبر(ص) برای وعدهدادن؟ و چه کسی بالاتر از خدا برای تحقق وعدهها: «إنَّ الله لا یُخلِفُ المیعاد.»
اینگونه استدلال میکنند که مخاطب پیامبر(ص) در اینگونه تحذیرات شدید و غلیظ، افرادی هستند که با نیتی سوء و به قصد تعییب دین، بر وی دروغ میبندند. (الموضوعات، ابن جوزی، ج ۱، ص ۹۵) یا میگویند که خطاب این احادیث به کسانی است که به زیان و علیه ایشان دروغ میبندند، نه کسانی که به نفع ایشان چنین میکنند. ما با این دروغها به تقویت دین میپردازیم و آنچه را مخالف دین باشد، تقویت نمیکنیم. (الرعایه، شهید ثانی، ص ۱۶۲)
مورد دوم به این موضوع اختصاص دارد؛ ما انسانها نباید روابط و مناسبات اجتماعی خودمان را که موجوداتی ضعیف و تهیدست و بعضاً بخیل و خسیس هستیم، با خداوندی مقایسه کنیم که «أکرمُ الأکرمین و أجودُ الأجودین» و صاحب قدرت لایزال، نامتناهی و سراسر لطف و رحمت است.
این مقایسه، قیاس معالفارق است. این خدای قدیر رحیم واسع لطیف میتواند در ازای عمل ناچیز بنده، پاداشهای نجومی بدهد و ذرهای از کبریاییاش کاسته نشود و گردی بر جبروتش ننشیند. خدایی که در قرآن فرموده است: «مَن جاءَ بالحسنةِ فله عشرُ أمثالِها؛ هرکس کار نیکی را با خود در قیامت بیاورد، برای او ده برابر پاداش است.» (سوره انعام/ آیه ۱۶۰)
و نیز فرموده است: «مثلُ الّذینَ یُنفِقونَ أموالَهم فی سبیلِ اللهِ کمثلِ حبّةٍ أنبَتَت سبعَ سنابلَ فی کلِّ سنبلةٍ مائةُ حبّةٍ واللهُ یضاعفُ لِمَن یَشاء واللهُ واسعٌ علیم؛ کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند و در هر خوشه، صد دانه باشد. خداوند آن را برای هرکس که بخواهد، دو یا چند برابر میگرداند و خداوند وسیع و داناست.» (سوره بقره/ آیه ۲۶۱)
موافقان احادیث «فضائل السور» به پاداشهای عظیم خداوند به مؤمنان، مجاهدان و متقین در آخرت هم استناد میکنند و میگویند خداوندی که در ازای عمری چند ۱٠ ساله در دنیا و اطاعت اوامر و نواهی او در مدت کوتاه و محدود، پاداشهای ابدی و جاودانه با نعمتهای بینظیر و وصفناپذیر در بهشتهایی با انهار، اشجار، حور و غلمان و قصور میدهد، هیچ استبعادی ندارد که در ازای قرائت آیه یا سورهای از قرآن، چنین پاداشهای کلان و بیکرانی به بندگانش عطا کند.
در پاسخ باید گفت که آری، چنین خدای رحیم، واسع، لطیف و قدیری داریم و آیات قرآن هم مستندات حق و درستی هستند؛ اما این سخنان درست، دلیلی بر صحت نقل احادیث فضائل السور از پیامبر(ص) نیست و آنها را از اتهام جعل مبرا نمیکند.
نکته سومی که مطرح میکنند، این است که میگویند بین «اجر» با «اُجرت» فرق است. «اجر» به معنای پاداش، حد و اندازه ندارد؛ اما «اُجرت» به معنای مزد، محدود و متناسب با کار انجامشده است. خداوند «اجر» میدهد، نه «اُجرت»؛ پاسخ به این نکته هم مشابه پاسخ به نکته قبلی است؛ یعنی مطلب در جای خود درست است، ولی ناظر به سؤال و اقناعکننده نیست.
نکته دیگری که میگویند، این است که این عرصه، عرصه «فضل» الهی است، نه «عدل» الهی. این محاسبات و مقایسات در میدان فضل پروردگار جهانیان جایی ندارد.
در پاسخ به این توجیه هم باید همان را گفت که عرض کردیم. اگر سخن در امکان وقوع این پاداشها از جانب خداوند متعال بود، این پاسخها بسیار جذاب و اقناعکننده میبود؛ اما سخن در امکان وقوع نیست، سخن بر سر آن است که آیا این احادیث، اقوال صادرشده از جانب معصومین(ع) هستند یا خیر؟
زهراسادات محمدی