
در جهان خیال و نور، بعضی شخصیتها چون قلههایی پوشیده از مه هستند؛ پیداست که باشکوهند، اما رسیدن به آنها جرئت، دانش و احترام میخواهد. حضرت زهرا(س) بانوی چنین قلهای است؛ سرچشمهای که تاریخ با همه روایتهایش باز هم از بیان حقیقت وجودش جا میماند. سینما که هنر چشمها و قلبهاست، برای نزدیک شدن به این افق قدسی، باید بیش از تکنیک و تصویر، دل و فهم به میدان بیاورد. در ایران، هر بار صحبت از ساخت فیلمی درباره حضرت زهرا(س) میشود، گویی دستی نامرئی زنگِ احتیاط را به صدا درمیآورد؛ این احتیاط نه از ترس موضوع، بلکه از عظمت آن برمیخیزد.
رودخانه روایتهای دینی در سینمای ما همیشه مسیر آسانی نبوده. گاهی دیوارهای بیاعتمادی و گاهی سایه حسابگریهای گیشه، راه را تنگ کردهاند. در میان این مسیر پرپیچوخم، نگاه سودمحور، ضعف پژوهشی و کمبود حمایت فرهنگی چون سنگهایی بزرگ پیش پای فیلمسازان قرار گرفتهاند. برخی هنرمندان احساس کردهاند که بدون پشتیبانی جدی، ورود به چنین میدان مقدسی، شبیه رفتن به جنگل تاریک با مشعلی نیمسوخته است. با این حال، روح مردم و عطش آنها برای دیدن چهره نور در آیینه هنر هنوز زنده است و همین امید، مثل چراغی کوچک اما روشن، مسیر را نگه داشته است.
در این میان، نامهایی چون انسیه شاهحسینی، که سالها در میدان هنر دینی و تجربهزیسته دفاع مقدس قدم زدهاند، به گفتوگو دعوت میشود تا از راهها، راهبندانها و راهکارها بگوید. خبرگزاری ایکنا پیرامون همین دغدغه مهم، یعنی فاصله سینمای ایران از روایت جامع زندگی حضرت زهرا(س) با این فیلمساز گفتوگویی انجام داده است که در ادامه با آن همراه میشویم.
ایکنا – چه عواملی باعث شده سینمای ایران تاکنون نتواند روایتی جدی و جامع از زندگی حضرت زهرا(س) ارائه دهد؟
با توجه به حساسیت موجود درباره عدم نمایش چهره ائمه معصومین(ع)، یکی از موانع طبیعی روایت زندگی حضرت زهرا(س) وجود همین قاعده شرعی است. سینما هنر نشان دادن است، اما این محدودیت تنها دلیل عقب ماندن سینمای ایران در این عرصه نیست. مهمتر از آن، نبود حمایتهای جدی فرهنگی در سطح مدیریتی است. سالهاست که مسئولان فرهنگی وظیفه خود در اشاعه فرهنگ دینی و قرآنی را نادیده گرفتهاند و این موضوع در اولویت آنها قرار نگرفته است. به همین دلیل وقتی فیلمسازی درباره حضرت زهرا(س) طرحی ارائه میدهد، اولین واکنش بسیاری از مدیران، کنار گذاشتن موضوع و طفره رفتن است.
اگر سیاستگذاران فرهنگی رسماً اعلام کنند که از آثار مرتبط با این موضوع حمایت خواهند کرد، آن زمان میتوان انتظار داشت که هنرمندان به میدان بیایند. در تجربههای مشابه، مشاهده شده که هرگاه حمایت وجود داشته است، سینماگران توانستهاند بدون نمایش چهره معصومان اثر تولید کنند. نمونههایی چون فیلم مصطفی عقاد و سریالهای مذهبی نشان داده که این مسیر قابل طی شدن است. بنابراین تا زمانی که مسئله برای مسئولان جدی نباشد، نمیتوان انتظار داشت هنرمندان به صورت گسترده وارد این عرصه شوند؛ زیرا حمایت مالی، فرهنگی و پشتیبانی رسانهای برای چنین اثری ضروری است.
ایکنا – برخی معتقدند نبود پژوهش عمیق درباره شخصیت حضرت زهرا(س) در میان هنرمندان، مانع دیگری برای تولید آثار در این حوزه به شمار میرود. آیا کمبود شناخت از ابعاد گوناگون زندگی و شخصیت ایشان مانع شده است تا وجوه مختلف شخصیتی بانوی دو عالم آنگونه که لازم است دیده نشود؟
شخصیت حضرت زهرا(س) پهنهای گسترده از مفاهیم اخلاقی، اجتماعی و تاریخی را شامل میشود و در هر حوزهای موضوعات فراوانی برای روایت وجود دارد. در دفاع مقدس، نام ایشان الهامبخش بزرگترین فرماندهان بوده و در شبهای عملیات بارها این نام نورانی فضای معنوی جبهه را تقویت کرده است. در حوزه اجتماعی نیز حضرت زهرا(س) نماد زن مسلمان فعال، آگاه، مهربان و امیدوار است. از سوی دیگر، ایشان نقش برجستهای در عرصه خانواده و مدیریت منزل داشتهاند و در بحرانهای اجتماعی همچون خطبه فدک، با شجاعتی مثالزدنی وارد میدان شدهاند. چنین شخصیتی هم در جایگاه مادر و هم در مقام کنشگر اجتماعی قابل بازنمایی است.
ایکنا – برخی تحلیلگران ریشه کمرنگ بودن آثار دینی در سینما را نگاه تجاری و سودمحور میدانند. به باور شما چقدر فضای اقتصادی سینما و حاکمیت نگاه سودآور باعث دوری از تولید آثاری با هویت دینی شده است؟
نگاه سودمحور حاکم بر سینمای امروز کشور، ارزشهای اصیل فرهنگی و معنوی را به حاشیه رانده است. در سالهای اخیر بسیاری از آثار برای جذب تماشاگر به سمت محتوای سطحی رفتهاند و این جریان به مرور ارزشهای بنیادین سینما را محدود کرده است. کافی است نگاهی به تیزرهای فیلمهای اکران شده انداخته شود تا روشن شود بسیاری از آثار برای جلب توجه از شوخیهای ناروا، کلمات ناپسند و حرکات غیر اخلاقی بهره میبرند. این روند نشان میدهد که در رقابت برای گیشه، برخی فیلمها اصول فرهنگی را کنار گذاشتهاند.
با توجه به حساسیت موجود درباره عدم نمایش چهره معصومان(ع)، یکی از موانع طبیعی روایت زندگی حضرت زهرا(س) وجود همین قاعده شرعی است
در چنین شرایطی، تولید آثار دینی دشوارتر شده زیرا بازار و برخی مدیران فرهنگی با این سطحنگری همراه شدهاند. هرچند بسیاری از مردم با این جریان موافق نیستند و اعتراض آنها در فضای مجازی و با عدم حضور در سالنها دیده میشود. به نظر میرسد اگر این مسیر ادامه یابد، خود مردم برای بازگرداندن هویت فرهنگی وارد عمل خواهند شد. تا زمانی که مسئولان فرهنگی در برابر جریان ابتذال موضعی جدی اتخاذ نکنند، شرایط برای تولید آثار ارزشمند دشوار خواهد بود. با این حال امید وجود دارد که مخاطبان با انتخابهای خود راه را برای سینمایی ارزشمند هموار کنند.
ایکنا – هنگام خلق اثر درباره زندگی و سیره حضرت زهرا(س)، هنرمند با دو مسئولیت بزرگ روبهرو میشود؛ از یکسو ضرورت دارد روایت هنری جذاب، زنده و تأثیرگذار باشد تا مخاطب امروز با آن ارتباط برقرار کند و از سوی دیگر حرمت جایگاه قدسی و معنوی ایشان باید دقیق رعایت شود. در چنین شرایطی چگونه میتوان میان آزادی خلاقانه هنرمند و احترام کامل به جایگاه حضرت زهرا(س) تعادل برقرار کرد؟
چالش اصلی در روایت زندگی حضرت زهرا(س) ایجاد گفتوگویی میان زیباییشناسی هنری و تقدس شخصیت است. هنرمند نیاز دارد احساسات، کنشها و لحظات معنادار را به زبان تصویر ترجمه کند، اما در برابر چهرهای قرار دارد که جایگاه فرابشری دارد و هرگونه خطا در بازنمایی، بهسادگی قابل جبران نیست. در این مسیر هنرمند باید به سراغ نشانهها، فضاسازی معنوی و روایت غیرمستقیم برود تا بدون نمایش مستقیم، عمق شخصیت را نشان دهد. هنر در اینجا مقابل محدودیت نیست بلکه راه عبور از آن است.
این فرآیند نیازمند همراهی علمای دین، پژوهشگران تاریخی و متخصصان هنر دینی است تا تعادل میان احترام و خلاقیت شکل گیرد. تجربههایی همچون آثار تاریخی بزرگ نشان داده که میتوان بدون عبور از مرزهای حرمت، حس حضور را در دل روایت ایجاد کرد. حساسیتها باید موجب دقت شود نه سکون و شکوه شخصیت حضرت زهرا(س) میتواند خود سرچشمه لطافت هنری شود. در حقیقت، هر جا که ایمان و هنر دست در دست هم دادهاند، اثر ماندگار خلق شده است و این مسیر نیز از همین پیوند عبور میکند.
ایکنا – برای آنکه سینمای ایران بتواند به زندگی حضرت زهرا(س) نزدیک شود، تنها اراده فردی فیلمساز کافی نیست و به نظر میرسد مجموعهای از زیرساختها باید فراهم شود. از منظر شما چه مقدمات فرهنگی، پژوهشی و آموزشی لازم است؟
ورود به روایت زندگی حضرت زهرا(س) نیازمند جامعهای است که مفاهیم معنوی را نه فقط در شعار، بلکه در فرهنگ روزمره بشناسد. این امر با تقویت پژوهشهای تاریخی، تربیت هنرمندانی آشنا با معارف اهل بیت و ایجاد مدارس و کارگاههای هنر دینی محقق میشود. سینما زمانی میتواند اثر خلق کند که ذهن هنرمند به این معارف پیوند خورده باشد و نگاه تجاری صرف بر تصمیمها حاکم نباشد. شکلگیری چنین فضایی نیازمند برنامهریزی بلندمدت و حمایت هوشمندانه است.
چالش اصلی در روایت زندگی حضرت زهرا(س) ایجاد گفتوگویی میان زیباییشناسی هنری و تقدس شخصیت است. هنرمند نیاز دارد احساسات، کنشها و لحظات معنادار را به زبان تصویر ترجمه کند
در کنار آن، رسانه و دانشگاه باید بستری برای پرورش ذوق معنوی و دانش هنری ایجاد کنند تا نسل آینده فیلمسازان از ابتدا با این جهان فکری آشنا شوند. حمایت هدفمند نهادهای فرهنگی و فراهم شدن امکانات تولید، زمینه حرکت هنرمندان را ایجاد میکند. وقتی سیاست فرهنگی روشن باشد و ارزشهای دینی در رفتار مدیران و جامعه جاری شود، هنر نیز از آن تغذیه میکند. آنگاه نزدیک شدن به زندگی حضرت زهرا نه پروژهای استثنایی، بلکه گامی طبیعی در مسیر رشد فرهنگی خواهد بود.
ایکنا – برخی معتقدند پرداختن به زندگی حضرت زهرا(س) فقط موضوعی تاریخی نیست، بلکه تلاشی برای بازتاب دادن الگوی زن مسلمان در زمینههای خانواده، اجتماع و مقاومت معنوی است. از نگاه شما سینما چگونه میتواند این جامعیت را به تصویر کشد؟
بازنمایی شخصیت حضرت زهرا(س) تنها گزارش یک تاریخ مقدس نیست، بلکه تلاشی برای نشان دادن روح زنانهای است که هم مهربانی دارد و هم صلابت، هم مادر است و هم مرجع اندیشه و مقاومت. سینما برای رسیدن به چنین مقامی باید بتواند به جهان معنوی وارد شود و از سطح حادثهها عبور کند و به جوهر شخصیت دست بزند. این شخصیت، مجموعهای از اندیشه، اخلاق، شجاعت و نورانیت است و بازسازی آن نیازمند فهمی ژرف از منابع دینی، تاریخ معتبر و ادبیات روایی است. تکیه بر احساسات سطحی یا جلوههای بیرونی نمیتواند حق چنین الگویی را ادا کند. هنرمند باید بداند که در این میدان با شخصیتی روبهروست که هر کلمه و هر تصویر دربارهاش نیازمند خلوص ذهن و دقت معرفتی است.
در کنار آن، نگاه زنانه در روایت این شخصیت جایگاهی ویژه دارد، زیرا بسیاری از لحظههای زندگی حضرت زهرا(س) در جغرافیای خانواده، تربیت، عاطفه و رهبری درون خانه شکل گرفته است. با این حال، اهمیت نگاه زنانه تنها به ظرافتها و لطافتها محدود نمیشود، بلکه به سبب توانایی در فهم پیچیدگی نقش زن در جامعه، میتواند میدان معنوی و اجتماعی را در کنار هم نشان دهد. این روایت باید حضور حضرت زهرا(س) را در نقش مادر، همسر، رهبر فکری و مدافع حق بیان کند. به همین دلیل ترکیب تجربه زنان فیلمساز با دانش پژوهشی و ایمان قلبی میتواند مسیر روایت را روشنتر سازد. این نگاه، روایت را از سطح تصویر به عمق جان میبرد.
نیاز به خلق ژانر جدید برای این موضوع وجود ندارد، بلکه ضرورت در پرورش نسل فیلمسازانی است که بتوانند سینمای معنوی را بازتعریف کنند و زبان روایی تازهای بیافرینند. این تحول تنها با بودجه ممکن نمیشود و به تربیت هنری، هدایت فرهنگی و مطالعه جدی منابع دینی نیاز دارد. سینمای معنوی باید تصویر را از تقلید به تفسیر ارتقا دهد و تکنیک را در خدمت معنا قرار دهد. وقتی چنین تلاشی با حمایت رسمی و اجتماعی همراه شود، دیگر پرداختن به شخصیتهایی مانند حضرت زهرا(س) اقدامی پرخطر و استثنایی نیست، بلکه تبدیل به یک افق طبیعی برای هنر خواهد شد. آن روز است که سینما نه فقط سرگرمی، بلکه وسیله شناخت و بیداری میشود.
گفتوگو از داوود کنشلو