پژوهشگر و فعال سیاسی بیان کرد
نجات از بردگی‌ فکری؛ هدف مبارزات سیاسی حضرت فاطمه(س)

حضرت زهرا (س)شخصیت جامع‌الاطراف حضرت فاطمه زهرا(س) الگوست؛ یکی از ابعاد زندگی ایشان بعد سیاسی است و در این میان واکاوی مبارزات سیاسی آن حضرت منوط به شناخت کافی از شخصیت ایشان و آگاهی از تغییر و تحولاتی است که پس از رحلت پیامبر اعظم(ص) در جامعه نوپای اسلامی به وقوع پیوست. به‌منظور بررسی فعالیت‌های سیاسی حضرت زهرا(س) خبرنگار ایکنا از همدان با محمدجواد بیات، پژوهشگر و فعال سیاسی در همدان گفت‌وگویی کرده است که مشروح آن را در زیر می‌خوانیم.

ایکنا _ فعالیت‌های سیاسی حضرت زهرا(س) در چه زمینه‌هایی بود؟

یافته‌های تاریخ سیاسی نشان می‌دهد انحرافاتی که در شبه جزیره عربستان شکل گرفت، دخت نبی مکرم اسلام ناچار به انجام رسالت عظیم اعتقادی و انقلابی در عمل به سیره نبوی شد. گام در میدان جهاد تبیین و صحنه روشنگری حقایق قرآنی و افشای رذایل اخلاقی غاصبان حکومت اسلامی گذاشت تا مانع انحراف دینی، فکری و فرهنگی جامعه رهیده از جاهلیت شود.

اولین تغییر در جامعه، بازتولید اندیشه‌های دوران جاهلی در قلب، روح و جان برخی سران انصار و مهاجر بود که دچار سستی و ضعف ایمان شدند. صراحت خطبه فدکیه و خطبه دیگر حضرت(س) در جمع زنان مدینه که به عیادت بانوی دو عالم رفته بودند، سندی گویا، تاریخی و عبرت‌آموز برای آیندگان است.

ایشان این امر را تذکر و با تأسف فرمودند: «چه زشت است سستی و بازیچه بودن مردانتان پس از آن همه تلاش و کوشش.»

مقام معظم رهبری در کتاب انسان ۲۵۰ ساله آورده است: «آن خطبه‌ای که فاطمه زهرا(س) در مسجد مدینه، بعد از رحلت پیامبر(ص) ایراد کرده است، خطبه‌ای است که به گفته علامه مجلسی، بزرگان فصحا و بلغا و دانشمندان باید بنشیند کلمات و عبارات آن را معنا کنند. این‌قدر پر مغز است، از لحاظ زیبایی هنری، مثل بلندترین کلمات نهج‌البلاغه. فاطمه زهرا(س) می‌رود در مسجد مدینه در مقابل مردم می‌ایستد و ارتجالا حرف می‌زند.» حضرت به‌طور بداهه سخن می‌گوید که این هنر سخنوری و مخاطب شناسایی ایشان را نشان می‌دهد که از ابعاد سیاسی است.

ایکنا _ چرا حضرت زهرا(س) به مسائل سیاسی ورود کردند؟

حضرت فاطمه زهرا(س) در قلمرو دین فرمانروای جغرافیای اندیشه ناب محمدی(ص) و مرزهای عقیدتی در دفاع از نبوت و امامت بودند. با اقامه برهان و ایجاد گفتمان در برابر حکام جور، بدعت‌گزاری، برتری‌جویی، اشرافی‌گری، عدم کفایت و شایستگی آنان را برملا کردند.

در قرائت صحیح از قرآن کریم و عترت، حفظ دو امانت الهی پیامبر گرامی(ص) رهنمون می‌شود. عدالت‌خواهی و پایداری در راه کوبیدن ستمکاران و دفاع از حق را به جهانیان و نسل‌های آینده ابلاغ می‌کند‌. از آنجا که ایجاد تفرقه و اختلاف در بین مردم نمایان شد تشتت و پراکندگی گسترش یافت، وحدت و همدلی، وفاق و یکپارچگی از هم گسست، ناامیدی مسلمانان واقعی که با دیدن حوادث مأیوس شده و امیدشان به یأس مبدل شد.

علاوه بر این بی‌حرمتی به حریم پیامبر(ص)، در شرایطی که پیکر مبارک رسول خدا(ص) بر زمین بود، در اجتماع سقیفه بدون اخذ نظر خاندان محمد(ص) به تعیین جانشین برای آن حضرت پرداختند.

زوال معنویت و ارزش‌ها، چنانچه حضرت در عبارتی فرمودند: «مردم به خاموش کردن انوار درخشان دین و بی‌اهمیت کردن و مهمل گزاردن سنت‌های پیامبر(ص) برگزیده خدا همت گماردند. حق فراموش شد. مردم گرفتار وسوسه‌های شیطانی شدند و حق را فراموش کردند.» به تعبیری از مسیر حق دور شدند. در خطبه شریف حضرت زهرا(س) خطاب به زنان انصار، مردان‌شان را مورد اشاره قرار می‌دهند و می‌فرمایند: «به شیطان گمراه‌کننده پاسخ مثبت دادید» و در جای دیگر از خطبه فرمودند: «شیطان سر خود را بیرون آورد. شما را فراخواند. دید که پاسخگوی او هستید.»

ایکنا _ اقدامات حضرت زهرا(س) در برابر انحرافات چگونه بود؟ 

ایشان نخست عدم مشروعیت حکومت غاصب را در دستور کار قرار دادند. الگوی رفتاری، عملی و بیانات خاتم‌الانبیا(ص) را ساختار مبارزه خود قرار دادند، با حکومت جائر بیعت نکردند و رسماً و در عمل مشروعیت حکومت جعلی را در ابنای تاریخ زیر سؤال بردند.

سپس جهان پیرامون را با سلاح برنده‌تر از جنگ، تبلیغات مشروع فتح کردند. با شناخت جامعه سیاسی آن روز افکار عمومی را تحت‌تأثیر قرار دادند. روش بکاء و اتمام حجت را برگزیدند تا پرده از حقیقتی بردارند و شهادت بر امر تباه شده و نادیده گرفتن ولایت مولی‌الموحدین علی(ع) بدهند. در نگاه فهم سیاسی، تظلم‌خواهی و احقاق حق، اشک‌های دخت رسول‌الله(ص) تلنگری به جامعه بشری در امتداد تاریخ است. گریه‌ها گواه بر امر بزرگی است تا فهم و آگاهی را بر قلب‌های خفته برگرداند. 

همچنان که امروز پس از قرن‌ها بیداری اسلامی، مقاومت در پهنای عالم مدیون و مرهون اشک شمع وجود حضرت آب و آیینه است. امروز مشعل استقامت در غزه، لبنان، فلسطین، یمن، عراق، ایران و... مرهون ایشان است.

حضرت فاطمه(س) با هدف رفع بهانه عدم اطلاع‌رسانی در یاری ولی خدا، با انصار و مهاجرین اتمام حجت کردند. براساس نقل منابع تاریخی مفهوم این مهم به آن معنا نبود که به‌دنبال قدرت و یا حکومت بودند، بلکه معیار، مبارزه با انحرافات دینی است که در جامعه رخ داده بود. احتمال داشت مبانی دیگری نیز تحریف شود. همان‌طور که وصایای حضرت محمد(ص) در امر ولایت و جانشینی امیرمؤمنان علی(ع) نادیده گرفته شد، حجت بر همه انصار و مهاجرین و مسلمانان تمام شد تا ادعایی برای فردای تاریخ باقی نماند.

یکی دیگر از بخش‌های مهم مبارزات حضرت زهرا(س) مبارزه با خواص و روشنگری و به چالش کشاندن اقدامات صورت گرفته توسط آنان بود. حضرت فاطمه(س) هرگونه ساکت ماندن را نوعی مهر تأیید بر کارهای ناروای مدعیان کاذب خلافت قلمداد می‌کردند. ایشان نیرنگ نابخردان را به اهل خرد و خواص متذکر بودند، آن چیزی که بعد از رحلت پیامبر(ص) درخصوص خواص رخ داد.

این جریان دو بعد داشت؛ یک بعد آن گروه اقلیت در سقیفه که آینده اسفناک، تار و نابخشودنی را رقم زدند. و بعد دیگر، تساهل و تسامح، اکثریت جامعه اعم از انصار و مهاحرین که با سکوت و کناره‌گیری و حمایت نامشروع و غیرمتعارف از گروه دگراندیش سقیفه در جناح بندی‌های سیاسی اسباب بی‌توجهی به نص صریح قرآن و محرومیت آل الله از حقوق برحق سیاسی و اجتماعی خودشان را فراهم کردند. در حالی که اگر در لحظه‌شناسی و عمل به تکلیف فعال بودند به‌طور یقین امر دیگری رقم می‌خورد.

از این‌رو، حضرت زهرا(س) آنان را توبیخ، مورد سرزنش و ملامت‌های آشکار قرار دادند. به این سبب حجیت اجماع خواص در بیعت را از بین بردند. حضرت با این اقدام هوشمندانه و شرافتمندانه اندیشه عدالت صحابه را باطل اعلام کردند و اجماع اهل حق و عقد را در تشخیص حق و باطل نادرست شمردند. اگر اندیشه عدالت صحابه و حجیت و اجماع اهل حق و عقد ثبت می‌شد اثبات حقانیت امام برحق علی(ع) بسیار دشوار می‌شد.

حضرت توانستند با محاجه به حکومت مستقر بپردازد و آن را به استیضاح بکشاند. انگاره‌های سیاسی، سیاسی‌کاری و سیاه‌نمایی حاکمان وقت را در هم ریزد مشروعیت آنان را زیر سؤال ببرد و رسم‌های جاهلی را در هم شکند‌. مطالبه پاسخ چرایی مصادره غیرقانونی فدک، رویگردانی، بی‌اعتنایی به خلیفه، اعتصاب سخن و انعکاس آن در مدینه و خارج از مدینه ذهن دنیای اسلام را معطوف خلاف خلافت استبدادی کرد.

بر این اساس مشی سیاسی حضرت فاطمه(س)، مشی آگاهانه توأم با بینش و بصیرت، اندیشیده و حساب شده، انتخابی و گزینش شده مبتنی بر ایمان و عقیده بود. هدف آن حضرت حفظ کرامت و سعادت انسان‌ها و نجات از بردگی‌های فکری و ذلت‌های اجتماعی، تضمین و فراهم آوردن مبادی ارزش‌های معقول در جامعه بود.

ایکنا _ شاکله راهبرد سیاسی حضرت زهرا(س) بر چند اصل استوار است؟

شاکله راهبرد سیاسی حضرت بر پنج اصل مهم استوار است که عبارتند از رابطه دیانت و سیاست، قاطعیت در مسیر حاکمیت حق، زمان‌شناسی، تلاش بر جداناپذیری قرآن و عترت در زندگی سیاسی حضرت و ترویج فرهنگ خودباوری جهاد و شهادت‌طلبی.

حضرت زهرا(س) زن سیاست‌مداری بودند که حتی از پیکر و مرگ خود ابزاری سیاسی ساختند. موضعی اتخاذ کردند که بر رسوایی دستگاه خلافت وقت بیفزاید. وصیت‌نامه الهی سیاسی حضرت فاطمه(س) در جای خود قابل تأمل است. در وصیت‌نامه ایشان می‌خوانیم: «ظالمانی که جامه شرع به تن پوشیدند و جامعه اسلامی را دچار انحطاط عقیدتی، فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی کردند حق ندارند در آیین تشیع حضور یابند. زیرا آنان با فریبکاری و غوغاسالاری به‌دنبال مقاصد شوم و مشروعیت‌بخشی به کردار ناپسند و شیطانی خویش هستند.»