سریعترین کشتی نجات
مقام حضرت سیدالشهدا(ع) آنچنان عظیم است که عقول انسانهای عادی از درک آن مقامات عاجز و ناتوانند. ایشان چنان نزد پروردگار عزیز و محبوب هستند که به واسطه ایشان افراد زیادی به رستگاری نایل میشوند. پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «اِنَّ الحسینَ مِصباحُ الهُدی و سَفینةُ النَجاة؛ همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است». هرچند اهل بیت(ع) همگی کشتی نجات هستند اما نکته مهمی که باید بیشتر به آن توجه کرد آن است که کشتی ابیعبدالله(ع) انسانها را با سرعت بیشتری به ساحل نجات و امنیت میرساند. به عنوان نمونه میتوان به حربن یزید ریاحی اشاره کرد. اگر حرّ در کشتی نجات یکی از اولیای الهی میرفت شاید سالیان بسیاری طول میکشید تا به این مقام برسد؛ اما حضرت سيدالشهدا با يك نگاه و عنایت او را به بهشت برین رهنمون کرد.
مدهوش از علم امام حسين(ع)
جواد یکی از اسمای پروردگار متعال است. او مظهر جود، رحمت و کرم بوده و در وجود مقدس حضرت حق بخل وجود ندارد نه تنها خود او بخیل نیست بلکه اولیای او نیز جواد بوده و کرامت خود را به مردم نشان میدهند؛ اما انسانهای عادی به دلیل کمی ظرفیت وجودی آنان، نمیتوانند بیش از ظرفیت خود از معارف و اسرار الهی آگاه شوند.
عبد العزیز بن کثیر نقل میکند: عدهای به محضر مبارک امام حسین(ع) مشرف شده و به حضرت عرض کردند علاقه فراوانی داریم تا از فضلی که خداوند به شما عطا نموده و علومی که به شما عنایت نموده، برای ما هم بازگو کنید. حضرت فرمود: آیا شما طاقت و ظرفیت این علوم الهی را دارید؟ آنان در پاسخ :گفتند بلی. آن چنان به شما معرفت و علاقه داریم که هر چه بفرمایید در دل خود نگه میداریم. حضرت فرمود: برای این که علوم الهی را برای شما بازگو کنم ابتدا باید شما را آزمایش کنم. به جز يک نفر همه از مجلس خارج شوید؛ اگر او توان شنیدن معارف و اسرار الهی را داشت شما را نیز به مجلس دعوت کرده و آن علوم را به شما میآموزم. آنان نیز بر اساس دستور امام عمل کردند لحظاتی طول نکشید که آن فرد واله و حیران و سرگردان از جلسه خارج شد و با شتاب میدوید. دوستانش به دنبال او دویده و به او گفتند مگر امام به تو چه فرمود که این گونه حیران شدی؟ او که متحیر و سرگردان بود نمیتوانست پاسخ آنان را به زبان بیاورد؛ بنابراین آنان خود نزد حضرت آمدند و حضرت فرمود: شما طاقت و ظرفیت علومی که خداوند به من داده است را ندارید و دیگر چنین درخواستی نکنید؛ اما اگر در امور دینی و دنیایی خود به سختی و مشکلی برخوردید، به ما رجوع کنید زیرا خداوند ما را برای رفع مشکلات دنیوی و اخروی انسانها قرار داده است.
توسل پیامبر(ص) به امیرالمومنین(ع)
در بحث توسل و وسیله قرار دادن افراد مقرب نزد پروردگار برای رسیدن به حوائج، مباحث زیادی مطرح شده است؛ اما آنچه که تعجب همگان را در پی دارد این است که هرگاه رسول خاتم(ص) به مانعی برخورد میکرد، به امیرالمومنین علی(ع) متوسل میشد. پیامبر(ص) خطاب به امیرالمومنین(ع) میفرمودند: يا علی كُنتَ مَعَ الأنبياء سِراً؛ اى على جان قبل از آنکه وارد این عالم شوی در باطن با تمام انبیا و همراه بودی؛ وَمَعِي جهراً وقال: عَلى ناصِري ومعيني؛ و در آشکارا با من بودی» و نیز میفرمود: علی ناصر و یاری کننده من است خداوند قدرت معنوی امیرمؤمنان را در عالم دنیا به عنوان پشتیبان برای من عطا کرد تا بتوانم اهداف دین مبین اسلام را به سرانجام برسانم.
ایشان همان کسی است که در جنگ خندق بدون هیچ هراسی با عمرو بن عبدود مبارزه کرد و او را به هلاکت رساند و جنگ را به سود مسلمانان به پایان رساند. در جنگ اُحد نیز بعد از شکست لشکریان اسلام و فرار کردن سربازان، تنها کسی که از مقام نبوت و رسالت دفاع کرده و زخمهای فراوانی را به جان خرید امیرالمؤمنین بود. هر چیزی که در عالم آفرینش وجود دارد نشانهای از نشانههای وجود خداوند متعال است. پروردگار سبحان میفرماید: «وَ آیه لَهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنهُ النَّهار»؛ خداوند نشانههای دیگری را نیز در قرآن مثال زده و میفرماید: «وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَ النُّجُومَ». همچنین انبیای الهی و معصومین نشانههای عظیم الهی در زمین هستند.
اما خود امیرمؤمنان علی(ع) میفرماید: «ما لله نبأ أعظم منى وما لله آية أكبر مني؛ براى خداوند خبری مهم تر از من و نشانه ای بزرگتر از من نیست. و در حدیث دیگری چنین آمده است: «ما وَقَعَ نَبي في شِدَّةٍ إلّا وَقالَ أينَ علي بن أبیطالب... ؛ هیچ پیامبری در سختیها قرار نگرفت مگر اینکه از نام علی مدد جُست». گاهی پیامبر خاتم دچار مشکلاتی میشد که با قدرت مالی یا نظامی قابل رفع نبود؛ در آن هنگام فقط نام امیرالمؤمنین(ع) را به زبان آورده و از ایشان طلب یاری میکرد.
«فيجيبه بالتلبيه فَيَكْشِفُ عَنْهُ هَمَّه وينجي غَمّه، كما يَشْهَدُ بِذلِكَ ... ؛ پس حضرت علی(ع) او را اجابت کرده هم و غم او را برطرف مینمود، همان گونه که این جمله جبرئیل بر این امر شهادت میدهد».
به عنوان مثال وقتی در جنگ احد مشکلات گوناگونی برای رسول خاتم به وجود آمد جبرئیل بر قلب نازنین ایشان نازل شد و فرمود: «نادِ عَليّاً مَظهر العجائب؛ صدا بزن علی را و از او مدد بخواه که او ظاهر کننده عجایب است». حضرت نیز بلافاصله به امیرالمؤمنین متوسل شد و به کمک ایشان توانست از چنگال دشمنان و کفّار رهایی پیدا کند.
البته این نکته هم پوشیده نیست که توسل پیامبر اسلام به حضرت علی به معنای این نیست که خود پیامبر از انجام کارهای خارق العاده ناتوان است بلکه نشان دهندهٔ آن است که پیامبر اکرم(ص) با اشاره به این روایات قصد داشتند مقام والای امیرالمؤمنین علی(ع) را بازگو نمایند و ایشان را نفس خود معرفی کنند و بیان کنند ایشان از چنان جایگاهی برخوردارند که مقامِ اما و ولایت، پس از نبوّت، ویژه حضرت امیرالمؤمنین است همان گونه که در جمله دیگری خطاب به حضرت علی(ع) میفرماید: «أنتَ مِنّي بِمَنزِلَةِ هَارُونَ مِن مُوسى إِلَّا أَنَّهُ لا نَبِيَّ بَعدِي».
این در حالی است که حضرت علی(ع) خود را بندهای از بندگان پیامبر معرفی کرده و در مقابل پیامبراکرم(ص) بی نهایت تواضع و کرنش را از خود نشان میدهد و میفرماید:«أَنَا عَبْدٌ مِن عَبِيدِ مُحَمَّد».
توسل امیرمؤمنان را به سيد الشهدا(ع)
همانگونه که بیان شد مقام حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) آن چنان عظیم بود که رسول خاتم به ایشان متوسل میشدند. اما گاهی امیرالمؤمنین علی(ع) نیز برای برخی امور مهم به فرزندش امام حسین(ع) متوسل میشد این در حالی است که امام علی در اوج قدرت ظاهری و باطنی بود و هر چه میخواست برای ایشان مهیا بود.
هنگامی که امام علی(ع) حکومت و خلافت مسلمانان را بر عهده گرفت عدهای از کشاورزان به حضور ایشان مشرف شدند و به حضرت عرض کردند مدت زیادی است که در کوفه باران نباریده و محصولات کشاورزی در حال نابود شدن است شما از پروردگار درخواست کنید که بر باغها و زمینهای کشاورزی باران ببارد. امام علی(ع) به جای آنکه خود دعا کند یا به مردم فرمان دهد که نماز استسقاء بخوانند، وارد منزل شد، سپس فرزندش امام حسین(ع) را صدا زد و مشکل کشاورزان را مطرح کرد و از ایشان درخواست نمود برای رفع این مشکل در بارگاه الهی دعا کند.
راز و رمز این توسل آن بود که حضرت امیرالمؤمنين(ع) به مقام والاى فرزندشان آگاه بود و میدانست مسیر رسیدن به خدا از راه حضرت سيّد الشهدا(ع) نزديكتر و وسیعتر است. حضرت سیدالشهدا نیز بلافاصله فرمان پدر را اجرا نمود و رو به سوی درگاه پروردگار دعا کرد در همان هنگام باران فراوانی بر زمینهای تشنه نازل و مشکلات کشاورزان حل شد.
فرهنگ عاشورا و امام حسين(هم)؛ مركز ثقل اصول دين
دشمنان دین بعد از بررسیهای فراوان در مکتب تشیّع به این نتیجه رسیدند که یکی از محورهای اصلی شیعیان، حضرت سیدالشهدا است؛ زیرا آنان در مجالس حسینی بر حفظ و پاسداری عقاید حقه خود اصرار ورزیده و جان دوبارهای به خود میگیرند؛ از این رو هزینههای زیادی صرف نمودند تا بتوانند شیعیان را از حضرت سيدالشهدا(ع) جدا کنند.
به عنوان نمونه، کشور عربستان سعودی بخش عمده بودجه فرهنگی خود را در این زمینه هزینه کرده است. این هزینه گزاف غیر از هزینههایی است که کشورهای غربی و اروپایی همچون آمریکا، اسرائیل، انگلستان و فرانسه صرف میکنند. از این رو وظیفه شیعیان به ویژه علما و روحانیت در قبال خنثی کردن نقشههای شوم دشمنان بسیار سنگین است.
علما باید از تمام ترفندها و حیلههای دشمن آگاه بوده و اجازه ندهند فرهنگهای مبتذل غربی و شرقی جایگزین فرهنگ اصیل حسینی شود. دشمنان دین با آگاهی فراوان و تکنولوژیهای پیشرفته وارد عرصه نبرد شدند؛ زیرا به درستی فهمیدند که حضرت سيّدالشهدا مركز ثقل توحید پروردگار، نبوت پیامبران و ولایت اهل بیت میباشد. آنان گمان میکردند با کنار زدن این مرکز ثقل شیعیان از درون پاشیده شده و به راحتی میتوانند فرهنگهای مبتذل خود را در کشورهای شیعه نشین تحمیل کنند اما آگاه نیستند خود پروردگار حافظ ذکر خود (حضرت سیدالشهدا) تا روز قیامت بوده و خود آن را تضمین نموده است.
البته این بدان معنا نیست که شیعیان بیتفاوت بمانند و در مقابل هجمههای دشمن کاری نکنند؛ بلکه باید در مساجد تکایا و هیئات مذهبی علم و دانش و فرهنگ عزاداری صحیح و شناخت با معرفت به سیدالشهدا را محور جلسات معرفتی قرار دهند تا شیعیان با آگاهی کامل ابتدا دشمنان امام حسین(ع) را بشناسند، سپس راه مقابله با نقشههای شومشان را بیابند و خود را با سلاح علم و دین مجهز کنند نکته لطیف این است که بعضی افراد گمان میکنند گریستن و سینه زدن بدون معرفت هم اثر بخش است. در پاسخ به آنان باید گفت شاید این گونه عزاداری ثمرهای داشته باشد اما ثمره آن مقطعی و موقتی بوده و هنگامی که عزاداری و فرهنگ حسینی با معرفت و بصیرت همراه نباشد دشمن از راههای مختلف میتواند نفوذ کرده و راههای انحرافی را ایجاد کند؛ اما دشمنان باید بدانند هرگز نتوانستند در برابر هفتاد و دو تن از یاران امام حسین موفق شوند؛ زیرا آنان رادمردانی در عرصه علم و معرفت بودند که به تمام زوایای مقام ولایت و امامت احاطه علمی داشتند.
انتهای پیام