به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، 5 شعبان 312 هجری قمری، برابرست با سالروز درگذشت «ابوبكر محمد بن زكريای رازی»، فيلسوف و عالم بزرگ اسلامی ـ ايرانی.
تولد او در اوايل شعبان سال 250 هجری در ری اتفاق افتاد و در همين شهر به تحصيلات خود در فلسفه و رياضيات و نجوم و ادبيات مبادرت ورزيد و بعيد نيست كه توجه او به تحصيل علم كيميا نيز در ايام جوانی جلب شده باشد.
از مهمترين آثار او يكی «الحاوی» است كه ظاهرا از «قانون» ابنسينا مهمتر است. اين كتاب چند قرن مورد مطالعه و مراجعه، بلكه تنها كتاب اصلی درسی طب به شمار میرفته است. «الحاوی» دائرةالمعارفی بوده كه اكنون تمام آن در دست نيست. كتاب «من لا يحضره الطبيب» اثر ديگر اوست كه شامل دستورهای ساده برای معالجات گوناگون است.
محمد رازی علاوه بر تأليفهای فلسفی، شروح و جوامعی هم از آثار متقدمين؛ مانند ارسطو و افلاطون داشت. از افلاطون رساله طيمائوس را شرح كرد و از ارسطو جوامعی در منطق چون جوامع «قاطيغورياس» و «باری ارمينياس» و «آنالوطيقا» را شرح كرد و نيز كتابی در منطق به روش و با اصطلاحات متكلمين اسلام تدوين كرد.
در باب تفكرات فلسفی رازی كه مسئله مورد بحث ماست، بايد گفت كه از اين لحاظ، هم به عقايد «افلاطون» گرايش شديدی داشته و هم از تعاليم حكمای پيش از «سقراط» متأثر بوده است. مفاهيم بنيانی در مابعدالطبيعه رازی پنج اصل جاويد هستند كه عبارتند از: 1. آفريدگار 2. نفس كلی 3. ماده اولی 4. زمان مطلق 5. مكان مطلق.
وی اين اصول را در اثری مستقل با عنوان «مقالة فی قدماء الخمسه» (بحثی در عناصر پنجگانه جاويد) تشريح كرده است. اما بحثبرانگيزترين مباحث مربوط به تفكرات زكريای رازی به نظرات او در باب دين برمیگردد.
طبق گزارش مورخان تاريخ فلسفه اسلامی، همچون ماجد فخری، سعيد شيخ و ... برخلاف اغلب فلاسفه مسلمان، رازی منكر سازش دادن فلسفه با دين است. به گفته اين مورخان، مطابق نظر رازی، اكثر اديان با تفكر فلسفی و به تعبيری با تحقيق علمی مخالفند. در بعضی از كتب منتسب به رازی، مانند «مخاريقالانبياء» و «حيلالمتنبئين»، نظرياتی ارائه شده كه آشكارا بوی ارتداد از آنها به مشام میرسد.
در آثار مزبور، ظاهرا وی عقل را برتر از وحی میداند. در اين كتب شديدترين نظريات عليه دين، معجزات انبياء و وحی ابراز شده است. گفته میشود كه زكريای رازی در اين باره تا حدی به استدلالات مانويان آن زمان بر ضد اديان تأسيسی تمسك جسته است؛ از اين رو، «ابن حزم» در كتاب «الملل و النحل» خود، عقايد رازی را بيش از هر كس ديگری تقبيح میكند. «اسماعيليان» نيز از تعليمات فلسفی او تبری جستند.
اما مرحوم شهيد استاد مرتضی مطهری انتساب رازی به الحاد را مردود میداند و معتقد است نام مخاريق انبياء را دشمنان رازی، نظير «علی بن رضوان مصری» به اين كتاب دادهاند، نه خود رازی. وی معتقد است كه رازی سخت پایبند به توحيد و معاد و اصالت و بقای روح بوده و كتب متعددی از رازی در خصوص اثبات مبدا و معاد برمیشمرد.
به اعتقاد استاد مطهری، چون رازی تا حدودی طرز تفكر شيعه اماميه داشته، همانند بسياری متفكران ديگر، از سوی دشمنان شيعه اماميه متهم به كفر و زندقه شده است.*
*منابع: مطالعات تطبيقی در فلسفه اسلامی، سعيد شيخ، ترجمه سيدمصطفی محقق داماد، انتشارات خوارزمی؛ خدمات متقابل اسلام و ايران، استاد شهيد مرتضی مطهری، انتشارات صدرا.