توجه ريزبينانه به قواعد ادبيات عرب در ترجمه قرآن؛ از ويژگی‌های برجسته «معانی القرآن»
کد خبر: 2516295
تاریخ انتشار : ۱۹ فروردين ۱۳۹۲ - ۱۶:۰۲

توجه ريزبينانه به قواعد ادبيات عرب در ترجمه قرآن؛ از ويژگی‌های برجسته «معانی القرآن»

گروه انديشه: در ترجمه استاد بهبودی از قرآن با عنوان «معانی القرآن» نگاه ريزبينانه به قواعد ادب عربی برجسته‌ترين شيوه مولف به‌شمار می‌رود؛ توجه به قواعد ادب عربی خود شامل مطالب متنوعی می‌شود كه معادل‌يابی برای كلمه «ام» و «اما» در آيات يكی از مصاديق آن است.

مژگان سرشار، عضو هيئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقيقات تهران، در گفت‌وگو با خبرگزاری بين‌المللی قرآن (ايكنا)، به بيان نكاتی درباره ترجمه استاد محمدباقر بهبودی از قرآن كريم با عنوان «معانی القرآن» پرداخت و در خصوص روش تفسيری اين اثر اظهار كرد: روشی كه مولف معانی القرآن در اين ترجمه به‌كار گرفته‌، توجه به آيات ناظر به هم، به‌ويژه سياق آيات است.
وی افزود: نكته ديگر در اين ترجمه نگاه ريزبينانه به قواعد ادب عربی است كه برجسته‌ترين شيوه مولف دراين ترجمه به‌شمار می‌رود. توجه به قواعد ادب عربی خود شامل مطالب متنوعی می‌شود. يكی معادل‌يابی برای كلمه «ام» و «اما» در آيات است كه می‌كوشم نشان دهم اين‌كه ترجمه‌ای گسترده‌‌تر از خود آيات را در اين اثر شاهد هستيم، چگونه است و از كجا نشأت می‌گيرد.
اين مدرس دانشگاه خاطرنشان كرد: مبنای اين تفاوت يكی معادل‌يابی برای كلمه «ام» و دومين نكته توجه و تفاوت نهادن بين «لا»ی ناهيه و«لا»ی صله است. همچنين سومين نكته، توجه به مشترك لفظی و مشترك لغوی و چهارمين مورد رعايت قاعده حذف و ايصال در ترجمه عبارات قرآن مثل تشخيص استخراج از متن خود قرآن، بازسازی و بيان معطوف عليه محذوف است كه به چند نمونه آن در مقدمه معانی القرآن اشاره می‌شود. درباره نكات ديگری كه به عنوان روش ترجمه تفسيری معانی‌القرآن به كار رفته است، می‌توان به اين نكته اشاره كرد كه مولف توجه كافی به قضيه «لو»ی شرطيه به معنای « اگر» را كه شنونده منتظر شنيدن جواب آن از گوينده است، دارد و آن را از «لو»ی موصول به معنای «كاش» متمايز می‌كند كه نيازی به جواب ندارد و ما منتظر جواب نيستيم.
سرشار در ادامه چنين گفت: نكته هفتم توجه به معانی اصيل مفردات و واژگان قرآن است كه در تمام مواردی كه يك واژه تكرار می‌شود، مترجم آن معنای اصلی را در ترجمه كاملا لحاظ می‌كند؛ نكته بعدی توجه به اختلاف قرائات و انتخاب قرائات منطبق با رسم‌الخط و سياق آيات است. شايد از آخرين و برجسته‌ترين نكات در رابطه با ترجمه معانی‌القرآن در نظر گرفتن مباحثی چون هفت آسمان، آفرينش انسان و بازسازی بدن‌ها در رستاخيز و برپايی رستاخيز است و در جايی كه به ترجمه اين آيات می‌رسد، آن را به‌ عنوان پديده‌ای كاملا طبيعی، مادی و سلسله‌‌وار در نظر می‌گيرد و ترجمه خود را با همان نگاهی كه دارد، ارائه می‌دهد. اين نگاه يعنی تفسير او و فهم او از بازسازی بدن‌ها در قيامت و مسئله وقوع آن و مسئله هفت آسمان را می‌توان در كتاب معارف قرآنی ديد. اگر كسی از اين كتاب آگاه باشد، می‌فهمد برای چه مترجم در معانی‌القرآن از همين معانی مادی در بيان ترجمه آيات مربوطه استفاده كرده است.
وی همچنين عنوان كرد: درباره «ام» و «اما» باتوجه به قاعده ادب عربی عرض كنم كه به‌طور‌كلی در قاعده ادب عربی هيچ‌وقت «ام» و «اما» در آيات قرآن بی‌معادل نيست. مطابق اين قاعده جمله‌ای كه «ام» در آن عطف می‌شود، در آن حال همزه معادل «ام» حذف می‌شود، درحالی‌كه جمله‌های در تقدير بايد برای فهم مطلب در زبان مقصد، ظاهر شوند. اين معادل‌يابی و استخراج از نص قرآن كاری است كه صاحب معانی القرآن در ترجمه خود انجام داده است. به همين‌ خاطر در معانی القرآن در مقابل يك جمله كوتاه از آيات قرآن، شاهد يك ترجمه بلند فارسی هستيم. گاهی دليل اين پديده همين است كه براساس اين قاعده ادب عربی و باتوجه به ساير آيات متناظر، آيه مورد نظر را آورده و در متن ترجمه درج كرده است.
اين مدرس دانشگاه همچنين خاطرنشان كرد: شايد بهترين مثالی كه بتوان راجع به اين مسئله عنوان‌كرد، ترجمه آيه 7 سوره آل‌عمران باشد كه در مورد مسئله محكم و متشابه است. در ترجمه اين قسمت از آيه شريفه «فَأَمَّا الَّذِينَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا»(آل‌عمران/7) اين ترجمه را می‌بينيم كه «در برابر اين اصل و فرع مردم نيز در دو جبهه صف می‌‌كشند، اما آنان كه در دل كژی و انحراف دارند، از آيات مشابه با اصل پيروی می‌كنند. با اين هدف كه فتنه و آشوب و آتشی برانگيزند و با اين هدف فرع را به اصل آن بازگردانند و خود را قيم قرآن جابزنند، با آن‌كه از راز اين بازگرداندن جز خداوند دوجهان كسی باخبر نيست». اما همين‌جا است كه مولف هميشه دنبال اين «اما» در ترجمه می‌گردد كه هيچ‌گاه بدون جواب نمی‌ماند؛ يعنی اين «واو»ی كه همه می گويند «واو» عطف يا استيناف است، ايشان می‌گويند اين «و اما» است كه صف اول را معرفی كرد. اما صف دوم می‌گويند ما به متشابه ايمان داريم؛ همه چيز از جانب پروردگاربه ما ابلاغ شده است و ما را از پيش خود راهی به كشف آن نيست.
سرشار افزود: برای ذكر نمونه ديگری از معادل‌يابی‌های «ام» می‌توان به آياتی نظير آيات 68 تا 70 سوره مومنون يا كوتاه‌تر از آن، آيه 3سوره سجده اشاره كرد كه غالبا مترجمان به اين نكته يعنی معادل‌يابی برای «ام» توجه نكرده‌اند. مثلا در ترجمه‌های معزی، دهلوی و قمشه‌ای كلمه «ام» به‌صورت ادات مستقل تلقی شده است.
وی افزود: دهلوی آيه 3 سوره سجده «أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ» را اين‌گونه ترجمه كرده است كه «آيا می‌‌گويند آن را بافته است، بلكه وی راست است» و قمشه‌ای اين‌گونه ترجمه كرده‌ است كه «بلكه كافران می‌گويند قرآن را او از پيش خود فرا بافته، بلكه آن به حق و راستی از جانب خدا فرستاده شده» و معزی در ترجمه خود می‌گويد: «يا گويند دروغ بست آن را بلكه آن است حق از پروردگار است».
اين مدرس دانشگاه بيان داشت: همچنين در آيه 35 سوره هود آمده است كه «أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَیْتُهُ فَعَلَیَّ إِجْرَامِی»(هود/35). دهلوی در ترجمه اين آيه شريفه می‌گويد: «آيا می‌گويند بربسته است قرآن را». معزی نيز می‌نويسد «يا می‌گويند دروغ بسته است آن را» و قمشه‌ای می‌گويد «آيا باز خواهند گفت كه او از پيش خود اين سخنان يعنی قرآن را بافته» كه البته ظاهرا مترجمان نام‌برده از اين نكته غفلت كرده‌اند كه آيه مذكور بر صدر داستان نوح(ع) قرار دارد و قهرا ناظر به داستان نوح(ع) است، نه خود قرآن.
سرشار در انتها خاطرنشان كرد: شيخ طوسی در «التبيان» متعرض اين نكته نيست، اما طبرسی می‌گويد: «قيل المراد يومن كفار محمد(ص) بما اخبره به من نبأ نوح ام يقولون‌ افتراه محمد(ص)» و ترجمه معانی القرآن در مقابل تمام آن ترجمه‌هايی كه عرض كردم اين‌گونه است: «آيا اين مردم داستان نوح را باور می‌كنند يا می‌گويند كه داستان را خود ساخته و مكالماتی را جدل‌وار به‌صورت مكتوب پرداخته تا دل‌های مردم را به‌سوی خود جلب كند»؛ يعنی باتوجه به قاعده معادل‌يابی برای «ام» در ترجمه خود، معادلی را كه به دليل فخامت كلام و اسلوب قاعده عربی جعل شده، در زبان مقصد استخراج و بازسازی كرده و در ترجمه منعكس می‌كند.
captcha