به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از گیلان، «نهجالبلاغه» بعد از قرآن مهمترین و ارزشمندترین کتاب برای ما مسلمانان است، چراکه شامل گزیده گفتهها و نوشتههای امام علی(ع) است.
نهجالبلاغه یا راه رسا سخن راندن، دایرهالمعارفی است از فرهنگ اسلامی که در آن مباحثی چون خداشناسی، جهان فرشتگان، پیدایی جهان، طبیعت انسان، امتها و حکومتهای نیک کردار یا ستمکار وجود دارد.
سخنان حضرت علی(ع) در طرح این نوع مباحث با زبان موعظه، هر پدیده محسوس یا معقولی را بسیار روشن و قابل درک پیش چشم خواننده قرار میدهد. آنگاه، آرام آرام خواننده را با خود به سرمنزلی میرساند که همان درگاه خداوند و آستان پروردگار باشد.
یکی از دلباختگان و ارادتمندان مکتب علی(ع) و نهجالبلاغه او، استاد شهید آیتالله مطهری است. از جمله مسائل خواندنی زندگی شهید مطهری بی شک آشنایی ایشان با نهجالبلاغه و مفاهیم آن بود به نحوی که خود ایشان این ماجرا را در خاطراتشان و در مقدمه کتاب «سیری در نهجالبلاغه» نقل میکند. کوشش این کتاب همچنان که از نامش پیداست سیری در دنیای پر از زیبایی و شگفتی نهجالبلاغه است.
استاد مطهری کتاب شیرین نهجالبلاغه را از نظر موضوعی به هفت بخش تقسیم نموده و توضیحاتی پیرامون آن داده و معتقد است که نهجالبلاغه جهان اسلام را فتح میکند و میگوید «چیزی که مایه حیرت است این است که قسمتی از محتوای نهجالبلاغه را، چه در کشور شیعه ایران و چه در کشورهای عربی، اولینبار بیخداها و یا باخداهای غیر مسلمان کشف کردند و در اختیار توده مردم مسلمان قرار دادند».(1)
این مجموعه نفیس و زیبا به نام «نهج البلاغه» که اکنون در دست ماست و روزگار از کهنه کردن آن ناتوان است و گذشت زمان و ظهور افکار و اندیشههای نوتر و روشنتر مرتباً بر ارزش آن افزوده است، منتخبی از «خطابهها» و «دعاها» و «وصایا» و «نامهها» و «جملههای کوتاه» مولای متقیان علی(ع) است که به وسیله سید «رضی» در حدود هزار سال پیش گردآوری شده است.(2)
سید رضی به خاطر همین شیفتگی که به ادب عموماً و به کلمات علی(ع) خصوصاً داشته است، بیشتر از زاویه فصاحت و بلاغت و ادب به سخنان مولی مینگریسته است، و به همین جهت در انتخاب آنها این خصوصیت را در نظر گرفته است؛ یعنی آن قسمتها بیشتر نظرش را جلب میکرده است که از جنبه بلاغت برجستگی خاص داشته است، و از این رو نام مجموعه منتخب خویش را«نهج البلاغه» نهاده است.(3)
کلمات امیرالمؤمنین(ع) از قدیمترین ایام با دو امتیاز همراه بوده است و با این دو امتیاز شناخته میشده است: یکی فصاحت و بلاغت، و دیگر چند جانبه بودن و به اصطلاح امروز چند بعدی بودن. سخن علی(ع) را قریب به حد اعجاز قرار داده است و به همین جهت سخن علی در حد وسط کلام مخلوق و کلام خالق قرار گرفته است.(4)
قطع نظر از سخنان علی، به طور کلی روح علی یک روح وسیع و همهجانبه و چندبعدی است و همواره به این خصلت ستایش شده است. او انسان کامل است و برهمه دنیاهای روحی بشریت محیط است. از همه اینها گذشته، نکته جالب دیگر این است که علی(ع) با اینکه همه درباره معنویات سخن رانده است، فصاحت را به اوج کمال رسانیده است.(5)
مباحث نهجالبلاغه از بعد الهیات و ماوراءالطبیعه، سلوک و عبادت، حکومت و عدالت، اهلالبیت و خلافت، موعظه و حکمت، دنیا و دنیاپرستی، حماسه و شجاعت، ملاحم و مغیبات، دعا و مناجات، شکایت و انتقاد از مردم زمان، اصول اجتماعی، اسلام و قرآن، اخلاق و تهذیب نفس و شخصیتها قابل بررسی است.(6)
طرح مباحث الهیات به وسیله ائمه(ع) و تجزیه و تحلیل آن مسایل که نمونه آنها و در صدر آنها نهجالبلاغه است سبب شد که عقل شیعی از قدیمالایام به صورت عقل فلسفی درآید و البته این یک بدعت و چیز تازه در اسلام نبود. تاریخ نشان میدهد که از صدر اسلام شیعه بیش از دیگران به سوی این مسایل گرایش داشته است و در اهل تسنن گروه معتزله که به شیعه نزدیکتر بودند گرایشی بدین جهت داشتند.(7)
بحثههای توحیدی نهجالبلاغه را شاید بتوان اعجابانگیزترین بحثهای آن دانست. بدون مبالغه، این بحثها با توجه به مجموع شرایط پدیدآمدن آنها در حد اعجاز است.(8)
آنچه در نهجالبلاغه پایه و اساس همه بحثها درباره ذات حق قرار گرفته این است که او هستی مطلق و نامحدود است، قید و حد به هیچوجه در او راه ندارد، هیچ مکان و یا زمان و هیچ شئیی از او خالی نیست، او با همه چیز هست ولی هیچ چیز با او نیست و چون مطلق و بی حد است بر همه چیز حتی بر زمان و بر عدد و بر حد و اندازه تقدم دارد.(9)
هر کسی که یک دوره نهج البلاغه را مطالعه کند، میبیند علی(ع) درباره حکومت و عدالت حساسیت خاصی دارد و اهمیت و ارزش فراوانی برای آنها قائل است.(10)
علی(ع) حکومت و زعامت را در مسیر اصلی و واقعیاش یعنی به عنوان وسیلهای برای اجرای عدالت و احقاق حق و خدمت به اجتماع، فوقالعاده مقدس میشمارد و مانع دست یافتن حریف و رقیب فرصت طلب و استفاده جو میگردد، از شمشیر زدن برای حفظ و نگهداریاش از دستبرد چپاولگران دریغ نمیورزد.(11)
علی(ع) به دو دلیل میگوید عدل از جود بالاتر است؛ یکی اینکه عدل جریانها را در مجرای طبیعی خود قرار میدهد، اما جود جریانها را از مجرای طبیعی خود خارج میسازد. دیگر اینکه عدالت قانونی است عام، و مدیر و مدبری است کلی و شامل که همه اجتماع را در بر میگیرد و بزرگراهی است که همه باید از آن بروند، اما جود و بخشش یک حالت استثنائی و غیر کلی است که نمیشود رویش حساب کرد. پس از میان عدالت و جود، آنکه اشرف و افضل است عدالت است.(12)
حقیقت این است که ایمان به خداوند از طرفی زیربنای اندیشه عدالت و حقوق ذاتی مردم است و تنها با اصل قبول وجود خداوند است که میتوان وجود حقوق ذاتی و عدالت واقعی را به عنوان دو حقیقت مستقل از فرضیهها و قراردادها پذیرفت و از طرف دیگر بهترین ضامن اجرای آنهاست.(13)
بیان این نکته حائز اهمیت اسا که امتیاز نهج البلاغه براى فردى که سخنشناس باشد و زیبایى سخن را درک کند، نیاز به توضیح و توصیف ندارد. اساسا زیبایى درک کردنى است، نه وصف کردنى. نهج البلاغه پس از نزدیک چهارده قرن براى شنونده امروز همان لطف و حلاوت و گیرندگى و جذابیت را دارد که براى مردم آن روز داشت.
ما مفتخریم که کتاب «نهج البلاغه» که بعد از قرآن، بزرگترین دستور زندگى مادى و معنوى و بالاترین کتاب رهایىبخش بشر است و دستورات معنوى و حکومتى آن بالاترین راه نجات است، از امام معصوم ماست.
منابع:
1.کتاب سیری در نهجالبلاغه، ص 15
2.همان ص 21
3.همان ص 23
4.همان ص 24
5.همان ص 44
6.همان ص 47
7.همان ص 56
8.همان ص 49
9.همان ص 84
10.همان ص 109
11.همان ص 113
12.همان ص 118
13.همان ص 129