به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، مهاجرت جمعی و پناهندگی مسلمانان روهینگیا از میانمار به کشورهای همجوار در راستای چالشهای نژادی و دینی و عدم اعطای حق شهروندی به این اقلیت از سوی دولت کشور میانمار هماکنون به مسئله روز منطقه جنوب شرق آسیا تبدیل شده است.
علیاکبر ضیائی، کارشناس ارشد مسائل بینالمللی جهان اسلام در یادداشتی که نسخهای از آن را در اختیار ایکنا قرار داد، به بررسی این موضوع پرداخته است که در ذیل از نظر میگذرد:مردم
روهینگیا عموما مسلمان و در ایالت راخین در غرب میانمار زندگی میکنند. این
مردم که جزو مظلومترین اقلیتها در جهان بهشمار میآیند از بازماندگان
تجار و جهانگردان عرب و بنگلادشی بوده و دارای فرهنگ، زبان و هویتی خاص
هستند. همچنین تعدادی از این مسلمانان برمهای در کشورهای بنگلادش،
پاکستان، عربستان، تایلند، مالزی، اندونزی و یا اروپا و استرالیا زندگی
میکنند.
بیشتر جمعیت یک میلیون و 100 هزار نفری روهینگیا از حق
شهروندی در میانمار محروم هستند. پس از درگیریهای قومی و مذهبی در میانمار و
کشتار مسلمانان روهینگیایی در این کشور بسیاری از این افراد به کشورهای
دیگر مهاجرت کردند. برخی از این مهاجران در کشورهای دیگر نیز سرنوشت خوبی
نداشتند و به قتل رسیدند. همانگونه که میدانیم کشتار مسلمانان بیپناه روهینگیا در میانمار توسط بودائیان افراطی آن کشور جهان را در بهت و حیرت برد.
مسلمانان
روهینگیا از استان شمالی پاخین در میانمار غربی نشئت گرفتهاند که قبلا با
نام استان آراکان شناخته میشد. تاریخچه این اقلیت به اوایل قرن هفتم
برمیگردد، یعنی زمانی که تجار مسلمان عرب در این منطقه ساکن شدند.
بنابراین، میتوان گفت که این اقلیت به لحاظ جسمی، زبانی و فرهنگی شباهت
زیادی به مردمان جنوب آسیا بهویژه مردم بنگال دارند.
بیتوجهی دولت میانمار به وضعیت مسلمانان روهینگیامتأسفانه مردم
روهینگیا تاکنون نتوانستهاند با فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و یا سیاسی
خود انظار جهانیان و مجامع بینالمللی را به خود جلب کنند که این امر موجب
شده است آنچه که بر سر این مردم محروم میآید از چشم بسیاری از مجامع
بینالمللی و از جمله مسلمانان دیگر جهان پنهان بماند. متأسفانه دولت
میانمار نیز در رسیدگی به وضعیت این مسلمانان بیتوجهی روا داشته است.
در
شرایط بینالمللی کنونی تنها اقوامی میتوانند از حقوق انسانی خود
برخوردار باشند که بتوانند با ایجاد سازمانهای مردمنهاد و دسترسی به
رسانههای آزاد و ارتباط با مجامع بینالمللی تا حدودی از حقوق خود دفاع
کنند؛ همه اقوام به جز مسلمانان روهینگیا در میانمار به چنین قابلیتهایی
برای دفاع از حقوق خود دست یافتهاند و حکومت مرکز نرمش بیشتری نسبت به
آنان از خود نشان میدهد.
با وجود اینکه کشتار فجیع مسلمانان
روهینگیا تا حدودی افکار عمومی جهان را متوجه این منطقه کرد، اما هنوز
سازمانهای بومی وابسته به مسلمانان روهینگیا درگیر نخستین مراحل جابجایی و
گرفتن هویتهای موقت و رسیدگی به آوارگان هستند و متأسفانه به دلایل عدم
وجود رسانه و فعالیتهای آزاد اجتماعی و سیاسی نتوانستهاند یک حرکت سیاسی
ــ اجتماعی قوی در برابر این تبعیضات نژادی ایجاد کنند.
سازمانهای
وابسته به آوارگان روهینگیا در مالزی بیشتر همت خود را بر اسکان بیش از 85 هزار مسلمان آواره در این کشور و دادن
هویتهای موقت و رسیدگی به معیشت این گروه
مصروف کردهاند و اگر این روند کند و آهسته به همین منوال ادامه پیدا کند،
باید منتظر وقایع دردناک دیگری در این منطقه باشیم.
سوءاستفاده جنسی و استثمار
به واسطه نقض
آشکار حقوق بشر در میانمار، از سال 1978 تاکنون حدود 200 هزار نفر از مردم
روهینگیا به بنگلادش مهاجرت کردهاند. در سال 1991 موج جدیدی از مهاجران در
حدود 250 هزار نفر عازم این کشور شدند. حدود 20 هزار نفر از این مردم در
اردوگاههای مرزی کمیساریای عالی پناهندگی سازمان ملل(UNHCR) در منطقه کاکس
بازار در بنگلادش زندگی میکنند. فعالان حقوق بشر معتقدند که این مردم
مورد سوءاستفاده جنسی و استثمار قرار گرفتهاند، بسیاری از آنها اجبارا
به خارج از کشور رانده شدهاند که عمدتا به مرز بنگلادش عزیمت کردهاند.
هزاران
نفر از مردم روهینگیا هر ساله به امید یافتن کار از طریق قایقهای فرسوده
عازم خارج از کشور میشوند، بسیاری از آنها از طریق دریا خود را به بنگلادش
و تایلند میرسانند و سپس عازم مالزی میشوند.
بعد از اشغال نظامی
این کشور در سال 1962 بسیاری از مردم تابعیت خود را منکر شدند که به تبع آن
در خود کشور میانمار مورد آزار و شکنجه قرار گرفتند. این وضعیت آنها را
مجبور کرد تا طی پنج دهه اخیر به مناطق دوردست سفر کنند و نومیدانه در
جستوجوی پناهندگی و زندگی بهتر باشند. آنها آواره هستند، بدون ملیت قانونی
و بسیاری از آنها ملزم شدهاند تا به بنگلادش، تایلند، هند، پاکستان،
عربستان سعودی، اندونزی، مالزی و ... مهاجرت کنند. با وجود اینکه آنها
توانستهاند به مقاصد مورد نظر خود دست پیدا کنند، اما همچنان در
سرزمینهای جدید با مشکلات عدیدهای مواجه هستند، لذا سرنوشت تلخ مردم
روهینگیا به تبعیضهای شدید، فرار، قاچاق، فقر، بازداشت، اخاذی و تبعید
محدود شده است.
آوارگی مردم روهینگیا از میانمار به بنگلادش و دیگر
کشورهای همجوار از اواخر دهه 1970 وضعیت این مردم و آوارگی آنها را پیچیده
کرده است. دولت میانمار(GOM) هرگونه به رسمیت شناختن مسلمانان روهینگیا (حدود یک
میلیون نفر) در ایالت شمالی آراکان یا راخین در نزدیکی مرز میانمار ـ
بنگلادش از جمله حق کسب تابعیت را انکار میکند. در طول دوره بعد از
استقلال در تاریخ برمه، ادعای روهینگیا در داشتن هویت قومی مجزا از سوی
دولت دموکراتیک حاکم یونو(1958-1948) به رسمیت شناخته شد.
قانون
شهروندی در میانمار که در سال 1982 مطرح شده است و هماکنون به اجرا گذاشته
میشود سندی بر این قبیل نقض حقوق بشر مربوط به مسلمانان روهینگیا در
راخین (آراکان) است. طبق قانون تابعیت 1982، تابعیت روهینگیا از سوی حکومت
نظامی میانمار مردود شناخته شده و موجب آوارگی این مردم شده است.
حکومت
نظامی این کشور تعداد کثیری از این مردم را مهاجرانی معرفی میکند که اخیرا
از بنگلادش آمدهاند. در حالی که سایر گروههای قومی نظیر کارن، شان، چین،
کاچین و مون به خوبی سازماندهی شدهاند؛ این گروهها توانایی مبارزه علیه
حکومت مرکزی و نیز مرتبط کردن مسائل مرتبط با جوامع مورد نظر خود با جامعه
بینالملل را دارند. در نقطه مقابل روهینگیا سازماندهی نشده است و مردم فاقد شبکههای بینالمللی و کانالهایی برای ایجاد ارتباط با جامعه خود
هستند. بنابراین، موضوع مردم روهینگیا اغلب اوقات از سوی جامعه بینالملل
مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
نفوذ افراطگرایان در میان مسلمانان روهینگیاعدم توجه کشورهای اسلامی میانهرو به
این منطقه سبب شده است تا برخی تشکیلات تندروی اسلامی با بهکارگیری تجارب
گذشته در مناطق بحرانی مسلمانان در دیگر نقاط جهان به دنبال یافتن
کانالهایی در منطقه میانمار باشند؛ و این در حالی است که مسلمانان
روهینگیا با حفظ آداب و رسوم دینی خود هنوز خاطرات فراوانی از زبان فارسی و
مراسم عاشورا در ذهن خود دارند و فرهنگ و تمدن ایرانزمین در قرون گذشته
از طریق بنگلادش شکل زیبایی از عرفان و همزیستی مسالمتآمیز و تعامل با
ادیان غیر اسلامی را به این مسلمانان معرفی کرده است.
تلاش برای زنده
ماندن با متوسل شدن به سازمانهای مختلف تحت عنوان اسلامی با رویکرد
افراطی میتواند آینده این مسلمانان را در ابهام بیشتری فرو برد، ضمن آنکه
مجامع بینالمللی نیز با چنین رویکردی از حمایت اقوام مسلمان میانمار دلسرد
خواهند شد.
بررسی سطوح مختلف ارتباطات مسلمانان روهینگیا با
جریانها و سازمانهای اسلامی برای جلب حمایت آنان از جمله وظایف
سازمانهای مستقل اسلامی در کشورهای اسلامی میانهرو در جهت مقابله با نفوذ
حرکتهای تندروی افراطی است. این سؤال هنوز در افکار عمومی مردم جهان مطرح
است که طرفداران بودا همواره مدافع صلح و آرامش نه تنها با انسانها بلکه
با همه موجودات زنده بودهاند و چرا در این زمان عدهای به نام طرفداری از
بودائیسم با اهداف نژادپرستانه اقدام به چنین جنایات هولناکی زدهاند که
وجدان هر انسانی را به درد میآورد.
سؤال دیگر در اذهان بسیاری از
مردم وجود دارد که چرا مجامع بینالمللی و مدافعان حقوق بشر در این زمینه
سکوت اختیار کردهاند. برخی نظریهپردازان سیاسی معتقدند که طرح کلی حذف
اقوام مسلمان در شرق آسیا و منزوی کردن آنها در برنامه آینده سیاستمداران
ضد اسلامی در این منطقه است و هدف آنان تنها به مسلمانان روهینگیا ختم
نمیشود.
بنگلادش؛ مهرهای کلیدی برای حل بحرانمهاجرت
اجباری اقلیت مسلمانان میانمار به بنگلادش مناقشاتی را بین این دو کشور
بهوجود آورده است. طبق گزارش سازمان عفو بینالملل از سال 1978 این اقلیت
مسلمان همواره از نقض حقوق بشر در خود کشور میانمار و تحت رژیم دیکتاتوری
نظامی آن رنج میبردهاند و در نتیجه بسیاری از آنها به کشور همجوار
بنگلادش مهاجرت کردهاند. علت مهاجرت این اقلیت مسلمان همواره شرایط بد
حاکم بر روهینگیا از طرف دولت میانمار دانسته شده است.
در یک نگاه
میتوان گفت مذاکرات دو جانبه بین بنگلادش و میانمار تا حدودی میتواند به
رفع مشکلات این مسلمانان در منطقه کمک کند. شباهتهای تاریخی، نژادی، قومی و
فرهنگی بین مردم بنگلادش و روهینگیا ایجاب میکند که دولتمردان بنگلادش
برای حل این بحران انسانی بیشتر از قبل تلاش کنند.