کد خبر: 3494083
تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۶

روایت مسلمان‌شدن آنا مایدی + عکس

گروه بین‌الملل: هنگامیکه «آنا مایدی» در مورد زندگی خود فکر می‌کند آن را دارای دو قسمت می‌بیند. انتقال او از زندگی قبلی به جدیدش در یک لحظه خاص صورت گرفته است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) به نقل از پایگاه خبری «IDSNews»، زندگی جدید آنا مایدی، تازه‌مسلمان آمریکایی با دیدن یک جوان 19 ساله در کافه‌ای در شهر بلومینگتون آغاز شد. جوان 19 ساله «شعبان مایدی» همسر کنونی آنا بود. در آن زمان آنا 18 سال داشت و دانشجوی سال اول دانشگاه ایندیانا بود.

خاطره این دیدار برای آنا بسیار شفاف است؛ زیرا شعبان تأثیر زیادی بر روی او گذاشته بود و در شرایطی که دین اسلام در آمریکا به خاطر حملات یازده سپتامبر بسیار هدف حمله بود، توانسته بود آنا را نسبت به دین اسلام ترغیب کند.

آنا در آن زمان مذهبی نبود. به خدا اعتقاد داشت و معتقد بود که او وجود دارد اما فقط در همین حد.

شعبان اما یک مسلمان متعهد بود. آنا می‌گوید می‌دیدم که او چه احساس قدرتمندی در مورد دینش و قرآن دارد. به خاطر همین من هم سعی کردم که قرآن را بخوانم.

انگلیسی/ تازه‌مسلمان آمریکایی از داستان تشرف و مسلمانی خود می‌گوید

او افزود: به عنوان یک دانشجو زمان زیادی نداشتم که آنطور که می‌خواهم قرآن را صفحه به صفحه بخوانم. در سال 2009 یک دوره کارآموزی در فرانسه به من پیشنهاد شد.

حقیقت را در قرآن یافتم

آنا ادامه می‌دهد: هنگامیکه آنجا بودم، اغلب قرآن می‌خواندم و حقیقت را پیدا کردم. در آخرین هفته‌ای که آنجا بودم و پیش از برگشتنم به آمریکا رسماً مسلمان شدم.

او بلافاصله پس از اینکه برمی‌گردد موضوع را به شعبان نمی‌گوید؛ زیرا به گفته خودش می‌خواسته که مدتی فقط او باشد و خدا.

پس از آن آنا و شعبان با هم ازدواج می‌کنند و اکنون دو فرزند سه ساله و 20 ماهه دارند.

آنا می‌گوید: الان زیبایی‌های بیشتری در جهان می‌بینم. احساس می‌کنم که بیش از همیشه خودم هستم.

انگلیسی/ تازه‌مسلمان آمریکایی از داستان تشرف و مسلمانی خود می‌گوید

مسلمان شدن آنا به آرامی صورت می‌گیرد و به گفته خودش همین روند آرام تغییرات، سبب شده که در برابر تبعیض‌ها تا حد زیادی مصون بماند.

یکی از تغییرات بزرگ آنا در این دوران حجاب بوده است؛ چیزی که به گفته خودش هر روز به آن فکر می‌کند.

او می‌گوید هنگامیکه بدون حجاب بیرون می‌رفتم، همه چیز عادی بود؛ اما به محض پوشیدن حجاب، نگاه‌های سنگین و نامهربانانه مردم شروع می‌شد و از خود می‌پرسیدم آیا آن‌ها از من متنفر هستند؟ هنگامیکه حجاب دارم حتی وقتی یک نفر به من نزدیک می‌شود، نگران می‌شوم.

آنا می‌گوید: برخی از دوستانم در مورد مسلمان شدنم از من می‌پرسند. می‌گویند: مسلمان شدن یعنی چه؟ الان دقیقاً به چه چیزی معتقدی؟ آن‌ها قصد بدی ندارد فقط کنجکاو هستند. وقتی برایشان توضیح می‌دهم متوجه می‌شوند و می‌پذیرند.

آنا توضیح می‌دهد: مردم در واکنش به مسلمان‌‌‌بودن افراد چهار دسته هستند. یک دسته آنهایی که مثل دوستانشان با مسلمانان رفتار می‌کنند و می‌دانند هیچ تفاوتی میان مسلمان و غیرمسلمان وجود ندارد.

انگلیسی/ تازه‌مسلمان آمریکایی از داستان تشرف و مسلمانی خود می‌گوید

او افزود: دسته دوم کسانیکه دقیقاً نمی‌دانند چه احساسی دارند؛ اما به خاطر آنچه در رسانه‌ها می‌بینند، نگران هستند. دسته سوم کسانیکه کورکورانه از مسلمانان متنفرند بدون اینکه حتی در مورد آن‌ها چیزی بدانند. و دسته چهارم که از همه خطرناکتر هستند آن‌هایی هستند که خودشان را متخصص نفرت از مسلمانان کرده‌اند.

راه‌اندازی وبلاگ خاطرات حجاب

آنا اکنون قرآن می‌خواند، اعمال عبادی خود را انجام می‌دهد و رئیس کمیته زنان مرکز اسلامی بلومینگتون است. او هر روز خدا را به خاطر این تغییر و به خاطر پیدا کردن شعبان شکر می‌کند و می‌گوید اگر شعبان نبود نمی‌دانم الان کجا بودم.

او با برگزاری برنامه‌های مختلف سعی در تصحیح تصورات مردم در مورد اسلام و مسلمانان است. یکی از فعالیت‌های او راه‌اندازی وبلاگ «خاطرات حجاب» است که در آن زنان مسلمان با بیان داستان زندگی خود نشان می‌دهند که هیچ تفاوتی میان مسلمانان و غیرمسلمانان وجود ندارد.

captcha