کد خبر: 3500912
تاریخ انتشار : ۰۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۴
یادداشت وارده/

امامت از منظر هستی‌شناختی در نظام فلسفی شیعی

گروه بین‌الملل: امامت دارای جایگاه مهمی در اعتقادات شیعه برای هدایت تشریعی و واصل نمودن انسان به مرحله انسان کامل و عبودیت است و روایات متواتر بسیاری در منابع اهل بیت(ع) در این خصوص وارد شده است.

علی اکبر ضیائی، رایزن فرهنگی ایران در مالزی در یادداشتی اختصاصی برای خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) با موضوع «جایگاه امامت از منظر هستی‌شناختی در نظام فلسفی شیعی» آورده است: امامت دارای جایگاه مهمی در اعتقادات شیعه برای هدایت تشریعی و واصل نمودن انسان به مرحله انسان کامل و عبودیت است و روایات متواتر بسیاری در منابع اهل بیت(ع) در این خصوص وارد شده است. اما نکته‌ای که در رسانه‌های جمعی، منابر و جلسات وعظ و خطابه کمتر درباره آن سخن گفته شده است، امامت از منظر هستی‌شناختی در نظام فلسفی شیعی به عنوان واسطه فیض و حلقه وصل عالم ملکوت به ناسوت و نقش هدایت تکوینی امام در سیر تکاملی موجودات از جمادات تا انسان است.
 
در ادعیه نیز عباراتی چون کنت نورا فی الاصلاب الشامخة و یا احادیث قدسی «اول ما خلق الله نوری» و یا «اول ما خلق الله العقل» به کثرت مشاهده می‌شود که همگی گویای نوعی وجود و هستی برای اهل بیت علیهم السلام قبل از خلقت حضرت آدم(ع) بلکه قبل از خلقت موجودات مادی و غیر مادی چون ملائکه است و دیدگاه فلسفی نیز همین روایات را به عنوان استشهاد پذیرفته و فلاسفه شیعی در آثار و نوشته‌های خود به آنها ارجاع داده‌اند.
 
همه این مراتب وجودی از منظر تکوینی و هستی‌شناختی برای امام مهدی(عج) نیز به عینه وجود داشته و آن حضرت علاوه بر کمالات و مراتب عالی وجودی، خاتم الائمه و خاتم الاولیاء یعنی ختم ولایت خاصه نیز هستند.
 
در حدیث شریف وارد شده است: «کنت أنا و علیّ نورا بین یدی الله عز و جل قبل أن یخلق آدم بأربعة عشر ألف عام فلما خلق آدم قسم ذلک فیه و جعله جزئین فجزء أنا و جزء علی»  یعنی پیامبر اکرم(ص) فرمود: «من و علی نوری در برابر خداوند عز و جل بودیم چهارده هزار سال قبل از آن که آدم آفریده شود، پس چون آدم خلق شد خداوند این نور را قسمت کرد و آن را دو جزء نمود: جزئی را من و جزئی را علی قرار داد». گرچه در این روایت نور امام علی(ع) در عرض نور محمدی قرار داده شده است، شاید علتش اهمیت جایگاه ولایت علوی در میان انوار اهل بیت(ع) باشد و همه انوار در ذیل حقیقت محمدیه مندرج و منطوی هستند.
 
حقیقت محمدیه که نخستین تعین* و نخستین مظهر حق است جزو امور ازلیه بوده و عرفای شیعی آن را نه عین و نه غیر ذات دانسته‌اند و نور محمدی به عنوان نخستین مخلوق پس از نخستین تعین و حقیقت محمدیه قرار می‌گیرد و حقیقت امام مهدی(عج) منطوی و مندرج در نور محمدی بوده و ختم ولایت خاصه به معنای عدم استمرار این مقام برای دیگر اولیای خاص است.
 
با چنین رویکرد فلسفی به جایگاه حقیقت امام عصر می‌بینیم که فیوضات آن حضرت به اذن الهی برای بقای هستی و دوام موجودات اعم از همه کائنات شامل جسمانی و روحانی ضرورت دارد و انسان با هر گرایشی باید بداند که هستی او در ذیل هستی حضرت مهدی(عج) و وجودش ریزه‌خوار خوان آن حضرت و کمالاتش پرتوی از کمالات آن وجود مقدس است و این انسان باید در شناخت چنین جایگاهی کوشا بوده و برای رسیدن به کمال مادی و معنوی در احیای فلسفه ظهور آن حضرت تلاش کند.
 
*تعیّن در فلسفه و کلام به معنای امری است که یک شی ء با آن منفرد می‌گردد و از دیگر چیزها امتیاز پیدا می‌کند، به طوری که دیگر اشیا در آن هیچ‌گونه اشتراکی ندارند. به عبارت دیگر، به امتیاز و تمیّزِ یک موجود از همه موجودات دیگر، تعین گفته می‌شود.

captcha