در نشستی علمی بررسی شد؛
مفهومپژوهی واژه خلیفه در قرآن و روایات
گروه حوزههای علمیه: نشست علمی مفهوم پژوهی واژه خلیفه، 5 تیرماه در پژوهشکده حدیث حوزه برگزار و این مفهوم در دو آیه قرآن که این واژه به کار رفته، تبیین و تأکید شد، کسی لیاقت جانشینی دیگری را دارد که اوصاف او را داشته باشد.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) محمدحسین فیض اخلاقی، محقق و پژوهشگر حدیث حوزه شنبهشب، 5 تیرماه، در نشست نقد مقاله «مفهومپژوهی واژه خلیفه» که در این پژوهشکده برگزار شد گفت: مفهومپژوهی، روشی برای شناخت معنای دقیق هر واژه و به معنای تببین دقیق کلمه مورد نظر و واژگان مشابه و متضاد آن است.
وی با بیان اینکه جهات تشابه و تضاد، گستره معنایی واژه را روشن میسازد، افزود: روایات فراوانی از پیامبر(ص) صادر شده که در آن برای معرفی جانشینان ایشان از واژه «خلیفه» استفاده شده است بنابراین تببین این واژه برای فهم مراد واقعی روایات در مباحث کلامی ضروری است.
فیض اخلاقی با بیان اینکه وی با استفاده از کتب معتبر لغت به مفهومپژوهی این واژه پرداخته است تصریح کرد: بیشتر واژگان مشابه از روایات پیامبر(ص) برداشت شده که بعضی از آن مانند امام و ولی است.
این محقق با بیان اینکه واژه خلیفه به معنای «جانشین» است، ادامه داد: بسیاری از متون، دارای واژگانی است که حدود معنای آن نامشخص و در نتیجه، مراد از متن مشتمل بر واژه نیز مبهم است. واژگان توصیف شده، نیازمند روشی برای روشنشدن مرزهای معنایی خود است و مفهومپژوهی، این وظیفه را بر عهده دارد.
کاربرد واژه خلیفه در قرآن
وی ادامه داد: واژه خلیفه، یکی از واژگان نیازمندِ مفهومپژوهی است. این واژه در قرآن کریم دو بار و در روایات به فراوانی به کار رفته است. پیامبر(ص) در این روایات از جانشینان خود به عنوان «خلیفه» یاد کردهاند. بحثهای کلامی گستردهای از سوی فریقین بر محور روایات مشتمل بر واژه خلیفه صورت گرفته است و ریشه بسیاری از این اختلافات در فهم ناقص از معنای خلیفه خلاصه میشود چرا که گستره معنایی این واژه به درستی تبیین نشده است.
این پژوهشگر تصریح کرد: بنابراین، کاربرد فراوان واژه خلیفه در روایات و اهمیت بحثهای کلامی فریقین درباره متون دربردارنده آن، ضرورت مفهومپژوهی این واژه را روشن میکند. این کلمه هر چند توسط بعضی از دانشمندان، واکاوی شده است ولی تاکنون در یک مقاله
مستقل، مطرح نشده است.
فیض اخلاقی با اشاره به استعمال گسترده واژه خلیفه پس از رحلت پیامبر(ص) اظهار کرد: حاکمانی که خود را جانشین ایشان معرفی میکردند
به عنوان خلیفه معروف شدند و این منصب نیز به «خِلافت» مشهور شد. واژگان خلیفه و
خلافت از آن پس، دارای معنای استعمالی تازه و بر جانشینان پیامبر(ص) و دستگاه حکومتی پس از ایشان اطلاق شد. برخی از واژگان مشابه واژه خلیفه مثل امیر و ولی در حقیقت، مقامهای پیامبر(ص) است و تنها جانشینان
حقیقیِ ایشان، صاحبان این جایگاهها هستند.
وی افزود: من در این مقاله در بخش
اول به واژه خلیفه پرداختهام و ضمن یاد کردن معانی استعمالی مرتبط با این کلمه،
ارتباط آنها را با معنای ماده مشخص کردهام و بخشهای دوم و سوم، مشابهات و
متضادهای این واژه را تحلیل کرده و جهات شباهت و تضاد ماده یا معانی استعمالی
واژگان با کلمه خلیفه را کشف کرده است.
وی ادامه داد: مشابهات خلیفه به جز دو مورد از روایات
نبوی برداشت شده و پس از آن جهت تبیین بهتر به روایات
مربوط به هر واژه، اشاره شده است. بنا بر
مطالب اهل لغت در توضیح این واژه، خلیفه به معنای جانشینی است که وظایف مستخلف عنه
را بر عهده میگیرد.
واژهپژوهی خلیفه
نویسنده این مقاله در تبیین بیشتر بخش های مقاله خود گفت: این بخش به تحلیل و تطبیق واژه خلیفه در دو فصل میپردازد. فصل اول پس از
توضیح صرفی واژه خلیفه و بیان اصول معنایی ماده آن، اصل معنایی مرتبط با این واژه
را بررسی کرده و معانی استعمالی مرتبط با اصل معنای خلیفه و وجه ارتباط آن نیز
مربوط به این فصل است، همچنین فصل دوم به تطبیق واژه خلیفه بر آیات و روایات اختصاص دارد.
فیض اخلاقی بیان کرد: واژه خلیفه در سه معنای جانشینی، پشت و تغییرکردن به کار رفته است.
وی به دو مورد از کاربردهای واژه خلیفه در قرآن اشاره و اظهار کرد: قرآن کریم فرموده است: «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ
أَضَاعُوا الصَّلَاةَ؛(مریم 59) سپس
كسانى جانشين آنها شدند كه نماز را ضايع کردند همچنین فرموده است که «و لَوْ نَشَاء لَجَعَلْنَا مِنكُم مَّلَائِكَةً فِي
الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ؛ (زخرف 60) اگر بخواهيم، به جاى شما فرشتگانى كه در [روى] زمين جانشين [شما] گردند، قرار
میدهیم.
ویژگیهای خلیفه
فیض اخلاقی ادامه داد: «خلیفه» به كسي گفته میشود که جانشین نفر قبلی شده و
وظایفش را به عهده میگیرد و به کسی
که خلیفه از او جانشینی میکند مستخلف عنه گفته میشود بنابراین جانشینی خلیفه از مستخلف عنه، نشانه این است که خلیفه دارای اوصاف مستخلف عنه بوده که توانسته
از او جانشینی کند بنابراین جانشینی،
همانطور که در الفاظ، معمول است، ابتدا در امور حسی و سپس در امور اعتباری
استعمال شده است.
وی اظهار کرد: خلیفه باید صاحب جایگاه و صفات کسی که جانشینش شده، باشد تا توانایی انجام
وظایفش را داشته باشد؛ پس، جانشین طبیب باید طبیب باشد تا بتواند طبابت کند و
جانشین امیر باید امارت داشته باشد تا بتواند امر و نهی کند.
در این نشست علمی حجج اسلام انجمشعاع، صفری، عطایی، محققیان، و قربانی به نقد محتوایی و شکلی این مقاله پرداختند.