مدرس و محقق حوزه تشریح کرد:
چرا زیارت اربعین نشانه ایمان و سفارش اهل بیت(ع) است؟
گروه حوزههای علمیه: مدرس و پژوهشگر حدیث حوزه با بیان اینکه حدیث امام حسن عسکری(ع) درباره علامات شیعه آن چنان که باید مورد تحلیل سیاسی _ اجتماعی قرار نگرفته است، گفت: مهمترین دلیل اینکه زیارت اربعین و انگشتر به دست راست کردن به عنوان علامات مؤمن برشمرده شده؛ نمادبودن آن برای شیعه است.
حجتالاسلام والمسلمین علی شاهحسینی، محقق و پژوهشگر حدیث حوزه در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با بیان اینکه امروز زیارت اربعین نمود جهانی پیدا کرده است، گفت: در مجموعه تراث روایی شیعه حجم قابل ملاحظهای روایت در زمینه زیارت امام حسین(ع) وجود دارد و تشویق به آن شده و کمتر مسئلهای وجود دارد که این تعداد روایت درباره آن باشد به گونهای که در وسایل الشیعه بالای 300 روایت در این زمینه ذکر شده است.
وی با بیان اینکه در میان تمامی زیارات حضرت، زیارت اربعین نمود بالفعل و چهره جهانی پیدا کرده و میتوان شیعه و ائمه(ع) را به واسطه آن معرفی کرد، افزود: مسئله زیارت به لحاظ اعتبار، از چند جهت قابل بررسی و ارزیابی است؛ یکی زیارت اربعین کاروان اسرا است، زیارت اربعین جابر و عطیه عوفی که از مفسران شیعه محسوب میشود، مسئله دیگر روایت امام حسن عسکری(ع) در مورد علامات شیعه است که به نظر من این روایت به درستی تبیین نشده، موضوع دیگر روایت امام صادق(ع) در این باره است، مسئله دیگر نیز ملحق شدن سر مبارک امام حسین(ع) به بدن مطهر و بعد دیگر، نیز شهرت زیارت اربعین است و میتواند نقطه قوتی در بین شیعیان در اعتبار آن باشد.
این استاد حوزه به ذکر روایت امام حسن عسکری(ع) در مورد علامات شیعه پرداخت و تصریح کرد: منابعی که این روایت را ذکر کرده یکی کتاب مزار شیخ مفید و دیگری مصباح شیخ طوسی است که در آن بهصورت مرسل آمده است و ابن المشهدی نیز در مزار کبیر روایت را مسندا نقل کرده و سند آن هم قابل ملاحظه از امام عسکری(ع) است؛ پذیرش شیخ مفید و طوسی و دیگران نیز میتواند موید اعتبار این روایت باشد.
شاهحسینی ادامه داد: سبک و اسلوب بیان این روایت، بیانگر اسلوب حماسی شیعه است و بر نمادهایی مانند انگشتر به دست راست کردن تاکید شده است تا شیعه را برجسته کند؛ زمخشری گفته است «اولین کسی که انگشتر به دست چپ کرد و آن را نماد و شعار خود کرد معاویه بود که برخلاف سنت عمل کرد» و ائمه(ع) در مقابل و برابر این سنت غلط، تختم بالیمین را عنوان کردند و آن را نماد شیعه قرار دادند اگر چه امروز چنین جریانی مطرح نیست.
این محقق و پژوهشگر بیان کرد: شیعه دائما به بلندگفتن بسم الله در نمازهای جهری و اخفاتی خود تاکید داشتند و بر خلاف ما طبق نقل فخررازی، بنی امیه، اخفات به بسم الله را در نمازها شایع کردند تا آثار امام علی(ع) را از بین ببرند به همین دلیل این روایت که تحلیل سیاسی و اجتماعی دارد بسیار مهم است لذا زیارت اربعین در گذشته نیز جزء نمادهای شیعه بوده است و تنها مخصوص امروز نیست.
شاه حسینی با اشاره به زیارت جابر و عطیه عوفی که از شاگردان ابن عباس و وزنه علمی بوده است اظهار کرد: نقطه برجسته در زندگی جابر، صحابه پیامبر(ص) بودن ایشان است زیرا در این دوره، عمدتا تابعین روی کار آمده بودند و اصحاب از جایگاه بالایی برخوردار بودند و ایشان جزء افرادی است که رفت و آمد زیادی با خاندان رسالت داشته و بعد از سقیفه نیز جزء طیفی بوده که علیه خلفا موضع گرفته و از امام علی(ع) حمایت می فرمود و حتی نپذیرفتن امام علی(ع) و محبت ایشان را کفر میدانست.
رد استبعاد حضور اهلبیت(ع) در اربعین اول
این پژوهشگر تصریح کرد: جابر همزمان با اربعین به زیارت کربلا رفته و بسیاری وجه زیارت اربعین را در همین مسئله میدانند، بنابراین ورود ایشان به زیارت امام فارغ از اتفاقی بودن و نبودن بسیار مهم و خط بطلان کشیدن به جبهه سیاسی بنیامیه و دشمنان ائمه(ع) است؛ البته بحثهایی در مورد استبعاد حضور جابر مطرح شده در حالی که این استبعاد ضرری به اصل مسئله وارد نمیکند ضمن اینکه اگر اخبار عاشورا از طریق پیک در همان روزهای اول به مدینه رسیده باشد در این صورت 10 روز زمان بیشتر نمیبرد و جابر کاملا برای حضور دراربعین میتوانسته برنامهریزی کند.
وی با طرح این سؤال که آیا جابر در اربعین اول، اهل بیت(ع) را زیارت کرده است یا خیر؟ اظهار کرد: متقدمین ما خیلی اشکال نگرفتهاند و بیشتر اشکالات از طرف متاخران در دو سه قرن اخیر عنوان شده است؛ برخی مانند شیخ عباس قمی و محدث نوری مطرح کردهاند که بعید است اُسرا در روز اربعین وارد کربلا شده باشند و چند استدلال نیز مطرح کردهاند که از جمله آن پیمودن مسیر طولانی طی 40 روز بوده که البته آقای قاضی طباطبایی کتابی نوشته و در مورد اولین اربعین تحقیق فرموده و اثبات کرده که آمدن اسرای کربلا، بعید نیست و امکان آن جود دارد و قرائن و شواهد متعددی نیز ارایه و 17 نمونه از مسیرها و مسافتهای مرتبط را تبیین کرده است.
شاه حسینی با بیان اینکه بازگشت اسرا و الحاق سر شریف به بدن مطهر، در روز اربعین از نظر ما پیروزی قیام کربلاست و نتایج آن در زمانی محدود به ثمر نشست، ادامه داد: استبعادی که برخی برای اولین اربعین بیان کردهاند غالبا بدون استناد تاریخی دقیقی است و چرا نباید این بازگشت را که نقطه اعتباری برای زیارت اربعین هم هست، مبنا نگیریم؟.
اهمیت الحاق سر مقدس به بدن مطهر
وی با بیان اینکه الحاق سر به بدن مطهر هم در روایات شیعه و هم سنی بیان شده است، گفت: براساس نقل برخی منابع، این مطلب مفروض در میان امامیه است که سر بعد از 40 روز به بدن ملحق و در کربلا دفن شد؛ ابن شهرآشوب از شیخ طوسی نقل کرده که سبب زیارت اربعین همین مسئله بوده یعنی علت استحباب زیارت اربعین را الحاق سر مطهر بر بدن نقل کرده و میگوید به همین دلیل زیارت از سوی ائمه سفارش شده همچنین علامه مجلسی نیز این مسئله را از مشهورات شیعه میدانند.
شاه حسینی تصریح کرد: در مورد جای دفن سر مبارک چند قول وجود دارد که مشهورترین قول این است که سر به بدن مطهر ملحق شده که البته با فلسفه قیام امام(ع) نیز سازگاری دارد؛ شیخ صدوق در امالی آورده است که امام سجاد(ع) همراه زنان از شام خارج شد و سر امام حسین(ع) را به کربلا بازگرداند البته تاریخ را در اینجا بیان نکرده ولی تاریخ را میتوان از روایات و منابع دیگر به دست آورد.
این محقق ادامه داد: روضة الواعظین فطال نیشابوری و سیدمرتضی نیز همین مطلب را بیان کرده است که سر با جسد در کربلا دفن شده است که البته سیدمرتضی اصل الحاق را ذکر کرده ولی اینکه چه کسی سر را الحاق کرد بیان نکرده است؛ ابن نمای حلی نیز گفته اقوال متعددی وجود دارد ولی قول قابل اعتماد این است که سر مطهر بعد از اینکه در شهرها گردانده شد با بدن الحاق شد و مجلسی نیز در چند موضع این مطلب را گفته است همچنین اهل تسنن نیز نکات قابل توجهی بیان کردهاند مثلا ابوریحان بیرونی آورده است که در بیستم صفر سر امام حسین(ع) به بدن برگدانده و با آن دفن شد؛ قرطبی نیز گفته است امامیه گفته اند که سر امام پس از 40 روز به کربلا بازگردانده و به بدن محلق شد و این روز نزد آنان معروف است و زیارت این روز را اربعین مینامند. زکریای قزوینی نیز باز به این مطلب تصریح کره و گفته روز اول صفر، عید بنی امیه است زیرا در آن روز سر امام حسین(ع) را به دمشق وارد کردند که تواریخ دیگر نیز موید این مطلب است و قزوینی ادامه داده که روز 20 صفر سر مطهر به بدن برگردانده شد. عبدالرئوف مناوی نیز گفته امامیه گفتهاند پس از 40 روز از شهادت سر به بدن بازگردانده و در کربلا دفن شد.
این محقق با اشاره به اهمیت بازگردانده شدن سر به بدن تاکید کرد: اهمیت این الحاق در این است که سرکوب، فشل و سست شد و اهلبیت(ع) توانستند با عزت به نقطه اول قیام برگردند یعنی قیام عاشورا به ثمر و پیروزی رسیده است یعنی اربعین، نقطه عطفی در این مسئله شده است و خاندان اهلبیت(ع) که ماموریت برطرف کردن پردههای جهل و ضلالت مردم را بر عهده داشتند و در این مدت 40 روز این فلسفه را به ثمر رساندند و ضربهای را که میخواستند به جبهه مخالف بزنند زدند لذا اربعین، نماد شیعه شد.
شاهحسینی با بیان اینکه وجود زیارتنامه مأثور از امام(ع) برای چنین روزی دلیلی بر اعتبار آن است، عنوان کرد: این زیارتنامه در تهذیب، اقبال، مزار مشهدی، مزار شهید اول و در بسیاری از منابع آمده است و نشان بر اعتبار زیارت در این روز است و نکته مهم این زیارتنامه، پیوند آن با بازگشت اسراء و برگرداندن سر مطهر به بدن است؛ این زیارت که از امام صادق(ع) نقل شده به اهداف قیام و زیارت اربعین توجه شده است.
وی ادامه داد: در این زیارتنامه فرموده که امام حسین(ع) همه هستی و مهجه خویش را بذل کرد تا جهل و بدعت و تحریف را از چهره دین بزداید و مردم را سرگردانی در ضلالت و گمراهی نجات دهد زیرا یکی از کارهایی که بنیامیه تبلیغ میکردند جبر سیاسی بود و میگفتند ما در این حادثه، مقصر نیستیم و خدا خواسته تا اهل بیت به این مسئله دچار شوند ولی حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) با سخنرانیهای آتشین خود همه این غبارها را کنار زدند.
شاه حسینی همچنین گفت: قرطبی در کتاب تذکره گفته است که اربعین در نزد امامیه معروف است و زیارت آن روز را زیارت اربعین میگفتند یعنی این شهرت مربوط به امروز نیست، همچنین امام عسکری(ع) شاخصه شیعه را اربعین معرفی فرموده است؛ البته خلفای عباسی با این زیارت مخالفت میکردند و چند بار کربلا را خراب کردند زیرا این نماد در حال ایجاد جریانسازی در جامعه آن روز بوده و خطراتی را متوجه حکومت میکرد به همین دلیل به شدت با آن مخالفت میکردند.
وی با اشاره به شهرت این زیارت، گفت: از اقدمین گرفته تاکنون این مسئله جزء نماد و شعار شیعه بوده و همانند شهادت ثلاثه در اذان است.