سختی‌های تلاوت در ناامن‌ترین منطقه «جامو و کشمیر» + عکس
کد خبر: 3615858
تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱۳۹۶ - ۰۸:۴۱

سختی‌های تلاوت در ناامن‌ترین منطقه «جامو و کشمیر» + عکس

گروه فعالیت‌های قرآنی: علی‌اکبر کاظمی، قاری ممتاز کشورمان که به تازگی به مدت 20 روز در ایالت جامو و کشمیر اقامت داشته است تا به عنوان سفیر قرآنی ایران، اجرای تلاوت داشته باشد از سختی‌هایی که در این راه دیده است، می‌گوید.

علی‌اکبر کاظمی
به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، در ایام ماه مبارک رمضان، شاهد اعزام بیش از 150 نفر از قاریان، حافظان و اعضای گروه‌های تواشیح به 20 کشور دنیا برای تلاوت قرآن و تبلیغ اسلام بودیم. در این بین، برخی از افراد اعزامی در کشورهای مقصد از وضعیت مطلو‌ب‌تری برخوردار بودند و کمتر با مشکل مواجه شدند، اما در مقابل افرادی نیز به مناطق دورافتاده و محروم در کشورهای منطقه اعزام شدند که تبلیغ آنها گاها با خطرات جانی نیز همراه شده است.
علی‌اکبر کاظمی، قاری ممتاز قرآن و اهل استان یزد، یکی از افرادی است که در ماه مبارک رمضان به کشور هند اعزام و در برخی مناطق این کشور که از نظر امکانات و امنیت شرایط مناسبی هم نداشت به اجرای برنامه پرداخته است که در ادامه گفت‌وگوی ایکنا با وی در مورد حواشی این سفر از نظر می‌گذرد؛
در ابتدا بفرمایید چه تاریخی اعزام شدید و چند روز اقامت داشتید؟
در تاریخ 19 ماه مبارک رمضان به کشور هند سفر کردم و اقامتم در این کشور نیز 20 روز به طول انجامید، یک روز را در شهر «دِهرادون» حضور داشتم و به اجرای برنامه پرداختم و در ادامه نیز به منطقه سرینگار یعنی پایتخت ایالت جامو و کشمیر اعزام شدم.
در شهر دهرادون چه برنامه‌هایی را اجرا کردید؟
در آن یک روزی که در این شهر سپری شد در نمایشگاه قرآن شرکت کردم که این نمایشگاه، هر سال به همت یکی از ثروتمندان اهل سنت آنجا برپا می‌شود و نمایشگاه بسیار بزرگی است که آثار بسیاری از سرشناسان جهان اسلام را می‌توان در آن مشاهده کرد.
در این نمایشگاه که انواع نسخ خطی، قرآن‌هایی که با طلا نوشته شده و ... وجود داشت و بنده نیز حدود دو ساعت در آنجا حضور داشتم به قدری استقبال از تلاوتم بالا رفت که در عرض همین دو ساعت پنج بار برای تلاوت از من درخواست شد که من هم انجام دادم و تواشیح اسماء‌الحسنی را نیز اجرا کردم، همچنین در یک دفتر یادداشتی، بسیاری از هنرمندان جهان اسلام دستخطی داشتند که از بنده نیز خواستند تا در آن مطلبی بنویسم. البته علاوه بر حضور در این نمایشگاه، بعد از نماز تراویح و در مسجد جامع دهرادون هم به تلاوت قرآن پرداختم، همچنین به همراه بنده دو قاری از کشور مصر نیز توسط همین شخص ثروتمند دعوت شده بودند که بحمدلله تلاوت‌های بنده بسیار مورد استقبال قرار گرفت و در نهایت از قاریان مصری درخواست تلاوت نشد و آنها را به مصر بازگردانند.
پس از دهرادون به کدام منطقه سفر کردید؟
بعد از حضور در شهر دِهرادون از یک مسیر پر پیچ و خم و خطرناک، وارد شهر دهلی شدیم و فردای آن روز نیز به شهر سرینگار پایتخت ایالت جدایی‌‌طلب جامو و کشمیر وارد شدیم، در واقع اکثر شیعیان هندوستان در این منطقه حضور دارند و جالب است که همه آنها از ارادتمندان به امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب و انقلاب اسلامی ایران هستند. افراد این منطقه قبل و بعد از تلاوت، بسیار پرشور از بنده استقبال می‌کردند و بنا به رسمی که داشتند بعد از تلاوت، همگی حاضران با قاری دست می‌دانند و شاهد استقبال عجیب آنها بودم.
آیا به غیر از تلاوت، کلاس‌های آموزشی نیز برپا کردید؟
بله، در ظهر و در نوبت صبح برای طلبه‌هایی که حضور داشتند و اتفاقا بسیار هم مستعد بودند، هشت جلسه، آموزش تجوید و مباحث مقدماتی آن را داشتم که بسیار هم مفید واقع شد، علاوه بر این با آنها همخوانی نیز داشتیم. به غیر از این کلاس با توجه به تعداد زیاد مربیان قرآن در آنجا تصمیم گرفتیم که برای آنها نیز یک دوره تربیت مربی قرآن بگذاریم و مربیان قرآن آقا و خانم در این شهر از این طرح بسیار استقبال کردند، حتی الآن هم با هم در ارتباط هستیم.
از سختی‌های این سفر بفرمائید.
منطقه سرینگار یک منطقه جدایی طلب است و آزادیخواهان با ارتش هند درگیر هستند، لذا این شهر تبدیل به یک نقطه امنیتی و البته ناامن شده است؛ چرا که شاهد درگیری‌های داخلی در آنجا هستیم که هر روزه عده‌ای نیز کشته شده و می‌شوند، لذا یکی از سختی‌ها حضور در این شهر و با این فضای امنیتی بود.
از طرف دیگر محل اقامتم نیز در منزل رئیس اداره اوقاف و شرعیات این شهر بود که امنیت نسبی داشت، اما از سایر امکانات مانند تلویزیون، تلفن و اینترنت در طول این سفر محروم بودم.
یکی دیگر از ابعاد این سفر که با سختی گذشت طی کردن مسافت‌های طولانی در روز بود که برای اجرای برنامه‌های مختلف باید روزی 5 تا 6 ساعت در ماشین سپری می‌شد و از طریق جاده‌های صعب‌العبور این مناطق گذر می‌کردیم که چندین بار هم با خرابی ماشین مواجه شدیم. در واقع بعد از اذان ظهر تا آخر شب به این صورت سپری می‌شد.
در هر حال این سفر با تمام مشکلات و سختی‌هایی که داشت، لذت‌بخش بود؛ چرا که پس از تلاوت‌هایی که داشتم با استقبال گرم و پرشور مردم مواجه می‌شدم و ارتباطی که با برخی از آنها برقرار کردم هنوز تداوم دارد، همچنین چند سوره از قرآن را در دستگاه‌هایی که سختی کمتری دارد به صورت ترتیل، تلاوت کرده و به همراه داشتم و به جمع‌خوانی نیز می‌پرداختیم که این برنامه نیز بسیار مفید واقع شد.


captcha