حجتالاسلام والمسلمین امیر خادمعلیزاده، عضو هیئتعلمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، به بحث درباره جایگاه اخلاق اقتصادی در نظام اقتصادی اسلام پرداخت و گفت: یکی از ویژگیهای نظام اقتصادی اسلام، پیوند رفتارها و کردارهای اقتصادی با انگیزهها و آموزههای اخلاقی است؛ به طوریکه هر کُنش و عمل اقتصادی در نظام اقتصادی اسلام، رنگ عبادی و اخلاقی نیز دارد.
وی ادامه داد: منظور این است که علاوه بر این رویکرد اقتصادی و در کنار و همراه آن، در واقع یک انگیزه عبادی، قربی و یا اخلاقی هم وجود دارد. برای مثال در پرداخت زکات و صدقات به عنوان یک عمل مالی و عبادی در کنار آثار توزیعی آنها همانند افزایش قدرت خرید افراد ضعیف، نوعی پرداخت است که قدرت خرید افرادی که به لحاظ درآمدی ضعیف هستند همانند فقرا، مساکین و مانند آنها را افزایش میدهد.
خادمعلیزاده یادآور شد: چنین اقدامی، به طور کلی دهکهای پائین درآمدی را تقویت مالی میکند و این عمل عبادی در کنار اینهمه آثار توزیعی برای فردی که صدقه میدهد، آرامش روحی، پاکی درونی، تطهیر، تزکیه و تعالی و پرورش اخلاقی نیز به دنبال دارد.
این پژوهشگر اقتصاد اسلامی تأکید کرد: همینطور انجام فریضه حج و عمل قربانی و سایر عبادات مالی در اسلام، تأثیر فراوانی بر فردی دارند که به انجام این اعمال عبادی و مالی اقدام میکنند. تأثیر اخلاق اقتصادی بر رفتارهای اقتصادی به حدی است که برخی مانند حیدر نقوی در کتابی با عنوان «جمع اخلاق و اقتصاد در اسلام» معتقد است که اقتصاد اسلامی با توجه به اصول اولیهای پیریزی میشود که در فضای یک سیستم اسلامی تماما اصول اخلاقی هستند.
خادمعلیزاده ادامه داد: وی میگوید: فلسفه اخلاقی اسلام را در میتوان در چهار اصل بدیهی اخلاقی شامل وحدت، تعادل، اختیار و مسئولیت که رویهم رفته تشکیل یک مجموعه زاینده را میدهند خلاصه کرد. البته شرایط و وضعیت اقتصادی نیز میتواند بر اخلاق افراد آثار مثبت و منفی داشته باشد.
عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: به عنوان مثال نیازهای مادی و فقر اقتصادی گاهی موجب چاپلوسی و عیبجویی میشود و یا حس غنا و ثروتمندی در انسانهای ناساخته موجب طغیان و سرکشی میشود. قرآن کریم میفرماید انسان به محض اینکه این روحیه استغنا و بینیازی به او دست داد شروع به طغیان و زیر پا گذاشتن حدود الهی و مانند آن میکند.
این پژوهشگر اقتصاد اسلامی با اشاره به دیدگاه قرآن در این زمینه عنوان کرد: قرآن کریم فرموده است: «كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى؛ حقا كه انسان سركشى مىكند همين كه خود را بىنياز پندارد»(العلق/ 6 و 7). قرآن میگوید طبیعت اولیه انسان با نگاه پیشینی این است که وقتی خود را مستقل میبیند شروع به طغیان میکند و مال و ثروتمندی در انسانهای ناساخته میتواند سرکشی را در پی داشته باشد.
خادمعلیزاده عنوان کرد: این مواردی که اشاره شد نشاندهنده ارتباط دوسویه بین تعالی جامعه اسلامی، اخلاق و نظام اقتصادی اسلام است و وقتی جهانبینی اسلام، صبغه و جهتگیری توحیدی دارد بنابراین در چنین جهانشناسی و جهانبینی، هدف تکامل انسانی است که در پرتو ارزشهای اخلاقی به دست میآید.
وی ادامه داد: در فرهنگ اقتصادی قرآن و حدیث، آموزههای اخلاقی، بخش مهمی از حقوق تجارت و کار و تلاش اقتصادی را تشکیل میدهند. در قرآن کریم از کمفروشی به عنوان یک مثال محسوس برای تمام قشرهای جامعه سخن میگوید چون وزن کردن، یک پدیده اقتصادی محسوس است که همه افراد جامعه متوجه آن میشوند بنابراین ما را به اصل عدالت در تمام بخشهای اقتصادی رهنمون میکند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی اشاره به جایگاه عدالت در قرآن کریم عنوان کرد: در فرهنگ قرآنی از این عدالت در عرصه اقتصادی به قسط یاد میشود و یا مثلا آسان گرفتن در بازرگانی و معامله و برخورد نیک با طرفین خرید و فروش در معامله که هم سرمایه اجتماعی به عنوان بستر تجارت را تقویت میکند و هم موجب جلب مشتریان و رونق کسب و کار و در نهایت در سطح کلان منجر به رشد اقتصادی و در سطح خُرد، سودآوری بیشتر برای آن فروشنده میشود.
خادمعلیزاده با اشاره به روایتی از امام صادق(ع) عنوان کرد: ایشان میفرمایند: خداوند به کسی که در فروش، خرید، پرداخت و دریافت، به دیگران آسان میگیرد، برکت و افزایش مال و سود را عنایت میکند. بنابراین اخلاق در تجارت منجر به رشد درآمد و سود میشود و این تأثیر اخلاق اقتصادی بر متغیرهای خُرد و کلان اقتصادی از جمله درآمد و سود است که منجر به رشد اقتصادی در جامعه میشود.
وی ادامه داد: در کلامی دیگر از امام صادق(ع) بر اخلاق و راستگویی و نقش آن در تجارت تأکید شده تا آنجا که فرموده است: یعنی بازرگان راستگو در روز قیامت با سفیران بزرگوار و نیکوکار همراه میشود و اینگونه جایگاه والای تاجر راستگو را نشان میدهد که به لحاظ ادبیات اقتصادی منجر به جلب اعتماد و شفافیت خرید و فروش و تقارن اطلاعات در تجارت بین خریدار و فروشنده میشود و در نتیجه میزان فروش و درآمد و سود آن را افزون نموده و در سطح کلان، رشد اقتصادی را در جامعه اسلامی افزایش میدهد.