تعامل مناسب مسئولان سازمان بورس با کمیته فقهی/ کدام ابزارها بازخورد بیشتری دارند؟
کد خبر: 3680068
تاریخ انتشار : ۱۸ دی ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۲
عضو کمیته فقهی سازمان بورس در گفت‌وگو با ایکنا عنوان کرد:

تعامل مناسب مسئولان سازمان بورس با کمیته فقهی/ کدام ابزارها بازخورد بیشتری دارند؟

گروه اقتصاد: حجت‌الاسلام والمسلمین حسن نظری اظهار کرد: تاکنون ارتباط خوبی بین مسئولان سازمان بورس و اوراق بهادار و کمیته فقهی این سازمان وجود داشته است؛ چراکه اساسا به این کمیته نیاز دارند و ابزارهایی همانند اجاره به شرط تملیک، مرابحه و اسناد خزانه اسلامی که در این کمیته تصویب شده‌اند مورد استقبال زیادی بوده‌اند.

تعامل مناسب مسئولان سازمان بورس با کمیته فقهی/ کدام ابزارها بازخورد بیشتری دارند؟

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، این روزها پنجاهمین سالگرد تأسیس بازار سرمایه در ایران است. بدون تردید این بخش از اقتصاد کشور در طی این پنجاه سال خدمات شایان توجهی ارائه داده اما به دلیل بانک‌محوری اقتصاد ایران، توجه جدی به توانایی‌های این بخش همچنان مغفول مانده مانده است و لذا شایسته است با توسعه فرهنگ سهامداری در بازار سرمایه از جانب مسئولان، زمینه برای تأمین مالی گسترده فعالان اقتصادی از سوی این بخش فراهم شود. در طول این سال‌ها مخصوصا از دوران پس از انقلاب اسلامی که همه فعالیت‌های اقتصادی در کشور باید منطبق با شریعت مقدس اسلام باشد، تلاش‌های بسیاری در راستای تحقق بازار سرمایه اسلامی در کشور و رقابت آن با سایر بازارهای اسلامی صورت گرفته و یکی از این اقدامات، تشکیل کمیته فقهی سازمان بورس و اوراق بهادار است که همه ابزارهای موجود در بازار سرمایه ایران، ابتدا باید در این کمیته مورد بررسی و تصویب قرار گیرد.
به مناسبت پنجاهمین سالگرد تأسیس بازار سرمایه در ایران و برای ارزیابی وضعیت بازار سرمایه اسلامی در ایران، با حجت‌الاسلام والمسلمین حسن نظری، رئیس پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و عضو کمیته فقهی سازمان بورس و اوراق بهادار به گفت‌وگو نشستیم که متن این مصاحبه در ادامه می‌آید:
ابتدا بفرمائید بازار سرمایه از زمان تأسیس آن تا چه اندازه در اقتصاد کشور ما نقش‌آفرینی کرده و تا چه اندازه نقش خود را در تأمین مالی فعالان اقتصادی به خوبی ایفا کرده است؟
واقعیت این است که بازار سرمایه ما پایه بانکی است و پایه بازار نیست. در ادبیات علمی، وقتی می‌خواهند بازار سرمایه را تعریف کنند، می‌گویند بازار سرمایه می‌تواند پایه بانکی، پایه بازار یا پایه هردو باشد؛ مثلا در آمریکا، بازار سرمایه پایه بازار است و بیشترین نقش را در اقتصاد دارد و شرکت‌ها، صندوق‌ها، موسسات و حتی بانک‌ها، فعالیت‌شان براساس معیارهای بازار سرمایه تنظیم می‌شود.
برعکس این وضعیت، در کشوری همانند آلمان، بازار سرمایه بر پایه بانک است و این بانک‌ها هستند که بازار سرمایه را شکل دادند و پایه بازار آنها نسبت به پایه بانکی خیلی پررنگ نیست و پایه بانکی بسیار پررنگ است. هنگامی‌که در ایران بانک شکل گرفت، بازار سرمایه هم بر پایه بانک فعال شد و الان هم اگر خواسته باشیم مقایسه‌ای انجام دهیم، متوجه می‌شویم که بیشترین سهم در بازار سرمایه را بانک دارد نه بازار بورس و به همین دلیل است که چون از ابتدا بازار سرمایه بر پایه بانک بوده است بنابراین، این مؤسسات بانکی هستند که می‌توانند حرف پررنگی را در بازار سرمایه داشته باشند و بازار سهام ما کم کم در حال قوت گرفتن است و با فراز و فرودهای که خود شما می‌بینید و در اخبار منعکس می‌شود، گاهی واحدهای آن افزایش و گاهی کاهش پیدا می‌کند اما الان که با شما صحبت می‌کنم، بازار سرمایه، سهم زیادی در اقتصاد کشور ندارد.
این بانک محوری که شما به آن اشاره کردید چه آثار منفی برای اقتصاد کشور ما در پی داشته است؟
هر کدام از این موارد در بحث علمی، آثار خودش را در پی دارد. اگر در بازار سهام شفافیت نباشد احتمال اینکه مردم ضرر کنند و دچار خسارت بشوند وجود دارد؛ چراکه وقتی بازار سهام شفافیت نداشته باشد، مردم از شرکتی که اوراقی را منتشر کرده و یا سهام خود را برای فروش عرضه می‌کند، سهام را خریداری می‌کنند و در نتیجه چون آن مؤسسه شفافیت نداشته، ارزش سهام آن کاهش پیدا می‌کند چون قدرت اقتصادی ندارد یا پشتوانه اقتصادی ضعیف بوده در نتیجه قیمت سهام که سقوط می‌کند بنابراین دارندگان سهام هم ضرر می‌کنند و چه بسا نتوانند سرمایه اولیه را تامین کنند.
بنابراین اولین گام موفقیت و اولین شرط اساسی در بازار سهام برای اینکه سهم جدی خود را در اقتصاد ایفا کند این است که باید عملکرد آن شفاف باشد؛ یعنی باید اطلاعاتی که به خریداران می‌دهد واقعی باشد نه اینکه اطلاعاتی صرفا بر روی صفحه کاغذ باشد. اگر اطلاعات واقعی باشد خریداران می‌توانند پیش‌بینی کنند و براساس مشورت‌های تخصصی به خوبی تشخیص دهند که سهام چه شرکت یا مؤسسه‌ای را خریداری کنند.
نگاهی هم به وضعیت عملکرد شرعی در بازار سرمایه داشته باشیم. ابتدا بفرمائید بازار سرمایه اسلامی چه تفاوتی با سایر بازارهای سرمایه مرسوم در دنیا دارد؟
در بازار سرمایه متعارف، ابزارهای مالی بسیار گسترده‌تر شده است؛ به گونه‌ای که بعضی از این ابزارهای که منتشر می‌کنند، عنصر بهره در آن دخالت دارد یا اینکه فعالیت خود را به گونه‌ای تعریف می‌کنند که با آن مسائلی که ما در شریعت اسلام به آن معتقدیم سازگاری ندارد و اساسا لازم است این موضوع را خدمت شما عرض کنم که اگر بخواهیم دهه کنونی را با دهه گذشته مقایسه کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که ابزارهای مالی که در بازار بورس و بازار سرمایه به کار گرفته می‌شود بسیار متنوع شده است و قابل مقایسه با گذشته نیست.
هر چقدر هم زمان به پیش می‌رود این ابزارها تجدید و متنوع می‌شوند و در نتیجه در بازار به کار گرفته می‌شوند، بعضی‌ها موفقیت کسب می‌کنند و بعضی‌ها هم بعد از مدتی موفقیت چندانی ندارند و از برنامه عملیاتی بیرون می‌آیند ولی این روند بر ابزارهای مالی حاکم است که مرتب ابزارهای نو در کنار ابزارهای گذشته وارد بازار سرمایه می‌شوند و اگر عملکرد مناسبی داشتند، در بازار سرمایه می‌مانند اما اگر موفقیتی نداشتند بعضا از دایره عملیات بیرون می‌روند.
از زمانی که آقای صالح آبادی به عنوان رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار انتخاب شدند، کمیته فقهی سازمان بورس تشکیل شد. این کمیته از زمان تأسیس تاکنون چه خدماتی در بهبود عملکرد شرعی در بازار سرمایه ایران داشته است؟
ابتدا باید به این نکته اشاره کنم که در اقتصاد ایران، دولت به مردم و به دیگر مؤسسات مشابه دولتی و بخش عمومی بدهکار است. اگر بخش دولتی را کنار بگذاریم، دارای یک بخش عمومی در اقتصاد هم هستیم که غیردولتی است و شرکت‌های زیادی هستند که عمومی هستند ولی دولتی نیستند و جزئی از بخش خصوصی هم نیستند. بخش خصوصی هم در اقتصاد داریم که تعریف آن هم مشخص است. دولت مخصوصا بعد از آن که قیمت نفت کاهش پیدا کرد و درآمدهای دولت آن طوری که پیش‌بینی می‌کرد و هزینه واقعی بود را نمی‌توانست تامین کند، مجبور شد که بدهی‌های خودش را از راه فروش دِین جوابگو باشد.
بهترین راهی که دولت برای اینکه بدهی خود را پرداخت کند، پیدا کرد، تشکیل بازار بدهی بود. در این راستا، دولت به طلبکاران گفت دِینتان را بفروشید و در آن زمان مشخص شده، دِین شما را پرداخت می‌کنم؛ مثلا پیمانکاری بوده که برای دولت فرودگاه ساخته است و الان به طلبش احتیاج دارد چون اگر کارش معطل بماند، افراد بسیار دیگری از جمله ده‌ها مهندس و کارگر و.... نیز بیکار خواهند شد و باید پاسخگوی آنها نیز باشد بنابراین با فروش دین خود موافقت کردند.

 

تعامل مناسب مسئولان سازمان بورس با کمیته فقهی/ کدام ابزارها بازخورد بیشتری دارند؟
در چنین شرایطی شرکت پیمانکار، طلبکار از دولت است و دولت هم پول ندارد. بهترین راه برای جوابگویی طلبکار در چنین وضعیتی، این است که بگوید دِینت را به مبلغ کمتری بفروش. اینجا اوراق فروش دین منتشر می‌کنند که اصطلاحات در ادبیات اقتصادی، آن را اوراق خزانه اسلامی می‌گویم. البته در چنین موارد کسی گمان نکند که بهره وجود دارد چراکه بهره‌ای پرداخت نشده است و طلبکار مثلا به جای 1 میلیارد، 900 میلیون به دست آورده و طلب خود را به قیمت کمتری فروخته است. این یکی از اقداماتی است که در کمیته فقهی سازمان بورس و اوراق بهادار مورد بررسی قرار گرفته و تاکنون خدمات زیادی را نیز به دولت ارائه داده است و در همین راستا همه ابزارهایی که در کمیته فقهی سازمان بورس و اوراق بهادار مورد بررسی قرار گفته‌اند، هم ایرادات شرعی آنها برطرف شده و هم اینکه آثار اقتصادی مناسبی در پی داشته‌اند.
به عنوان شخصی که عضو کمیته فقهی سازمان بورس و اوراق بهادار هستید بفرمائید که کدام اوراق، خدمات بهتری ارائه داده و مورد استقبال بیشتری قرار گرفته‌اند؟
ابزارهایی همانند اجاره به شرط تملیک، اوراق مرابحه و اوراق خزانه که از جنبه شرعی کاملا مورد بررسی قرار گرفته و توسط کارشناسان سازمان بورس مورد عملیاتی شدن قرار گرفته است، از جمله ابزارهای خوب در بازار سرمایه ما هستند. در واقع با این اقدامات، میدان را برای بازار بورس باز کردیم که با دست بازتری فعالیت کند و اکنون فعالیت بازار بورس بسیار گسترده‌تر از قبل شده است.

به عنوان سؤال بعدی بفرمائید که وضعیت رابطه و تعامل مسئولان سازمان بورس و اوراق بهادار با کمیته فقهی این سازمان چگونه است؟
تاکنون ارتباط خوبی وجود داشته و مخصوصا خود آقای دکتر صالح آبادی و هم جناب آقای دکتر محمدی رابطه خوبی داشته‌اند؛ چراکه اساسا به این کمیته فقهی نیاز دارند. بازار سرمایه ما تاکنون پایه بانکی بوده و بانک حرف آخر را می‌زند بنابراین بازار بورس تاکنون میدان را برای خودش گسترده ندیده که بتواند در سطح گسترده فعالیت کند. مردم هم وقتی می‌خواستند تأمین سرمایه کنند اصلا با بازار بورس کاری نداشتند و به بانک مراجعه می‌کردند. حتی شرکت‌های دولتی و شرکت‌های عمومی هم جایی در بازار بورس نداشتند. بنابراین بازار بورس ما تاکنون به خوبی نتوانسته اقتصاد را تحت تاثیر قرار بدهد و به همین جهت تلاش‌های کمیته فقهی‌ این سازمان برای ورود ابزارهای جدید به بازار سرمایه در پویایی این بازار مؤثر است و مسئولان سازمان بورس هم از این مسئله استقبال می‌کنند.

آیا می‌توانید نمایی کلی از میزان تأثیرگذاری ابزارهای مالی اسلامی در بازار سرمایه ایران را ارائه دهید و بفرمائید این ابزارهایی که در کمیته فقهی مورد بررسی و تصویب قرار گرفته‌اند تا چه اندازه در تأمین مالی در اقتصاد کشور مؤثر بوده‌اند؟
واقعیت امر این است که کارشناسانی که این ابزارها را به کار می‌گیرند می‌توانند آمار دقیق بگویند و سال به سال تفکیک کنند که مثلا در سال 93 وضعیت ما چگونه بوده و در سال 94 یا 96 چه تغییراتی ایجاد شده است اما به طور کلی می‌توانم خدمت شما عرض کنم که چون قبلا فعالیت‌های بازار سرمایه بسیار محدود بود و ابزارهای زیادی در اختیار نداشت، فعالیت این بازار هم گسترده نبود اما الان با وجود این ابزارها، فعالیت آن گسترده شده است و اگر بخواهیم سهم بازار سرمایه در اقتصاد کشور را نسبت به قبل مقایسه کنیم، سهم بسیار زیادتری دارد اما همچنان به جایگاه واقعی خود نرسیده است.

captcha