به گزارش خبرنگار
ایکنا؛ شاید تاکنون کمتر درباره پشتیبانی علمی و فناورانه دفاع مقدس شنیده باشید. آن روزها دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف با انگیزه و باور الهی خدماتی ارائه کردند که در دفاع مقدس بسیار اثرگذار بود و اکنون در کسوت استادی بوده و برخی نیز به عنوان مدیران صنعتی فعالیت دارند. حسن کیارسلان، یکی از اعضای جهاد دانشگاهی شریف، که خود در آن دوران جوان باانگیزهای بود، گوشهای از این ناگفتهها را بیان کرده است.
کیارسلان در ابتدا درباره ورود خود به پروژههای دفاعی و دانشبنیان جنگ گفت: پس از پیروزی انقلاب، وارد فضای دانشجویی شدم که برای عمران و کمک به توسعه روستاها اعزام میشدیم که سپس عنوان جهاد سازندگی را گرفت. با وقوع جنگ به جبهه رفتم و وارد بخش نظامی شدم و اسلحه به دست گرفتم. با کمبود سلاح، تجهیزات و مشکلاتی دیگر مواجه شدم که با نبود آنها رزمندگان نمیتوانستند از جان خود در برابر دشمن دفاع کنند. فروردین سال ۶۱ بود که یکی از دوستان من را به جهاد دانشگاهی شریف معرفی کرد. در آنجا گروههای صنعتی و علمی مختلفی تشکیل شده بود. با توجه به تصویری که از کمبودها و نیازها در جبهه داشتم، احساس کردم جهاد دانشگاهی شریف فضای خوبی برای این فعالیتهاست.
وی افزود: جوانهایی بسیار باهوش، باانگیزه و متدین در این گروهها فعالیت میکردند و من هم در یکی از گروهها فعالیتم را آغاز کردم. آن موقع تازه فارغالتحصیل شده بودم. یعنی از سال آخر دبیرستان تا پایان لیسانس در انگلیس بودم. سال ۵۷ هم برگشتم و پس از آن ادامه تحصیل ندادم، زیرا انجام کار علمی در جهاد دانشگاهی صنعتی شریف را بیشتر میپذیرفتم.
کیارسلان در ادامه با اشاره به چگونگی شناسایی نیازها و کمبودهای جبهه گفت: در دهه ۶۰ بیشتر فعالیتهای جهاد دانشگاهی شریف در حوزه نظامی بود، یعنی در راستای پروژههای علمی و نیازهای مشخص جنگ. این نیازها از چند طریق وارد جهاد شریف میشد. در مورد بعضی مسائل به سازمانهای دولتی، نظامی، سپاه، ارتش و ... مراجعه میکردیم. البته بیشتر با نیروی هوایی کار میکردیم. نیازهای پیچیده آنها را شناسایی میکردیم و این نیازها براساس موضوع، به گروههای مختلف مانند برق ارجاع میشد. برخی مواقع نیز تخصص و دانشی در مورد آنها نداشتنیم، اما به دلیل هوش و انگیزه بالا در مورد یک مسئله مطالعه و اطلاعات کاملی را از آن استخراج و این مسائل را با کار شبانهروزی حل میکردند. سپس آن وسیله آزمایش میشد و پس از موفقیت در این مرحله به تولید انبوه میرسید.
وی ادامه داد: اولین پروژهها به سختی واگذار میشد، اما با حل مشکل هریک از این پروژهها، جلب اعتماد میشد، برای مثال نخستوزیر وقت و تیمسار ستاری برای بازدید به جهاد شریف میآمد و بدین ترتیب گروههای جهادی با مدیران ارشد ارتباط داشتند.
این عضو جهاد دانشگاهی شریف درباره یکی از پروژههای اثرگذار در دوران دفاع مقدس بیان کرد: در میان پروژهها پروژه «رحمت» یکی از اثرگذارترین آنهاست که تا سه چهار سال پیش نمیدانستم چیست. در راستای این پروژه همکاران جهاد میخواستند بیسیم رمزکننده برای صنعت نظامی بسازند تا صحبتهایی را که ردوبدل میشود رمز کند و هرچه این رمز غیر قابل شکستن باشد بهتر است. قرار بود این بیسیم به طریق مهندسی معکوس از روی بیسیم به غنیمت گرفته عراق ساخته شود که در این میان با تحلیلها و بررسیهایی به نقاط ضعف این بیسیم پی برده شد. از این پس، این موضوع مخفی نگه داشته شد و چند نفر از مقامات نظامی از این موضوع مطلع بودند و تا پایان جنگ، از این بیسیم استفاده شد و شاید جان هزاران رزمنده نجات داده شد.
وی در ادامه گفت: من در پروژههای گروه برق، دیجیتال و کامپیوتر شرکت میکردم. در موردی که با نیروی هوایی کار میکردیم مربوط به هواپیمای اف ۵ (F۵) بود که این هواپیما سیستم (INS) دارد و لحظه لحظه موقعیت هواپیما را به خلبان گزارش میدهد و ابزار بسیار مهمی است و با خرابی آن هواپیما زمینگیر میشد، در حالی که این هواپیما بسیار استراتژیک و حیاتی بود. وقتی با پشتیبانی تیمسار ستاری وارد نیروی هوایی شدیم، ابتدا یکی از کارتهای حافظه را که خراب شده بود درست کردیم و کمکم وارد بخشهای دیگر آن شدیم و حافظه مغناطیسی آن را مجدداً طراحی کردیم و تسترهای آن را هم میساختیم و در سالهای آخر جنگ، بردهای الکترونیک این هواپیما در جهاد دانشگاهی شریف ساخته شد و به تولید انبوه هم رسید؛ و یا در به روز کردن رادارهای قدیمی آنها را الکترونیکی و کامپیوتری کردیم.
کیارسلان افزود: در دوران جنگ در داخل محوطه دانشگاه صنعتی شریف فعالیت میکردیم. در واقع در هر دانشکده یک گروه تشکیل شده بود. جهاد دانشگاهی شریف در ابتدا به صورت شورایی بود و یک شورای مرکزی داشت که از سوی واحدهای جهاد دانشگاهی انتخاب میشد.
در آن زمان در جهاد شریف یک شورای مرکزی وجود داشت که دبیر شورا همان مدیر وقت جهاد بود و زیرمجموعههای حوزه تحقیقات و پژوهش و فرهنگ زیر نظر او فعالیت میکردند. البته آن زمان لفظ رئیس و مرئوس در جهاد مطرح نبود و روحیه جهادی سبب شده بود تا همه اعضا به یک میزان خود را در امور مسئول بدانند.
وی در ادامه عنوان کرد: گروه برق صنعتی شریف در دوران جنگ، از سایر گروهها بزرگتر بود و اعضای بیشتری نیز داشت و شاید ۸۰ – ۹۰ نفر در این گروه فعالیت میکردند و در داخل گروه نیز حوزهها تقسیمبندی شده بود. از این تعداد حدود ۱۰ نفر یا کمتر فارغالتحصیل و بقیه دانشجو بودند.
کیارسلان در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا پشتیبانی علمی و فناورانه جنگ برعهده جهاد شریف بود یا غیر از جهاد مجموعههای دیگری هم بودند، بیان کرد: مجموعههای دیگری هم بودند، اما جهاد شریف پیشروتر بود و ۳۰۰ – ۴۰۰ نفر از افراد بسیار باهوش و باانگیزه اختصاصی بر روی مسائل مربوط به جنگ کار میکردند. براساس ارتباطی که با جهاد دانشگاهیهای دیگر داشتیم، جهاد دانشگاهی علم و صنعت، خواجه نصیر و ... نیز فعالیت میکردند و تمام کسانی که در سپاه، ارتش، نیروهای هوایی، صنایع موشکی پارچین و ... کارفرما بودند، نیروهای بسیاری داشتند که در حوزه علمی کار میکردند، اما بیشتر تحقیقات پایهای و مسائل علمی پیچیده در جهاد دانشگاهی شریف انجام میشد.
وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه چرا در آن زمان، عدهای به جوانها اعتماد میکردند، اما اکنون این اعتماد به جوانان بسیار کمرنگ است، گفت: دلایل بسیاری وجود دارد. یکی این است که صندلیهای خود را دوست داریم و برخی نیز محافظهکار هستند یا تصور میکنند نمیتوان به تجربیات و دانششان خدشهای وارد کرد و بخشی نیز به دلیل حضور در حزب و گروهی به راحتی کسی را در حلقه خود راه نمیدهند. به نظرم بهتر است این افراد باتجربه مشاور شوند و وارد کارهای تدوین و ترویج و فرهنگسازی شوند و کار به دست جوانان بیفتد.
کیارسلان درباره ناگفتههای حوزه پشتیبانی علمی جنگ اظهار کرد: در دهه اول انقلاب، این موضوع ناپسند بود که کسی خودش را مطرح کند. از سوی دیگر به دلیل محرمانه بودن کارها، مجبور بودیم بایگانی محرمانه درست کنیم و بسیاری از اطلاعات را بایگانی کنیم که به مرور یک سری از آنها از بین رفت. البته در این میان باید اشاره کرد که گاهی به دلیل بیتجربگی مشکلاتی هم ایجاد میشد اما با تلاش مضاعف همکاران این مشکلات مرتفع میشد، همچنین در زمان جنگ فرصت بسیار اندک بود و کار باید با سرعت بیشتری انجام میشد، از این رو مستندسازی انجام نمیشد و یا بسیار اندک بود. اکنون با چند نفر از دوستان قدیمی در جهاد شریف به دنبال جمعآوری اسناد، فیلم و عکسهای به جا مانده هستیم. بدین ترتیب فعالیتهای دانشبنیان دفاع مقدس نه تنها در جهاد دانشگاهی، بلکه در سایر واحدها نیز جمعآوری و با برخی از افراد نیز مصاحبههایی انجام میشود.
این عضو جهاد دانشگاهی شریف درباره اینکه افرادی حاضر به بیان اسم خود نبودند یا بدون حقوق کار میکردند و این برای جوانان امروزی ملموس نیست گفت: در اوایل انقلاب، بسیاری از جوانان در آن نقش داشتند و معتقد بودند برای این انقلاب باید خرج کرد، برخی با جان خود، برخی با مال و برخی نیز با دانش و علمی که داشتند. زمانی که در جهاد سازندگی بودم، جوانان بسیاری در روستاها کار میکردند و در چند سال اول انقلاب، حقوق مطرح نبود و کسی خود را طلبکار نمیدانست و همه احساس میکردند به این انقلاب بدهکار هستند. این روحیه عمدتاً از ایمان و ایثار اجتماعی ناشی میشد و فضای سیاسی و اجتماعی نیز همین روحیه را در آنها زنده میداشت. در این راستا چندین نفر از آنها به شهادت رسیدند. در آن دوران مسئولان نیز همین روحیه را داشتند و خود را از مردم جدا نمیدانستند.
وی در پایان گفت: جهاد دانشگاهی شریف به دلیل پروژههای حساسی که داشت و مجبور بود تا در راس زمان تعیین شده پروژهها را تحویل دهد و به ازای هر روز تأخیر، ممکن بود جان چند نفر به خطر بیفتد، بنابراین طرح «شبزندهداران» اجرا شد و در آن دوران فعالیت همکاران بسیار زیاد شده بود حتی برخی شبها همکاران به خانه نمیرفتند و در همانجا اندکی استراحت میکردند تا کارها با سرعت بیشتری ادامه یابد. اعضای جهاد دانشگاهی در همه مراحل جنگ و فعالیتهای خود توانسته بودند این روحیه جهادی را حفظ کنند و در جهت اشاعه آن بکوشند. در فعالیتهای این نهاد هرگز منیت وجود نداشت و همه افراد توان خود را برای محقق شدن هدف به کار میگرفتند و همین امر عامل موفقیتشان بود.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام
سپاس از شما و جناب مهندس کی ارسلان
با توجه به شناخت اندکی که از ایشان داشتم واقعا روحیه و منش ایشان برای بنده ستودنی بود چون مشکلات را بهتر از برخی صندلی و جایگاه دوست داران درک می کنند
باتشکر مجدد از ایشان و شما