به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) شعبه آذربايجان غربی، از آنجا كه در بسياری از آيات، ايمان يا مؤمن بهطور مطلق آمده و متعلق آن ذكر نشده است، مثل اينكه میفرمايد:
"الَّذِين آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ؛ كسانی كه ايمان آوردند و كار شايسته انجام دادند". (بقره، 82)
و نيز: "مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً؛ هر كس از زن و مرد، كار شايستهای انجام دهد در حالی كه مؤمن باشد، پس حتماً به او زندگی پاك و پاكيزهای میبخشيم". (نحل، 97)
يا میفرمايد:
"وَاتَّقُواْ اللّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ؛ تقوای خدا پيشه كنيد، اگر مؤمن هستيد". (مائده، 57)
آری، از آنجا كه در چنين آياتی ايمان بهطور مطلق آمده و كسانی از اينگونه آيات سوء استفاده میكنند، بنابراين لازم است برای پيشگيری از آن، اين پرسش را پاسخگو باشيم.
برای كسانی كه با قرآن كريم آشنايی دارند، پاسخ اين پرسش روشن است؛ ولی چون اشخاص مغرض و منحرف حتی برای نيل به مقاصد خويش در روشنترين مسائل و محكمترين آيات نيز تشكيك و آن را به ميل خود تأويل میكنند، بر ما لازم است كه متعلق ايمان را به استناد خود قرآن روشن كنيم.
هنگامی كه در اين زمينه قرآن را مورد مطالعه قرار میدهيم، میبينيم كه در بسياری از آيات با تعابير گوناگون ايمان باللّه ذكر شده است، نظير اينكه میفرمايد:
"مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ؛ آری، كسی كه روی خود را تسليم خدا كند". (بقره، 112)
يا
"وَمَن یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ؛ و كسی كه روی خود را تسليم خدا كند". (لقمان، 22)
يا میفرمايد:
"إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ؛ كسانی كه گفتند پروردگار ما الله است". (احقاف، 13و فصلت، 30)
يا میفرمايد:
"وَمَن یُؤْمِن بِاللَّهِ" (تغابن، 9)
كه در اينجا تصريح به كلمه ايمان شده و متعلق آن نيز (اللّه) ذكر شده است. چنين آياتی به خوبی میتوانند مفسّر آيات مطلق و بيانگر متعلق ايمان در قرآن باشند؛ بنابراين ايمان "باللّه" قطعاً از مصاديق و متعلّقات ايمان خواهد بود كه در لسان قرآن بهطور مطلق ذكر شده و مطلوب و ارزشمند است.
موارد فراوانی در قرآن وجود دارد كه "ايمان بالله و باليوم الاخر" توأماً ذكر شده است:
"مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ؛ِ هر كس به خدا و روز قيامت ايمان دارد". (بقره، 62 و مائده، 69)
در بعضی موارد، ايمان به آنچه بر پيامبر نازل شده است، مطرح گرديده: "وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ؛ و به آنچه بر محمد نازل شده و آن حق است از جانب پروردگار ايشان، ايمان آوردند". (محمد، 2)
و در بعضی آيات، "ايمان بالله و رسله" ذكر شده:
"الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ؛ كسانی كه به خدا و پيامبرانش ايمان آوردند". (حديد، 19 ـ 21)
در دو آيه، غير از ايمان بالله و رسله چيزهای ديگری هم به عنوان متعلق ايمان آورده شده و میتوان گفت كه به لحاظ ذكر متعلقات ايمان، از همه آيات جامعترند. در يكی از اين دو آيه میفرمايد:
"وَلَـكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِیِّينَ؛ نيك آن كس است كه به خدا و روز جزا و فرشتگان و كتابهای آسمانی و پيغمبران ايمان دارد". (بقره، 177)
و در آيه دوم میفرمايد:
"آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَمَلآئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ؛ پيغمبر به آنچه از پروردگارش به او نزول يافته، ايمان دارد و مؤمنان همگی به خدا و فرشتگان و كتابها و پيامبران وی ايمان دارند". (بقره، 285)
از مجموع اين آيات استفاده میشود كه میتوان متعلقهای ايمان را در همان توحيد، نبوّت و معاد كه بزرگان علما به عنوان اصول عقايد ذكر كردهاند، دستهبندی كرد. كتب و رسل يا رسول خاص و همگی پيامبران در اصل نبوّت منظور گرديدهاند. ملائكه نيز بدين لحاظ كه واسطه در وحی و نزول كتاب بر پيامبران هستند، ناگزير متعلق ايمان خواهند بود؛ بنابراين میتوان گفت:
منظور از ايمان در قرآن كريم، ايمان به سه اصل است كه اساسیترين آنها، ايمان بالله خواهد بود كه اگر جامع و كامل باشد، ايمان به دو اصل ديگر را نيز تأمين میكند؛ زيرا از آنجا كه خداوند ربّ انسان است و به مقتضای ربوبیّت خود، بايد او را هدايت كند و هدايت خداوند نسبت به انسان بهوسيله وحی انجام میگيرد؛ ايمان بالله، متضمن ايمان به نبوّت خواهد بود. پس ايمان به نبوّت از ايمان به توحيد برمیخيزد؛ چنانكه مقتضای عدل خداوند نيز اين است كه بين مؤمن و كافر، متّقی و فاسق، فرق بگذارد و هركدام از آن دو را به پاداش مناسب يا مجازات متناسب با اعمال و رفتار زشت يا زيبای خويش برساند و قطعاً اعطای پاداش نيكوكاران و كيفر بزهكاران بهطور كامل، جز در قيامت ممكن نيست و بنابراين ايمان به خدا و عدل او، خود به خود متضمّن ايمان به معاد خواهد بود.