به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) شعبه مؤسسه علمی ـ فرهنگی دارالحديث به نقل از پايگاه معارف قرآن، حجت الاسلام و المسلمين سيد محمدحسن جواهری مسئول بخش ترجمه مركز فرهنگ و معارف قرآن در درباره رسم الخط عثمان طه به خبرنگار ما گفت: اين رسم الخط در واقع خط عثمان طه و رسم الخط "ابو عمور دانی" و " ابو داود سليمان بن نجاح" است كه رسم الخط منتسب به هر دو فرد ياد شده به دوران عثمان می رسد، اما بايد توجه داشت كه در مواردی رسم الخط اين دو نفر با هم اختلاف دارد كه عثمان طه در اين موارد رسم الخط ابو داود را ترجيح داده است.
وی در ادامه با بيان اين مطلب كه افزون بر دو رسم الخط ياد شده، رسم الخطهای ديگری وجود داشته و دارد گفت: افزون بر اشكالهايی كه اين رسم الخطها دارند، رسم الخط عثمانی كه در جريان توحيد مصاحف در زمان عثمان پديد آمد نيز اشتباههايی داشته است كه به گفته عثمان "اگر املا كننده از قبيله هذيل و نويسنده از قبيله ثقيف بود، اين اشتباهات رخ نمیداد". استاد معرفت با توبيخ اين كوتاهی عثمان در اين كار مهم، آورده است: "آيا بايد گفت اين چه بیتفاوتی بیموردی است؟ كتاب خدا شايسته عنايت و اهتمام بيشتری نبود تا از اشتباه املايی و خطای نوشتاری خالی باشد؟ علاوه بر اين، اين آرزوی عثمان چه معنايی دارد؟ آيا او نمیتوانست از اول املا كنندگانی از هذيل و نويسندگانی از ثقيف انتخاب كند، در حالی كه صلاحيت و شايستگی آنان را برای انجام اين كار مهم میدانست؟! ولی او به جای اين افراد شايسته، كسانی را از اطرافيان خود انتخاب كرد و سرانجام اين اتنخاب نابهجا سبب پيدايش اختلاف در قرائت قرآن در زمانهای بعد گرديد."
نويسنده كتاب درسنامه ترجمه دليل اين كه نه كوتاهی عثمان و تيم منتخب او و نه اختلاف روايات رسم الخط هيچيك مشكلی برای قرآن به شمار نمیروند را اين گونه ذكر كرد : آنچه در مورد قرآن مهم و ملاك است، قرائت است نه رسم الخط. توضيح اين كه مثلا "باييد" در آيه 47 ذاريات هرچند با دو يا نوشته شده، هيچكس تا كنون آن را با دو يا نخوانده است و در خط عثمان طه هم با گذاشتن علامتی روی آن، زيادی بودن يك ياء را متذكر شدهاند؛ يعنی خطاطان با گذاشتن علامتهای گوناگون جور كوتاهی و نادرستی برخی موارد رسم الخط را كشيدهاند؛البته دشوار خوانی آن برگردن خواننده افتاده كه همه اين صحبتها به خاطر آن است و الا به مدد علامتها میتوان رسم الخط را طبق قرائت صحيح كه سينه به سينه از زمان پيامبر(ص) به ما رسيده، قرائت كرد. البته لازم است در اينجا در باره قرائت نيز صحبت شود، ولی به دليل ضيق مجال، مباحث مربوط به آن را به زمان ديگری موكول میكنيم.
وی قداست رسم الخط مورد نظر عثمان طه را با توجه به تفاوتهای فاحش آن با قرائت مورد تأييد و اصالت داشتن قرائت و پيرو بودن رسم الخط، رد كرده و گفت : پيشنهاد من در خط جديدی كه ان شاء الله تدوين میشود، استفاده از علايم ويرايشی جديد است. بايد دانست كه علايم ويرايشی مشهور نه چيزی بر قرآن میافزايد و نه چيزی از آن كم میكند، جز اين كه عبارت را مفهوم تر و خوشخوانتر مینمايد؛ برای مثال، چه زيباست اگر جلوی آيه "فما لهم لا يؤمنون؟!" از نشانههای ؟ و! استفاده شود تا مخاطب آشنا با اين علايم به خوبی حس بگيرد.
مسئول واحد ترجمه مركز فرهنگ و معارف قرآن كريم در مورد اشكالهايی كه برای رسم الخط قرآن میشمارند افزود: اين اشتباهات كه گاه آن را به حدود 2000 مورد میرسانند اكثرا تكراری است؛ برای نمونه "الكتٰب" كه با الف كوتاه نوشته شده، غلط به شمار آمده و تكرار آن و موارد مشابه بر شمار غلطهای رسم الخط افزوده، همچنين بسياری از غلطهای شمرده شده برای كسی كه كمی با زبان عربی آشنا باشد، كاملا روشن است؛ برای مثال، "فمالِ الذين كفروا" كه بايد به صورت: "فما للذين كفروا" باشد يا " وَلَا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ مَا كَانُوا" كه بايد اين (= كجاست؟) و ما (=چيزی) به صورت "اينما" به معنای هرجا نوشته شود. اين به مانند غلطهای چاپی كتابها میماند كه معمولا خوانندگان از پس صحيح خواندن آن بر میآيند؛ البته روشن است كه تصحيح اينها بسيار مطلوب وبسيار شايسته است كه در دستور كار قرار گيرد.
وی در پايان به بررسی پرداخت كه به گفته وی غلطهای اندكی است كه به هيچ وجه قابل توجيه نيست، هرچند در قرائت مشكلی ايجاد نكند و افزود: آن مواردی است كه در رسم الخط قرآن دو گونه آمدهاند؛ يكی درست و يكی نادرست كه ظاهرا به تيم منتخب عثمان برگشت میكند؛ مانند كتابت سنت در آيات احزاب،62 و فتح، 23 و فاطر، 43: " وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا" (فتح و احزاب) و "لَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا" (فاطر) و مانند آن (نعمة و نعمت؛ دعاء و دعٰؤا؛ و ...).