حجتالاسلام و المسلمین ابراهیم یعقوبیان، مدرس حوزه علمیه در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، به بیان نکاتی در باب واقعه کربلا و قیام اباعبدالله الحسین(ع) پرداخت.
یعقوبیان در ابتدا با اشاره به ارتباط قلبیای که مردم با این حادثه برقرار میکنند، گفت: بر همان اصلی که فرمودهاند «ان لقتل الحسین(ع) حرارة فی قلوب المؤمنین لاتبرد ابداً»، شاید نتوان هیچ حادثهای را در تاریخ بشر پیدا کرد که به اندازه واقعه عاشورا زنده و ماندگار باشد و این چنین کعبه دلها قرار گرفته باشد و دلها را به خود جذب کرده باشد.
لزوم مورد توجه قرار دادن سرّ و رمز واقعه ماندگار عاشورا
وی با تأکید بر لزوم مورد توجه قرار دادن سرّ و رمز واقعه ماندگار عاشورا از یک سو و همچنین توجه داشتن به اهداف اقداماتی که برای پاک کردن این واقعه از اذهان شده است از سوی دیگر، عنوان کرد: محبتی که در دلها نسبت به کربلا و عاشورا هست، بیحساب و کتاب نیست و حتماً باید سرّی داشته باشد. فهم این سرّ و رمز و اینکه چه عاملی باعث ماندگاری حادثهای شده است که از نظر ظرف زمانی نهایتاً از یک صبح تا شام روی داده، اما چنین ماندگار و اثرگذار شده است، باید مورد توجه جدی قرار بگیرد.
یعقوبیان ادامه داد: از سوی دیگر تلاشهای زیادی، در دورههای مختلف، برای حذف کربلا و عاشورا از یادها و میراندن آن در اذهان شده است و جا دارد که به نحو جدی به این پرسش اندیشید که برخی گروهها و افراد چه برنامهها و اهدافی داشته و دارند که از زمان خود اباعبدالله الحسین(ع) تا امروز حتی برای تخریب قبر ایشان و سایر ائمه(ع) هزینه میکنند.
عاشورا آئینه تاریخ و نشانگر عصر سقوط امت اسلامی/ مشاهده سنت استدراج و قانون ابتلا در صحرای کربلا
این مدرس حوزه علمیه در ادامه این گفتوگو با بیان این که عاشورا آئینه تاریخ است، عنوان کرد: شما میتوانید سنتهای الهی و تاریخ بشری را در آئینه عاشورا ببینید و یکی از مواردی که در عاشورا باید دید، سقوط امت اسلامی است.
وی اظهار کرد: در واقع آشنایی با تاریخ، آشنایی با سنن الهی در مورد حرکت صعودی یا نزولی انسان است و اینکه چه کسانی حرکتشان به سمت صعود و تعالی و چه کسانی به سوی اضمحلال و سقوط بوده است؛ و تعامل سنن الهی در هر دو این حوزهها، در حادثه کربلا قابل خواندن و قابل پیگیری است. به عنوان مثال میتوان سنت استدراج را برای یک امت در این حادثه دید یا میتوان قانون ابتلا و آزمایش را در صحرای کربلا مشاهده کرد.
یعقوبیان با بیان اینکه در عاشورا هدفها، ارزشهای پذیرفتهشده، اخلاق، تربیت، قرب و بعد نسبت به خدا را در دو صف میتوانید مشاهده کنید، بر تأمل در این موارد در واقعه کربلا تأکید کرد و گفت: عزیزان در مجلس امام حسین(ع) که مینشینند، به آن چه از اهل بیت عصمت و طهارت(ع) یا از اردوگاه عمر سعد میشنوند، حساس باشند و آنها را مورد دقت و مطالعه قرار دهند تا هدف حضرت اباعبدالله(ع) و یاران ایشان را دریابند و دریابند که آنان چه ارزشهایی را پذیرفته بودند و تحت چه تربیتی بودهاند و چه میزان قرب به خدای متعال داشتند که این گونه عمل کردند و از طرف دیگر اردوگاه مقابل تحت کدام تربیت و به دنبال چه ارزش و هدفی بودند؛ چرا که انسان هیچگاه بیهدف نیست و ما در کربلا باید دنبال اهداف باشیم تا ببینیم که کدام هدف و کدام ارزشها را میشود پذیرفت و تحت چه تربیتی انسان میتواند خود را قرار دهد.
معنای ثارالله از منظری اجتماعی
وی با اشاره به یکی از موارد قابل تأمل در حادثه عاشورا، بیان کرد: ما میگوئیم که امام حسین(ع) ثارالله است و صرف نظر از معنا و مفهوم این کلمه، آن چه که معلوم است، این است که منتقم خون خدا، ذات اقدس الهی است. باید فکر کرد که انتقام گرفتن خدا از قاتلین امام حسین(ع) یعنی چه و اگر خدا بخواهد انتقام خون اباعبدالله الحسین(ع) را بگیرد این به چه معناست. آیا برای مثال انتقام گرفتن خدا به معنی این است که همه را دوباره زنده میکند و میکشد و آیا انتقام گرفتن خدا و اینکه خدا ضامن خون شهدای کربلاست، برای مثال به این معناست که خدا فردای قیامت آنها را قصاص میکند؟
این محقق و پژوهشگر دینی مفهوم ثارالله بودن امام حسین(ع) را از منظری اجتماعی نیز قابل توجه و اندیشیدن دانست و اظهار کرد: اینکه امام حسین(ع) ثارالله و خدا منتقم خون امام حسین(ع) است، از منظری اجتماعی، یعنی اینکه خدا اهدافی را که امام حسین(ع) در صدد تحقق آن اهداف بود، محقق خواهد کرد و این انتقام خدا نسبت به خون اباعبدالله(ع) است. بنابراین برای درک این معنا از منظری اجتماعی باید ببینیم که امام حسین(ع) در پی تحقق چه اهدافی بود.
کربلا با اهداف خود نسیه معامله نکرده است!
یعقوبیان با اشاره به اهداف امام حسین(ع)، گفت: ابتدا باید بگوئیم که امام حسین(ع) اهداف نظامی و اقتصادی را دنبال نمیکرد، بلکه در شرایطی بود که باید تمام هیمنه بنیامیه را میشکست و یزید و بنیامیه را رسوا و مردم خفتهای را که یزید را به عنوان جانشین پیغمبر(ص) پذیرفته بودند و اسلام را از نگاه اینها میخواستند به دست بیاورند، بیدار میکرد.
وی ادامه داد: اگر ما بر آن باشیم که هدف امام حسین(ع) این بود که یزید رسوا و ماهیت بنیامیه کشف شود و مردم نیز بیدار شوند و به یک معنا آن جاهلیتی که به تمامه در زمان بنیامیه ظهور کرده بود، از بین برود، اگر ما قائل باشیم که امام حسین(ع) برای چنین هدفی قیام کرد، میبینیم که خدای متعال هم اجازه نداد خون اباعبدالله الحسین(ع) و شهدا هدر برود؛ یزید رسوا شد و ایام اندکی بعد از جریان کربلا، سفره بنیامیه کلاً برچیده شد. اینها بیحساب و کتاب نیست و کربلا با اهداف خود نسیه معامله نکرده است و اگر چند ده سال هم طول کشید، اما رسوایی یزید و نابودی بنیامیه و بیداری امت اسلامی تحقق پیدا کرد.
یعقوبیان با اشاره به این مطلب که برخی ممکن است اشکال کنند که با توجه به وعده نصرت الهی در آیات متعدد قرآن، چرا ایشان شکست خورد، بیان کرد: اگر کسی این گونه سؤال کند، در ابتدا باید مشخص کند که شکست و پیروزی را در چه مقیاسی میخواهد ارزیابی کند. اگر مقیاس ما اهداف و تحقق آنها باشد و اینکه ببینیم اهدافی که ما باید برای آن اهداف مبارزه میکردیم و جان میدادیم، آیا آن اهداف تحقق پیدا کرده است یا نه، در این مقیاس اگر میبینید که امام حسین(ع) پیروز معرکه کربلاست. لذا امام سجاد(ع) هم به آن شخص اموی گفت وقت اذان، اذان بگو و بعد ببین که آیا حسین(ع) پیروز شده یا شکست خورده است.