کد خبر: 1317550
تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱۳۹۲ - ۰۹:۳۴
تحریف‌شناسی واقعه عاشورا / 5

مروری بر سه اثر تحریف‌ستیز در عاشوراشناسی

گروه اندیشه: «ثورة التنزیه» سیدمحسن امین عاملی، «حماسه حسینی» شهید مطهری و «نگاهی به حماسه حسینی استاد مطهری» از مرحوم صالحی نجف‌آبادی از جمله آثار مهم و اثرگذار در راستای تحریف‌ستیزی در عاشوراشناسی است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآنی (ایکنا)، «تحریف‌شناسی تاریخ امام حسین(ع) با رویکردی کتاب‌شناسانه» عنوان یادداشتی از محمد صحتی سردرودی، پژوهشگر حوزه عاشوراشناسی است که بخش اول که شامل بررسی کتاب‌های تحریف‌ساز در باب تاریخ امام حسین(ع) و واقعه عاشورا و فصلی از بخش دوم آن در باب آثار تحریف‌ستیز که به معرفی و بررسی «لؤلؤ و مرجان» اختصاص داشت، از نظر خوانندگان گذشت.

بخش پیشین این یادداشت را اینجا بخوانید!

فصلی دیگر از بخش دوم این یادداشت، در معرفی سه اثر تحریف‌ستیز دیگر، در ادامه می‌آید:

ثورة التنزیه
سیدمحسن امین عاملی که بیشتر با کتاب بزرگش «اعیان الشیعه»، شناخته می‏‌شود، درباره امام حسین(ع)، عاشورا و عزاداری چندین کتاب نوشته است که به ترتیب نام برده می‏‌شود:
1. لواعج الأشجان / 1329ق؛
2. الدرّ النضید فی مراثی السبط الشهید / 1331ق؛
3. اصدق الاخبار فی قصّة الأخذ بالثار / 1331ق؛
4. المجالس السنیّه، در پنج جلد / 1345ـ1340ق؛[1]
5. اقناع اللائم علی إقامة المآتم / 1344ق؛
6. التنزیه لأعمال الشبیه / 1346ق. [2]
هریک از این کتاب‌ها، بیش از یک بار و بعضی چندین بار تجدید چاپ و همراه با تکمیل و اضافات منتشر شده است که «التنزیه» آخرینِ آنها و حاوی آخرین آرای سیدمحسن امین در عاشوراپژوهی است. به این ترتیب، می‏‌توان گفت که پژوهشگران را لازم است در استناد به آثار پیشین سیدامین، التنزیه را پیوسته پیش چشم داشته باشند و آن کتاب‌ها را با این کتاب بسنجند.
البته از این سخن نباید چنان پنداشته شود که آثار پیشین امین، از نظر علمی ـ پژوهشی، چندان فربه و غنی نیستند و یا مانند بسیاری از مقاتل، تألیف صرف‏‌اند. این پندار صحیح نیست؛ بلکه سید محسن امین، همه این کتاب‌ها را برای اصلاح و با تهذیب و تنزیه تاریخ عاشورا و امام حسین(ع) نوشته است تا آنجا که از تحریف‌های پیش گفته شده، مشکل می‌‏توان در میان آنها یافت. سید خود درباره مفصل‏‌ترین آنها می‌‏نویسد: «والمجالس السنیّة إنّما ألّفناها لتهذیب قراءة التعزیة واصلاحها من العیوب الشائنة والمحرّمات الموبقة من الکذب وغیره، وانتقاء الأحادیث الصحیحة الجامعة لکلّ فائدة.[3]»[4]
افزون بر المجالس السنیّه درباره دیگر کتاب‌هایش می‌‏نویسد: «أنّنا نسعی جهدنا ونصرف نفیس أوقاتنا وعزیز أموالنا فی تألیف الکتب وطبعها ونشرها، ...، قصداً لتهذیب الأحادیث التی تقرأ فی اقامة العزاء من کلّ کذب وعیب وشینٍ، لیکون الذاکرون من الخطباء الذین تستجلب قراءتهم الأنظار و... مفخراً للشیعة، لا عاراً علیهم ولتکون قراءتهم عبادة خالصة من شوب الکذب الموجب لانقلابها معصیةً.[5]»[6]
سیدمحسن امین هرگز از تحریف‌های عاشورا و عزاداری غافل نبوده و همواره از این «گناه آشکار» و «معصیت کبیره» می‌‏نالید و تا می‌‏توانست در تطهیر شعائر حسینی از تحریف‌ها و خرافه‏‌ها می‏‌کوشید و دیگران را نیز از این فاجعه فرهنگی برحذر می‌‏داشت؛ آن چنانکه پیشتر در دیباچه المجالس السنیّه، با عنوان «مقدمة مهمّه» نوشته بود: «بیشتر ذاکران، احادیثی در مصائب و غیر آن می‏‌سازند که هرگز مورّخ یا مؤلفی آنها را ننوشته است. بعضی از احادیث صحیح را مسخ می‌‏کنند یا متن آنها را کم و زیاد می‏‌کنند، زیرا که تأثیر کارشان را بر نفوس شنوندگان که به درستی و نادرستی اخبار نادانند، مشاهده می‏‌کنند. تا آنجا که همانها بر سر زبان‌ها می‌‏افتند و در محافل و انجمن‌ها پذیرفته می‏‌شوند و در میان مردم، شهرت می‏‌یابند، بی‌آنکه بازدارنده‏‌ای باشد، و حال آنکه همین اکاذیب، اهل‏‌بیت(ع) را به خشم می‌‏آورد و راه سرزنش را به روی عیب‌جویان بازمی‏‌کند. آنان (اهل‏ بیت(ع)) با دروغ‌گویی خشنود نشوند، که خدا و رسولش نیز آن را نپسندند، ایشان به پیروانشان گفته‏‌اند که برای ما زینت باشید و بر ما ننگ نباشید.
دروغ‏‌پردازان و کسی که از آنها بپذیرد یا تأییدشان کند، همگی گناه آشکاری را مرتکب شده‏‌اند. فانّ الله لا یطاع من حیث یعصی ولا یتقبّل الله إلا من المتّقین؛ و دروغ از آن گناهان بزرگی است که مهلک می‌‏باشد، مخصوصاً اگر بر پیامبر(ص) و اهل‌‏بیت پاکش باشد.»[7]
اما کتاب مورد بحث که بیشتر «رسالة التنزیه» و یا «التنزیه لأعمال الشبیه» خوانده می‏‌شود، به تازگی به ضمیمه چندین مقاله مربوط به کتاب و با نامِ «ثورة التنزیه» منتشر شده است که ارجاعات ما نیز در این مقاله به همین چاپ اخیر خواهد بود. کتاب، افزون بر متن، حاوی مقاله‏‌هایی است با این عناوین:
1 ـ حرکات الاصلاح عندالمسلمین الشیعه، به جای مقدمه و از گردآورنده (محمدقاسم حسینی نجفی) است؛
2 ـ مواقف من الرساله، از همو؛
3 ـ سیدُ «العلویّین» و «الامویّین»، از جعفر خلیلی؛
4 ـ ارتفع إلی مصاف اکابر الرجال...؛ از حکمت هاشم، رئیس دانشگاه دمشق؛
5 ـ الالتزام فی فکر الامامین الشیخ محمد عبده والسید محسن الامین، از محمدسعید الرحیل؛
6 ـ لو کان فی الاسلام من مثله عدد الأنامل...؛ از وجیه بیضون؛
7 ـ زعیم من زعماء الروحانیّة فی هذا الشرق، از مجلة العرفان.
امّا تفاوت مهمی که میان لؤلؤ و مرجان و «رسالة التنزیه» دیده می‏‌شود، از این قرار است که اولی فقط به اخبار ساختگی و روضه‏‌های دروغین می‏‌پردازد. به عبارت دیگر بیشتر به باورها و روضه‌‏ها و گفته‌‏ها معطوف است در حالی که دومی پیشتر و بیشتر به کردارها و رفتارها (آداب عزاداری و روضه‏‌خوانی) می‌‏پردازد و در ضمن هم به احادیث ساختگی و تحریفات مشهور شده نیز اشارت‌هایی دارد که در نیم صفحه می‏‌نویسد[8] که ما تفصیل آن را به اختصار می‌‏آوریم:
1. از زبان امام حسین(ع) ساخته‏ اند که در شب عاشورا، یکی پرسید چرا از خیمه بیرون آمده‏‌اید، در پاسخ گفت: «خرجتُ أتفقّد هذه التلاع مخافة أن تکون مظناً لهجوم الخیل علی مخیمنا یوم یحملون وتحملون».
سید محسن امین بلافاصله می‌‏پرسد: «اگر این خبر، ساختگی نیست، پس ما را راه نمایند که در چه کتابی این حدیث است؟ و در کدام روایت ضعیف یا صحیحی آمده است؟».
روضه‏‌خوانانی که این خبر ساختگی را نقل می‏‌کنند ـ از آنجا که گفته‌اند دروغگو را حافظه نباشد ـ آن را از «هلال» یا «هلال بن نافع» روایت کنند و هلال را از یاران بسیار نزدیک امام حسین(ع) پندارند؛[9] غافل از اینکه کسی که از یاران امام حسین(ع) بود، «نافع بن هلال» بود، نه هلال بن نافع که از سپاه عمر بن سعد بود.
2. سخنی که از زبان شمر ساخته‏‌اند که به امام حسین(ع) گفت: «بعدک حیاً یا ابن الخارجی»!
3. «أنّ البرد لا یزلزل الجبل الأصم ولفحة الهجیر لا تجفف البحر الخضم»؟!
4. «أیّ جرح تشده لک زینب»؟!
5. «آمدن زین‏‌العابدین [از کوفه به کربلا] برای دفن پیکر پدرش با قبیله بنی‏‌اسد.»
6. «گفت‏‌وگوی حضرت زینب(س) با ابوالفضل العباس آنگاه که شمر برای او، و برادران مادری‏‌اش، امان‌‏نامه آورد.»
7. داستان درّة الصدف.
8. قصّه پرندگانی که بال‌های خود را با خون امام حسین(ع) آغشتند و به مدینه رفتند تا فاطمه صغری از دیدن آنها، کشته شدن پدرش را فهمید.
سید محسن امین پس از شمردن این احادیث ساختگی یا داستان‌های دروغین، می‏‌نویسد: «أو غیر هذه من الأحادیث الکثیرة التی تقرأ علی المنابر وهی من الکذب الصراح.[10]»[11]
انتشار رساله التنزیه در عراق و لبنان و ایران، بسیار کارآمد و تأثیرگذار بود. از طرفی دانشوران و اندیشمندان را به بازخوانی مقتل امام حسین(ع) و فرهنگ عاشورا و عزاداری فراخواند و از طرفی دیگر روضه‏‌خوانان و نوحه‏‌نویسان را به شدت، به جنب‏‌وجوش انداخت. این دسته در حالی که خود را «علوی» می‏‌نامیدند، سیدمحسن امین و تأییدکنندگان کتابش را «اموی» خواندند.[12]
شگفت اینکه در میان دانشمندان نیز اختلاف افتاد. برخی چون شیخ احمدرضا و شیخ سلیمان ظاهر، از علمای جبل عامل، و آیت‌‏الله سید ابوالحسن اصفهانی، مرجع مقتدر وقت و جعفر الخلیلی، نویسنده معروف، از نجف، و شیخ مهدی قزوینی در شهر بصره، و سید هبةالدین شهرستانی در بغداد، از سید محسن و کتابش، جانبداری کردند، تا آنجا که سیدابوالحسن اصفهانی به حرمت برخی از اعمال خرافه‏‌ای در عزاداری و عاشورا، فتوا داد. بعضی دیگر نیز چون عبدالحسین شرف‌‏الدین و شیخ عبدالله سبیتی و شیخ مرتضی آل‌‏یاسین در صف مخالف بودند![13]
در هند و ایران هم قضیه از همان قرار بود که در عراق و لبنان بود. ده‏‌ها کتاب و رساله در ردّ یا تأیید «رسالة التنزیه»، تألیف و منتشر شد. در ایران جلال آل‌‏احمد ـ گویا در نخستین تجربه قلمی و نویسندگی خویش ـ آن را به فارسی ترجمه و با عنوان «عزاداری‌های نامشروع» منتشر ساخت که بلافاصله توسط بازاریان و روضه‏‌خوانان از بازار کتاب، گردآوری و سوزانده شد.[14] از آن پس همیشه نایاب بود تا ده سال پیش (1371ش) با همان عنوان (عزاداری‌های نامشروع) به سعی سید قاسم یاحسینی در بوشهر، نشر شروه، تجدید چاپ و منتشر شد. اما مثل اینکه این بار نیز به همان بلای پیشین گرفتار آمد و کتاب بلافاصله پس از انتشار ناپدید و نایاب شد.

حماسه حسینی
این کتاب، نخست در سال 1360 شمسی به کوشش محمدحسین حق‏‌جو، از پنج نوار سخنرانی استاد مطهری، پیاده و با نام «فریادهای شهید مطهری بر تحریف‌های عاشورا» منتشر شد. سپس با افزودن چندین سخنرانی دیگر و به ضمیمه یادداشت‌های استاد مطهری پیرامون عاشورا و امام حسین(ع)، در سه جلد و با عنوان حماسه حسینی نشر یافت و چنان با استقبال مردم مواجه شد که اینک چاپ چهل‏‌ویکم آن در بازار کتاب دیده می‏‌شود.[15] افزون بر اینکه جلد هفدهم مجموعه آثار استاد مطهری نیز حاوی همان کتاب (حماسه حسینی) است که خود آن هم چند بار ـ تاکنون پنج بار ـ تجدید چاپ شده است، و ما در این مقال به آن (مجموعه آثار، جلد 17) ارجاع می‌‏دهیم.[16]
کار استاد مطهری در باب تحریف‌های عاشورا بیشتر مستند به پژوهش‌های محدّث نوری است که از او بسیار تأثیر پذیرفته و او را برای اینکار (تحریف‌‏ستیزی) فراوان ستوده است تا آنجا که می‏‌توان گفت استاد مطهری در «حماسه حسینی» کتاب لؤلؤ و مرجان را شرح کرده و با این کار، نظر پژوهشگران را بیش از پیش معطوف آن ساخته است. استاد مطهری در یادداشت‌های خویش می‏‌نویسد: «کتاب لؤلؤ و مرجان در نوع خود کتاب بی‌‏نظیری است و از یک تبحّر واقعی مؤلف مرحومش حکایت می‏‌کند، بحث خود را در دو قسمت قرار داده و از عهده هر دو نیکو برآمده است: اخلاص، صدق.» (17/591).
وی می‌‏نویسد: «کتاب لؤلؤ و مرجان حاجی نوری یک نوع قیام به وظیفه به نحو شایسته است که این مرد بزرگ کرده است و ما امروز از نتیجه کار این مرد بزرگ، استفاده می‌‏کنیم.» (17/613).
درست است که اگر استاد شهید، زنده می‌‏ماند و خود به تنظیم این یادداشت‌ها و آن سخنرانی‌ها می‏‌پرداخت، کارش بسیار پر بارتر از آن می‌‏بود، اما همین که منتشر شده است هم بسیار مفید و راه‏گشا است و هم می‌تواند تحریف‏‌ستیزان و عاشوراپژوهان را به کار آید و راه نماید.
بعضی از مباحثی که در حماسه حسینی، پیرامون تحریفات مطرح شده، چنین است:
1. تحریف هدف امام حسین(ع) (17/32)؛
2. معنی تحریف و انواع آن (17/65ـ68)؛
3. تحریف از نظر موضوع (17/69)؛
4. دو مسؤولیت بزرگ مردم (17/72)؛
5. نمونه‏‌هایی از تحریفات در شکل این حادثه (17/74)؛
6. عوامل تحریف (17/84ـ97)؛
7. تحریفات معنوی حادثه کربلا (17/102ـ110)؛
8. وظیفه ما در برابر تحریف‌ها (17/117)؛
9. هم خواص مسؤولند و هم عوام (17/120)؛
10. خطر تحریف (17/123)؛
11. تحریف مخصوص ما ایرانی‌ها (17/124)؛
12. وظایف علمای امت (17/128)؛
13. دو نقطه ضعف مردم در مجالس عزاداری (17/128)؛
14. جرح راوی (17/131)؛
15. آیا امام حسین(ع) دستور خصوصی داشت؟ (17/472)؛
16. دو چهره حادثه کربلا (17/481)؛
17. سؤالات درباره نهضت حسینی (17/538ـ541)؛
18. یادداشتهایی درباره تحریفات عاشورا (17/620ـ581)؛
19. تأثیر افکار مسیحی در حادثة کربلا (17/664)؛
و بعضی اخبار ساختگی و موارد تحریف شده از دیدگاه استاد مطهری به این ترتیب است:
1. «اسقونی شربةً من الماء...» (17/664)؛
2. آب آوردن ابوالفضل در کودکی برای امام حسین(ع) (17/74)؛
3. «جلال و کوکبه پادشاه حجاز» هنگام خروج از مدینه (17/75)؛
4. «قصه لیلا، مادر حضرت علی‏‌اکبر» و اینکه «اصلاً لیلایی در کربلا نبوده» (17/75ـ76)؛
5. افسانه عروسی قاسم که «در هیچ کتابی از کتاب‌های تاریخی معتبر وجود ندارد.» (17/77 و598)؛
6. دروغ بودن حضور هاشم مرقال در کربلا (17/78)؛
7. روضة اربعین و اینکه «اصلاً راه شام از کربلا نیست، راه شام به مدینه از خود شام جدا می‏‌شود.» (17/79ـ586)؛
8. «یک داستان جعلی و تحریفی درباره امام زین‏‌العابدین(ع)» که در قالب یک روضه سوزناک ساخته شده و حاصلی جز اتّهام بی‏‌خبری بستن به امام سجاد(ع) در پی ندارد و «جعل و دروغ است» (17/97)؛
9. افسانه پراکنده شدن همراهان امام حسین(ع) در شب عاشورا که «این مطلب را هیچ تاریخی تأیید نمی‏‌کند، تنها اشتباه صاحب ناسخ است.» (17/256)؛
10. داستان شیر و فضّه (17/585)؛
11. داستان فاطمه صغری (17/586)؛
12. داستان دختر یهودی که افلیج بود و قطره‌‏ای از خون اباعبدالله به وسیله یک مرغ به بدنش چکید و بهبود یافت (همان)؛ و...
در لابلای «یادداشت‌های استاد مطهری» که با همین عنوان تاکنون 9 جلد از آن منتشر شده است، یادداشت‌هایی نیز در این باره دیده می‌‏شود، مانند:
1. تحریفات و ارجاع «به کتاب نفیس الاخبار الدخیلة علامه شیخ محمدتقی شوشتری»(2/77)؛
2. تحریف کلمه (2/77ـ82)؛
3. حسین وارث آدم (3/218ـ221)؛
4. خطابه و منبر (3/324ـ358)؛
5. روحانیّت (4/551ـ561).

نگاهی به حماسه حسینی استاد مطهری
«نگاهی به حماسه حسینی استاد مطهری»[17] نام کتابی است از استاد صالحی نجف‏‌آبادی که آن را نخست برای پاسخگویی به انتقادهای استاد مطهری پیرامون کتاب شهید جاوید ـ اثر پر آوازه و جنجال برانگیز خویش ـ نوشته است. سپس در مقابله به مثلی مفصّل، آرای او، و بسیاری از روضه‏‌هایی را که در آخر سخنرانی‌هایش خوانده بود، بررسیده و به نقد کشیده است.
این کتاب، پس از مقدمه در چهار بخش و به این ترتیب، تدوین شده است: در بخش اوّل، 12 نمونه از برداشت‌های استاد مطهری، نقل و نقد شده، و «برداشت‌های ابتدایی استاد» خوانده شده است؛ در بخش دوم، هفت مورد به عنوان «تناقضات» بررسی شده است؛ در بخش سوم 9 مصداق، برای «اشتباهات تاریخی» آورده شده است؛ در بخش چهارم، به 10 مورد تحریف پرداخته شده که همگی ناشی از «اعتماد استاد به منابع بی‌‏اعتبار» دانسته شده است.
خاتمه کتاب نیز در چهار بخش «پیام کتاب» خوانده شده که پیام اول و دوم، معطوف به شهید جاوید و انتقادهای منتقدان است، و در پیام سوم گفته شده است که «اعتماد به حافظه، منشأ اشتباه تاریخی»، «حدس، منشأ دیگری برای اشتباه تاریخی» و «عشق، عامل دیگری برای جعل تاریخ» است. در پیام چهارم نیز از «داستان شیر و فضّه»، «نقاط ضعف این داستان» و «ترویج فرهنگ افسانه» سخن گفته شده است.
با این کتاب، یک گام دیگر و مهم به سوی تهذیب تاریخ عاشورا برداشته شده است. در این نگرش اندیشه‌‏ورانه، لایه‌‏ای دیگر از تحریف‌هایی که با غبار گذشت قرون بر سیمای سرور شهیدان کشیده شده بود، نشان داده شده است.
از بحث‌های مهم کتاب، بحث گسترده‌‏ای درباره حسین بن حمدان جنبلانی است. وی یکی از جعل‌‏کنندگان احادیث است که اخباری نیز پیرامون امام حسین(ع) و عاشورا ساخته است (ص 317ـ295).
در کتاب، مطالب مهم فراوان به چشم می‏‌خورد که به بعضی اشارتی می‏‌رود:
1 ـ شهدای کربلا بیش از 72 نفر بودند (ص 257)؛
2 ـ اینکه گفته می‏‌شود: «أسرا درخواست کردند از قتلگاه عبور کنند»، مدرک معتبری ندارد و «در کتاب پر دروغ اسرار الشهاده» دیده می‏‌شود (ص 344)؛
3 ـ «بستن پاهای امام سجاد(ع) زیر شکم مرکب در این کتاب پر دروغ (اسرار الشهاده) ذکر شده است نه در منابع اصیل و معتبر تاریخی.» (ص 347)؛
4 ـ «ناسخ التواریخ، مطالب صحیح و غیر صحیح را به هم درآمیخته است و نمی‌‏توان آن را به عنوان یک منبع معتبر تاریخی تلقی کرد، خصوصاً آنجاها که برای نقل خود، ذکر مدرک نکرده است» (ص 347)؛
5 ـ در نقل اینکه گفته می‏‌شود: «أسرا خود را از مرک‌بها به روی زمین انداختند!» فقط به شایعات، اعتماد شده است (ص 348).
6 ـ قصة صدقه دادن مردم کوفه به اسرای اهل‌‏بیت(ع)، مدرک معتبری ندارد.
فقط در «مقتل تقلّبی ابی‌‏مخنف» و در «کتاب پر افسانه نورالعین» و همچنین در کتاب منتخب طریحی که «بی‏‌اعتبار است» ذکر شده است (ص 362)؛
7 ـ ناله کردن فاطمه زهرا(ع) از داخل کفن و در آغوش کشیدن حسنین(ع) «داستانی ساختگی است.» (ص 379)

ادامه دارد ...

نوشته محمد صحتی سردرودی*، دانش‌آموخته حوزه علمیه قم

--------------------------------------------

پی‌نوشت‌ها

*وی از پژوهشگران عرصه علوم اسلامی به ویژه در تاریخ‌نگاری عاشورا مدتی قلم زده است. تاکنون علاوه بر چندین مقالات که در نشریات علمی کشور به چاپ رسیده چندین عنوان کتاب نیز دربارة عاشورا و تاریخ اسلام از ایشان چاپ و منتشر شده است. وی هم‌اکنون در کتابخانة بزرگ آیت‌الله مرعشی نجفی به تحقیق اشتغال دارد.

[1] جلد اول این کتاب، توسط محمدرضا جباران به فارسی ترجمه و با نام «شرح وصال»، از انتشارات امیرکبیر به تازگی منتشر شده است.

[2] ثورة التنزیه «رسالة التنزیه، تلیها مواقف منها وآراء فی السید محسن الأمین» إعداد محمد القاسم الحسینی النجفی، بیروت، دارالجدید، عربی، چاپ اول، 1996م، 124 صفحة وزیری.

[3] «برای اصلاح تعزیه‏خوانی (مقتل‏خوانی) و پاکسازی آن از عیبهای زننده و کارهایی که عذابهای همیشگی را دربردارند مانند دروغ و مثل آن، و نیز برای پاک‏گزینی احادیث صحیحی که می‏توانند هر فائده‏ای را در باب خود شامل شوند، مجالس السنیّه را تألیف کردیم.

[4] ثورة التنزیه، ص 30.

[5] «ما تلاش خود را به کار می‏گیریم و گرانبارترین فرصتهایمان و ارزشمندترین داراییهایمان را در تألیف، چاپ و نشر کتابها مصرف می‏کنیم با این هدف که حدیثهایی را که در عزاداریها می‏خوانند از هر دروغ؛ عیب و عاری، پاکسازی کرده باشیم. و چنان باشد که ذاکران و خطیبانی که مقتل‏خوانی آنان چشمها را به سوی خود می‏کشاند شیعه را موجبِ فخر باشند نه اینکه بر آنان عار آیند و ننگ گردند. و به این امید که مقتل‏خوانیِ آنها عبادتی باشد که از شائبة دروغی که موجب تبدیل عبادت در معصیت می‏گردد پاک و خالص باشد.»

[6] همان، ص 3ـ30.

[7] المجالس السنیّه، ج 1، ص 6ـ7.

[8] ثورة التنزیه، ص 32.

[9] الدمعة الساکبة، ج 4، ص 372.

[10] «و یا غیر از اینها از آن خبرهای بسیاری که بر بالای منبرها می‏خوانند در حالی که همه از باب دروغ آشکار می‏باشند.»

[11] ثورة التنزیه، ص 32.

[12] همان، مقالة «سید العلویین والامویین»، ص 57ـ65؛ اقناع اللائم، ص 33، به نقل از «السید الامین سیرته».

[13] اقناع اللائم، ص 33.

[14] کتاب‏شناسی تاریخی امام حسین(ع)، ص 155ـ156 به نقل از: جلال آل‏احمد، یک چاه و دو چاله.

[15] ترجمه و تعریب این کتاب نیز با عنوان «الملحمة الحسینیه» نشر یافته است که همان را استاد سید جعفرمرتضی عاملی در کتابی با نام «کربلاء فوق الشبهات» به نقد کشیده است و شگفت اینکه با تمسّک به قاعده‏گونه‏ای که می‏گوید: «تسامح در ادلة سُنَن رواست»! در توجیه ناموجّه بسیاری از تحریفهای رایج و عوام‏پسند به سختی کوشیده است، و با نادیده انگاشتن کتاب پر بار و معیاری که سخنان استاد مطهری در تحریف‏شناسی عاشورا به آن مبتنی است ـ یعنی کتب لوءلوء و مرجان ـ به انتقاد از کتاب حماسة حسینی پرداخته است در حالی که اگر می‏خواست اندیشه‏ورانه و به صورت علمی ـ و صد البته نه عوامانه و افراط در احتیاط ـ پژوهش خویش را پیشبرد، می‏بایست که از فرع (حماسه حسینی) می‏گذشت و به اصل (لوءلوء و مرجان) می‏رسید.

و با توجه به اینکه ترجمة لوءلوء و مرجان به عربی نیز نشر یافته است، این کار برای استاد عاملی ممکن بود و با کارهای علمی و پژوهشهای پیشین و پر بار خود سید نیز همخوانی داشت و احتمال اینکه  پس از انتشار کتاب مأساة الزهرا(س) مخاطب ایشان در آثارشان از تشنگان اندیشه به عوام‏الناس منسوب به شیعه مبدّل شده باشد دانشخواهان و پژوهشگران را بسیار دل‏آزار خواهد بود و این پندار از ساحت فرهیخته و تجربت ساز علامة عاملی ـ دام ظلّه الوافی ـ بسیار بعید است.

نگارندة این مقال، کتاب کربلاء فوق الشبهات را از طریق اینترنت دریافته و بررسیده‏ام و هر چه گشته‏ام در بازار کتاب پیدا نکرده‏ام و به همین دلیل، بحث دربارة آن را بیش از این ادامه نمی‏دهم، این زمان بگذار تا وقتی دگر.

[16] مجموعه آثار، جلد 17 (حماسة حسینی)، مرتضی مطهری، تهران، انتشارات صدرا، فارسی، چاپ اول، 1377ش / 1419ق،739 صفحة وزیری.

[17] نگاهی به حماسه حسینی استاد مطهری، صالحی نجف‏آبادی، تهران، انتشارات کویر، فارسی، چاپ اول، 1379ش، 460 صفحة وزیری.
 

captcha