حجتالاسلام والمسلمین احمد رهدار، رئیس موسسه مطالعات اسلامی فتوح اندیشه در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) گفت: در باب تفاوتهای تمدن اسلامی با تمدن غیر اسلامی باید گفت که تمدن، تمدن است و در نگاه اول فرقی با دیگر تمدنها ندارد.
فرهنگی که توانایی زایش داشته باشد تبدیل به تمدن میشود
وی افزود: دیدگاههای متعددی در زمینه تمدن بیان شده است که معمولا آن را به وجه تبلور یافته فرهنگ تلقی میکنند؛ یک فرهنگ وقتی غنا پیدا میکند که از اجمال به تفصیل میرسد و در صورتی که توان زایش عینی داشته باشد به تمدن تبدیل میشود؛ این در حالی است که همه فرهنگها قابلیت زایش تمدنی ندارند؛ مثل فرهنگ بودیسم که چون یک فرهنگ با مولفههایی است که عناصرش درونی هستند و عینیت اجتماعی ندارد، زایش تمدنی نیز ندارد.
رئیس موسسه مطالعات اسلامی فتوح اندیشه، تصریح کرد: این حالت در مورد فرهنگ اسلامی، کاملا متفاوت است زیرا مولفههای اسلام به گونهای است که ظرفیت و توان پوشیدن لباس عینیت را داراست؛ لذا میتوان گفت فرهنگ اسلام توانایی تمدنسازی را دارد.
وی ادامه داد: بین تمدن و فرهنگ سه تفاوت را عنوان میکنند؛ نخست بیان میکنند که فرهنگ بیشتر حوزههای فردی و معنوی و درونی را شکل میدهد ولی تمدن بیشتر حوزههای عینی و آشکار را شکل میدهد؛ به عنوان مثال عنوان میشود که آن فرد ادب و سواد دارد ولی وقتی که بحث در خصوص حیطه ارتباطات درونی و اجتماعی او به میان میآید عنوان متمدن را برای او به کار میبرند.
تمدن مولد فرهنگ است/ همه فرهنگها توانایی ایجاد تمدن را ندارند
این کارشناس علوم دینی افزود: یا وقتی سخن از تمدن غرب میشود بعضی افراد به یاد خیابانهای فراخ و ماشینهای لوکس و ظواهر عینی آنجا میافتند ولی وقتی سخن از فرهنگ میشود، بیشتر به دنبال عناصر درونی هستند؛ حال اگر این تعریف درست باشد پس تمدن را باید مولد فرهنگ و مسبوق به فرهنگ دانست؛ به این معنا که همه تمدنها در بستر یک فرهنگی رشد میکنند؛ ولی عکس این قضیه درست نیست که همه فرهنگها به تمدن ختم میشوند زیرا برخی توان این زایش را ندارند و یا برخی از فرهنگها به لحاظ تاریخی به بلوغ و زایش نرسیدهاند.
مبانی انسانشناسی اسلامی با سایر فرهنگها متفاوت است
وی گفت: تمدنها چه اسلامی و چه غیر اسلامی، چه توحیدی و غیر توحیدی، دارای وجوه مشترکی با هم هستند به این معنی که همه تمدنها پدیدههای انسانی هستند؛ هیچ تمدنی وجود ندارد که غیر از انسان بتوان نسبتی به آن پیدا کرد، مثلا تمدن آهوان یا جنها؛ پس اولین وجه اشتراک همه تمدنها انسانی بودن آنهاست. رهدار یادآور شد: در این زمینه تفاوت تمدن اسلامی و غیر اسلامی از زاویه نگاهی است که اسلام و غیر اسلام به انسان دارند؛ در واقع اسلام یک تفسیری از انسان دارد که به نحوی دیگر تاریخ را برایش رقم زده است؛ وقتی هستشناسی متفاوت از فرهنگ دیگر تبیین شد، وقتی اسلامشناسی فلسفی شما از انسانشناسی فلسفی دیگر تغییر کرد برنامه زیست آن هم متفاوت خواهد بود.
رئیس موسسه مطالعات اسلامی فتوح اندیشه تصریح کرد: تمدن معلول بسط زندگانی است نه فکر ما؛ تمدنها آنگونه که زندگی میکنیم ساخته میشود نه آن گونه که فکر میکنیم؛ معمولا این گونه نیست که تمام فکر به تمام زندگی تطبیق داشته باشد.
همه تمدنها را عالمان بنا کردند
رهدار یادآور شد: از دیگر وجوه تمدن آن است که همه تمدنها تمدنهای علمی هستند؛ این تمدن عقلانی در حالی است که هیچ تمدنی به نام جاهلان و سفیهان و نونهالان نداریم؛ در واقع همه تمدنها را عالمان بنا کردند؛ اینجا هم تفاوت تمدن اسلامی با تمدن غیر اسلامی در تفسیری است که از علم اسلامی ارایه میشود؛ علم در نزد عالم اسلامی یک سری مشخصهها و شاخصههایی دارد که در نزد عالم غیر اسلامی این مشخصهها وجود ندارد؛ در آنجا یک سری وجوهی از علم اسلامی و غیر اسلامی مشترک است.
وی اظهار کرد: یک ویژگی مشترک دیگر تمدنها این است که همه تمدنها تشخص زمانی و مکانی دارند؛ در قالب این سخن، هیچ تمدنی در خلا به وجود نیامده است؛ همه تمدنها شناسنامه و جغرافیا و زمان دارند؛ وقتی میگوییم تمدن غرب، یعنی تمدنی که در عصر رنسانس به بعد در اروپا و غرب شکل گرفته و روشها و غایاتش از غرب بیرون آمده است؛ این تمدن دارای شناسنامه کاملا مشخص است.
رهدار بیان کرد: تفاوت تمدن اسلامی در این جا این است که تمدن اسلامی روی زمین اسلامی بنا میشود؛ یعنی وقتی که برنامهریزی میکنیم نمیتوانیم دقیقا برنامه بریزیم که نقطه ثقل تمدن اسلامی، آمریکا باشد؛ هر تمدنی امالقری خاص خود را دارند؛ اگر قرار به ضریب و سهم دادن باشد باید بدانیم که سهم کدام جغرافیا در این تمدن بیشتر است.
نابترین مرحله ظهور فرهنگ اسلامی عصر پیامبر(ص) خاتم بود
وی عنوان کرد: نقطه اشتراک دیگر بین تمدنها این است که تمام تمدنها مربوط به ساحت تفصیل فرهنگها هستند؛ یعنی نابترین مرحله ظهور فرهنگ اسلامی عصر پیامبر(ص) خاتم بود؛ ولی چنین هم نیست که کسی تصور کند که بیشترین استعداد ظهور تمدنی در دوره ایشان بوده است؛ تمدنها در جایی که تمدن به تفصیل میرسد شکوفا میشوند؛ در دوره پیامبر(ص) فرهنگ تمدنی نابترین بود چون فرهنگ در آنجا در اجمال بود؛ خوشترین سالهای خانواده همین چند سال اول است ولی اتفاقا در همان دوره مفهوم خانواده نسبت به دورههای دیگر زندگی، کمتر صدق میکند.
رئیس موسسه مطالعات اسلامی فتوح اندیشه بیان کرد: تمدن سازی نیازمند رسیدن فرهنگ به مرحله تفصیل است؛ لذا نباید انتظار داشته باشیم که وقتی الان دغدغه تمدن اسلامی را مطمح نظر خود قرار دادیم پس باید از صفر تا صد مولفههای آن را از ائمه اطهار(ع) بگیریم؛ باید مبانی و مولفههای اصلی را از آنجا بگیریم ولی عناصر فرهنگی باید به تفصیل برسد تا تمدن به حد اوج خود برسد.