کد خبر: 1336007
تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱۳۹۲ - ۲۲:۱۵
حجت‎الاسلام رهدار:

تمامی فرهنگ‌ها توانایی ایجاد تمدن را ندارند/ اسلام؛ فرهنگ تمدن‌ساز

گروه حوزه‌های علمیه: رئیس موسسه مطالعات اسلامی فتوح اندیشه با بیان این که تنها فرهنگی می‌تواند تمدن‌ساز باشد که توانایی زایش داشته باشد عنوان کرد: مولفه‌های فرهنگ اسلامی می‌توانند از اجمال به تفصیل برسند، لذا فرهنگ اسلامی ویژگی تمدن‌سازی را دارا است.


حجت‎الاسلام والمسلمین احمد رهدار، رئیس موسسه مطالعات اسلامی فتوح اندیشه در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‎المللی قرآن(ایکنا) گفت: در باب تفاوت‎های تمدن اسلامی با تمدن غیر اسلامی باید گفت که تمدن، تمدن است و در نگاه اول فرقی با دیگر تمدن‎ها ندارد.



فرهنگی که توانایی زایش داشته باشد تبدیل به تمدن می‌شود



وی افزود: دیدگاه‏های متعددی در زمینه تمدن بیان شده است که معمولا آن را به وجه تبلور یافته فرهنگ تلقی می‎کنند؛ یک فرهنگ وقتی غنا پیدا می‎کند که از اجمال به تفصیل می‎رسد و در صورتی که توان زایش عینی داشته باشد به تمدن تبدیل می‎شود؛ این در حالی است که همه فرهنگ‎ها قابلیت زایش تمدنی ندارند؛ مثل فرهنگ بودیسم که چون یک فرهنگ با مولفه‎هایی است که عناصرش درونی هستند و عینیت اجتماعی ندارد، زایش تمدنی نیز ندارد.



رئیس موسسه مطالعات اسلامی فتوح اندیشه، تصریح کرد: این حالت در مورد فرهنگ اسلامی، کاملا متفاوت است زیرا مولفه‎های اسلام به گونه‎ای است که ظرفیت و توان پوشیدن لباس عینیت را داراست؛ لذا می‌توان گفت فرهنگ اسلام توانایی تمدن‌سازی را دارد.



وی ادامه داد: بین تمدن و فرهنگ سه تفاوت را عنوان می‎کنند؛ نخست بیان می‎کنند که فرهنگ بیشتر حوزه‎های فردی و معنوی و درونی را شکل می‎دهد ولی تمدن بیشتر حوزه‎های عینی و آشکار را شکل می‎دهد؛ به عنوان مثال عنوان می‎شود که آن فرد ادب و سواد دارد ولی وقتی که بحث در خصوص حیطه ارتباطات درونی و اجتماعی او به میان می‎آید عنوان متمدن را برای او به کار می‏‎برند.



تمدن مولد فرهنگ است/ همه فرهنگ‌ها توانایی ایجاد تمدن را ندارند



این کارشناس علوم دینی افزود: یا وقتی سخن از تمدن غرب می‎شود بعضی افراد به یاد خیابان‎های فراخ و ماشین‎های لوکس و ظواهر عینی آنجا می‎افتند ولی وقتی سخن از فرهنگ می‎شود، بیشتر به دنبال عناصر درونی هستند؛ حال اگر این تعریف درست باشد پس تمدن را باید مولد فرهنگ و مسبوق به فرهنگ دانست؛ به این معنا که همه تمدن‎ها در بستر یک فرهنگی رشد می‎کنند؛ ولی عکس این قضیه درست نیست که همه فرهنگ‎ها به تمدن ختم می‎شوند زیرا برخی توان این زایش را ندارند و یا برخی از فرهنگ‎ها به لحاظ تاریخی به بلوغ و زایش نرسیده‎اند.



مبانی انسان‌شناسی اسلامی با سایر فرهنگ‌ها متفاوت است



وی گفت: تمدن‎ها چه اسلامی و چه غیر اسلامی، چه توحیدی و غیر توحیدی، دارای وجوه مشترکی با هم هستند به این معنی که همه تمدن‎ها پدیده‎های انسانی هستند؛ هیچ تمدنی وجود ندارد که غیر از انسان بتوان نسبتی به آن پیدا کرد، مثلا تمدن آهوان یا جن‎ها؛ پس اولین وجه اشتراک همه تمدن‎ها انسانی بودن آنهاست. رهدار یادآور شد: در این زمینه تفاوت تمدن اسلامی و غیر اسلامی از زاویه نگاهی است که اسلام و غیر اسلام به انسان دارند؛ در واقع اسلام یک تفسیری از انسان دارد که به نحوی دیگر تاریخ را برایش رقم زده است؛ وقتی هست‎شناسی متفاوت از فرهنگ دیگر تبیین شد، وقتی اسلام‎شناسی فلسفی شما از انسان‌شناسی فلسفی دیگر تغییر کرد برنامه زیست آن هم متفاوت خواهد بود.



رئیس موسسه مطالعات اسلامی فتوح اندیشه تصریح کرد: تمدن معلول بسط زندگانی است نه فکر ما؛ تمدن‎ها آنگونه که زندگی می‎کنیم ساخته می‎شود نه آن گونه که فکر می‎کنیم؛ معمولا این گونه نیست که تمام فکر به تمام زندگی تطبیق داشته باشد.



همه تمدن‎ها را عالمان بنا کردند



رهدار یادآور شد: از دیگر وجوه تمدن آن است که همه تمدن‎ها تمدن‎های علمی هستند؛ این تمدن عقلانی در حالی است که هیچ تمدنی به نام جاهلان و سفیهان و نونهالان نداریم؛ در واقع همه تمدن‎ها را عالمان بنا کردند؛ اینجا هم تفاوت تمدن اسلامی با تمدن غیر اسلامی در تفسیری است که از علم اسلامی ارایه می‎شود؛ علم در نزد عالم اسلامی یک سری مشخصه‎ها و شاخصه‎هایی دارد که در نزد عالم غیر اسلامی این مشخصه‎ها وجود ندارد؛ در آنجا یک سری وجوهی از علم اسلامی و غیر اسلامی مشترک است.



وی اظهار کرد: یک ویژگی مشترک دیگر تمدن‎ها این است که همه تمدن‎ها تشخص زمانی و مکانی دارند؛ در قالب این سخن، هیچ تمدنی در خلا به وجود نیامده است؛ همه تمدن‎ها شناسنامه و جغرافیا و زمان دارند؛ وقتی می‎گوییم تمدن غرب، یعنی تمدنی که در عصر رنسانس به بعد در اروپا و غرب شکل گرفته و روش‌‎ها و غایاتش از غرب بیرون آمده است؛ این تمدن دارای شناسنامه کاملا مشخص است.



رهدار بیان کرد: تفاوت تمدن اسلامی در این جا این است که تمدن اسلامی روی زمین اسلامی بنا می‎شود؛ یعنی وقتی که برنامه‎ریزی می‎کنیم نمی‎توانیم دقیقا برنامه بریزیم که نقطه ثقل تمدن اسلامی، آمریکا باشد؛ هر تمدنی ام‎‏القری خاص خود را دارند؛ اگر قرار به ضریب و سهم دادن باشد باید بدانیم که سهم کدام جغرافیا در این تمدن بیشتر است.



ناب‎‏ترین مرحله ظهور فرهنگ اسلامی عصر پیامبر(ص) خاتم بود



وی عنوان کرد: نقطه اشتراک دیگر بین تمدن‎ها این است که تمام تمدن‎ها مربوط به ساحت تفصیل فرهنگ‎ها هستند؛ یعنی ناب‎‏ترین مرحله ظهور فرهنگ اسلامی عصر پیامبر(ص) خاتم بود؛ ولی چنین هم نیست که کسی تصور کند که بیشترین استعداد ظهور تمدنی در دوره ایشان بوده است؛ تمدن‎ها در جایی که تمدن به تفصیل می‎رسد شکوفا می‎شوند؛ در دوره پیامبر(ص) فرهنگ تمدنی ناب‎ترین بود چون فرهنگ در آنجا در اجمال بود؛ خوشترین سالهای خانواده همین چند سال اول است ولی اتفاقا در همان دوره مفهوم خانواده نسبت به دوره‎های دیگر زندگی، کمتر صدق می‏‎کند.



رئیس موسسه مطالعات اسلامی فتوح اندیشه بیان کرد: تمدن سازی نیازمند رسیدن فرهنگ به مرحله تفصیل است؛ لذا نباید انتظار داشته باشیم که وقتی الان دغدغه تمدن اسلامی را مطمح نظر خود قرار دادیم پس باید از صفر تا صد مولفه‎های آن را از ائمه اطهار(ع) بگیریم؛ باید مبانی و مولفه‎های اصلی را از آنجا بگیریم ولی عناصر فرهنگی باید به تفصیل برسد تا تمدن به حد اوج خود برسد.

captcha