لبنان که چند وقتی است توسط دولت موقت اداره میشود، طی سال 2013 با بحرانهای سیاسی مختلفی مواجه بوده است که مهمترین آنها، تشکیل گروههای افراطی به رهبری «احمد الاسیر»، امام جماعت مسجد «بلال» شهر «صیدا» و تلاش وی برای ایجاد جنگ مذهبی بین شیعیان و اهل تسنن بود.
این درگیریها در نهایت با دخالت ارتش به اتمام رسید و شیخ سلفی متواری شد؛ صحنه سیاسی لبنان در حال حاضر به مکانی برای قدرتنمایی عربستان تبدیل شده است و فرانسه هم که در آرزوی بازگشت به دوره «طلایی استعمار» دیگر کشورهاست، سعی میکند در هرجا که درگیری و جنگ وجود دارد، نقش پررنگی ایفا کند.
پس از ترور «حسن شطح»، وزیر پیشین دارایی لبنان، بار دیگر بازار تبلیغات ضدشیعی گرم شد و کشورهای خلیجفارس و متحدانشان در داخل لبنان، این ترورها را به حزبالله نسبت دادند و دلیل این اقدام را نیز مخالفت وزیر پیشین با حکومت بشار اسد دانستند. در هر حال، دیروز، نتیجهای که باید از این تبلیغات حاصل میشد، با کمک میلیاردی عربستان به ارتش لبنان، کاملا مشخص و معلوم شد که عربستان برای تقویت نفوذ خود در بدنه دولت بعدی لبنان، روش کمکهای مادی و تسلیحاتی را انتخاب کرده است.
حزبالله لبنان همواره بر ضعف ارتش این کشور در حفاظت از مرزها و مقابله با رژیم صهیونیستی تاکید میکند و یکی از دلایل حفظ سلاح توسط این حزب شیعی نیز همین مسئله است. عربستان سعودی نیز اینبار با بهانه قرار دادن ضعف تسلیحاتی ارتش لبنان و کمک سهمیلیارد دلاری به ارتش، در ظاهر سعی میکند که به تجهیز نیروهای مسلح لبنان کمک کند ولی در اصل، هدفش بیان این امر است که با تقویت قدرت ارتش، حزبالله باید خلع سلاح شود!
عربستان سعودی که روابط نزدیکی با جریان «المستقبل» وابسته به «سعد حریری»، نخستوزیر پیشین لبنان، دارد، درست دو روز پس از کشته شدن «محمد شطح» که از وزرای کابینه حریری بود، تصمیم به اعطای این کمک مالی سه میلیارد دلاری به ارتش لبنان کرد.
سعد حریری که همواره مواضعش ضد حزبالله بوده است، اینبار مقاومت اسلامی لبنان را به دست داشتن در ترور وزیر پیشین متهم کرد و همه این موارد زمینه را برای ورود آشکار ریاض به صحنه سیاسی لبنان و نفوذ در بدنه ارتش فراهم ساخت.
نکته جالب دیگر اینکه اختصاص این کمک مالی به لبنان همزمان با حضور «فرانسوآ اولاند»، رئیسجمهور فرانسه، در ریاض اعلام شد و ارتش لبنان باید با این کمک مالی، سلاحهای فرانسوی خریداری کند! یعنی اینکه ریاض در مذاکراتش با فرانسه، به نوعی «از این دست دادن و از دست دیگر گرفتن» را پیش رو قرار داده است. در حقیقت، عربستان با اختصاص این کمک به ارتش لبنان، هم نفوذش در این کشور مهم منطقه را افزایش داد و هم از طرفی، به فروش سلاحهای فرانسه کمک کرد تا متحد اروپاییاش را نیز راضی نگاه دارد.
اگرچه این کمک به نام ارتش لبنان است و نیروهای مسلح باید تجهیز شوند، ولی نباید این نکته را فراموش کرد که عربستان سعودی در حال حمایت از تکفیریها در همه جای جهان بهویژه سوریه و لبنان است و از هر روشی برای تقویت این نیروهای افراطی استفاده میکند.
ریاض به خوبی میداند که با قدرت یافتن ارتش، هرچند به صورت ظاهری، بحثها بر سر خلع سلاح حزبالله دوباره شروع میشود و احزاب مخالف مقاومت، قدرت ارتش را بهانهای برای این خلع سلاح میخوانند و راه برای ورود نیروهای وهابی و افراطی وابسته به عربستان، به بدنه حکومت لبنان باز میشود؛ چیزی که نتیجهاش ایجاد سوریه دوم در همسایگی دمشق خواهد بود.
داود عظیمی