کد خبر: 1376357
تاریخ انتشار : ۲۸ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۵:۰۷
سرپرست دانشگاه علامه طباطبایی:

اندیشه علامه طباطبایی تلفیق بهنجار آرمان‌گرایی و واقع‌گرایی است

گروه اندیشه: سلیمی اندیشه علامه طباطبایی را تلفیقی بسیار بهنجار از دو گرایش آرمان‌گرایانه و واقع‌گرایانه در بستر تفکر دینی دانست و گفت: اندیشه علامه طباطبایی می‌تواند الگویی برای ما در عرصه تفکر سیاسی باشد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، حسین سلیمی، سرپرست دانشگاه علامه طباطبایی، در همایش ملی «ولایت و امامت از منظر علامه طباطبایی» که صبح امروز دوشنبه 28 بهمن‌ماه در دانشکده الهیات، ادبیات و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد، به بیان نکاتی درباره نظرات علامه طباطبایی در حوزه اندیشه سیاسی پرداخت.
جریان‌های آرمان‌گرا و واقع‌گرا در اندیشه‌های سیاسی
سلیمی با بیان این‌که تاریخ تفکر سیاسی به گونه‌ای تاریخ تقابل میان جریان آرمان‌گرا و واقع‌گرا بوده است، این دو جریان را تا به امروز در حوزه‌های مختلف دانش سیاسی فعال دانست و عنوان کرد: از زمانی که اندیشه‌های سیاسی شروع به شکل گرفتن کرد، یک جریان، رسالت اصلی و کارویژه اصلی تفکر سیاسی و اندیشه سیاسی را شناخت امر واقع آن‌گونه که هست، نمی‌دانست و معتقد بود که کار اصلی متفکر سیاسی این است که آرمان‌ها و ایده‌های درست را از آرمان‌ها و ایده‌های نادرست بازشناسد و ببیند که چگونه می‌شود آرمان‌ها و ایده‌های درست و مطلوب را در جامعه اجرا و اعمال کرد.
وی ادامه داد: نمونه‌هایی از این جریان هم در تفکر سنتی، هم در دوران قرون وسطی و هم حتی در تفکر مدرن وجود دارد. در تفکر مدرن، بخش عمده‌ای از خوانش‌هایی که از تفکر کانت می‌شود، همین نوع تفکر است و به این نظر کانت ارجاع می‌دهند که کارویژه عقل انسانی نه شناخت واقعیت، بلکه دستکاری و دخل و تصرف در آن است. جمله معروف مارکس هم که می‌گوید «تا به حال فیلسوفان می‌خواسته‌اند جهان را بشناسند، در حالی که کار فیلسوفان تغییر جهان است» ریشه کانتی دارد. به همین دلیل است که بخشی از فلسفه سیاسی مدرن به این سمت می‌رود که ما چگونه واقعیت را آن گونه که می‌خواهیم بسازیم.
عضو هیئت علمی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در مورد جریان واقع‌گرا نیز بیان کرد: این جریان بر خلاف جریان آرمان‌گرا معتقد است که کار اصلی اهل تفکر و اندیشه و حتی سیاستمداران این نیست که درست را از نادرست و سره را از ناسره تشخیص بدهند، بلکه کار اصلی آن‌ها این است که تشخیص بدهند که واقعیت چیست. بر اساس این نگاه، کار اصلی ما شناخت واقعیت است؛ چه این واقعیت مطلوب ما باشد و چه مطلوب ما نباشد.
سلیمی عنوان کرد: این گروه گروهی هستند که گرایشات علم‌گرایانه دقیق دارند و معتقدند که عالم سیاست نیز مانند عالم طبیعت است و قوانینی مانند قانون جاذبه در آن جریان دارد و شما با ابزار علم باید این قوانین را بشناسید؛ وقتی که قوانین را شناختید، خود این شناخت شما را به راه درست خواهد برد.
وی چگونگی آشتی میان نگاه آرمان‌گرا و نگاه واقع‌گرا را یکی از مسائل و پرسش‌های تفکر امروز خواند و بیان کرد: آشتی ایجاد کردن بین این دو نگاه واقعاً مشکل است و شاید بیشترین مناظراتی که در تاریخ تفکر سیاسی بوده است، مناظراتی بوده که این دو شعبه اصلی تفکر سیاسی در مقابل هم قرار داشته‌اند.
سلیمی از فارابی و خواجه نظام الملک به عنوان دو نمونه از این دو جریان در تاریخ تفکر سیاسی در اسلام یاد کرد و گفت: اگر نوع تفکری را که خواجه نظام الملک در «سیاست‌نامه» ارائه می‌دهد با نوع تفکری که فارابی در «آراء اهل مدینه فاضله» یا در «سیاست مدنیه» ارائه می‌دهد، شاید بتوانیم به نوعی خواجه نظام الملک را جزء دسته متفکرین واقع‌گرا بدانیم که به همه چیز بر اساس قدرت، شوکت و نگهداری حکومت نگاه می‌کنند؛ در مقابل نگرش‌هایی که معتقدند که نوع تشخیص شما از سعادت و از فضیلت، گونه جامعه شما را تعیین می‌کند.
لزوم الگوگیری از علامه در عرصه تفکر سیاسی
سرپرست بزرگترین دانشگاه علوم انسانی کشور گفت: اندیشه‌هایی مانند اندیشه علامه طباطبایی تلفیقی بسیار بهنجار و درست از دو گرایش آرمان‌گرایانه و واقع‌گرایانه در بستر تفکر دینی است.
سلیمی با اشاره به توصیه آیت‌الله‌العظمی سبحانی در پیام خود به «ولایت و امامت از منظر علامه طباطبایی» به الگوگیری از علامه، عنوان کرد: حتی در عرصه تفکر سیاسی، اندیشه علامه طباطبایی می‌تواند یک الگو برای ما باشد؛ الگویی که به گونه‌ای بین آرمان‌گرایی که ذات تفکر دینی است و واقع‌گرایی که این هم با نوع تفکر شیعی و تفکری که در حکمت متعالیه هست سازگار است، بین این‌ها دارد آشتی و تلفیق ایجاد می‌کند.
تفکر سیاسی امروز ما را به شدت شعارزده است
این استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی تفکر سیاسی امروز ما را به شدت شعارزده خواند و بیان کرد: ما می‌بینیم که حتی در بسیاری از مقالات علمی، شعارهای سیاسی روز نوشته می‌شود و شاهد مثال و آیه و روایتی برای تقویت آن شعار سیاسی از هر جناحی که باشد آورده می‌شود.
سلیمی افزود: جنس تفکر سیاسی علامه طباطبایی این گونه نیست که ما برای خوش‌آمد فلان جریان یا مشروعیت بخشیدن به فلان عمل بخواهیم شاهد مثال‌هایی جمع کنیم و فقط مجموعه‌ای از شعارهای سیاسی را تقویت کنیم. در تفکر سیاسی علامه طباطبایی، آن چیزی که سرمشق و الگوی ما دانشگاهیان، مخصوصاً در دانشگاهی که به نام علامه طباطبایی است، چنین نگاهی نیست.
طرح «رئالیسم» از سوی علامه؛ حاکی از تلاش برای تلفیق آرمان‌گرایی و توجه به شناخت متن واقعیت
وی با اشاره به طرح «رئالیسم» از سوی علامه طباطبایی در مباحث فلسفی‌شان، بیان کرد: در تلاشی که ایشان برای بیان مباحث خودشان در چارچوب حکمت متعالیه دارد، ترکیب و تلفیقی جدی از گرایش‌های آرمان‌گرایانه و توجه به شناخت متن واقعیت وجود دارد.
آشنایی با معارف الهی و توانایی شناخت واقعیت جاری در جامعه؛ عناصر حکمت از نظر علامه
سرپرست دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه با اشاره به مباحث علامه طباطبایی درباره شرایط امامت، شرایط ولایت و شرایط حکومت در «رسالة الولایة»، به تأکید ایشان بر برخورداری از حکمت به عنوان یکی از این شرایط اشاره کرد و گفت: ایشان در توضیح حکمت نکات جالبی را بیان می‌کنند و آن را علاوه بر آشنایی با معارف الهی شامل توانایی شناخت واقعیت جاری در جامعه نیز می‌دانند و بیان می‌کنند که اگر کسی حتی نبی باشد، اما توانایی شناخت واقعیات جاری در جامعه را نداشته باشد، به مقام امامت نمی‌رسد.
سلیمی با بیان این‌که بخش عمده‌ای از مباحث علامه در مورد امامت ذیل آیه شریفه «ابتلا» مطرح شده است، عنوان کرد: علامه در ذیل این آیه، مفاهیم و تأکیدات بسیار جالبی را مطرح می‌کند، از جمله این‌که پیامبری مانند حضرت ابراهیم که آغازگر ادیان توحیدی است، به آسانی به مقام امامت نمی‌رسد و با ابتلای شدید و با ابتلای به کلمات می‌تواند به مقام امامت برسد. ابراهیم(ع) به جایی می‌رسد که حق را، چه حقی که از معارف الهی گرفته و چه حقی که از شناخت واقعیت گرفته است، به همه چیز حتی به علایق قلبی خود و حتی به آن چیزی که سال‌ها منتظر آن بوده یعنی به فرزند خود ترجیح می‌دهد و زمانی که از این ابتلا و از این آزمایش و از این سنجش میزان شناخت حق و واقعیت سربلند بیرون می‌آید، می‌تواند برای مردم و آن هم برای «ناس» و نه فقط «مؤمنین»، امام قرار بگیرد.
سلیمی با اشاره به سخن علامه که این آیه را اتمام حجت بر انسان‌ها خوانده است، از نگاه منفی به برخی علوم و پوزیتویستی خواندن آن‌ها گلایه کرد و گفت: خود علامه طباطبایی برای این‌که به بخشی از این معارف دست پیدا کند و در حالی که احساس ناتوانی می‌کند به سراغ خواندن ریاضیات می‌رود، اما آیا ما امروز این گونه هستیم؟ ما وقتی در علوم اجتماعی نمی‌توانیم ریاضیات را مورد استفاده قرار دهیم، منکر همه این علوم می‌شویم.
وی ادامه داد: چرا ما چیزهایی را که علمای برجسته ما برای شناخت حقایق الهی و برای تربیت ذهن‌شان از آن‌ها استفاده می‌کنند، کنار می‌گذاریم و بعد این را تبدیل به فرهنگ می‌کنیم که هر چه بلد نیستیم، هر چه دشوار است و هر چه را که یاد نمی‌گیریم، کنار بگذاریم؟ علامه طباطبایی برای باز شدن ذهن خود، برای تکمیل معارف خود و رسیدن به حکمتی که مبنای شکل گرفتن امامت است، می‌رود و ریاضیات می‌خواند.
علامه طباطبایی: «امامت مستلزم رفتن به سوی حق است و نه برعکس»
سلیمی در بخش پایانی سخنان خود با ذکر جمله‌ای از علامه طباطبایی که فرموده‌اند «امامت مستلزم رفتن به سوی حق است و نه برعکس»، عنوان کرد: این یعنی امامت این نیست که من حق هستم و همه به سوی من بیایند، بلکه امامت این است که به سوی حق حرکت می‌کند.
امکان طرح گونه جدیدی از اندیشه سیاسی بر اساس نظرات علامه
وی افزود: به هر حال با اتکا به نوع تعبیر بسیار متعالی و عمیقی که علامه طباطبایی از امامت دارد و این‌که امامت را متکی به حکمت می‌داند و این‌که امامت را از مقام نبوت جدا می‌کند و همچنین این‌که حکمت را هم متکی به شناخت معارف آسمانی می‌داند و هم متکی به شناخت واقعیت، راهی را برای ما در حوزه تفکر سیاسی باز می‌کند که شاید بتوانیم گونه جدیدی از اندیشه را در حوزه تفکری سیاسی مطرح کنیم.

captcha