به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، نخستین جلسه از دوره «تعریف، مبانی و روند تولید دانشهای دینبنیان» با تدریس علی امینینژاد، استاد فلسفه و عرفان حوزه علمیه قم، در دانشگاه تهران برگزار شد. امینینژاد در این جلسه به عنوان مقدمه به ضرورت و اهمیت بحث علم دینی پرداخت و مباحث بعدی را ذیل سه دسته اصلی تقسیم کرد: «تعریف علم دینی و تعریف دانشهای دینبنیان»، «گذری بر مبانی؛ معرفتشناسی، هستیشناسی، دینشناسی، انسانشناسی و ...» و «فرآیند تولید علم دینی و یا روششناسی تولید دانش دینبنیان».
خلاصهای از مهمترین مباحث این جلسه در ادامه میآید:
مقدمه: توجه به ضرورت و اهمیت بحث «دانشهای دینبنیان»
اهمیت و ضرورت این بحث را میتوان از ابعاد و مناظر مختلف مورد بررسی قرار داد. اگر از بعد تمدنی به موضوع نگاه کنیم، نقطه اصلی بحث در فلسفههای مضاف و شکلگیری علوم انسانی اسلامی، مسئله علم دینی است و ورود اصیل و همهجانبه دین در تمام عرصههای حیاتی به شکوفایی این بحث وابسته است. لذا یکی از مقدمات اساسی و شاید مهمترین آنها در شکلگیری تمدن اسلامی همین بحث علم دینی است.
در واقع اندیشه فشردهای که در انقلاب اسلامی وجود داشت، اندیشه فشرده فرهنگی است که بخشی از آن تفصیل پیدا کرده و بخشهای عمدهای از آن پنهان است و هنگامی که آنچه در آن اندیشه فشرده وجود دارد در تلائم با اندیشه موجود قرار میگیرد، دچار ناسازگاری میشود؛ چرا که ما در فضای فرهنگ غرب دست و پا میزنیم و نیاز است که زمین بازی را عوض کنیم و این تغییر زمین بازی از سنگر دانش و علم آغاز میشود.
اگر بخواهیم از منظر دینپژوهی این بحث را پی بگیریم، بحث علم دینی میتواند منجر به انقلابی در دانش اصول فقه نیز باشد و علاوه بر تولید اصول فقه عام، نیازمندی ما به تولید اصول فقههای خاص را نشان میدهد تا بتوانند روند تولید علوم دینی را برای ما فراهم آورند.
علاوه بر این، تعمیق و گسترش محصولات دینپژوهانه به نحوی که دین بتواند کل ما فی الضمیرش را بروز دهد از ضروریات و اهمیتهای مسئله علم دینی است؛ چرا که دین قابلیت گسترش در تمام شئون انسانی را دارد.
مشخص شدن نسبت میان علم و دین و حل مسئله تعارض میان این دو نیز از ضرورتهای این بحث است و همچنین روشن شدن امتداد علوم اسلامی چون فلسفه، فقه و عرفان و… و گسترش آنها، و نیز تعمیق ایمان مؤمنان و ساده شدن ایمان ورزیدن و ایمان آوردن از دیگر ضرورتهای این بحث از منظر دینپژوهی است.
اما از نظر علمی نیز به این بحث احساس نیاز میشود. گویی در وضعیت موجود و با دانشهای جدید غربی نوعی وضعیت اسکولاستیک بوجود آمده که مخالفت با آن را غیرممکن نشان میدهد و لذا برای پیشرفت باید هیمنه دانش موجود را در هم شکست.
همچنین شکلگیری تعادل در حوزه علوم بشری، اصلاح روشها و به کارگیری روشهای مهمل گذاشته شده، تغییر حساب شده جغرافیای دانش، و در نهایت امید به شکلگیری یک زندگی سعادتمندانه در ذیل این دانشهای دینبنیان نیز از ضروریتها و اهمیتهای این بحث است. اهمیت و ضرورت بحث علم دینی را نیز میتواند از ابعاد سیاسی، اقتصادی امنیتی و غیره نیز مورد بررسی قرار داد.
بحث اول: تعریف علم دینی و تعریف دانشهای دینبنیان
تعریف علم دینی
این واژه متشکل از سه کلمه بنیادین است: علم، دین و یای نسبت. این نسبت به طور معمول به نسبت میان علم و دین برمیگردد. اما علم حداقل در سه معنا تعریف شده است:
1 ـ معنای اعم از علم. این معنا از علم به معنای مطلق آگاهی و معرفت است.
2 ـ معنای علم به معنای عام. این معنا از علم همان معنای متداول در معرفت شناسی است؛ باور صادق موجه
3 ـ علم به معنای خاص. این تعریف از علم به همان اصطلاح رایج علم در سده اخیر برمیگردد که به همان معنای علم تجربی است.
هر یک از این سه معانی نیز هم میتوانند به صورت گزاره علمی جریان داشته باشند و هم میتوانند به صورت رشته علمی مورد بررسی قرار گیرند.
تعریف دین
1 ـ دین به معنای بسیار عام آن؛ هرگونه مجموعه آداب و آیین که انسان برای خود برمیگزیند
2 ـ دین به معنای ادیان ابراهیمی و توحیدی
3 ـ دین به معنای دین اسلام (که البته میتوان تفاسیر مختلف آن را نیز در نظر گرفت)
با توجه به این تعاریف از علم و دین و با توجه به این نکته که سطح دخالت دین در علم در سه سطح؛ مبانی، روشها و گزارهها است میتوانیم به طیف وسیعی از معنای مختلف علم دینی دست پیدا کنیم. لذا نباید تصور کنیم که علم دینی تنها به یک معنا از علم و یک معنا از دین میتواند منحصر شود. البته با آن تعاریف خاصی از علم که به هیچ وجه دین را برن میتابند نمیتوان علم دینی را تعریف کرد.
تعریف دانشهای دینبنیان
واژه "دانشهای دینبنیان" نسبت به واژه "علم دینی" واژه دقیقتری است. علم دینی میتواند دو طیف از علوم را گسترش دهد؛
1 ـ علومی که در خدمت دین هستند و دین دانشبینان تولید میکنند
2 ـ علومی که مبتنی بر دین هستند و یا میخواهند مبتنی بر آن شکل بگیرند؛ که این طیف اخیر را میتوان دانشهای دینبنیان نامید.
به عبارت دیگر، در دانش دینبنیان میخواهیم از جایگاه دین وارد حوزه دانش شویم و از زاویه دین به تنظیم جغرافیای علوم بپردازیم و روشهای مختلف آن را بررسی کنیم.